دانشگاه تبریز ، d.tahmaseb@tabrizu.ac.ir
چکیده: (4389 مشاهده)
مقدمه: در نظامهای آموزشی قدیم به دلایلی از جمله حاکمیت رویکرد کمیتگرایی، بیشترین توجه به بحث آموزش و توسعه آن بود؛ ولی اکنون این نظامها به دنبال پژوهش و یافتن راههای جدیدی برای درک فرایند یادگیری، چگونگی انجام و سبکهای آن هستند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نگرش دانشجویان علوم پزشکی دانشگاه تبریز نسبت به یادگیری خودراهبر انجام یافت.
روشها: در این پژوهش توصیفی- پیمایشی جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان علوم پزشکی دانشگاه تبریز بود که حجم نمونه 361 نفر با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای نسبتی در نظر گرفته شد. ابزار اندازهگیری این پژوهش، پرسشنامه محققساخته با مقدار ضریب آلفای کرانباخ کلی 79/0 بود. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای توصیفی و آزمون استنباطی خی دو انطباق استفاده شد.
نتایج: در مؤلفه برداشت از یادگیری خودراهبر، تصمیمگیری توسط فراگیر با مقدار میانگین و انحراف معیار (78/0±78/4)، در مؤلفه چگونگی تأثیر بر یادگیری، احساس اعتماد بیشتر به تواناییهای خود با مقدار میانگین و انحراف معیار (39/0±91/4)، در مؤلفه موانع، کمبود دانش درباره آن با مقدار میانگین و انحراف معیار (78/0±78/4) و در مؤلفه عوامل انگیزشی، سخنرانی خوب با مقدار میانگین و انحراف معیار (51/0±97/4) دارای بیشترین فراوانی هستند.
نتیجهگیری: براساس یافتهها، دانشجویان درباره آنچه که از آنها در خصوص یادگیری خودراهبر انتظار میرود، روشن نیستند. ویژگیهای افراد نقش مهمی در تعیین کارایی یادگیری خودراهبر بازی میکند و کمبود دانش از بزرگترین موانع آن قلمداد میشود.
نوع مطالعه:
پژوهشی اصیل |
موضوع مقاله:
شيوه هاي آموزش دریافت: 1395/6/18 | پذیرش: 1395/10/25 | انتشار: 1396/5/24 | انتشار الکترونیک: 1396/5/24
ارسال پیام به نویسنده مسئول