تحول در نظامهای آموزش عالی امری غیرقابل اجتناب در سراسر جهان است. عوامل پیشبرنده تحول و تغییرات از نظر ماهیت جهانی و مشابه بوده اما اثرات آنها از کشوری به کشور دیگر و از منطقهای به منطقهی دیگر متفاوت است. یکی از عوامل قدیمی تحول در آموزش عالی فشارهای جامعه برای شفافیت و پاسخگویی است و از عوامل جدید میتوان به توسعه سریع فناوری، تغییر نیازهای جامعه برای مهارتهای جدید در عصر جهانی شدن نام برد(1).
تغییر و تحولات در جوامع انسانی موجب دگرگونی در نگرش، ارزشها و انتظارات انسان شده و در نتیجه وظایف نظام آموزش عالی سلامت نیز تحت تأثیر قرار میگیرد. دانشگاه به عنوان متفکرترین نهاد، در قبال تحقق آرمانهای توسعه ملی مسؤول بوده و این موضوع ایجاب میکند تا دانشگاه به پویا سازی ارکان خود در انطباق با برنامههای توسعه بپردازد(2). متفکرین براین باورند که زنده بودن و حرکت به سمت شدن ریشه در تحول دارد و اگر چیزی در حالت سکون باقی بماند ضرب آهنگ نابودی آن سریعتر خواهد بود. غلبه بر ثبات مستلزم به کارگیری مقدار زیادی از توجهات سازمانی است. در سال 1997 مدل بهبود آموزش و تحول مشتمل بر 9 عنصر مطرح شد (شکل 1). این عوامل به صورت مستقیم و غیرمستقیم با یکدیگر تعامل دارند. مقایسه این مدل با برنامه تحول و نوآوری در آموزش علوم سلامت بیانگر توجه این طرح به ابعاد تحول در آموزش است(3).
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |