چکیده: (23122 مشاهده)
مقدمه: مهارتهای تفکر انتقادی برای رشتههای علوم پزشکی لازم و ضروری است. این مهارتها باید در آموزشهای بالینی و در تمامی دورههای آموزش لحاظ گردد. بنابراین، این مطالعه با هدف تعیین و مقایسه تفکر انتقادی در دانشجویان سال اول و سال آخر مقطع کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1380 طرح ریزی گردید. روشها: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی است که تعداد 200 نفر از دانشجویان سال اول و سال آخر (به ترتیب 110 و 90 نفر) مقطع کارشناسی پیوسته روزانه دانشکدههای پرستاری و مامایی (98 نفر)، بهداشت (30 نفر)، مدیریت و اطلاع رسانی و پزشکی (45 نفر) و توان بخشی (27 نفر) دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بر اساس نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب گردیدند. پرسشنامه تحقیق شامل دو بخش ویژگی واحدهای مورد پژوهش و سؤالات مربوط به وضعیت تفکر انتقادی (52 سؤال) توسط خود آنان تکمیل گردید و دادهها با نرم افزار SPSS و با آزمونهای آماری آنالیز واریانس، آزمون t و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: میانگین نمره تفکر انتقادی دانشجویان سال اول در چهار دانشکده 9/19 و در دانشجویان سال آخر 6/21 بود. آزمون t بین نمره تفکر انتقادی دانشجویان سال اول با سال آخر تفاوت معنیداری را نشان داد. ضریب همبستگی اسپیرمن بین دقت در پاسخ گویی به سؤالات با میانگین نمره تفکر انتقادی در سال آخریها و آزمون آنالیز واریانس بین محل سکونت خانواده دانشجو با میانگین نمره تفکر انتقادی در سال اولیها رابطه معنیداری را نشان داد. بحث: پایین بودن میانگین نمره تفکر انتقادی از حد متوسط در هر چهار دانشکده بین دانشجویان سال اول با یکدیگر و سال آخر با یکدیگر. بیانگر آن است که فرایندهای آموزشی و یادگیری باید به سمت افزایش و تقویت قوای تفکر و نقادی و موشکافی هر چه بیشتر سوق داده شود ولی یافتهها نشان داد که آموزش علوم پزشکی در دانشگاه علیرغم موانع موجود، بطور نسبی در افزایش این نوع تفکر مؤثر بوده است.
نوع مطالعه:
پژوهشی اصیل |
دریافت: 1385/12/21 | پذیرش: 1381/8/24 | انتشار: 1381/8/24 | انتشار الکترونیک: 1381/8/24