مقدمه: برای روبرو شدن با پدیده انفجار دانش، تکنولوژیهای جدید و تحولات مستمر مشاغل، نیاز به یادگیری مادامالعمر احساس میگردد. امروزه مراکز آموزش عالی به عنوان مکانهای کلیدی برای توسعه یادگیری مادامالعمر در نظر گرفته میشوند. این مطالعه در صدد بود به برخی بازنگریهای ضروری در سیاستهای سیستم آموزش عالی با تأکید بر رویکرد یادگیری مادامالعمر از دیدگاه اساتید بپردازد.
روشها: این مطالعه کیفی، به روش تحلیل محتوا در سال1393 انجام شد. 16 نفر از اعضای هیأتعلمی دانشگاههای اصفهان، کرمان و علوم پزشکی اصفهان که در زمینه آموزش عالی، آموزش و یادگیری دارای سابقه و تجربه بودند که به روش نمونهگیری هدفمند برای شرکت در مطالعه انتخاب شدند. جمع آوری دادهها، از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته باز پاسخ انجام شد. برای تامین اعتبار و مقبولیت دادهها از شیوه چک همکار و ناظر خارجی استفاده شد. تحلیل دادهها به روش تحلیل محتوا انجام گرفت.
نتایج: بر پایه نتایج حاصل از این پژوهش چهار طبقه اصلی تحت عناوین: «ایجاد فرصتهای یادگیری برابر و مداوم»، «انعطافپذیری در پذیرش بازماندگان آموزش عالی»، «تنوع برنامههای آموزشی» و «فراگیر محوری» به عنوان برخی سیاستهای اساسی آموزش عالی شناخته شد که نیازمند بازنگری هستند.
نتیجهگیری: نتایج حاصل ازاین پژوهش در بازنگری سیاستهای آموزش عالی با تأکید بر تربیت افرادی با ویژگی یادگیری مادامالعمر، قابل کاربست است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |