مقدمه: حاکمیت بالینی چارچوبی است که در آن سازمانهای ارائهکننده خدمت در قبال بهبود دائمی کیفیت پاسخگو بوده وبا ایجاد محیطی که در آن تعالی درخدمات بالینی شکوفا میشود به صیانت ازاستانداردهای عالی خدمت میپردازند. هدف پژوهش حاضر، شناسایی چالشهای استقرار حاکمیت بالینی در حیطهی آموزش بیماران بود. روشها:در این پژوهش کیفی ، محیط پژوهش را ۴ بیمارستان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران و جامعه پژوهش راکارشناسان درگیردر برنامه حاکمیت بالینی تشکیل دادند. ۱۶ شرکتکننده با روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند و از روش موارد شناخته شده انتخاب شدند. روش جمعآوری دادهها، مصاحبه نیمه ساختار یافته بود که با موافقت شرکتکنندگان ضبط، بازنویسی و تحلیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل محتوای کیفی استفاده شد. نتایج: تجزیه و تحلیل دادهها منجر به تولید دو درون مایه اصلی «عوامل مربوط به سازمان و عوامل مربوط به بیمار» گردید. عوامل فرهنگی «ضعف فرهنگ کارتیمی، عدم وجود انگیزه در پرستاران جهت آموزش بیمار، ارزشمند نبودن آموزش، کمبود وقت و حجم بالای کار، کمبود پرسنل، نبود دستورالعمل مشخص برای آموزش، فرایندهای اضافه کار، اهمیت ندادن مدیران به آموزش»را دربرگرفت. عوامل مربوط به بیمارشامل «آکاه نبودن بیماران به حقوق قانونی خود، وضعیت نامساعد عمومی و عدم همکاری بیمار، بی سوادی و کم سوادی بیمار، کمبود انگیزه، تنوع فرهنگی بیماران و سخت شدن ارتباط با آنها »بود. نتیجهگیری: آگاه نمودن بیمار در زمینه حق خود برای دریافت آموزش کامل و جامع و مطلع نمودن فرد مراقبتکننده از این حقوق، تجلی مفهوم بیمارمحوری است و برای رفع چالشهای برنامه حاکمیت بالینی راهگشاست.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |