۱۶ نتیجه برای مشاور
بهزاد شمس، مصطفی فرشیدفرد، اکبر حسن زاده،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۷۹ )
چکیده
مقدمه. دوران تحصیل دانشگاهی برای بسیاری از دانشجویان، به ویژه دانشجویان پزشکی، ممکن است همراه با خطرات و آسیبهای جدّی باشد. افسردگی، اضطراب، استرسهای شدید، تغییر در سبک زندگی، مشکلات شغلی، احساس بدرفتاری از سوی دستاندرکاران آموزشی و اجرایی در دانشگاه و ...، ازجمله عواملی هستند که میتوانند در بروز آسیبهای روانشناختی و به تبع آن افت عملکرد تحصیلی دانشجویان مؤثر باشند. ضرورت دارد که پس از شناخت این عوامل، ازطریق مشاوره، درجهت کاهش اثر منفی آنها اقدام شود. روشها. از بین کلّیه دانشجویان مراجعهکننده به مرکز مشاوره در طول یکسال که تمامی آنها از خدمات تخصصی این مرکز برخوردار شدند، ۱۵۲ نفر به عنوان نمونه گزینش گردیدند. نمونهگیری براساس دو ملاک عمده، یعنی مراجعه بیش از یک بار به مرکز مشاوره و اینکه عمدهترین مشکل مراجعهکننده، مشکلات تحصیلی بوده باشد، انجام گرفت. پس از اختصاص صدها ساعت مشاوره تحصیلی و روانشناختی، عملکرد تحصیلی گروه نمونه ازطریق مقایسه معدل ترمهای قبل از مشاوره و بعد از مشاوره آنها، مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفت. یافتهها. یافتههای این پژوهش نشاندهنده آن بود که انجام مشاورههای تحصیلی و مراقبتهای روانشناختی به طور کلی مؤثر و مثبت بوده است، این تأثیر برای دانشجویانی که عملکرد تحصیلی ضعیفتری داشتند و پیشینه تحصیلی آنان (معدل دیپلم) بهتر و از سهمیه مراکز استانها وارد دانشگاه شده بودند، بیشتر بود؛ همچنین مجردها بهتر از متأهلین و کسانی که بیش از سه جلسه مشاوره داشتند، بهتر از افراد دیگر از مداخلات مشاورهای تأثیر پذیرفتهاند. بحث. ضرورت پرداختن به ضایعه افت تحصیلی در دانشگاه و شناخت عوامل آن، پیشگیری از آن و درنهایت مداخله برای رفع این پدیده، ایجاب میکند که دانشگاهها چارچوب خاصی مشابه با آنچه که پژوهشگران این مقاله در پیش گرفتند، برای حل این مشکل و ارتقای کیفیت آموزش و سطح کارآمدی در دانشگاه، طراحی و اجرا نمایند. یافتههای این پژوهش بر تأثیر حتمی مداخلات و حمایتهای کارشناسانه از دانشجویان در رویارویی با مشکلات محیطی، عاطفی و تحصیلی را بیش از پیش تأکید میکند.
نرگس کشتیآرای، علیرضا یوسفی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه: یکی از شاخصهای اصلی و کلیدی یک سیستم کامل مراقبتی در زمینه بهداشت روان، بکارگیری و استفاده از دادههای حاصل از ارزشیابی در شناخت تواناییها و تمرکز روی آنها برای برنامهریزی در آینده است. هدف اصلی این پژوهش، ارزشیابی برنامههای آموزشی مرکز مشاوره و آموزش بهداشت روان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. روشها: در این مطالعه ارزشیابی، جامعه تحقیق را شرکتکنندگان دورههای آموزشی این مرکز از ابتدای سال ۸۰ تا مرداد ۸۲ تشکیل دادند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محققساختهای بود که دانش، نگرش و عملکرد مراجعان این مرکز را در یازده موضوع آموزشی ارائه شده در دوره، مورد بررسی قرار میداد. اطلاعات دموگرافیک مراجعان نیز همراه با پرسشنامه اصلی جمعآوری و با آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی t و تحلیل واریانس در نرمافزار SPSS تحلیل گردید. نتایج: مرکز مشاوره و آموزش بهداشت روان در ارتباط با شناسایی مشکلات خفیف روانی مراجعان، عملکردی موفق داشته است. براساس معیارهای در نظر گرفته شده برای ارزشیابی برنامههای آموزشی این مرکز، آموزشهای این مرکز در ارتقای دانش و عملکرد مراجعان بطور نسبی موفق بوده است. نتیجهگیری: با توجه به پیچیدگی روزافزون جوامع و لزوم آموزش افراد برای پیشگیری از بروز اختلالات حاد روانی، به نظر میرسد ایجاد و توسعه چنین مراکزی از اولویتهای نظام سلامت و آموزش پزشکی در کشور محسوب شود.
اشرف ادهمی، عصمت نوحی، سکینه محمدعلی زاده، زهرا جلیلی، زهرا فتاحی،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۸۷ )
چکیده
مقدمه: راهنمایی و مشاوره دانشجویان، جزئی از وظایف اعضای هیأت علمی دانشگاهها، به منظور فائق آمدن بر مشکلات قابل پیشگیری و افت تحصیلی ناشی از آن محسوب میگردد. هدف از این مطالعه، تعیین نگرش اساتید دانشگاه علوم پزشکی کرمان نسبت به مشاوره و راهنمایی دانشجویان و نظرات آنان نسبت به وظایف اساتید مشاور بود. روشها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، تعداد ۱۶۴ عضو هیأت علمی از طریق پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفتند. برای سؤالات نگرش این پرسشنامه، روائی ۸/۰ و پایایی ۶۷/۰ و سؤالات وظایف مشاوره پایایی ۸/۰ محاسبه گردید. دادهها پس از جمعآوری، با استفاده از نرمافزار SPSS و با بهره گرفتن از آزمونهای آماری t و ANOVA یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: هفتاد و هفت و شش دهم درصد از اساتید، سابقه مشاوره و راهنمایی دانشجویی داشتند و ۶/۸۲ درصد از آنان با وظایف مشاوره آگاه بودند، ۷/۸۶ درصد کاملاً موافق و یا موافق با وظایف استاد راهنما بودند. در مجموع، ۳/۷۴ درصد از اساتید، نمره کل نگرش را کسب کردند. در مقایسه میانگین نمرات نگرش با متغیر مرتبه علمی و آگاهی از وظایف استاد مشاور، تفاوت معنیداری مشاهده گردید. نتیجهگیری: با توجه به نگرش نسبتاً مثبت اساتید نسبت به مشاوره و راهنمایی و موافق بودن آنها با وظایف مصوبه وزارتخانه، شکی نیست که داشتن آگاهی و مهارت کافی و مناسب در انجام وظایف مشاوره و راهنمایی به منظور کمک و یاری به دانشجویان ضروری است. بنابراین، اطلاعرسانی و آموزش اساتید در خصوص مشاوره و راهنمایی پیشنهاد میگردد.
آرش حدادگر، علیرضا یوسفی، مسیح صبوری، جورج ریچارد،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۸۷ )
چکیده
مقدمه: شناخت ریشههای تردید در انتخاب رشته تخصصی و برطرف کردن آن کمک میکند تا فرد بتواند انتخاب درستی انجام دهد. هدف این مطالعه تعیین مشخصات روانسنجی نسخه ایرانی مقیاس تردید در انتخاب تخصص بالینی به صورت تحت شبکه در بین دانشجویان یا دانشآموختگان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و همچنبن تعیین نگرش شرکتکنندگان نسبت به پرسشنامه مزبور بود. روشها: در این مطالعه مقطعی، با استفاده از آزمون تردید در انتخاب تخصص ریچارد، سؤالات پرسشنامه ایرانی تردید در انتخاب تخصص بالینی تهیه شد. روایی صوری توسط کارشناسان آموزشی و روایی فرهنگی با کمک ترجمه و ترجمه معکوس مورد تایید قرار گرفت. سؤالات پرسشنامه پس از تکمیل نسخته تحت شبکه، مورد تحلیل عاملی قرار گرفت. نظرات افراد در مورد پرسشنامه (شفافیت سؤالات، جذابیت سایت، راحتی تکمیل پرسشنامه، تعداد سؤالات شخصی) پرسیده شد. نتایج: پنجاه هشت نفر در مطالعه شرکت کردند. برای پایایی پرسشنامه عدد قابل قبولی ۸۴/۰ به دست آمد. دو سؤال حذف و ۵ سؤال اصلاح شد. سؤالات در ۴ عامل (تردید کلی، تعویق تصمیمگیری، موانع تصمیمگیری و نامصمم بودن) جای گرفتند که عامل موانع تصمیمگیری مشابه نمونه آمریکایی بود. ضمناً کاربران از کیفیت پرسشنامه تحت شبکه رضایت داشتند و ۱۰۰ درصد تکمیل آن را مفید دانستند. نتیجهگیری: اجرای پرسشنامه تحت شبکه تردید در انتخاب تخصص بالینی امکان پذیر است. تفاوت این مطالعه با نمونه آمریکایی، از نظر اختلاف فرهنگی، دشواری آزمون پذیرش دستیار در دو کشور و همچنین عدم دقت در برگرداندن سؤالات و کافی نبودن حجم نمونه قابل توجیه است. با توجه به عدم وجود مشاوران شغلی در دانشگاهها، راهاندازی یک سیستم اینترنتی راهنمایی شغلی، همراه با یک مشاور میتواند به دانشجویان پزشکی در انتخاب بهتر تخصص خود کمک کند.
خوشه خالقینژاد، زهرا عباسپور، پوراندخت افشاری، یوسفعلی عطاری، عبدالرحمن راسخ،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۸۷ )
چکیده
مقدمه: در سالهای اخیر، برای تقویت زندگی زناشویی، به برنامههای قبل از ازدواج اهمیت داده میشود. این پژوهش برای تعیین نیازهای آموزشی قبل از ازدواج از دیدگاه زوجین متأهل مراجعهکننده به مراکز بهداشتی- درمانی شهرستان مشهد انجام شد. روشها: این مطالعه توصیفی و مقطعی بر روی ٢٢٣ زوج (٤٤٦ نفر) از زوجین متأهل مراجعهکننده به مراکز بهداشتی- درمانی شهر مشهد در سال ۸۶-۱۳۸۵ انجام شد. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهای شامل دو فرم بود. فرم اول، شامل ٨ سؤال مربوط به اطلاعات دموگرافیک واحدهای پژوهش و ٤ سؤال مربوط به نظرات نمونهها در مورد نحوه برگزاری کلاسها بود و فرم دوم، شامل ٤٧ سؤال در ٧ زمینه باروری، تنظیم خانواده، بیماریهای مادرزادی، پیشگیری از سرطانهای شایع زنان و مردان، روابط جنسی، روابط با همسر و خانواده، قوانین اسلامی و حقوقی بود و ٢ سؤال باز به سایر نظرات زوجین میپرداخت. برای بررسی نتایج از آمار توصیفی و t-test استفاده گردید. نتایج: نیاز به آموزش در هر دو گروه در تمام حیطهها بالاتر از حد متوسط بود. مقایسه نمرات آموزشی در ٧ زمینه آموزشی تفاوت آماری معنیداری بین زنان و مردان را نشان نداد. بیشترین نیاز در هر دو گروه در زمینه روابط با همسر و خانواده ابراز شد (در گروه خانمها ٠٦٧/٠±٩٧/٣ و آقایان ٠٧٧/٠±٩٥/٣). نتیجهگیری: زوجین مایل هستند آموزشها در زمینه روابط با همسر و خانواده (بهداشت روان) پررنگتر شود و تعداد جلسات آموزشی به سه تا چهار جلسه افزایش یابد. خانمها و آقایان، نیاز به تهیه برنامهها آموزشی و برگزاری جلسات آموزشی در زمینه اولویتها را احساس کرده بودند.
فاطمه عرفانیان، طلعت خدیوزاده، نیره خادم، محمد خواجه دلویی،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۸۷ )
چکیده
مقدمه: یکی از مهمترین موانع استفاده از آییودی (Intra Uterine Divice-IUD)، عدم ارائه مشاوره مطلوب است. از آن جایی که بکارگیری روشهای نوین آموزش برای ایفای مؤثرتر نقش ماماها در ارائه مشاوره لازم میباشد، این پژوهش با هدف مقایسه تأثیر دو روش آموزش مرسوم و ایفای نقش بر میزان مهارت دانشجویان در مشاوره صورت گرفت.
روشها: در این مطالعه تجربی، ۶۲ دانشجوی مامایی بطور تصادفی به دو گروه آموزش با ایفای نقش و مرسوم، تخصیص داده و برنامه آموزشی چهار ساعته در زمینه مشاوره آییودی را دریافت نمودند. در ابتدا و انتهای مطالعه، مهارت دانشجویان در مشاوره ارزیابی گردید. ابزار گردآوری دادهها، فرم خودارزشیابی توانایی انجام مهارت و ای وارسی ارزشیابی عملکرد دانشجو در مشاوره قبل و بعد از گذاشتن آییودی بود. مقایسهها با آزمونهای مجذور کای، دقیق فیشر، t-student، منویتنی، t زوج در نرمافزار SPSS انجام شد.
نتایج: میانگین نمره مشاوره قبل و بعد از آییودیگذاری در پیشآزمون بین دو گروه تفاوت آماری معنیداری نداشت اما در پسآزمون، اختلاف آماری معنیداری در هر دو مهارت بین دو گروه وجود داشت. بین میانگین نمرات پیشآزمون و پسآزمون هر گروه، در هر دو مهارت، اختلاف آماری معنیداری وجود داشت.
نتیجهگیری: یادگیری بیشتر مهارت مشاوره با آموزش به روش ایفای نقش است. بکارگیری این روش آموزشی برای آموزش مهارتهای مشاورهای به دانشجویان توصیه میگردد.
حمید پیروی، سرور پرویزی، حمید حقانی،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: عملکرد تحصیلی ضعیف و شکست تحصیلی هنوز هم به عنوان معمولترین دلایل ترک تحصیل دانشجویان محسوب میشوند و انجام مداخلات ترمیمی برای این دانشجویان مهم به نظر میرسد. هدف این مطالعه تعیین تأثیر برنامه مشاوره حمایتی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی ایران است. روشها: در این مطالعه نیمه تجربی ۴۲ دانشجوی کارشناسی پرستاری دارای عملکرد تحصیلی ضعیف دانشگاه ایران در سال ۱۳۸۶ به شیوه تصادفی انتخاب شدند. مداخله، یک برنامه مشاوره حمایتی بود که به مدت یک نیمسال تحصیلی در قالب جلسات مشاوره فردی و گروهی برگزار شد. ابزار جمعآوری اطلاعات، فرمهای پژوهشگر ساخته برای ثبت دادههای دموگرافیک برگه ثبت نمرات دانشجویان به منظور بررسی وضعیت تحصیلی دانشجویان بود. تجزیه و تحلیل دادهها به وسیله نرمافزاری SPSS صورت گرفت و از آزمونهای آماری Chi-square، t مستقل و Mann-Whitney استفاده شد. نتایج: علیرغم اختلاف تفاضل میانگینهای دروس گروه تجربی نسبت به گروه شاهد، تفاوت معنادار آماری دیده نشده است ولی تفاضل میانگین نمرات پسران گروه تجربی به طور معناداری پس از مداخله بیش از دختران افزایش یافته بود. نتیجهگیری: علیرغم عدم تأیید فرضیه پژوهش مبنی بر تأثیر برنامه مشاوره حمایتی بر بهبود عملکرد تحصیلی دانشجویان پرستاری، تقویت نقش حمایتی و هدایتی استادان و تسهیلاتی برای انجام مداخلههای حمایتی برای دانشجویان و همچنین بهبود شرایط رفاهی در زندگی خوابگاهی توصیه میشود.
محمد صباحی بیدگلی، محمدرضا افاضل، سید حمیدرضا سیدی آرانی، فخرالسادات میرحسینی، سمیه شهری،
دوره ۱۲، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: یکی از مهمترین اصول مشاوره، استفاده صحیح از مهارتهای ارتباطی است و ارتباط غیر کلامی، یکی از مؤثرترین انواع این ارتباطات است. هدفاین مطالعه، بررسی دیدگاه دانشجویان دانشکدههای بهداشت و پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کاشان، پیرامون مهارتهای ارتباط غیرکلامی اساتید راهنما است.
روشها: در یک مطالعه توصیفی مقطعی در سال ۱۳۸۸، دیدگاه ۲۰۲ نفر از دانشجویان دانشکدههای بهداشت و پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان پیرامون مهارتهای ارتباط غیرکلامی و رضایتمندی از عملکرد اساتید راهنما مورد سنجش قرار گرفت. دانشجویان به روش طبقهای تصادفی انتخاب شدند. ابزار مورد مطالعه، پرسشنامه محققساختهای بود که مهارتهای ارتباط غیرکلامی را در پنج بعد و در قالب ۳۹ گویه و میزان رضایت از استاد راهنما را در قالب یک سؤال مورد سنجش قرار میداد. روایی پرسشنامه به روش روایی محتوی تأیید و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (۹۶/۰ =α) تأیید شد. دادهها از طریق آزمونهای آمار توصیفی و آزمونهای ناپارامتریک استنباطی (من ویتنی، کروسکال والیس، فریدمن و ضریب همبستگی اسپیرمن) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: از دیدگاه دانشجویان نمره مهارتهای ارتباط غیرکلامی اساتید راهنما به طور کلی ۷۱/۰±۳۹/۳ بود (بر مبنای ۵). بیشترین میانگین مربوط به پوشش ظاهری۱۰/۱±۷۶/۳ و حالت چهره اساتید هنگام مشاوره ۰۷/۱±۵۴/۳ نشان داده شد. همچنین میانگین نمره رضایت دانشجویان از استاد راهنما ۲۸/۱±۳۶/۳ بود. آزمون اسپیرمن همبستگی معناداری بین میزان رضایت دانشجویان از عملکرد اساتید راهنما و ابعاد پنجگانه مهارت غیرکلامی را نشان داد. سطح معناداری آزمونها (۰۵/۰>α) در نظر گرفته شد
نتیجهگیری: بر اساس نتایج، سطح مهارت ارتباط غیرکلامی و نیز رضایتمندی از عملکرد اساتید راهنما از دیدگاه دانشجویان در حد متوسط ارزیابی شد. ضروری است مسؤولین دانشکدههای مورد مطالعه از طریق تدوین راهبردهای مؤثر، زمینه ارتقای ارتباط اساتید را فراهم آورند.این امر به نوبه خود موجب افزایش سطح رضایتمندی دانشجویان و نیز بهبود کیفیت جلسات مشاوره خواهد شد.
اسماعیل مناقب، سعیده باقری،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: همدلی یکی از اجزای مراقبت از بیماران است. اجماع عمومی بر این است که همدلی در ارتباط پزشک و بیمار حیاتی است و بنابراین مقوله مهمی در آموزش پزشکی میباشد، اما چالش اساسی در این است که آیا مهارت همدلی قابل آموزش و یادگیری است؟ هدف از انجام این مطالعه بررسی تأثیر آموزش مهارت همدلی بر عملکرد همدلانه پزشکان عمومی خانواده است.
روشها: این مطالعه نیمه تجربی در سال ۱۳۸۸در دانشگاه علوم پزشکی جهرم انجام شد. جامعه پژوهش پزشکان خانواده جهرم و بیماران آنها بود. نمونهگیری پزشکان به روش سرشماری و نمونهگیری بیماران به روش آسان بود. کل پزشکان خانواده وارد مطالعه شدند. به ازای هر پزشک، ۵ نفر از بیماران او وارد مطالعه گردیدند، بنابراین در حدود ۲۰ پزشک خانواده. ۱۰ نفر در گروه تجربی و۱۰ نفر در گروه شاهد وارد پژوهش شدند. همچنین ۱۰۰ بیمار در مرحله قبل از آموزش (۵۰ بیمار از پزشکان گروه تجربی و۵۰ بیمار از پزشکان گروه شاهد) و ۱۰۰بیمار نیز بعد از آموزش (جمعاً ۲۰۰بیمار) وارد مطالعه شدند. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد همدلی جفرسون بود که به روش مصاحبه با بیماران تکمیل گردید. دادهها با استفاده از آزمون آمار توصیفی (فراوانی مطلق و نسبی) وآزمون تی مستقل و تی زوج تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: مقایسه میانگین نمرات عملکرد همدلانه پیشآزمون در گروه شاهد (۳۹/۰±۸۳/۱) و تجربی(۲۰/۰±۸۵/۱) تفاوت آماری نشان نداد (۶۷۳/۰p= و ۴۲۳/۰=t). اما مقایسه میانگین و انحراف معیار نمرات عملکرد همدلانه در گروههای تجربی (۴۵/۰±۹۵/۲) و شاهد (۳۳/۰±۸۲/۱) بعد از برگزاری کارگاه آموزشی برای پزشکان گروه مورد تفاوت معنادار نشان داد (۰۰۰/۰p= و ۱۹/۱۴=t).
نتیجهگیری: مداخله ما برای آموزش مهارتهای همدلی در ایجاد تغییر قابل ملاحظه در عملکرد همدلانه پزشکان مؤثر بود. همدلی یک مهارت قابل یادگیری و آموزش میباشد.
عبدالحسین شکورنیا، احمدرضا مهتدی، حسین الهام پور،
دوره ۱۳، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: مراکز مشاوره دانشجویی، در مجموعه معاونت فرهنگی دانشجویی دانشگاهها در راستای ارتقای سلامت جسمی، روانی و اجتماعی دانشجویان ارائه خدمت میکنند. این پژوهش با هدف بررسی علل مراجعه دانشجویان مراجعهکننده به مراکز مشاوره دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز انجام شده است.
روشها: این مطالعه توصیفی همبستگی طی سال تحصیلی ۹۱-۹۰ در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز انجام شد. دادههای مورد نیاز از پروندههای مراجعین به مراکز مشاوره (۶۴۷ پرونده) به کمک فرم تدوین شده استخراج و بانک دادههای این مطالعه را تشکیل دادند. از روشهای آمار توصیفی (درصد، فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون مجذور کای, آزمون t و ضریب همبستگی پیرسون) برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد.
نتایج: از ۳۲۰۰ دانشجوی شاغل به تحصیل در دانشگاه، تعداد ۶۴۷ نفر(۲۰%) دست کم یک بار به مراکز مشاوره دانشگاه مراجعه نمودهاند. مراجعه دانشجویان دختر به مراکز مشاوره بهطور معنادار بیشتر از دانشجویان پسربوده است (۱۳/۷۳% در مقابل ۸۷/۲۶%، ۹۲/۱۲=۲χ و ۰۲/۰=p). تعداد ۱۶۴ نفر (۶/۲۵%) از این دانشجویان به دلیل مشکلات آموزشی- تحصیلی، ۱۴۰ نفر (۷/۲۱%) به دلیل مشکلات روانی ـ عاطفی،۱۴۰ نفر (۷/۲۱%) نیز به دلیل مشکلات فردی،۱۳۳ نفر (۶/۲۰%) به دلیل مشکلات ازدواج و ۶۷ نفر (۴/۱۰%) به دلیل مشکلات خانوادگی به مراکز مشاوره دانشگاه مراجعه کردهاند. نتایج آزمون مجذور کای نشان داد که بین علل مراجعه دانشجویان دختر و پسر، مجرد و متأهل و بومی و غیر بومی تفاوت معناداری وجود دارد (۰۵/۰>p).
نتیجهگیری: کمتر از یک چهارم از دانشجویان به مرکز مشاوره دانشجویی مراجعه کردهاند و بیشترین علل مراجعه به این مراکز در بیشتر گروهها، مشکلات آموزشی و روانیـ عاطفی بوده است. بنابراین پیشنهاد میشود نیازسنجی مداوم در خصوص نیازهای مشاورهای دانشجویان و برگزاری کارگاههای آموزشی برای حل شایعترین مشکلات آنها انجام گردد.
زهرا موفقی، عباس مکارم، نرگس بیرقی، فخرالسادات حسینی، محمد فارسی،
دوره ۱۳، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: گوش دادن به بیمار برای طبابت و مراقبت از بیمار ضروری است. مطالعه حاضر با هدف تعیین زمان داده شده به بیماران برای توضیح علت مراجعه، قبل از قطع صحبت بیمار و تغییر جریان مصاحبه توسط اعضای هیأتعلمی دانشکده پزشکی مشهد انجام گردید.
روشها: مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی مقطعی است که در در سال ۹۰-۱۳۸۹ انجام شده است. نمونه پژوهش ۳۰ پزشک عضو هیأتعلمی دانشکده پزشکی مشهد بود که به روش طبقهای و به صورت تصادفی انتخاب گردیدند. ابزار اندازهگیری زمان بر حسب دقیقه و ثانیه، کرونومتر از نوع Fortex و ابزار ضبط صوت یک دستگاه MP۳ بود. اطلاعات مربوط به ۳۳۰ ویزیت به روش مشاهده غیر مشارکتی جمعآوری گردید. دادهها به وسیله نرمافزار JMP۴ و با آزمونهای ANOVA, T TEST، همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و مجذور کای تجزیه و تحلیل گردید.
نتایج: میزان مشارکت پزشکان ۴۶% و بیماران ۹۳% بود. پزشکان هیأتعلمی میانگین ۴۷ سال سن داشته و ۷۰% مرد و ۶۷% استادیار بودند. دادههای ۳۲۰ مشاهده آنالیز شد. به طور متوسط پزشکان ۵۵/۰±۵/۹ ثانیه پس از این که بیماران توضیحات خود را شروع میکردند، صحبت آنها را قطع و مسیر صحبت را تغییر میدادند. فرصت بیماران برای توضیح علت مراجعه، با مدت کل مشاوره همبستگی مثبت معنادار (۲۱/۰, r= ۰۰۰۱/۰p<) و با تعداد بیماران نوبت داده شده، همبستگی منفی معنادار و تابعیت خطی داشت (۱۵/۰-=r ,۰۰۷/۰p<).
نتیجهگیری: این پژوهش نشان داد که اعضای هیات علمی در مقایسه با مطالعات مشابه در سایر کشورها، مهلت کمتری برای صحبت به بیماران میدهند. نظر به رسالت خطیر اساتید در تربیت پزشکان آینده، انجام پژوهشهایی جهت تعیین استانداردهای طبابت و حداکثر حجم مجاز کار پزشکان توصیه میگردد.
مسعود رودباری، فرزانه برفه ئی، ساناز رفاع،
دوره ۱۳، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: نظرات دانشجویان تحصیلات تکمیلی در مورد پایاننامهها موضوع مورد علاقه مدیران آموزشی دانشگاههای علوم پزشکی است. هدف این مطالعه بررسی نظرات دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی تهران درمورد میزان مشارکت اساتید راهنما، مشاور و مشاور آمار در پایاننامهها است.
روشها: این مطالعه توصیفی مقطعی در سال ۹۱-۹۰ بر روی ۲۷۰ پایاننامه دفاع شده سالهای ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۱ چهار دانشکده دانشگاه علوم پزشکی تهران که استاد مشاور آمار داشتهاند، انجام شد. پرسشنامه پژوهشگرساختهای پیرامون میزان مشارکت اساتید با مقیاس پنجگزینهای برای افراد نمونه ارسال شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از شاخصهای آمار توصیفی و آزمونهای تی مستقل، کروسکال والیس و یومن ویتنی استفاده شد.
نتایج: بالاترین میزان مشارکت اساتید راهنما در پایاننامههای دکتری (۲۰/۱±۸/۲) و کارشناسی ارشد (۲۷/۱±۳/۳)، تهیه پروپوزالبود. بالاترین میزان مشارکت اساتید مشاور در پایاننامه های دکتری تهیه پرسشنامه و جمعآوری دادهها (۳۴/۱±۵/۲) و در پایاننامههای کارشناسی ارشد تهیه پروپوزال (۳۸/۱±۷/۲) بود. بالاترین میزان مشارکت اساتید مشاور آمار در پایاننامههای دکتری (۳۶/۱±۹/۲) و کارشناسی ارشد (۲۴/۱±۴/۳) تجزیه و تحلیل دادهها بود.
نتیجهگیری: با توجه به کمرنگ بودن نقش استاد مشاور در مقایسه با اساتید راهنما و مشاور آمار در پایاننامهها، لازم است حضور استاد مشاور در پایاننامهها مورد بازنگری قرار گیرد. پیشنهاد میشود که جایگاه اساتید در مقالات استخراجی از پایاننامهها و سایر امتیازات مربوط، با در نظر گرفتن میزان مشارکت آنان تعیین گردد.
سهیلا شهشهانی، سمانه حسین زاده، کیانوش عبدی، اکبر میرجانی اقدم،
دوره ۱۳، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: این پژوهش با هدف تعیین رضایتمندی دانشجویان تحصیلات تکمیلی (کارشناسی ارشد؛ دکتری؛ دستیاری و MPH) دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی از نحوه هدایت و راهنمایی پایاننامه توسط اساتید راهنما و مشاور در سال ۱۳۹۱- ۱۳۹۰ صورت گرفت.
روشها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی میباشد که به صورت مقطعی انجام شده است. جامعه هدف کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه بودند که در فاصله زمانی مهر ماه ۱۳۹۰ تا خرداد ماه ۱۳۹۱ از پایاننامه خود دفاع نمودند. نمونهگیری به صورت تمام شماری صورت گرفت. پرسشنامه محقق ساخته توسط دانشجویان تحصیلات تکمیلی (۱۰۶ نفر)که جهت انجام امور مربوط به دفاع از پایاننامه خود به دفتر تحصیلات تکمیلی مراجعه نمودند تکمیل شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها آزمون کروسکال-والیس، مدل خطی تعمیم یافته و آزمونهای کای-دو و فیشر به کار گرفته شد.
نتایج: این پژوهش نشان داد میزان رضایت دانشجویان از استادان راهنما و مشاور خود در حد زیاد بود. بین سن (۰۲۲/۰p=) و همچنین مقطع تحصیلی (۰۲۶/۰p=) با نمره رضایت دانشجویان از اساتید راهنما، ارتباط معناداری مشاهده شد. همچنین بین میزان رضایت آنان از اساتید مشاور با متغیرهای سن (۰۱۳/۰p=)، جنس (۰۰۱/۰p=)، نوع پایاننامه (۰۱۸/۰p=) و دانشکده (۰۱۹/۰p=) ارتباط معناداری وجود داشت.
نتیجهگیری: اگرچه این پژوهش نشان داد سطح رضایت اکثر دانشجویان از اساتید راهنما و مشاور پایاننامه خود در دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، بالا است ولی باید به افزایش توانمندی دانشجویان در امر پژوهش، توجه بیشتری شود.
عبدالحسین شکورنیا، هاجر بروایه، حسین الهام پور،
دوره ۱۴، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: شناسایی نیازهای مشاوره دانشجویان بستر مناسبی برای سازماندهی فرایند مشاوره و راهنمایی دانشجویان در دانشگاه فراهم میآورد. این مطالعه با هدف تعیین نیازهای مشاوره دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در سال ۱۳۹۲ انجام شد.
روشها: این مطالعه توصیفی-مقطعی بر روی ۳۹۱ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز انجام شد. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهای مشتمل بر ۳۴ سوال با مقیاس ۱ تا ۴ بود که نظر دانشجویان را در مورد شدت نیاز آنان به مشاوره و راهنمایی در زمینههای مختلف مورد پرسش قرار میداد. روایی پرسشنامه با روایی محتوا و پایایی آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. تجزیه و تحلیل دادهها با آزمونهای تی مستقل و ANOVA انجام شد.
نتایج: میانگین اولویت نیازهای مشاوره دانشجویان به ترتیب اهمیت عبارت بودند از: در زمینه رشد و ارتقای فردی (۵۹/۰±۷۱/۲)، در زمینه نیازهای شغلی (۶۰/۰±۶۹/۲)، در زمینه نیازهای آموزشی (۷۱/۰±۵۷/۲)، در زمینه نیازهای خانوادگی و ازدواج (۶۲/۰±۵۵/۲) و در زمینه نیازهای عاطفی-روانی (۶۶/۰±۴۷/۲). دانشجویان دختر به طور معناداری در تمام زمینهها نیازهای مشاوره بیشتری اعلام داشتند (۰۵/۰> p). اما بین میانگین نیازهای مشاوره و راهنمایی دانشجویان در هیچ یک از متغیرهای بومی بودن، محل سکونت، رشته تحصیلی و سال ورود به دانشگاه شغل و سطح سواد والدین تفاوت معنادار آماری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: از دیدگاه دانشجویان بالاترین نیازهای مشاوره در حیطه رشد و ارتقای فردی و نیازهای شغلی بود؛ لذا توصیه میشود دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در راستای فراهم نمودن زمینههای رشد و پیشرفت تحصیلی دانشجویان و جلوگیری از افت تحصیلی این عوامل را در طراحی برنامههای مشاوره دانشجویی در دانشگاه مورد توجه قرار دهند.
حبیباله رضایی، فردوسی رحیمی، نیکو یمانی،
دوره ۱۸، شماره ۰ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: پرستاران باید واجد صلاحیتهای علمی، عملی و مهارتهای کامل در امر آموزش پیشگیری و کنترل سوء مصرف مواد و درمان بیماری اعتیاد باشند. این مطالعه با هدف تعیین نیازهای آموزشی دانشجویان پرستاری جهت کار در مراکز ترک اعتیاد انجام شد.
روشها: این مطالعه توصیفی در سال تحصیلی ۱۳۹۵-۱۳۹۴ در شهر اصفهان انجام گرفت. جمعیت مورد مطالعه جهت تعیین نیازهای آموزشی، اساتید دانشکده پرستاری، پزشکان، پرستاران وگیرندگان خدمات تخصصی اعتیاد مراکز مشاوره و درمان تخصصی اعتیاد بودند. دادههای مورد نیاز برای نیازسنجی با استفاده از فن دلفی در سه مرحله با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته پس از تأیید روایی و پایایی جمع آوری گردید. دادهها با استفاده از آمار توصیفی تحلیل شد.
نتایج: در مراحل اول، دوم و سوم دلفی به ترتیب ۱۲۹ (کل جمعیت ۱۴۰ نفر)، ۷۹ (کل جمعیت ۸۰ نفر) و ۲۰ (کل جمعیت ۲۰ نفر) نفر به پرسشنامهها پاسخ دادند. از ۱۵۰ نیاز آموزشی استخراج شده جهت پرستاران برای کار در مراکز مشاوره و درمان تخصصی تعداد ۶۹ نیاز، مربوط به حیطه شناختی، تعداد ۳۹ نیازمربوط به حیطه عاطفی و تعداد ۴۲ نیاز، مربوط به حیطه روانی حرکتی بود.
نتیجهگیری: اکثر نیازهای آموزشی دانشجویان پرستاری برای کار در مراکز مشاوره و درمان تخصصی اعتیاد مربوط به حیطه شناختی و سپس حیطه روانی حرکتی بود. پیشنهاد میشود دورههای آموزشی مدون در زمینهی این نیازهای آموزشی برای دانشجویان پرستاری برگزار گردد و بسته آموزشی با توجه به این نیازها تهیه شود.
آیت سهرابی، علی مهداد، احمد صادقی، اصغر آقایی،
دوره ۲۲، شماره ۰ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: یکی از شاخصهای تأثیرگذار بر موفقیت تحصیلی دانشجویان، ادراک خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی- اجتماعی لنت و براون (Brown & Lent) بر ادراک خودکارآمدی تحصیلی و مؤلفههای زیرمجموعه آن (خودکارآمدی آینده تحصیلی، خودکارآمدی مهارتهای تحصیلی و خودکارآمدی عملکرد تحصیلی) در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام گرفت.
روشها: پژوهش از نوع نیمه تجربی بود. جامعهی آماری کلیهی دانشجویان مشروطی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بودند که از آنها ۶۰ دانشجو با روش نمونهگیری آسان انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش، مشاوره شناختی اجتماعی لنت و براون و گروه کنترل مشاوره جاری مرکز مشاوره دانشگاه را دریافت کردند. ابزار پژوهش پرسشنامه خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان بود. آزمونهای استنباطی استفاده شده در این تحقیق شامل آنالیز واریانس (One-way analysis of variance)، آزمون تی مستقل (Independent t test) و در نهایت تحلیل کوواریانس (ANCOVA) بود.
نتایج: در گروه آزمایش پس از انجام مداخله، میانگین نمره خودکار آمدی از۳/۱۴±۵/۹۲ به ۸/۱۳±۹/۹۶(از مجموع ۱۳۰ نمره) و در گروه کنترل از ۹/۸±۷/۹۴ به ۰/۹±۵/۹۵ تغییر یافت. تغییر نمره خود کارآمدی در گروه شناحتی اجتماعی ۴/۴ در مقابل ۷/. در گروه کنترل بود. یافتههای پژوهش نشان داد که بین گروههای آزمایش و کنترل در ادراک خود کارآمدی تحصیلی و دو مؤلفه خود کارآمدی مهارت تحصیلی و خودکارآمدی عملکرد تحصیلی تفاوت معنادار وجود داشت (۰۵/۰p>).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش مبنی بر مؤثر بودن روش مشاوره شناختی اجتماعی لنت و براون در بهبود خودکارآمدی تحصیلی پیشنهاد میشود مراکز مشاوره دانشگاههای علوم پزشکی در مشاوره دانشجویان دچار افت تحصیلی از این روش استفاده نمایند.
تازههای تحقیق
علی مهداد: Google Scholar