مقدمه: یادگیری مادامالعمر، فرآیندی پویا و مستمر است که پزشکان را برای سازگاری با تغییرات سریع علوم پزشکی و ارتقای کیفیت مراقبتهای بالینی توانمند میسازد. با وجود چالشهایی که در تبیین و تفسیر مفهوم یادگیری مادامالعمر وجود دارد، این مطالعه با هدف شناسایی مؤلفههای توسعه و کاربست مفهوم یادگیری مادامالعمر در برنامههای درسی دوره پزشکی عمومی انجام گردید.
روشها: پژوهش حاضر با رویکرد ترکیبی (کیفی-کمّی) انجام شد. شرکتکنندگان شامل 15 نفر از متخصصان آموزش پزشکی، برنامهریزی درسی و مدرسان رشته پزشکی از دانشگاههای علوم پزشکی رفسنجان، کرمان و اصفهان و پیام نور اصفهان در سال 1403 بودند که با روش هدفمند انتخاب شدند. دادهها با پرسشنامه بسته و باز پاسخ با روش دلفی جمعآوری و با آمار توصیفی شامل فراوانی، میانگین، دامنه بینچارکی و نسبت توافق با معیار 75% به اجماع رسید.
نتایج: یافتهها نشان داد که تعداد 17 مؤلفه با توافق 75% و بالاتر به اجماع رسید. مؤلفهها شامل یادگیری خودراهبر، یادگیری خودتنظیمی، پزشکی مبتنی بر شواهد، یادگیری چگونه آموختن، توجه و استفاده از فرصتهای یادگیری، کنجکاوی و داشتن ذهن فعال، فرآیند یادگیری مستمر، درگیر شدن در تلاشهای علمی-عملی و تکاملی، ترجمان دانش، آمادگی پذیرش و ارزشگذاری از ایدههای جدید، پویایی ذاتی یادگیری و دانستن، ارتقاء مهارتهای حرفهای و مسؤولیتپذیری، همکاری بینرشتهای، رضایت مستمر فردی و شغلی، رشد فردی، داشتن ذهنیت برای موفقیت و خودکارآمدی بود.
نتیجهگیری: مؤلفههای شناسایی شده برای توسعه و کاربست مفهوم یادگیری مادامالعمر، دامنهای گسترده دارد. این مفاهیم میتواند زمینهای برای بهبود برنامهریزی درسی و تربیت پزشکانی با شایستگیهای متناسب با نیازهای جامعه مورد توجه قرار گیرد.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |