۷۶ نتیجه برای بیمار
لیلا کسرائیان، علی صادقی حسن آبادی،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۷۹ )
چکیده
مقدمه آموزش مناسب پزشکان و آماده نمودن آنان برای تشخیص و درمان به موقع و مناسب بیماریها، از اهداف اصلی آموزش پزشکی محسوب می گردد با توجه به اهمیت و تطبیق محتوای آموزشی با نیازهای جامعه و شیوع بالای بیماریهای عفونی در کشور، بر آن شدیم تا آگاهی های علمی پزشکان عمومی شاغل در مراکز بهداشتی و درمانی شهری و روستایی شیراز را در زمینه تشخیص، درمان و اقدامات پیشگیری چهار بیماری عفونی بسنجیم. روشها. طی مطالعه ای مقطعی با استفاده از پرسشنامه چهارجوابی در زمینه آگاهیهای مربوط به اقدامات لازم در زمینه پیشگیری، تشخیص و درمان یا ارجاع چهار بیماری عفونی (سل، تب مالت، حصبه و اسهال خونی) از تمام پزشکان شاغل در مراکز بهداشتی و درمانی شهرستان شیراز (۷۶ نفر) طی یک مرحله، آزمون بدون اطلاع قبلی به عمل آمد و نتایج با استفاده از آزمون پارامتری T-test در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند.نتایج در این مطالعه، میزان آگاهی پزشکان عمومی در زمینه بیماریهای عفونی ارتباط معنی داری با جنس، وضعیت تاهل، سال فراغت از تحصیل و دانشگاه محل تحصیل آنان نداشت (p<۰,۰۵). همچنین آگاهی پزشکان در زمینه اسهال خونی بیشتر از سایر بیماریهای عفونی بوده است (p<۰.۰۵). درصد پاسخهای صحیح پزشکان به سؤالات مربوط به بیماری تب مالت، سل، حصبه و اسهال خونی به ترتیب: ۷/۴۲، ۰۲/۴۱، ۰۵/۳۲، ۳۲/۶۵ بود. آگاهی پزشکان در زمینه درمان بهتر از پیشگیری و تشخیص بود(p<۰.۰۵) .بحث آگاهی پزشکان در زمینه بیماریهای عفونی در سطح قابل قبولی نمی باشد و احتیاج به تجدید نظر کلی در زمینه آموزش بیماریهای عفونی و اقدام به ایجاد جلسات بازآموزی دارد
پیمان ادیبی، بیتا نیک خلق، امیرهوشنگ محمدعلی زاده، محمدرضا زالی، عباس اسماعیلی،
دوره ۱، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۸۰ )
چکیده
مقدمه هپاتیت B شایعترین علت بیماری انتهایی کبد در کشور ما محسوب میشود و حدود ۲ درصد از کل جامعه HbsAg مثبت هستند. هپاتیت B به عنوان یک بیماری پر خرج با بروز نسبتا بالا و سطح ناکافی آگاهی جامعه، زمینه نیاز به برنامههای آموزشی را فراهم میکند. در این مطالعه، اثر آموزش گروهی چند مرحلهای بر روی جمعیتی مرکب از بیماران و خانواده آنها بررسی شده است. روشها در این مطالعه تجربی از طرح یک گروه با پیش آزمون و آزمون نهایی استفاده شده است. نمونهها به صورت غیر احتمالی از میان شرکتکنندگان در برنامه آموزش بیماران مبتلا به هپاتیت B انتخاب شدند. گردآوری دادهها از طریق پرسشنامه خودایفا با توزیع در جمع به انجام رسید. پیشآزمون قبل از اجرای آموزش و پسآزمون در پایان آموزش انجام گردید. در پایان پرسشنامه پس آزمون، سوالات نگرشسنجی نیز قرار داشت. فراوانی نسبی پاسخهای صحیح پیشآزمون و پسآزمون تعیین شد و نمره هر فـرد نیز در آزمون بر اساس مجموع پاسخهای صحیح محاسبه گردید. برای محاسبه ملاک قبولی از شیوه ندلسکی و نظرات گروه تحقیق استفاده شد. برای بررسی تفاوت احتمالی پیشآزمون و پسآزمون، از آزمون t زوج استفاده شد. در تمام موارد p<۰,۰۵ به عنوان شاخص معنیدار بودن در نظر گرفته شده است.یافتهها. طیف سنی شرکتکنندگان از ۱۱ تا ۵۹ سال متفاوت بود و حدود نیمی از ۸۰ پاسخدهنده در جلسه آموزشی، زن بودند. مقایسه پیشآزمون و پسآزمون حاکی از افزایش معنیدار سطح آگاهی آموزشگیرندگان در زمینه راههای انتقال هپاتیتB، راههای پیشگیری و نحوه برخورد با آن است. در پیش آزمون ۴۵ درصد از شرکتکنندگان نمره قبولی گرفتند در حالی که، در پسآزمون میزان دریافت نمره قبولی به ۶۹ درصد افزایش یافت ۹۰ (P<۰.۰۱) درصد از آموزشگیرندگان عقیده داشتند که آموزش داده شده در بالا بردن دانش آنها در زمینه هپاتیت موثر بوده است و ۸۱ درصد نیز جلسه پرسش و پاسخ را در حل مشکلاتشان موثر یافتند. از طرفی ۵/۹۲ درصد نیز نحوه تدریس شخص سخنران را خوب یا خیلی خوب توصیف کردند. در نهایت ۳۶ درصد نیز عقیده داشتند که سوالاتی در زمینه هپاتیت B در ذهنشان باقی مانده که بدون جواب مانده است. نکته جالب آن که چه قبل از آموزش و چه بعد از آن، حدود ۹۰ درصد متذکر شدند که نیاز به آموزش بیشتر در این زمینه دارند.بحث تفاوت های معنیدار نتایج سؤالات دانشی به همراه رضایت بالای آموزشگیرندگان، بیانگر اثر فوقالعاده برنامههای آموزشی گروهی چند مرحلهای در ارتقای دانش شرکتکنندگان در زمینه راههای انتقال هپاتیت B، پیشگیری و کنترل آن میباشد. بنابراین، پیشنهاد میگردد از این روش آموزشی برای تدریس مطالب علمی مربوط به بیماریها به دانشجویان علوم پزشکی استفاده شود.
نفیسه السادات نکوئی، مینو پاک گوهر، زهره خاک باران، محمود محمودی،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۸-۱۳۸۱ )
چکیده
مقدمه: تصمیمگیری بالینی از سری تصمیمگیری مهارتی است که در ارتباط با وضعیت بیمار انجام میشود. ارزیابی کیفیت و نیز آموزش تصمیمگیری بالینی پرسنل بهداشتی میباشند. الگوی اداره مشکل بیمار PMP(Patient Management Prolem ) از جمله روشهای ارزیابی تصمیمگیری بالینی است. این پژوهش با هدف ارزیابی تصمیمگیری بالینی دانشجویان مامایی با استفاده از PMP رایانهای انجام گرفته است.
روشها: در یک مطالعه پیمایشی، کلیه دانشجویان سال آخر کارشناسی مامایی دانشگاههای علوم پزشکی تهران، ایران و شهید بهشتی که کلیه واحدهای خود را گذراندهاند به صورت سرشماری (۴۰=N) مورد مطالعه قرار گرفتند. پرسشنامه PMP رایانهای شامل ۹ مورد بیمار فرضی در ارتباط با مراقبت قبل از بارداری طراحی شده در یک نرمافزار رایانهای توسط دانشجویان تکمیل شد. نتایج حاصل از این دادهها با استفاده از آمار توصیفی و رگرسیون چندگانه با نرمافزار آماری SPSS آنالیز گردید.
نتایج: به طور کلی میانگین نمره کسب شده توسط دانشجویان مورد پژوهش از ۱۰۰ نمره کل، ۰۱/۷±۶۲/۳۵ بود و اکثریت واحدهای مورد پژوهش در سطح متوسط تصمیمگیری بالینی قرار داشتند. میانگین نمره کسب شده دانشجویان در ارزیابی خطر ۱۴/۹±۱۷/۴۰، آموزش و مشاوره ۲۳/۱۰±۸۷/۳۱ و
و در مداخله ۷۷/۱۳±۴۲/۳۱ بود و اکثریت واحدها در این سه حیطه نیز در سطح متوسط تصمیمگیری بالینی قرار داشتند.
بحث: از آنجا که تصمیمگیری بالینی عامل مهمی در ارائه بهتر خدمات توسط پرسنل بهداشتی (وهمچنین دانشجویان مامایی) میباشد که امکان آموزش و ارزیابی آن با استفاده از PMP میسر است، بنابراین، توجه به آموزش دقیقتر آن در برنامههای آموزشی ضروری به نظر میرسد.
مسعود رودباری، مینو یغمایی، جلال ظریف هوشیار،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۸۲ )
چکیده
مقدمه بررسی وضعیت آموزشی کارورزان در بخشهای مختلف از جمله اهداف برنامهریزان به منظور ارزشیابی آموزشی، جلوگیری از افت کیفیت این آموزشها و ارائه راه حل در این بخشها است. این تحقیق به منظور تعیین وضعیت یادگیری کارورزان زن و مرد زاهدان در بخش زنان و زایمان و مقایسه میزان یادگیری این دو گروه و ارائه راه حل برای بهبود کیفیت آموزشی انجام شد.روشها این مطالعه پیمایشی بر روی کلیه کارورزان (۷۰ نفر شامل ۳۰ مرد و ۴۰ زن) از کارورزان سال تحصیلی ۸۱-۸۰ در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان در شهریور ۱۳۸۱ انجام شد. جمعآوری اطلاعات از طریق پرسشنامهای که حاوی سؤالاتی در زمینه بیماریها و اورژانسهای شایع زنان و زایمان و شاخصهای مختلف یادگیری بوده، انجام شد. برای تجزیه و تحلیل با استفاده از نرمافزار SPSS نتایج به صورت میانگین و انحراف معیار فراوانی شاخصها و آزمون مجذور کای استفاده شده است.نتایج میانگین فراوانی شاخصهای یادگیری دیدن، بحث بر بالین، ادارهکردن زیر نظر اساتید و دستیاران و بطور شخصی در اکثر موارد اورژانسها و بیماریهای شایع زنان و زایمان برای کارورزان مرد کمتر از زنان بود. میانگین فراوانی توانایی ادارهکردن مناسب اورژانسهای شایع برای کارورزان مرد و زن به ترتیب ۱۲ و ۵/۷۰ درصد و در مورد بیماریهای شایع به ترتیب ۲/۱۴ و ۳/۵۹ درصد بود. ارتباط بین شاخصهای یادگیری و جنسیت با استفاده از آزمون مجذور کای نشان داد که بین توانایی ادارهکردن مناسب و شاخصهای یادگیری دیدن، بحث بر بالین، ادارهکردن زیر نظر اساتید و دستیاران و ادارهکردن بطور شخصی ارتباط معنیداری وجود دارد.بحث با توجه به پایین بودن میانگین فراوانی شاخصهای دیدن، بحث بر بالین، ادارهکردن زیر نظر اساتید و بطور شخصی در مردان و نیاز به خدمترسانی آنان در مناطق محروم و دور افتاده، لازم است که در جهت ارتقای این آموزشها تلاش لازم صورت گیرد.
احمدرضا زمانی، بهزاد شمس، الهام معظم،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۳ )
چکیده
مقدمه چگونگی ارتباط پزشک و بیمار، نقش موثری در رضایتمندی بیمار و نتایج درمان دارد. شواهد حاکی از آن است که مهارتهای ارتباطی در برنامه رسمی آموزش پزشکی ایران گنجانده نشده، پزشکان بطور مؤثری ارتباط برقرار نمیکنند و نیازمند آموزش مداوم این مهارتها هستند. در این مطالعه، پس از طراحی یک دوره آموزش مهارتهای ارتباطی برای پزشکان عمومی، تأثیر آن در رضایتمندی بیمارانشان مورد بررسی قرار گرفت.روشها این پژوهش، مطالعهای نیمه تجربی با طراحی دو گروهی قبل وبعد از مداخله است. نمونههای مورد مطالعه پزشکان شاغل در شهر اصفهان و بیماران آنها بودند که شامل دو گروه ۱۶ نفری پزشک (مجموعا ۳۲ نفر) و ۱۵۳ بیمار، ۷۲ بیمار در گروه تجربی و ۸۱ بیمار در گروه شاهد) میشدند. مهارتهای عمومی ارتباط با بیمار با استفاده از روشهای نوین آموزشی در ترکیب با روشهای متداول آموزش این مهارتها در قالب کارگاه سه روزه به پزشکان گروه تجربی آموزش داده شد. گروه شاهد برنامه آموزشی دریافت ننمودند. با کمک پرسشنامه روا و پایا، میانگین نمره رضایت بیماران پزشکان دوره دیده درمقایسه با رضایت بیماران پزشکان دوره ندیده با آزمون T در نرم افزار SPSS مورد مقایسه قرارگرفت.نتایج میانگین و انحراف معیار نمره به دست آمده از پرسشنامه رضایت بیماران پزشکان دوره دیده برابر ۳/۱۰±۲/۸۶ بود که در مقایسه با پزشکان دوره ندیده ۵۸/۹±۵/۸۱ بطور معنیداری بیشتر بود. رضایت بیماران پزشکان دوره دیده از مهارتهای کلی ارتباطی، شروع و ختم جلسه ملاقات با پزشکشان بیش از بیماران مراجعهکننده به پزشکان دوره ندیده بود.بحث آموزش مهارتهای ارتباطی به پزشکان عمومی به رضایت بیشتر بیمارانشان انجامید و با توجه به عدم ارائه این آموزشها قبل از دانشآموختگی، توصیه میشود به عنوان جزیی موثر و کاربردی در فرایند آموزش مداوم پزشکان عمومی وآموزشهای دوره تحصیلی لحاظ شود.
علی محمد مصدق راد، پرتو اثنی عشری،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۳ )
چکیده
مقدمه رضایتمندی بیماران، یکی از مشخصههای اثربخشی خدمات بیمارستان محسوب میشود. لازمه دستیابی به رضایتمندی بیماران، رعایت حقوق آنها است. این پژوهش با هدف بررسی میزان آگاهی بیماران و پزشکان نسبت به حقوق بیمار و میزان رعایت این حقوق در بیمارستان شهید بهشتی اصفهان در سال ۱۳۸۲ انجام شده است.روشها در یک مطالعه توصیفی، پرسشنامهای که با روایی صوری و محتوا و پایایی آزمون مجدد تایید شده بود، بین ۱۶۰ بیمار (تصادفی منظم) بیمارستان شهید بهشتی اصفهان و کلیه پزشکان شاغل این بیمارستان (۳۰ نفر) توزیع و توسط آنان تکمیل شد. دادهها با نرمافزار SPSS به صورت میانگین و انحراف معیار، توزیع فراوانی و با بکارگیری آزمونهای T و مجذور کای و همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد.نتایج میزان آگاهی بیماران از حقوق خود ۰,۳۲±۰.۱۷ از یک امتیاز (در حد ضعیف)، میزان آگاهی پزشکان از حقوق بیمار ۱۲/۰±۹۰/۰ از یک امتیاز (در حد عالی) و میزان رعایت این حقوق در بیمارستان ۱/۰±۳۳/۰ از یک امتیاز (در حد ضعیف) بود.بحث بیماران نسبت به حقوق خود آگاهی نداشته و نیازمند آموزش میباشند. با اینکه آگاهی پزشکان از حقوق بیمار در سطح خیلی عالی بود ولی کلا در بیمارستان حقوق بیمار در سطح ضعیف رعایت میشود. ضرورت آشنا نمودن بیمار با حقوق خود و اصلاح و ارتقای شرایط رعایت حقوق بیمار در بیمارستان وجود دارد.
بهزاد شمس، آزاده خردمند، مسعود محمودی، سیده فروغ حسینی، الهه رفائی، فرزاد واقف داوری،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۸۳ )
چکیده
مقدمه. مراقبت از بیماران یک کار تیمیاست و در هر کار گروهی، عملکرد اعضا، رابطه مستقیم با چگونگی ارتباط متقابل آنها در رسیدن به هدف مشترک دارد. کارورزان رشته پزشکی، به عنوان عضو تیم درمان، لازم است به فرایند مراقبتی از بیمار توسط پرستاران توجه داشته باشند. هدف این تحقیق، تعیین چگونگی نظرات کارورزان رشته پزشکی پیرامون توانمندیها، و نحوه برخورد پرستاران با بیماران و کارورزان بود. روشها. در این مطالعه توصیفی، جمعیت مورد مطالعه (۱۵۷ کارورز رشته پزشکی) به صورت تصادفی طبقهای، از بین کارورزان بیمارستانهای آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات، پرسشنامه پایا و روایی بود که با ۲۵ سؤال عملکرد پرستاران در مورد بیماران و کارورزان و همچنین عملکرد کارورزان در قبال بیماران را با مقیاس لیکرت ۵ نقطهای بررسی مینمود. برای تحلیل آماری میانگین و انحراف معیار نمرات از آزمون t و همبستگی اسپیرمن و نرم افزار SPSS-۹ استفاده شد. نتایج. نمره کلی اظهار نظر کارورزان از عملکرد پرستاران، عدد ۰۶/۳ ، در مورد مهارتهای حرفهای پرستاران ۹۹/۲، نحوه برخورد پرستاران با بیمار ۱۲/۳ و رفتار با کارورزان ۱۴/۳ و نمره اظهار نظر کارورزان در مورد عملکرد خودشان در قبال بیماران ۳۲/۳ به دست آمد. در مورد تعداد برخوردهای نامناسب بین کارورزان و کادر پرستاری ۳/۰ در ۵ روز گذشته اعلام گردید. بحث. اظهار نظر کارورزان در مورد عملکرد پرستاران در حد متوسط بود. این نظر میتواند به دلایل مختلفی چون تعریف نشدن جایگاه مسؤولیتی این دو با هم و در رابطه با بیمار باشد، بدیهی است که حاصل این ضعف میتواند تأثیر منفی بر چگونگی ادارهکردن بیمار و انجام کار تیمی داشته باشد. لازم است در اهداف، محتوا و روشهای آموزش کارورزان چگونگی برقراری ارتباط با تیم پرستاری گنجانده شود.
منیر رمضانی، فضل اله احمدی، سیما کرمانشاهی،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه بسیاری از علل مستعدکننده ابتلای شیرخوار به پنومونی، ریشه در عملکردهای مراقبتی نادرست از کودک در خانواده دارند و کافی نبودن آگاهی مادران در زمینه عملکردهای مراقبتی صحیح از شیرخواران، به این مسأله دامن میزند. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر آموزش یک برنامه مراقبتی طراحی شده بر عملکرد مادران در مراقبت از شیرخواران مبتلا به پنومونی در بیمارستان مرکز طبی کودکان شهر تهران انجام گرفته است.روشها در یک مطالعه نیمه تجربی، مادران ۶۶ شیرخوار یک تا ۱۲ ماهه مبتلا به پنومونی بستری در بیمارستان مرکز طبی کودکان، با روش نمونهگیری آسان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و شاهد قرار گرفتند. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه و چکلیست مصاحبهای- مشاهدهای بود. انجام مداخله در گروه آزمون به صورت اجرای نظری و عملی برنامه مراقبتی طراحی شده در محیط منزل و با توجه به عملکرد مادر و نقاط ضعف و نیازهای او انجام شد. گروه شاهد نیز از روند جاری مراقبت برخوردار بودند. عملکرد مراقبتی مادران طی اندازهگیریهای مکرر در مراحل قبل و بعد از انجام مداخله مورد بررسی قرار گرفت و پیگیری کلیه واحدهای پژوهش تا ۳ ماه بعد از انجام مداخله ادامه یافت.نتایج میانگین عملکرد مادران در مراقبت از شیرخواران حین ابتلا به پنومونی در مراحل قبل و بعد از انجام مداخله در گروه تجربی افزایش و در گروه شاهد کاهش معنیدار داشت در حالی که پیشگیری از ابتلای مجدد تنها در گروه تجربی اختلاف معنیدار داشت. مقایسه میانگین امتیاز کلی عملکرد مادران در مراقبت از شیرخواران حین ابتلا به پنومونی و پیشگیری از ابتلای مجدد شیرخواران به پنومونی در مرحله بعد از انجام مداخله بین دو گروه اختلاف معنیداری داشت.نتیجهگیری. بکارگیری برنامه آموزشی مراقبتی طراحی شده بر عملکرد مادران در مراقبت از شیرخواران مبتلا به پنومونی در نمونههای مورد مطالعه، تأثیر بسزایی داشته و آموزش در محیط منزل، یکی از روشهای مناسب برای ارتقای عملکردهای مراقبتی مادران است.
محسن شهریاری، فرشته جلالوندی، حجت اله یوسفی، خسرو توکل، حمید صانعی،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه امروزه بحث درباره آموزش به بیمار و خانواده آنها در جهت تقبل مراقبت از خود مطرح میباشد و باید شرایطی فراهم نمود که بیماران بتوانند از خود مراقبت کنند. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر یک برنامه مدون آموزش خودمراقبتی بر کیفیت زندگی بیماران دارای ضربانساز دایم انجام شده است.روشها در این مطالعه نیمه تجربی با طرح دو گروهی و دو مرحلهای، با روش نمونهگیری آسان و تداومی، ۳۴ نفر از بیماران دارای ضربانساز دایم در دو گروه ۱۷ نفره قرار گرفتند. یک هفته پس از تعبیه ضربانساز، با استفاده از پرسشنامه پایا و روا و انجام مصاحبه، کیفیت زندگی هر دو گروه مطالعه و شاهد مورد بررسی قرار گرفت. سپس برنامه آموزش خودمراقبتی برای گروه مطالعه انجام شد و پس از گذشت دو ماه، مجدداً کیفیت زندگی هر دو گروه سنجیده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از شاخصهای مرکزی و آزمونهای t زوج، t مستقل و مجذور کای و نرمافزار SPSS استفاده شد.نتایج اختلاف میانگین امتیاز کیفیت زندگی قبل و پس از مداخله در دو گروه، و همچنین میانگین امتیاز کیفیت زندگی آنها دو ماه بعد از آموزش، دارای تفاوت آماری معنیداری بود.نتیجهگیری. آموزش خودمراقبتی بر کیفیت زندگی بیماران دارای ضربانساز دایم تاثیر داشته است که با نتایج پژوهشهای دیگر همخوانی دارد. توصیه میشود در مراقبت پس از عمل در بیماران دارای ضربانساز دائم، از برنامههای آموزشی ترکیبی استفاده شود.
سبزواری سکینه، سلطانی کامران، شکرابی ربابه، کوهپایه زاده جلیل،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۵ )
چکیده
مقدمه برقراری ارتباط دانشجویان پرستاری با بیماران میتواند نشاندهنده تعامل آنان در آینده باشد. پژوهش حاضر به منظور تعیین چگونگی برقراری ارتباط دانشجویان پرستاری با بیماران بستری در بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی کرمان صورت گرفت.روشها در یک مطالعه توصیفی در نیمسال دوم سال ۸۴-۸۳، تعداد ۱۷۵ دانشجو که واحد کارآموزی داخلی جراحی را انتخاب کرده بودند، به صورت سرشماری انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات با چکلیستی ۲۹ گزینهای انجام گردید. رفتار هر دانشجو با بیمار سه بار توسط مربی و در حین برقراری ارتباط مشاهده و نتیجه آن ثبت شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار استفاده و مقایسه میانگینها با آزمونهای آماری t و آنالیز واریانس و آزمون توکی و با نرمافزار SPSS انجام شد. نتایج میانگین و انحراف معیار نمرات دانشجویان پرستاری در برقراری ارتباط با بیماران ۵۸,۹۸±۱۳.۷۶ از نمره کل ۸۷ بود. عملکرد دانشجویان در شروع مصاحبه و مهارتهای تعاملی نسبتا مطلوب، در پیگیری مشکل و توصیف بیماری فعلی نیمه مطلوب، و در مورد پایان بخشیدن به مصاحبه، نامطلوب بود. میانگین نمرات دانشجویان در مقاطع سنی مختلف، ترم و مقطع تحصیلی و نوع بخش تفاوت معنی داری داشت.نتیجهگیری: با اینکه مهارت برقراری ارتباط دانشجویان قابل قبول است، ولی بازنگری برنامه آموزشی و اصلاح روشهای تدریس به منظور ارتقای مهارتهای ارتباطی دانشجویان، مفید به نظر میرسد. آموزش تئوری مطالب مربوطه، بویژه همراه با تمرین در محیطهای بالینی با تأکید بیشتر در دانشجویان ناپیوسته توصیه میشود.
مجیده هروی کریموی، فرشته آیین، فضل اله احمدی، مینا توتونچی،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۵ )
چکیده
مقدمه تحقیق، اساس کار پرستاری است و باید تحقیقات با نیازهای بهداشتی جامعه هماهنگ شود. این مطالعه با هدف تعیین مطابقت موضوعات پژوهشی پایاننامههای کارشناسی ارشد پرستاری با شاخص بار بیماریها به صورت سالهای عمر تعدیل شده بر حسب ناتوانی انجام گرفته است.روشها در این مطالعه تطبیقی، ۳۷۳ تحقیق ثبت شده در لیست کتابخانههای دانشکدهای و یا پایگاه های اینترنتی دانشگاهها در قالب پایاننامههای کارشناسی ارشد پرستاری بین سالهای ۸۴ـ۷۹ از نظر موضوع مورد بررسی قرار گرفت و با علت بار بیماری به صورت سالهای عمر تعدیل شده بر حسب ناتوانی منطقه مدیترانه شرقی منتشر شده در گزارش جهانی سلامت ۲۰۰۳ مقایسه گردید.نتایج موضوعات پایاننامهها در مقایسه با علتهای بار بیماری به صورت سالهای عمر تعدیل شده بر حسب ناتوانی در موارد حوادث و سوانح عمدی و غیر عمدی، اختلالات اعضای حسی، آنومالیهای مادرزادی، بیماریهای تنفسی و گوارشی و دندان، کمبودهای تغذیهای، اختلالات تغذیهای و غدد درونریز کمتر از حد مطلوب بود. در خصوص بیماریهای قلبی- عروقی، تناسلی- ادراری، پوستی، عضلانی- اسکلتی، دیابت شیرین، نئوپلاسمها و وضعیت مادری و حول و حوش زایمان، بیشتر از حد مطلوب و در مورد بیماریهای عصبی- روانی در حد مطلوب بود.نتیجهگیری: اکثر موضوعات پایاننامههای کارشناسی ارشد با این شاخص بهداشتی مطابقت داشت. با عنایت به آمار بالای پایاننامهها در خصوص وضعیت مادری و حول و حوش زایمان و دستگاه تناسلی- ادراری پیشنهاد میشود از پرداختن بیش از حد به این موضوعات پرهیز گردد و تحقیقات بیشتری در زمینه سوانح و مشکلات ناشی از آن انجام شود.
پیمان ادیبی، محمدرضا انجویان،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۵ )
چکیده
مقدمه: بحث و تبادل نظر پیرامون بیماری توسط اساتید و دانشجویان بر بالین بیمار، ممکن است موجب نارضایتی بیماران شود. این مطالعه با هدف تعیین دیدگاه بیماران در مورد راند بر بالین بخش داخلی در بیمارستان الزهراء (س) دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد. روشها: این مطالعه توصیفی بر روی ۱۱۰ نفر از بیماران بستری در بخشهای داخلی بیمارستان الزهرا (س) اصفهان در مهر و آبان ۱۳۸۴ توسط پرسشنامهای پایا و روا شامل سه گروه سؤال در مورد «نگرش نسبت به اتفاقات حین راند بالینی»، «سیاهه اتفاقاتی که بیمار حین بستری تجربه میکند» و «نگرش بیماران به روند راند بالینی» بود. این پرسشنامه همچنین وضعیت دموگرافیک بیماران و وجود همراه در طی زمان بستری را نیز ارزیابی مینمود. دادهها با نرمافزار SPSS به صورت توزیع فراوانی و محاسبه میانگین و انحراف استاندارد تجزیه و تحلیل شدند. نتایج: پرسشنامه ۱۰۰ بیمار کامل بود که در آن، اکثر سؤالات نگرش نسبت به اتفاقات حین راند، دیدگاه مثبت بیماران بیش از دیدگاه منفی آنان بود. اکثر بیماران اتفاقات حین راند بالینی مانند ویزیت و معاینه توسط پزشک را تجربه نموده بودند. در مورد روند راند بالینی، بیماران با موارد نیاز به صحبت با پزشک اصلی، کاهش تعداد دانشجویان در ویزیت، لزوم تغییر عمده در روش آموزش موافقت بیشتری داشتند. نتیجهگیری: رضایتمندی بیشتر بیماران را میتوان به این وسیله توجیه کرد که با افزایش تعداد دفعات ویزیت شدن یا مدت زمان ویزیت، این احساس در بیمار ایجاد میشود که پزشک توجه بیشتری به وی دارد. بطور کلی برگزاری راند بر بالین اثرات منفی بارزی ندارد و با اصلاح مواردی چند، میتوان بدون لطمه وارد کردن به آموزش بالینی، باعث ایجاد دیدگاه مثبتتر بیماران شد.
نیره رئیس دانا،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۵ )
چکیده
مقدمه: آموزش به بیمار، یکی از عملکردهای مهم پرستاران است. پمفلتهای آموزش بیماران در مطالعات کمتر مورد بررسی قرار گرفتهاند. برای ارزشیابی عملکرد دانشجویان پرستاری برای تهیه کتابچههای آموزشی بیماران، مطالعهای با هدف تعیین کیفیت کتابچههای آموزشی تهیه شده توسط دانشجویان پرستاری دانشگاه علوم پزشکی سمنان برای بیماران مزمن انجام شد. روشها: در یک مطالعه توصیفی، ۱۲۰ پمفلت تهیه شده توسط دانشجویان پرستاری جمعآوری و با استفاده از چکلیست پژوهشگرساخته روا و پایای مشتمل بر سه بخش محتوی پیام، نحوه ساخت پمفلت و سازماندهی مطالب، و ظاهر و جاذبههای بصری، مورد ارزیابی و برای تعیین سطح دشواری قرائت آنها، از فرم قابلیت خواندن SMOG Readability Formula (Simplified Measure Gobbledygook) استفاده شد. نتایج: بیشترین موضوع انتخابی برای آموزش به بیمار، عناوین مرتبط با سیستم آندوکرین (۸/۱۵ درصد) و مراقبت از خود (۹۳/۲۱ درصد) بود. متوسط سطح سواد مورد نیاز برای خواندن پمفلتها در حد کلاس ۷۴/۱۱ و متوسط سواد بیماران پایان دوره ابتدایی بود. نتیجهگیری: مطالب آموزشی تهیه شده، فراتر از سطح سواد بیماران نوشته میشوند. به منظور بهرهمندی بیماران از مطالب ارائه شده، لازم است این مطالب سادهتر و قابل فهمتر تهیه شوند و به سایر جنبههای لازم نیز توجه شود.
فرشته آیین، مجیده هروی کریموی، فضل الله احمدی، مینا توتونچی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۸۵ )
چکیده
مقدمه: آموزش ﭘرستاری باید با در نظر گرفتن نیازهای بهداشتی منطقه بر اساس جدیدترین شاخصهای سازمان جهانی بهداشت ارائه گردد. این مطالعه با هدف تعیین میزان مطابقت برنامه درسی دوره کارشناسی پیوسته پرستاری با شاخص بار بیماریها به صورت سالهای عمر تعدیل شده بر حسب ناتوانی در سال ۲۰۰۳ انجام گرفته است. روشها: در این مطالعه تطبیقی، ابتدا بار بیماریها بر اساس سالهای تعدیل شده عمر بر حسب ناتوانی بنا بر علت از گزارش جهانی سلامت (۲۰۰۳) استخراج گردید. سپس تعداد واحد درسی تخصیص یافته در برنامه سرفصل دروس کارشناسی پیوسته پرستاری به ازای هر یک از بیماریها محاسبه و به صورت فراوانی گزارش و مقایسه شد. نتایج: درصد واحد تخصیص یافته به موضوعاتی نظیر سوانح عمدی و غیر عمدی، اختلالات عصبی- روانی، قلبی- عروقی، تنفسی، گوارشی، اعضای حسی، آنومالیهای مادرزادی و کمبودهای تغذیهای در مقایسه با بار بیماری به صورت سالهای تعدیل شده عمر بر حسب ناتوانی مرتبط با این بیماریها کمتر از حد مطلوب، در خصوص بیماریهای واگیر، تناسلی- ادراری، اختلالات غدد درونریز، وضعیت مادری و حول و حوش زایمان و بیماریهای پوستی بیشتر از حد مطلوب و در مورد بیماریهای عضلانی- اسکلتی و نئوپلاسمها در حد مطلوب بود. نتیجهگیری: نیاز به بازنگری دقیقتر برنامه درسی کارشناسی پرستاری با توجه به موارد ذکر شده، احساس میشود
سعیده فرج زاده*، عصمت نوحی، حمیدرضا مرتضوی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۸۵ )
چکیده
مقدمه: مهارت ارتباط پزشک با بیمار مـوجب توفیق در گرفتن اطلاعات کافی از بیمار، تشخیص صحیح، جلب اطمینان بیماران و در نهایت، درمان موفقیتآمیز میگردد. هدف از این مطالعه، تعیین وضعیت برقراری ارتباط کارورزان پزشکی با بیماران هنگام مصاحبه از دیدگاه بیمار و مشاهدهگر بود. روشها: این مطالعه مقطعی در سال ۱۳۸۳ انجام شد. در این مطالعه نحوه برقراری ارتباط ۷۲ کارورز پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کرمان با بیماران در هنگام مصاحبه با استفاده از دو ابزار جمعآوری اطلاعات، شامل یک چکلیست که با استفاده از مشاهده مستقیم تکمیل میگردید و یک پرسشنامه که توسط مصاحبه با بیمار تکمیل میشد، مورد بررسی قرارگرفت. اطلاعات به دست آمده با آمار توصیفی و ضریب همبستگی اسپیرمن و کاپا و نرمافزار SPSS تحلیل شد. نتایج: وضعیت برقراری ارتباط کارورزان پزشکی با بیمار در حین شرح حالگیری از دیدگاه بیمار و مشاهدهگر در سطح متوسط ارزیابی گردید. بیشترین نقایص از دیدگاه بیمار و مشاهدهگر در روند پایانی و سپس اجرا و شروع مصاحبه بود. در بیشتر قسمتها، دیدگاه بیمار و مشاهدهگر همخوانی نداشت. با افزایش سن بیمار، نمره برقراری ارتباط از دیدگاه بیماران بطور معنیداری افزایش مییافت. نتیجهگیری: نقایصی در مهارت برقراری ارتباط کارورزان پزشکی با بیماران در حین شرح حالگیری وجود دارد. با توجه به اهمیت این مهارت بالینی، ضرورت آموزش آن در مرکز مهارتهای بالینی قبل از تماس با بیمار واقعی آشکار میگردد. انجام مطالعات مداخلهای به منظور بهبود روشهای تدریس و محتوای مناسب برای آموزش مهارتهای ارتباطی پیشنهاد میشود.
هاله قوامی، فضل الله احمدی*، حسن انتظامی، ربابه معماریان،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۸۵ )
چکیده
مقدمه: فشار خون بالا میتواند باعث پیشرفت سایر عوارض دیابت و بویژه عوارض قلبی- عروقی و نفروپاتی شود. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر مدل مراقبت پیگیر بر کنترل فشار خون بیماران دیابتی صورت پذیرفت.
روشها: این مطالعه کارآزمایی بالینی با طرح سریهای زمانی در دو گروه تجربی و شاهد، بر روی ۷۴ بیمار دیابتی، در شهر ارومیه در سالهای ۸۳-۱۳۸۲ انجام شد. پس از جورشدن متغیرهای ضروری، بیماران با تخصیص تصادفی در دو گروه تقسیم شدند. مدل مراقبت پیگیر که دارای چهار قدم اساسی: آشناسازی، حساسسازی، اجرا و ارزشیابی بود، اجرا شد. در ابتدا و در فواصل یک ماهه، فشار خون بیماران سه بار اندازهگیری شد. افراد گروه تجربی ده جلسه دو ساعته آموزش گروهی در رابطه با خودمراقبتی دیابت دریافت کردند. دادهها با نرمافزار SPSS به صورت آنالیز واریانس در اندازهگیری مکرر تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: میانگین میزان فشار خون سیستولیک در میان دو گروه مطالعه، بعد از انجام مداخله، با آنالیز واریانس در اندازهگیریهای مکرر تفاوت معنیدار در زمانهای مختلف نشان نداد ولی در مورد فشار خون دیاستولیک، تفاوت معنیدار بود.
نتیجهگیری: بکارگیری الگوی مراقبت پیگیر در کنترل فشار خون دیاستولیک گروه آزمون بطور معنیداری مؤثر بود. از آنجا که بیماری فشار خون بالا در بیماران دیابتی شایع است و اغلب حادثهخیز میباشد، پیشنهاد میگردد از این مدل برای کنترل مستمر فشار خون استفاده شود.
پیمان ادیبی، رضا علیزاده،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۶ )
چکیده
مقدمه: راند بالینی به عنوان یکی از روشهای آموزش بالینی، میتواند سبب بروز احساس نامطلوب در بیماران شود و تیم درمانی میتوانند این مشکلات را گزارش نمایند. هدف از این مطالعه، تعیین تأثیر راندهای بالینی بر بیمار از دیدگاه تیم ارائهدهنده خدمات درمانی است.
روشها: این مطالعه توصیفی- مقطعی در سال ۱۳۸۵ بر روی ۱۵۰ نفر از کادر درمانی و تیم مراقبت، شامل کارآموزان، کارورزان و پرستاران بخشهای داخلی بیمارستانهای آموزشی اصفهان که به صورت آسان انتخاب شده بودند انجام گرفت. پرسشنامهای که شامل مشخصات دموگرافیک و نظرات تیم مراقبتی در مورد شیوه برگزاری راند، سیاهه اتفاقات تجربه شده توسط بیمار، و نظرات کادر درمانی در مورد احساس بیماران به روند راند بالینی بود، به صورت خودایفا توزیع شد. دادهها با نرمافزار SPSS به صورت توزیع فراوانی پاسخها، میانگین و انحراف استاندارد تجزیه و تحلیل و مقایسهها با ANOVA انجام شد.
نتایج: تیم درمانی معتقد بودند که بیشترین رضایت بیماران از انجام اعمال توسط کارورز و دستیار، دقت و پیگیری در کارهای درمانی، نتیجه کلی بستری، و طول مدت ویزیت بود. کمترین رضایت بیماران از تعداد افراد معاینهکننده، طول مدت تماس بیمار با پزشک اصلی، توضیح در مورد بیماری و نظرخواهی از بیمار در تصمیمات طبی بود.
نتیجهگیری: به نظر تیم مراقبتی، نحوه فعلی انجام راند بالینی میتواند سبب بروز نارضایتی در بیماران شود و آثار نامطلوبی داشته باشد. بازنگری و اصلاح روند کنونی راند بالینی میتواند این فرایند را بهبود بخشد.
حیدرعلی عابدی، موسی علوی،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۶ )
چکیده
مقدمه: با پیش رفتن جهان بسوی سالمندی، مراقبت از سالمندان یکی از مهمترین و پر چالشترین ابعاد فعالیت سیستم مراقبتی- درمانی است. این مطالعه به منظور توصیف نیازهای آموزشی سالمندان بستری در واحدهای مراقبتی حاد بر پایه تجارب واقعی تیم درمان و بیماران سالمند بستری انجام شد.
روشها: در این پژوهش از رویکرد پدیدهشناسی استفاده شده است. شرکتکنندگان از میان کارکنان درمانی و سالمندان بستری در یکی از بیمارستانهای آموزشی اصفهان انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. نمونهگیری به روش مبتنی بر هدف متشکل از ۸ پرستار و ۴ بیمار سالمند و ۲ پزشک انجام گرفت و دادهها با مصاحبه عمیق با شرکتکنندگان جمعآوری شدند. روش تجزیه و تحلیل کلایزی راهنمای فعالیتهای ضروری پژوهشگران در این مطالعه بود.
نتایج: پس از تجزیه و تحلیل متن مصاحبههای استخراج شده، کدهای مفهومی از آن استخراج و سپس کدها به مفاهیم اصلی و زیرمفهومهای مربوطه دستهبندی شدند که شامل: تعامل با ابزارها و عملکردها، خودآگاهی بیمارستانی، پویایی جسمی، مدیریت مخاطرات، انضباط درمانی و مراقبت قابل دستیابی بودند.
نتیجهگیری: مفاهیم آموزش در بیماران سالمند بستری حیطه وسیعی را شامل میگردد. ارائه اطلاعات کافی و به موقع به بیماران سالمند بستری در مورد برایندها و رفتارهای مورد انتظار و نیز وضعیت جسمانی و نحوه مراقبت و کمک گرفتن در موقعیتهای دشوار، بطور وسیعی همکاری بیماران را در زمینه مراقبت و درمان ارتقا میبخشد. با کسب آگاهی و آموزش پرسنل پرستاری و پزشکی میتوان به هدف «ارائه مراقبت جامع» به بیماران سالمند و نیز «کیفیت مراقبتهای پرستاری» نزدیک شد.
فاطمه حشمتی نبوی، ربابه معماریان، زهره ونکی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۸۶ )
چکیده
مقدمه: به کار بردن شیوههای نظارتی که به ابعاد آموزشی نظارت توجه دارد، میتواند موجب افزایش اثربخشی فعالیتهای آموزشی پرسنل پرستاری، بویژه آموزش به بیمار گردد. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر اجرای سیستم نظارت بالینی بر اثربخشی عملکرد آموزشی پرستاران بود. روشها: این پژوهش یک مطالعه شبه تجربی از نوع مقایسه گروههای ایستا است که در آن گروه مقایسه و آزمون با یک پسآزمون با هم مقایسه شدند. نمونههای این مطالعه را ۷۲ بیمار در دو گروه مجزای یکسانسازی شده تشکیل داد. سیستم نظارت بالینی در ۳ مرحله و در ۳ بخش از بیمارستان ثامن الائمه (ع) شهر مشهد و به مدت ۶ ماه انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه اطلاعات زمینهای بیماران، پرسشنامه رضایتمندی بیماران از عملکرد آموزشی پرستاران و مقیاس درجهبندی آگاهی و عملکرد خودمراقبتی بیماران بود. جمعآوری اطلاعات با استفاده از روش مصاحبه و مشاهده صورت گرفت. برای تجزیه تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS استفاده شد. نتایج: میانگین امتیاز آگاهی و عملکرد خودمراقبتی بیماران بر مبنای ۱۰۰، ۶/۳۰ در گروه مقایسه و ۱/۵۷ در گروه آزمون و میانگین امتیاز رضایتمندی بیماران از عملکرد آموزشی پرستاران بر مبنای ۲۴، ۶/۱۹ در گروه مقایسه و ۹/۲۰ در گروه آزمون بود بطوری که آزمون t مستقل بین دو گروه اختلاف معنیداری نشان داد. نتیجهگیری: اجرای سیستم نظارت بالینی از طریق فرایند مشاهده، بازخورد، بحث و بررسی میتواند دانش و مهارتهای حرفهای پرستاران را در زمینه آموزش به بیمار توسعه دهد. بنابراین، این روش نظارتی میتواند به عنوان یک الگوی آموزش ضمن خدمت اثربخش در نظر گرفته شود. تحقیقات بیشتری برای بررسی تأثیر این الگو بر سایر جنبههای عملکرد پرستاران مورد نیاز است.
مهری رجالی، مهناز مستاجران،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۶-۱۳۸۷ )
چکیده
مقدمه: در حال حاضر، بهترین روش جلوگیری از اشاعه بیماری در بین پرسنل پزشکی آگاهی کارکنان درمانی و درک آنها از عوامل خطرزای بیماری است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش بر آگاهی و نگرش دانشجویان پزشکی در زمینه بیماری ایدز صورت گرفت. روشها: این مطالعه نیمه تجربی بر روی ۱۳۳ نفر از دانشجویان دوره بالینی رشته پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با استفاده از پرسشنامه انجام گردید. پرسشنامه از سه بخش (مشخصات عمومی، آگاهی و نگرش) تشکیل شده بود. پس از انجام پیشآزمون، برنامه آموزشی طی یک ترم به اجرا در آمد و سپس پسآزمون انجام شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مقایسه امتیازات افراد قبل و بعد از آموزش با آزمونهای t-student و t زوج انجام شد. نتایج: چهل و شش و شش دهم درصد از افراد مورد مطالعه زن و ۴/۵۳ درصد مرد بودند. نمره آگاهی دانشجویان از عوامل خطر بیماری قبل و بعد از مداخله به ترتیب ۰۷/۲۰۶/۱۵ و ۴۴/۱۱۲/۱۷ بود. میانگین و انحراف معیار نمره نگرش دانشجویان نیز از ۷/۱۰۷۷/۹۲ به ۳۳/۱۰۷۸/۹۷ پس از آموزش افزایش یافت. نتیجهگیری: تأثیر آموزش در افزایش آگاهی و نگرش دانشجویان نسبت به بیماری ایدز است. با توجه به افزایش میزان آگاهی و نگرش دانشجویان دوره بالینی به دنبال آموزش پیشنهاد میشود آموزشهای مداوم و جدید در برنامهریزیهای درسی این گروه از دانشجویان گنجانیده شود.