مهرداد صالحی*، مهناز کلیشادی، مسعود زندیه، جلال کشاورز، عباس باقری یزدی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه: چگونگی ارائه آموزشهای پزشکی و بهداشتی در انتقال مفاهیم مربوط به آنها از سطوح بالای دانشگاهی به سطوح پایه بهداشتی کشور، از سؤالات مهم پیش روی دانشگاههای علوم پزشکی محسوب میشود. نیاز مبرم به وجود حلقه ارتباطی بین دانشگاه و جامعه شهری، توجه به رابطین (داوطلب) بهداشتی به عنوان نیروی مردمی آموزشدهنده جلب گرده است. هدف از این مطالعه، تعیین تأثیر آموزش رابطین زن بر آگاهی و نگرش از بهداشت روان در جمعیت شهری استان اصفهان است.
روشها: در این مطالعه نیمه تجربی دو گروهی قبل و بعد از آموزش که در سال ۱۳۸۲ انجام شده، ۴۰۰ نفر از جمعیت شهری هر یک از دو شهرستان فلاورجان و خمینیشهر (تجربی و شاهد) بطور تصادفی انتخاب و آگاهی و نگرش آنان با پرسشنامه روا و پایا، بررسی شد (پیشآزمون). پس از انجام مداخلات آموزشی جامع بهداشت روان توسط رابطین بهداشتی، مجدداً پس از گذشت یک سال، پسآزمون انجام گرفت. یافتهها با نرمافزار SPSS با آزمونهای t و مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: در گروه تجربی، میزان آگاهی نمونه مورد مطالعه از ۵/۴۰ درصد قبل از مداخله به ۲/۶۴ درصد و میزان نگرش از ۵/۵۴ درصد به ۲/۸۰ درصد در پس از مداخله ارتقا یافته بود که هر دو بطور معنیداری افزایش پیدا کرده است. میزان آگاهی در منطقه شاهد در قبل و بعد از مداخله به ترتیب ۵/۴۱ و ۹/۴۱ اختلاف معنیداری نداشت و میزان نگرش در این منطقه در قبل و بعد از مداخله به ترتیب ۱/۶۳ و ۹/۴۹ بود و تفاوت معنیداری نداشت. میزان آگاهی و نگرش بعد از مداخله در منطقه تجربی به صورت معنیداری از منطقه شاهد بالاتر بود.
نتیجهگیری: در زمینه بهداشت روان شهری میتوان به کفایت و اثربخشی انتقال اطلاعات توسط سطوح بالاتر بهداشتی (پزشک سطح سوم بهداشت و روان) به رابط مربیان و از طریق رابط مربیان به رابطین بهداشت و از طریق رابطین به خانوادهها اتکا نمود.
نرگس کشتیآرای، علیرضا یوسفی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه: یکی از شاخصهای اصلی و کلیدی یک سیستم کامل مراقبتی در زمینه بهداشت روان، بکارگیری و استفاده از دادههای حاصل از ارزشیابی در شناخت تواناییها و تمرکز روی آنها برای برنامهریزی در آینده است. هدف اصلی این پژوهش، ارزشیابی برنامههای آموزشی مرکز مشاوره و آموزش بهداشت روان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. روشها: در این مطالعه ارزشیابی، جامعه تحقیق را شرکتکنندگان دورههای آموزشی این مرکز از ابتدای سال ۸۰ تا مرداد ۸۲ تشکیل دادند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محققساختهای بود که دانش، نگرش و عملکرد مراجعان این مرکز را در یازده موضوع آموزشی ارائه شده در دوره، مورد بررسی قرار میداد. اطلاعات دموگرافیک مراجعان نیز همراه با پرسشنامه اصلی جمعآوری و با آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی t و تحلیل واریانس در نرمافزار SPSS تحلیل گردید. نتایج: مرکز مشاوره و آموزش بهداشت روان در ارتباط با شناسایی مشکلات خفیف روانی مراجعان، عملکردی موفق داشته است. براساس معیارهای در نظر گرفته شده برای ارزشیابی برنامههای آموزشی این مرکز، آموزشهای این مرکز در ارتقای دانش و عملکرد مراجعان بطور نسبی موفق بوده است. نتیجهگیری: با توجه به پیچیدگی روزافزون جوامع و لزوم آموزش افراد برای پیشگیری از بروز اختلالات حاد روانی، به نظر میرسد ایجاد و توسعه چنین مراکزی از اولویتهای نظام سلامت و آموزش پزشکی در کشور محسوب شود.