مقدمه: با توجه به اینکه تعامل الکترونیکی دانشجویان در فرایند یاددهی یادگیری در آموزش تلفیقی و شناسایی عوامل مؤثر بر آن با اهمیت تلقی میشود، هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش آمادگی خودراهبری در یادگیری و گرایش به تفکر انتقادی در تعامل دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی در محیط آموزش تلفیقی بود. روشها: در این پژوهش توصیفی جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1392-1393 مقطع کارشناسی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود (764 نفر). حجم کل نمونه بر اساس روش نمونهگیری طبقهای نسبتی با استفاده از جدول گرجسی و مورگان، 260 نفر تعیین شد. به منظور جمعآوری دادهها از پرسشنامه آمادگی خودراهبری در یادگیری فیشر (Fisher) و همکاران، پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی ریکتس (Ricketts) و پرسشنامه دیدگاه دانشجویان نسبت به تعامل در محیط آموزش تلفیقی استفاده شد. برای تحلیل دادهها از آزمونهای آماری تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) و آزمون رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی استفاده شد. نتایج: اغلب دانشجویان با تعامل در محیط آموزش تلفیقی نظر موافق و کاملاً موافقی داشتند (92 درصد). بین ابعاد مختلف آمادگی برای خودراهبری در یادگیری دانشجویان زن و مرد به طور کلی تفاوت معناداری مشاهده شد (57/15f= و 01/0p<). مؤلفههای خودکنترلی، خودمدیریتی، رغبت به یادگیری از سطوح آمادگی خودراهبری یادگیری و مؤلفه نوآوری از گرایش به تفکر انتقادی، متغیرهایی بودند که دیدگاه دانشجویان نسبت به تعامل در محیط آموزش تلفیقی را پیش بینی میکردند(5/24 f= و 01/0p<). نتیجهگیری: این پژوهش نشان داد که دانشجویان دیدگاه مثبتی به تعامل در محیط آموزش تلفیقی داشتند، بنابراین پیشنهاد میشود استفاده از رویکرد آموزش تلفیقی در این نظام آموزشی مورد توجه و تاکید قرار گیرد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |