۲۰ نتیجه برای آموزش مجازی
شهین سعیدی نجات، علی وفایی نجار،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: آموزش مجازی یکی از روشهای رایج در کشورهای مختلف جهان است. افزایش امکانات و دسترسی به اینترنت در رشد این روش نقش مؤثری دارد. تنها عامل تامل بر انگیز نحوه عملکرد دانشجویان با توجه به نوپایی روش است که نیاز به بررسی و پیگیری دارد. لذا این مطالعه با هدف مقایسه تأثیر دو روش آموزش الکترونیک و سخنرانی بر میزان یادگیری دانشجویان گروه بهداشت و مدیریت دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد. روش کار: این مطالعه نیمه تجربی در بین ۱۹۱ نفر از دانشجویان مقاطع کاردانی و کارشناسی رشتههای مختلف گروه بهداشت و مدیریت انجام شد. نیمی از دروس به صورت حضوری و بقیه به شکل مجازی ارائه گردید. برای دروس مجازی در هر درس دو جلسه پرسش و پاسخ و رفع اشکال برگزارشد. پرسشنامه محقق ساخته نظرسنجی در رابطه با تناسب محتوای درس و اهداف آموزش مجازی، میزان دستیابی به اهداف و رفع نیاز آموزشی، نوع محتوا و شیوه و توالی مطلب، ارتباط استاد و دانشجویان، و ترغیب دانشجو به مطالعه تنظیم گردید. آزمون دروس حضوری و مجازی در دو برگه جداگانه با تعداد سؤال و نحوه یکسان به صورت همزمان انجام شد. سپس تفاوت نمرات آزمون دانشجویان در دو روش آموزشی بررسی گردید. نتایج آن به وسیله نرمافزار SPSS و آزمونهای آماری T تست و آنالیز واریانس تحلیل گردید. نتایج : میانگین نمرات دانشجویان در آزمون حضوری و مجازی تفاوت معناداری نداشت. آموزش مجازی از نظر دستیابی به اهداف و رفع نیاز آموزشی، محتوا و شیوه و توالی و نوع مطلب و آزمون، مطلوب بود و بین تناسب محتوای درس و اهداف آموزش مجازی، با تعداد اشتباهات دانشجو در آزمون پایانی ارتباط معناداری وجود نداشت. تسلط و مهارت دانشجو به کامپیوتر با موفقیت کار با سامانه آموزش مجازی و نمرات آزمون کامپیوتری رابطه مؤثری داشت (۰۰۱/۰=P). نتیجهگیری: آموزش مجازی یک روش جدید و موفق آموزشی است که برای دستیابی به اهداف عالیه آن نیاز به تداوم، زمان و ارتقای دسترسی به رایانه و اینترنت در کل جامعه میباشد. توصیه میشود در ابتدای ورود به دانشکده واحد آشنایی با رایانه و اینترنت برای دانشجویان ترم اول ارائه گردد تا بتوان مشکلات ناشی از ارتباط با سایت آموزش مجازی را مرتفع نمود.
علی وفایی نجار، مریم محمدی، بهروز خیابانی تنها، حسین ابراهیمیپور،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: در حال حاضر بسیاری از دانشگاه های کشور آموزش مجازی را شروع نمودهاند اما آموزش مجازی در دانشگاههای علوم پزشکی موضوعی نوپا است. لذا این پژوهش با هدف بررسی نگرش و عملکرد اعضای هیأتعلمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد نسبت به آموزش مجازی انجام شده است. روشها: مطالعه حاضر توصیفی و از نوع مقطعی است که در سال ۱۳۸۸ انجام شده است. جامعه پژوهش شامل کلیه اعضای هیأتعلمی دانشکدههای دانشگاه (۳۶۰ نفر) بوده و حجم نمونه ۸۶ نفر بوده که به روش طبقهای و تصادفی ساده انتخاب شدهاند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه و دادهها به صورت میدانی گردآوری شده و در نهایت با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج: ۶۵ درصد نمونه مرد و ۳۵ درصد زن بودهاند. ۵/۴۶ درصد سابقه فعالیت آموزشی کمتر از ۵ سال و ۵/۳۹ درصد سابقه بالای ۱۰ سال داشتهاند. به صورت کلی ۷/۹۰ درصد افراد مورد پژوهش با پیادهسازی آموزش مجازی موافق، ۷/۴ درصد کاملاً موافق و ۷/۴ درصد هم کاملاً مخالف بودهاند. همچنین تاکنون ۵/۴۶ درصد افراد در تولید محتوای الکترونیکی مشارکت داشته و ۹/۳۴ درصد از آموزش مجازی در تدریس خود استفاده نمودهاند. یافتهها در خصوص شیوههای مورد استفاده جهت تدریس نشان میدهد که این افراد بیشتر از روش سخنرانی (۳/۱±۷۲/۳) و بحث گروهی (۰۷/۱±۴۷/۳) استفاده کردهاند. نتیجهگیری: با توجه به نگرش مثبت و عملکرد اعضای هیأتعلمی در مورد نظام آموزش مجازی پیشنهاد میگردد زمینه لازم جهت طراحی و حرکت به سمت اجرای نظام آموزش مجازی در آموزشهای رسمی دانشگاه علوم پزشکی فراهم گردد.
سعید امانلو، رضا دیده دار،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: باتوجه به مزایای عمومی آموزش الکترونیکی در علوم پزشکی و ضرورت توجه به آن، این مطالعه با هدف ارزیابی و یافتن نقاط ضعف و قوت آموزش مبتنی بر وب در تدریس قارچشناسی پزشکی به انجام رسیده است. روشها: در این مطالعه توصیفی-مقایسهای که برای دانشجویان گروه داروسازی در نیمسال اول ۸۹-۸۸ به انجام رسید، به موازات برگزاری کلاسهای حضوری و تدریس سنتی، محیط آموزشی مجازی برای درس قارچشناسی راهاندازی شد. در پایان دوره، با مقایسه میانگین نمره دانشجویان تحت مطالعه و گروه شاهد، تأثیر آموزش تحت وب بر یادگیری دانشجویان بررسی شد، همچنین معایب، مزایا، میزان علاقهمندی، ایجاد انگیزه تحصیلی و میزان قابلیت و کفایت آموزش مجازی از منظر دانشجویان مورد نظرسنجی قرار گرفت. نتایج: مقایسه میانگین نمرات امتحان پایان دوره گروه آزمون (۸۳/۱۶) و شاهد (۱۷) نشان میدهد که از نظر میزان یادگیری و موفقیت در آزمون پایان دوره اختلاف معناداری بین دانشجویان گروه تحت آموزش الکترونیکی و گروه شاهد وجود ندارد. در نظرسنجی به عمل آمده از دانشجویان تحت مطالعه که با استفاده از پرسشنامه صورت گرفت، ارتباط مستمر و مداوم بین استاد و دانشجو (۹۱درصد)، ارتباط از راه دور و تبادل علمی (۷۹ درصد)، دسترسی به منابع الکترونیکی روز دنیا (۷۵ درصد)، عدم محدودیت مکانی و زمانی (۵۴ درصد) را به عنوان مزایای اصلی آموزش مبتنی بر وب برشمرده و در عین حال کمبود امکانات و منابع دانشگاه، سرعت پایین اینترنت و عدم دسترسی همگانی به اینترنت را معایب اصلی این نوع آموزش توصیف کردند. نتیجهگیری: باوجود ابراز علاقهمندی و استقبال دانشجویان از آموزش تحت وب، مقایسه معدل کل دانشجویان گروه آزمایش و گروه شاهد شواهدی را بر عدم موفقیت روش الکترونیکی ارائه می کند، بنابراین لازم است جنبههای مختلف آموزش الکترونیکی از جمله؛ سواد رایانهای، زیرساختهای مخابراتی، فرهنگ استفاده از اینترنت، جنبههای سرگرمی و فراغتی اینترنت، محتوی درسی و غیره مورد بازنگری قرار گیرد.
محمد اکبری بورنگ، حسین جعفری ثانی، محمدرضا آهنچیان، حسین کارشکی،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: جهتگیریهای برنامه درسی استادان در موفقیت و شکست برنامههای آموزشی نقش مهمی دارد. هدف این پژوهش بررسی جهتگیری برنامه درسی استادان بر اساس جنسیت، مرتبه علمی و روش ارائه آموزش است.
روشها: این پژوهش از نوع توصیفی مقطعی است که در سال ۱۳۹۰ اجرا شد. جامعه آماری پژوهش شامل استادان دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود که نمونه ای به تعداد ۱۴۵ نفر از آنان مورد بررسی قرار گرفت. به منظور جمعآوری اطلاعات، از پرسشنامه جهتگیریهای برنامه درسی ماهلیوس و همکاران استفاده شد. تحلیل داده با استفاده از آزمونهای تحلیل واریانس چند متغیره، آزمون لوین، همبستگی پیرسون و تعقیبی توکی انجام شد.
نتایج: استادان جهتگیری رفتارگرایی، بهگزینی شوآب و فرایند شناختی را بیش از سایر جهتگیریها ارزشگذاری کردند. بین جهتگیریهای برنامه درسی استادان بر حسب نوع ارائه آموزش (حضوری و مجازی) و مرتبه علمی آنان تفاوت معناداری مشاهده شد. مربیان نسبت به اساتیدی که دارای مرتبه استادی بودند جهتگیری انسانگرایی را در سطح بالاتری ارزشگذاری کردند (۰۰۱/۰P=). بر حسب جنسیت تفاوت معناداری در جهتگیریهای برنامه درسی استادان مشاهده نشد. ما بین حیطههای مختلف جهتگیریهای برنامه درسی رابطه مثبت مشاهده شد (۰۰۱/۰>p).
نتیجهگیری: با توجه به اهمیت جهتگیریهای برنامه درسی برای موفقیت در تدریس و یادگیری، پیشنهاد میشود اقدامات لازم در خصوص تغییر جهتگیری استادان و حرکت به سمت جهتگیریهای انسانگرایانه و سازندهگرایی اجتماعی توسط دستاندرکاران صورت پذیرد.
فریبا برهانی، محبوبه وطنپرست، عباس عباس زاده، رستم سیفالدینی ،
دوره ۱۲، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: موفقیت آموزش مجازی بدون در نظر گرفتن دیدگاه افراد نسبت به آن، امکانپذیر نیست. با این وجود، نگرش دانشجویان در پایان یک دوره مجازی، مقولهای است که کمتر در مطالعات منتشر شده، مورد توجه قرار گرفته است. این مطالعه به بررسی تأثیر برگزاری یک دوره آموزش مجازی، بر نگرش دانشجویان پرستاری نسبت به آموزش مجازی و ارتباط آن با سبک یادگیری پرداخته است.
روشها: این پژوهش یک مطالعه نیمهتجربی به صورت قبل و بعد، است. جمعیت هدف، دانشجویان پرستاری ترم دوم ورودی سال ۸۸ دانشکده پرستاری و مامایی رازی دانشگاه علوم پزشکی کرمان بودند که واحد اختلالات مایعات و الکترولیتها را میگذراندند. دانشجویان به شیوهی تصادفی منظم در دو گروه آموزش مجازی و آموزش سنتی قرار گرفتند. محتوای درسی برای گروه مجازی از طریق وب سایت و برای گروه سنتی، با روش های آموزشی مرسوم در کلاس درس ارائه گردید. نگرش دانشجویان نسبت به آموزش مجازی به وسیله پرسشنامه پژوهشگر ساخته روا و پایا، و سبک یادگیری آنان توسط پرسشنامهای که در پژوهش گازیانو و لیسن استفاده شده بود، ارزیابی شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار و توزیع فراوانی) و آمارههای تحلیلی (آزمون t مستقل و t زوج، آزمون تحلیل واریانس و ضریب پیرسون) استفاده شد.
نتایج: در ابتدای ترم، میانگین نمرات نگرش نسبت به آموزش مجازی، در گروه مجازی ۴۸/۰±۱۹/۳ و در گروه سنتی ۳۳/۰±۲۱/۳ بود. اختلاف میانگین نمرات دو گروه در ابتدای ترم معنادار نبود. در پایان ترم نمرات نگرش در گروه مجازی ۴۵/۰±۵۵/۳ و گروه سنتی ۴۶/۰±۲۱/۳ بود که این اختلاف میانگین از نظر آماری معنادار بود (۰۳/۰, p= ۱۵/۲t=). نتایج آزمون آنالیز واریانس ارتباطی میان سبک یادگیری و نگرش نسبت به آموزش مجازی نشان نداد(۰۷/۰p=).
نتیجهگیری: شرکت در یک دوره برنامه آموزش مجازی میتواند نگرش دانشجویان شرکتکننده در این دوره را بهبود بخشد و نگرش نسبت به آموزش مجازی، در افراد با سبکهای مختلف یادگیری تفاوتی نداشت
سمیه برجعلی لو، نعیمه برجعلی لو، آیین محمدی، ریتا مجتهدزاده،
دوره ۱۳، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: فناوری اطلاعات و ارتباطات، موجب تحول در نقش سنتی فراگیر و فرادهنده شده است. برای ارتقای هرچه بیشتر نقش فرادهنده، شناسایی عوامل تأثیرگذار اهمیت به سزایی دارد. مطالعه حاضر به شناسایی عوامل مؤثر در اثربخشی عملکرد معلم الکترونیکی و اولویتبندی آن پرداخته است.
روشها: در این مطالعه توصیفی نظرات نمونه هدفمند ۱۵ نفره از خبرگان یادگیری الکترونیکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، در زمینه عوامل اصلی و تأثیرگذار در عملکرد معلم الکترونیکی با روش جلسات گروه متمرکز، جمعآوری شد. برای نظرخواهی در مورد اهمیت هر یک از معیارها در گروه مربوطه، پرسشنامهای با توجه به معیار اصلی و خرده مقیاسهای آنها تهیه شد که در آن برای هر یک از معیارهای مورد نظر جدول مقایسهی جداگانهای اختصاص یافت. سپس از روش تصمیمگیری فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (AHP Fuzzy) برای بررسی اولویت و وزندهی به معیارهای مورد اشاره، استفاده شد.
نتایج: در مجموع پنج عامل مؤثر بر عملکرد معلم الکترونیکی شناسایی شد. عامل دانش تخصصی با ضریب وزنی ۲۸/۰ به عنوان مهمترین معیار در ارتقای اثربخشی عملکرد معلم الکترونیکی و عامل "فناوری" با ضریب وزنی ۱۳۷/۰ به عنوان آخرین معیار شناخته شد. در هر یک از عوامل به ترتیب در عامل تسلط به پداگوژی، مهارت در ایفای نقش معلم الکترونیک؛ در عامل فناوری، تسلط به IT؛ در عامل مدیریت، مدیریت کلاس مجازی و در عامل شخصیت، عامل علاقه به آموزش مجازی با بیشترین ضریب به عنوان اولین عوامل مؤثر در این فاکتورها شناخته شدند.
نتیجهگیری: در انتخاب مدرسین و توانمندسازی ایشان، تسلط بر فناوری اولویت کمتری دارد و مدرسینی که توانمندیهای یک معلم اثربخش، مانند دانش تخصصی، را دارند، قادر به ایفای نقش مدرس الکترونیک موفق نیز هستند.
آرش نجیمی، نیکو یمانی، بهاره سلیمانی،
دوره ۱۷، شماره ۰ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: مطالعه حاضر به عنوان بخشی از برنامه نیاز سنجی آموزش مجازی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با هدف ارزیابی میزان آمادگی دانشکدههای دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در خصوص آموزشهای مجازی از دیدگاه معاونین و مسؤولین دفاتر توسعه آموزش دانشکدهها انجام شد.
روشها: این مطالعه یک پژوهش توصیفی از نوع مقطعی بود. ابزار محققساخته این مطالعه دارای ۱۸ سؤال و در چهار حیطه ارزیابی زیر ساختها شامل ۴ سؤال، ارزیابی منابع دانشکده شامل ۲ سؤال، ارزیابی آمادگی دانشجویان شامل ۵ سؤال، ارزیابی آمادگی اعضای هیأتعلمی ۶ سؤال و یک سؤال در خصوص نگرش آنها به آموزش مجازی بود. جمعآوری اطلاعات توسط رابطین در هر دانشکده انجام گرفت.
نتایج: میانگین نمره ارزیابی آمادگی در زمینه توسعه آموزش مجازی ۲۰/۱±۹۹/۴ بود. از میان حیطههای مورد مطالعه حیطه آمادگی دانشجویان با ۳۷/۱±۳۸/۵ دارای بیشترین نمره و منابع با ۶۵/۱±۶۰/۴ کمترین نمره را از طرف مشارکتکنندگان کسب نمودند. میانگین نمره نگرش سطح متوسط نگرش افراد مورد مطالعه را نشان میدهد.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد علیرغم نگرش مناسب و متوسط افراد مورد مطالعه به توسعه آموزش مجازی در دانشکدهها، این افراد آمادگی دانشکدهها را در زمینه برنامهریزی و تأمین منابع و همچنین آمادگی اعضای هیأتعلمی را نامناسب ارزیابی نمودهاند. این در حالی است که زیر ساختهای دانشکده از دیدگاه این افراد در مقایسه با دو حیطه دیگر از وضعیت مناسبتری برخوردار است.
صالحه صبوری، مهدی علی مردان زاده،
دوره ۲۰، شماره ۰ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: کارآموزی داروخانه از مهمترین واحدهای درسی در دوره آموزشی داروسازی است که بخش عملی آن در داروخانههای آموزشی و بخشی نیز به صورت تئوری تدریس میگردد. با توجه به مشکلاتی از قبیل عدم علاقه دانشجویان به بخش تئوری، در مطالعه حاضر برای آموزش این قسمت، از آموزش مجازی استفاده شد. این مطالعه با هدف مقایسه تأثیر روش آموزش حضوری و آموزش مجازی بر نمره ی دانشجویان داروسازی کرمان در بخشی از درس کارآموزی داروخانه انجام شد.
روشها: این مطالعه نیمه تجربی روی ۱۹۱ نفر از دانشجویان داروسازی دانشگاه علوم پزشکی کرمان در سالهای ۹۶ و ۹۷ با نمونهگیری به روش در دسترس انجام گرفت. دانشجویان در سال ۹۶ گروه شاهد (۱۰۶ نفر) بودند و مطالب را به صورت تئوری به روش سخنرانی و با حضور در کلاس و سپس در قالب جلسات عملی در داروخانه آموختند. دانشجویان گروه تجربی در سال ۹۷ (۸۵ نفر)، مطالب را به صورت مجازی از طریق سامانه نوید و سپس در جلسات عملی همانند گروه شاهد آموختند. جهت تحلیل دادههای گردآوری شده، از آزمونهای تی گروههای مستقل و خی دو استفاده شد.
نتایج: میانگین نمره گروه تجربی در آزمون پایانی (۴۲/۴±۳۵/۱۴) به طور معناداری بالاتر از میانگین گروه شاهد (۱۸/۳±۱۶/۱۳) بود (۰۳۸/۰p= ,۰۹۷/۲t=). با استفاده از آزمون خی دو، اختلاف معناداری از نظر تعداد مرد و زن بین دو گروه وجود نداشت (۷۸/۳X۲= ,۱۵/۰p=). اکثر دانشجویان(۹/۸۵%) گروه تجربی تمایل به استفاده از روش آموزش مجازی در درس کارآموزی داروخانه داشتند.
نتیجهگیری: آموزش مجازی میتواند به عنوان یک روش مکمل در کنار آموزشهای سنتی در نظر گرفته شود. با توجه به فراهم بودن بستر مناسب در دانشگاه علوم پزشکی مجازی و رضایتمندی دانشجویان، پیشنهاد میشود درس کارآموزی داروخانه به صورت ترکیبی (حضوری+مجازی) ارائه شود.
منصور غفوری فرد،
دوره ۲۰، شماره ۰ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
اگر چه در چند سال اخیر، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی مدام بر ارائه آموزشهای علوم پزشکی در بستر فضای مجازی تأکید میکرد اما در عمل، حرکت وسیعی در سطح کشور در این حوزه اتفاق نیافتاده بود و تنها برخی دانشگاهها اقدام به برگزاری دورههای مجازی کرده بودند. در حوزه وزارت آموزش و پرورش نیز، شرایط مشابهی حاکم بود و علیرغم تأکید بر هوشمندسازی مدارس پیشرفتهای چشمگیری در بسترسازی و ارائه آموزشهای مجازی حاصل نشده بود.
اگر چه شیوع ناگهانی کووید-۱۹، سیستمهای بهداشتی درمانی دنیا را با چالشهای متعددی روبرو کرد، اما سایر حوزهها از جمله حوزه تعلیم و تربیت را نیز تحت تأثیر خود قرار داد(۱). با شروع اپیدمی کووید-۱۹ در سراسر جهان، پروتکلهای بهداشتی بر رعایت فاصلهگذاری اجتماعی تأکید کردند(۲). در این راستا در بسیاری از کشورها از جمله در کشور ما، برای کاهش شیوع ویروس کرونا آموزشهای حضوری در مدارس و دانشگاهها تعطیل شد(۳). برای این که آموزش دانشآموزان و دانشجویان در طول دوره فاصلهگذاری اجتماعی دچار وقفه نشود و برنامههای درسی طبق برنامه از قبل مشخص شده، تداوم داشته باشد راهکارهای مختلفی ارائه شد. در حوزه آموزش و پرورش، آموزش از طریق تلویزیون و با همکاری شبکه آموزش ارائه شد و هدف اصلی آن رعایت عدالت آموزشی عنوان شد. اگر چه تجارب موفقی در این زمینه کسب شد، اما با توجه به تنوع مقاطع تحصیلی و رشتههای درسی عملاً امکان ارائه همه دروس به شکل آموزش تلویزیونی میسر نشد. از طرف دیگر یکی از مهمترین عیب این نوع آموزش، یک طرفه بودن و عدم تعامل بین معلم و دانشآموز بود تا این که اپلیکیشنی در بستر شبکه اجتماعی با عنوان شبکه اجتماعی دانشآموزان (شاد) طراحی شد و آموزشها در این بستر ارائه شد. اگر چه این شبکه هم دارای محدودیتها و مشکلاتی بود اما رفته رفته مشکلات آن مرتفع شد و توانست رضایت نسبی معلمان و دانشآموزان را جلب کند هرچند با ایدهآلهای آموزش مجازی هنوز فاصله زیادی دارد.
در حوزه آموزش علوم پزشکی نیز، اگر چه با شیوع کرونا آموزشها ابتدا در بستر شبکههای اجتماعی و به صورت نامنظم ارائه میشد اما به مرور، دانشگاههای علوم پزشکی ملزم به استفاده از سامانه نوید (نرمافزار ویژه یادگیری دانشگاهی) به عنوان یک سامانه متمرکز آموزشی شدند و اساتید و دانشجویان، پس از ثبتنام در این سامانه از قابلیتهای این سامانه بهره مند شدند. این سامانه از قبل طراحی شده و در برخی دانشگاه از آن استفاده شده بود اما به شکل سراسری در تمام دانشگاههای علوم پزشکی به کار گرفته نشده بود و عامل رونق این سامانه چیزی نبود جز شیوع بیماری کووید-۱۹. با این وجود این سامانه هم یک سامانه ایدهآل نبوده و جوابگوی حجم بالای مراجعات دانشجویان و اساتید کل کشور نیست و دانشجویان و اساتید با مشکلاتی از قبیل کندی سرعت اینترنت، فضای محدود برای بارگذاری، و تعامل کمتر استاد و دانشجو مواجه میشوند.
اگر چه پاندمی کرونا، مشکلات زیادی بر تمام شاخصهای جامعه از جمله سلامت مردم تحمیل کرد، اما منجر به شکوفایی برخی قابلیتها در کشور شد که از جمله آن میتوان به فراگیر شدن و رونق یافتن آموزش مجازی در سراسر کشور اشاره کرد. به نظر میرسد که آموزش مجازی در کشور ما وارد یک فاز جدیدی شده و توجه بیشتری به آموزشهای مجازی معطوف شده است. از طرف دیگر، مسؤولین امر نیز بیش از پیش بر اهمیت آموزش از راه دور و آموزشهای مبتنی بر یادگیری الکترونیکی واقف شدهاند. بنابراین انتظار میرود که با توسعه زیرساختهای لازم از قبیل توسعه شبکه سراسری اینترنت و افزایش سرعت آن، تولید نرمافزارهای آموزشی تعامل محور، و استفاده از تجارب کسب شده در این پاندمی شاهد رونق روزافزون آموزش مجازی در کشور باشیم و حتی بعد از پایان یافتن شیوع کرونا، این نوع آموزش در کنار آموزش حضوری تداوم داشته باشد.
در حوزه آموزش پزشکی نیز توسعه شبیهسازهای آنلاین در زمینه پزشکی، ترویج بیمارستانهای مجازی و پزشکی از راه دور (تله مدیسین)، ارائه کیسهای مجازی و برگزاری آزمونهای آنلاین میتواند در رونق بخشیدن به آموزش مجازی کمک کننده باشد(۱و۴و۵).
رقیه نظری، محمد صالح پور عمران، حمید شریف نیا،
دوره ۲۰، شماره ۰ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: امروزه یادگیری الکترونیک جایگاه ویژهای در آموزش بشر دارد. اگرچه معلمان کاربران اصلی فناوری در آموزش هستند، اما زیرساختهای مورد نیاز و ماهیت دروس نیز جایگاه ویژهای در بهرهمندی اساتید از این امکان آموزشی دارند. مرور متون نیز نشان میدهد که متغیر توانمندی اساتید در آموزش الکترونیک میتواند به نحوی رابطه بین این دو عامل و کاربرد یادگیری الکترونیک را توضیح دهد. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش میانجی توانمندی اساتید بر رابطه بین امکانات آموزشی و ماهیت دروس در استفاده از یادگیری الکترونیک انجام شد.
روشها: مطالعه مقطعی حاضر با رویکرد همبستگی پیشبینی کننده در یک نمونه ۸۵ نفری از اعضای هیأتعلمی پایه دانشگاه علوم پزشکی مازندران در سال ۱۳۹۸ انجام شد. این اساتید نقطه نظراتشان را در خصوص امکانات، ماهیت دروس، توانمندی استاد و کاربرد یادگیری الکترونیک را براساس پرسشنامه امکان سنجی آموزش الکترونیک در گروه آموزشی خود، بیان نمودند. سپس اثرات مستقیم و غیرمستقیم این عوامل به کمک یک مدل تحلیل مسیر مورد ارزیابی قرار گرفت.
نتایج: برخلاف ماهیت دروس، امکانات یادگیری الکترونیکی به صورت مستقیم میتواند کاربرد یادگیری الکترونیک را پیشبینی کند(۱۶/۰ =β، فاصله اطمینان ۹۵% : ۱۳۰/۰- تا ۵۲۷/۰). این تأثیر با وجود نقش میانجی توانمندی اساتید تقویت شده و متغیر توانمندی اساتید بهعنوان یک متغیر میانجی نسبی باعث تقویت مدل نهایی مطالعه گردید(۲۶/۰ =β، فاصله اطمینان ۹۵% : ۰۰۳/۰- تا ۴۵۹/۰).
نتیجهگیری: یافتهها حاکی از اهمیت نقش متغیر میانجی توانمندی اساتید در بهکارگیری یادگیری الکترونیک است. پس وجود امکانات یادگیری الکترونیک و ماهیت دروس یک رشته برای پیشبینی میزان کاربرد یادگیری الکترونیک، کافی نیست. لذا پیشنهاد میگردد که برای توسعه یادگیری الکترونیک علاوه بر تهیه زیر ساختها به توانمندسازی اعضای هیأتعلمی، اهتمام ویژه شود.
ریحانه فقیهیان، امیرعباس شیروی، عارف عارفان، فیروزه معین زاده، پریسا سلطانی،
دوره ۲۰، شماره ۰ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: پاندمی کووید-۱۹ نه تنها بر زندگی انسانها اثرگذار بوده است، بلکه آموزش را هم در سراسر دنیا تحت تأثیر قرارداده است. دانشگاهها برای کاهش اثرات پاندمی و پیشرفت دانشجویان و در عین حال حفظ سلامت آنها، راهبردهای گوناگونی را به کار بستهاند. این پژوهش با هدف مرور راهبردهای آموزشی دانشگاههای علوم پزشکی برتر جهان در دوره کووید-۱۹ انجام شد.
روشها: در این مطالعه مروری، براساس نظام جهانی (Quacquarelli Symonds(QS برای رتبهبندی دانشگاههای علوم پزشکی، ۵۰ دانشگاه برتر سال ۲۰۲۰ وارد این بررسی شدند. وبسایتهای این دانشگاهها برای یافتن راهبرهای آموزشی اتخاذ شده توسط آنها در بحران کووید-۱۹ بررسی شد.
نتایج: از مهمترین راهبردهای آموزشی دانشگاههای علوم پزشکی برتر جهان میتوان به آموزش از راه دور، تغییر در کریکولوم و طرح دوره، تغییر در ارزشیابی و نمرهدهی، تغییر در رتبهبندی دانشجویان و تمهیداتی برای جشن فارغالتحصیلی و پیشگیری از تقلب در امتحانات اشاره کرد.
نتیجهگیری: نتایج این مرور نشان داد که دانشگاههای برتر جهان در مواجهه با بحران پاندمی کووید ۱۹ به سرعت تغییر روند آموزش و ارزشیابی به صورت مجازی را انتخاب کردهاند و برای انجام این تغییر به بهترین نحو سیاستهای گوناگونی را مد نظر قرار دادهاند. اگرچه کلیات این سیاستها در وبسایت دانشگاهها به خوبی بیان شده، اما وبکاوی برای رسیدن به جزییات هرکدام کافی نیست و پیشنهاد میشود برای دستیابی به جزییات اقدامات انجام شده ارتباط با دانشگاهها از طریق بخش بینالملل دانشگاهها برقرار شود. نتایج این تحقیق میتواند در انتخاب دانشگاهها برای برقراری ارتباطات بعدی به نحو ارزندهای کمک کننده باشد.
کاوه اسلامی، حاتم بوستانی، منصور ظهیری، سیمین جهانی، بهزاد فولادی دهقی، آرش سلحشوری، رضا ارجمند، اکبر بابائی حیدرآبادی،
دوره ۲۱، شماره ۰ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: شناسایی نقاط قوت و ضعف ارزشیابی و تضمین کیفیت یک سیستم آموزش الکترونیک میتواند به طراحی ساختار نظاممند فرآیند ارزشیابی در نظام آموزش عالی کمک کند تا منجر به افزایش کیفیت آموزش شود. این پژوهش با هدف تبیین نقاط قوت و ضعف ارزشیابی و تضمین کیفیت آموزش الکترونیک در دانشگاههای علوم پزشکی صورت پذیرفت.
روشها: این پژوهش کیفی، با روش تحلیل محتوای قراردادی در سال ۱۳۹۹ انجام شد. جامعه پژوهش شامل اساتید، مدیر مرکز مطالعات و معاونین آموزشی و رؤسای دانشکده/دانشگاه بودند و مشارکتکنندگان براساس نمونهگیری هدفمند به مطالعه دعوت شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه الکترونیک نیمه ساختار یافته و جهت تحلیل، از رویکرد تحلیل محتوای گرانهایم و لاندمن استفاده شد.
نتایج: تحلیل دادههای کیفی حاصل از ۱۵۳ پرسشنامه (باز پاسخ) از ۴۶ دانشگاه علوم پزشکی، در دو حیطه اصلی شامل نقاط قوت و ضعف و مشتمل بر۱۷طبقه اصلی و ۶۵ طبقه فرعی انجام شد. نقاط قوت شامل؛ تهیه ابزار ارزشیابی آموزش الکترونیک، نظارت و بازخورد ذینفعان، استفاده ازسامانه برای ارزشیابی، تدوین پروتکل و سازوکار ارزشیابی و تشکیل کمیته اعتباربخشی است. نقاط ضعف شامل فقدان پروتکل جامع ارزشیابی و تضمین کیفیت، نبود زیر ساخت ارزشیابی در سامانه نوید، کمیتگرایی و توجه به تعداد محتوا و وجود ابهام در تضمین سلامت امتحانات پایان ترم است.
نتیجهگیری: تأمین استانداردها و طراحی سازوکار ارزشیابی، میتواند باعث افزایش کارایی و اثربخشی فرآیند ارزشیابی آموزش الکترونیک شود و سهولت اجرای آن را بیش از پیش تسهیل کند.
رضا بهنام فر،
دوره ۲۱، شماره ۰ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
نامه به سردبیر
حسین اکبری اقدم، آرش نجیمی، حامد زندی اصفهانی،
دوره ۲۲، شماره ۰ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: آموزش پزشکی بالینی به سبب اثرگذاری نهایی در بهبود مراقبت از بیماران و کیفیت خدمات درمانی از اهمیت به سزایی برخوردار است. این مطالعه با هدف مقایسه یادگیری و رضایتمندی کارورزان ارتوپدی دانشگاه علوم اصفهان به دو روش آموزش سنتی و ترکیبی در سال تحصیلی ۱۳۹۷ انجام شد.
روشها: این پژوهش، یک مداخله آموزشی با طرح پس آزمون در سال تحصیلی ۱۳۹۷ بود که روی ۱۰۶نفر از کارورزان بخش ارتوپدی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد. نمونهها به صورت در دسترس انتخاب و با شیوه متوالی و غیر تصادفی به دو گروه آموزش ترکیبی (مجازی و بالینی) و آموزش سنتی (بالینی) تقسیم شدند. نمرات امتحان آسکی پایان بخش جهت بررسی میزان یادگیری و پرسشنامه محقق ساخته ابزاری جهت سنجش رضایتمندی آموزشی بود. سطح معنا داری کمتر از ۰۵/۰ در نظر گرفته شد.
نتایج: میانگین و انحراف معیار نمره امتحان آسکی گروه آموزش سنتی (۲۱/۲±۸۱/۱۷) و گروه آموزش ترکیبی (۷۶/۱±۷۵/۱۷) واختلاف معنادار نداشت (۸۵/۰=P). از نظر نمره کل رضایتمندی آموزشی و زیرگروه های آن شامل توانایی علمی ، پویایی و علاقهمندی، تقویت انگیزه و توانایی های علمی دانشجویان، ارتباط بین استاد و دانشجو در بخش و خارج از بخش، سیستم ارزیابی و بازخورد، برنامهریزی درسی، مسائل اخلاقی و نظم و مقررات آموزشی اختلاف معناداری بین نمره گروه آموزش سنتی (۸۳/۲۴±۰۴/۱۱۶) و گروه آموزش ترکیبی (۵۳/۲۶±۷۱/۱۴۷) دیده شد ( ۰۰۱/۰ < P).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج این مطالعه و رضایتمندی کارورزان به نظر میرسد میتوان با افزایش کیفیت آموزش مجازی و گسترش آن در رشتههای بالینی پزشکی، به هدف نهایی یعنی بهبود کیفیت آموزشی و اثربخشی آن و همچنین ادامه روند آموزشی در بحرانهایی مانند پاندمی کووید-۱۹ رسید.
تازههای تحقیق
حامد زندی اصفهانی: Google Scholar ,Pubmed
فریبا اسدی، سعید دشتی، آزاده اراسته،
دوره ۲۲، شماره ۰ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: داشتن رسالت و رضایت شغلی بالا در اعضای هیأتعلمی که به عنوان ارکان تعلیم و تربیت هر دانشگاه به حساب میآیند، از اهمیت ویژهای برخوردار است. این مطالعه با هدف بررسی میزان رضایت و رسالت شغلی اعضای هیأتعلمی و همبستگی آن با کیفیت تدریس در زمان آموزشهای مجازی اپیدمی کرونا انجام شد.
روشها: دراین مطالعه توصیفی همبستگی ۸۳ نفر از اعضای هیأتعلمی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند در سال ۱۳۹۹ شرکت نمودند. نمونهها به صورت در دسترس و از طریق رسانههای اجتماعی با استفاده از دو پرسشنامهی استاندارد رسالت شغلی دیک (Dick ) و رضایت شغلی مینه سوتا (Minnesota) به صورت آنلاین جمعآوری شد. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمونهای اسپیرمن وکروسکال والیس) تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: در این مطالعه میانگین نمره رسالت و رضایت شغلی افراد شرکتکننده به ترتیب ۵/۱۳± ۵۶/۹۲ (از مجموع۱۲۰ نمره ) و
±۹/۲۹ ۷۲/۶۴ (از مجموع ۹۵ نمره) به دست آمد. بین رضایت شغلی و کیفیت تدریس همبستگی مثبت معناداری به دست آمد (۰۴/۰p= و ۲۳/۰r=) در حالی که بین رسالت شغلی با کیفیت تدریس همبستگی معناداری مشاهده نگردید (۱۹/۰p= و ۲۸/۰-r=) هیچ یک از متغیرهای جنسیت، سابقه خدمت، مرتبه علمی، دارا بودن مسؤولیت اجرایی، وضعیت تأهل، نوع استخدام و میزان تحصیلات با رسالت و رضایت شغلی همبستگی معناداری نداشتند.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج به منظور افزایش کیفیت تدریس لازم است مدیران منابع رضایت و عدم رضایت شغلی اعضای هیأتعلمی را بخوبی شناسایی و در جهت بهبود آن توجه ویژه داشته باشند.
تازههای تحقیق
آزاده اراسته: Google Scholar ,Pubmed
احمد علیخانی، حمیده عباسپور کاسگری، ارمغان کاظمی نژاد، میثم رضاپور، هاجر کاکویی، لیلا سپاهی، معصومه عبدی تالارپشتی،
دوره ۲۲، شماره ۰ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: بحران ناشی از بیماری همهگیر کووید-۱۹ که در سال ۲۰۱۹ آغاز شد، تحصیلات عالی حضوری را در سراسر جهان به یک مسأله چالش برانگیز تبدیل کرد؛ لذا این مطالعه با هدف بررسی دیدگاه دانشجویان پزشکی مراکز آموزشی درمانی رازی قائم شهر در سال ۱۴۰۰- ۹۹ انجام شد.
روشها: دراین مطالعه مقطعی توصیفی به صورت سرشماری ۱۴۵ نفر از دانشجویان پزشکی مراکز آموزشی درمانی رازی قائم شهر شرکت داشتند. دادهها با استفاده از پرسشنامه استاندارد برگرفته از استانداردهای آموزش بالینی جمعآوری شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و آزمون T مستقل و ANOVA یک طرفه استفاده شد. تمامی تحلیلها در نرم افزار STATA/۱۶ انجام گرفت.
یافتهها: اثر بخشی آموزش مجازی در دوران کووید-۱۹ از دیدگاه دانشجویان پزشکی، حیطه ژورنال کلاب (۲۶ % واریانس و مقدار ویژه ۴۱/۷) بیشترین و سیستم نوید (۱۴% واریانس و مقدار ویژه ۹۹/۳) کمترین سهم را داشت. ابعاد آموزش مجازی شامل (گزارش صبحگاهی، کنفرانس مجازی، سامانه نوید، Text review و ژورنال کلاب) در مقطع آموزشی اختلاف معنادار دارد (۰۰۲/۰p=). بر اساس متغیرهای جنسیت و گروه آموزشی اختلاف معنادار نبود. با این استثنا که حیطه Text review گروه آموزشی داخلی نمره اثربخشی کمتری از گروه عفونی کسب کرد (۰۴۸/۰p=).
نتیجه گیری: از دیدگاه دانشجویان پزشکی، آموزش مجازی در دوران کووید-۱۹در حیطه ژورنال کلاب بیشترین و سیستم سامانه نوید کمترین اثربخشی را داشت در نتیجه دانشجویان مطالب جدیدی را که از طریق مقالات به روز دنیا از مجلات معتبر به صورت آنلاین و جمعی همراه با بحث و تبادلنظر وجود دارد را اثر بخشتر از سامانهای که به صورت آفلاین راهاندازی شده است، میدانند. لذا پیشنهاد میگردد که سامانه نوید را به سمت آنلاین و رویکرد تعاملی سوق دهند تا برای دانشجویان به فضای پویا و فعال قابل دسترسی گردد.
تازههای تحقیق
احمد علیخانی : Google Scholar ,Pubmed
زهرا طالبی، غلامحسین محمودی راد، اکرم ثناگو، لیلا جویباری،
دوره ۲۳، شماره ۰ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده
مقالهای با عنوان "تبیین دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان در خصوص چالشها و فرصتهای آموزش مجازی" در مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی، فروردین ۱۴۰۲؛ ۲۳(۲):۲۰-۸ به چاپ رسیده است(۱)، این مطالعه به روش تحلیل محتوی قراردادی انجام شده است. روششناسی و توجه ویژه به طراحی آن، تضمینکننده درستی دادههای جمعآوری شده و فرآیند تحلیل آنها است(۱و۲)، از سوی دیگر رسالت مجلات علمی پژوهشی ارائه الگوی صحیح روششناسی برای استفاده سایر محققان علاوه بر نشر نتایج پژوهش است(۳). خواندن نقدهای منتشر شده سبب افزایش درک و فهم و ارتقای توانایی مخاطبان در نقد میشود و زمینهساز بهبود کیفیت مقالات منتشر شده در مجلات است(۴و۵). از آنجایی که مقاله فوق در بحث آموزش پزشکی بسیار کاربردی و مفید است، ذکر چند نکته در جهت کاربرد نتایج در سایر دانشگاهها و بهرهمندی سایر محققان میتواند قابل بحث باشد.
۱- در عنوان قید شده است دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی، در حالی که مشارکتکنندگان فقط دانشجویان پزشکی و پرستاری بودهاند.
۲- در خصوص تحلیل دادهها، روش تحلیل محتوای قراردادی با رویکرد سیه و شانون ذکر شده است اما توضیح مختصر از آن و دلایل استفاده بیان نشده است.
۳- در ابتدای شروع مطالعه و روش کار اغلب ابتدا مراحل ورود به محیط مطالعه و زمان انجام مصاحبه و طول مدت مطالعه ذکر میشود، ذکر مطالعه مشارکتکنندگان یا موقعیت و نحوه دسترسی به محیط جهت مصاحبه انجام نشده است.
۴- اغلب در پژوهش کیفی سراغ مشارکتکننده غنی از اطلاعات میروند، چگونه با توجه به تنوع رشتهها فقط سراغ دو رشته رفتهاید؟ معیار ورود به مطالعه مشارکتکنندگان مشخص نیست این در حالی است که با توجه به موضوع انتخابی، ذکر معیار ورود با در نظر گرفتن تفاوت نسلها و سن اشخاص در استفاده از فضای مجازی ضروری به نظر میرسد.
۵- ذکر آنکه توسط چه کسی مصاحبه انجام شده است، آیا قبلا مشارکتکنندگان با این فرد ارتباط قبلی داشتهاند یا خیر، آیا مصاحبهکننده فقط یک نفر بوده است؟ چقدر تجربه داشته است؟ و اینکه مکان انجام مصاحبه و گردآوری دادهها ذکر نشده است، این در حالی است که پراهمیتترین موضوع، در پژوهش کیفی میباشد و اینکه آیا علاوه بر مشارکتکنندگان و پژوهشگران در زمان مصاحبه شخص دیگری در محیط مصاحبه بود؟
۶- ذکر نحوه انجام مصاحبه از مشارکتکنندگان ضروری می باشد به عنوان مثال، چهره به چهره، تلفن، پست، ایمیل و چند نفر حاضر به شرکت در مطالعه نشدند و یا مطالعه را ترک کردند؟ دلایل آن؟
۷-تحلیل دادهها و استخراج و کدگذاری توسط چند نفر انجام شده است؟ برای پیشگیری از تاثیر فرهنگ و باورهای مصاحبهکننده روی نتایج مصاحبه و جهتگیری، چه اقدامی انجام شده است؟ برای آنکه ذهنیت پژوهشگر جهت مطالعه را تغییر ندهد چه اقدامی انجام شده است؟
۸-در روش کار قید شده است به منظور اطمینان از حصول معیارهای مقبولیت، قابلیت تائید و تناسب یا انتقال پذیری پولایت و هانگلر، متن مصاحبه در اختیار چند تن از مشارکت کنندگان قرار گرفت، اما ذکر عدد انجام نشده است.
۹-در بیان نتایج مطالعه، با توجه به موضوع انتخابی فضای مجازی، بهتر آن است ذکر توصیفی از مشارکتکنندگان لااقل اطلاعات دموگرافیک انجام میگرفت، زیرا اختلاف نسلهای X،Y وZ در خصوص میزان بهرهگیری از فضای مجازی بر کسی پوشیده نیست.
۱۰-در بیان نتایج به منظور درک بهتر خوانندگان از نتایج مطالعه، از جداول برای ارائه اطلاعات دموگرافیک مشارکتکنندگان و نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها (درونمایه و کدهای خلاصه شده و واحدهای معنی) استفاده میشد.
۱۱-با توجه به اینکه احترام و رعایت ملاحظات اخلاقی در تمامی مراحل پژوهش از همان ابتدای پژوهش تا تدوین گزارش نهایی ضروری است(۶)، توضیح اهداف مطالعه به مشارکت کنندگان و نحوه اخذ رضایت آگاهانه قبل از انجام مصاحبه بیان نشده است و ذکر آنکه چگونه احترام مشارکت کنندگان حفظ خواهد شد، آیا میتوانند از مصاحبه انصراف دهند، چگونه به مشارکت کنندگان در مورد حصول اطمینان از عدم افشای فایل صوتی مصاحبه، توضیحات لازم صورت گرفته است؟ در ادامه در خصوص قرار دادن اطلاعات به مراکز و واحدهای مورد پژوهش و مسئولین محترم تاکید شود.
۱۲-در بیان محدودیتهای مطالعه ذکر تنها یک مورد انجام گرفته است، آیا انتخاب دانشجویان تنها از دو رشته تحصیلی محدودیت مطالعه نمیباشد؟
مقاله حاضر بر موضوعی ارزشمند تمرکز کرده است که از مسائل روز جامعه علمی و آموزشی میباشد، از این رو جای تقدیر دارد. نگارش مقاله توسط نگارنده مطابق اصول علمی و بر پایه دانش مقالهنویسی و دقت بیشتر داوران مقالات در هنگام بررسی و تأیید مقاله، ضروری به نظر میرسد، و رعایت آن، باعث بهبود کیفیت مقالات و افزایش اعتبار علمی مطالعه میشود و استنتاج حاصل از این مقالات برای سایر محققان با ارزش خواهد بود.
تازههای تحقیق
اکرم ثناگو: Google Scholar,Pubmed
مهشید دهقانی، میترا ذوالفقاری، آرش نجیمی،
دوره ۲۳، شماره ۰ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: ویژگی اصلی و اساسی آموزش الکترونیکی، علاوه بر دسترسی آسان به اطلاعات، ویژگی ارتباطی و تعاملی آن است. بدون برقراری تعامل، یادگیرندگان انگیزهای برای ادامه دوره در خود نمیبینند و یادگیری به وقوع نمیپیوندد. این پژوهش با هدف شناسایی موانع تعامل در یادگیری الکترونیکی و ارائه راهکارهای ایجاد و بهبود تعاملات از دیدگاه اساتید و دانشجویان رشتههای مجازی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.
روشها: در این مطالعهی کیفی با روش تحلیل محتوا، ۲۲ نفر مشارکتکننده از طریق نمونهگیری هدفمند تا رسیدن به اشباع اطلاعات، از میان استادان و دانشجویان دانشکده مجازی دانشگاه علوم پزشکی تهران انتخاب شدند. دادهها از طریق مصاحبه نیمهساختار یافته عمیق گردآوری و تحلیل دادهها (با رویکرد قراردادی) براساس مدل گرانهایم و لاندمن(Granheim and Lundman) سال ۲۰۲۰، انجام شد. اطمینان از صحت و استحکام پژوهش با استفاده از معیارهای لینکلن و گوبا (Lincoln and Guba) انجام گرفت.
نتایج: یافتههای حاصل از موانع در ۶ طبقهی اصلی: فرآیند ناقص ارائهی آموزش، موانع انگیزشی و نگرشی، موانع زیرساختی، چارچوبهای فردی، ضعف در گسترهی دانش و شناخت و برنامهریزی و سیاستگذاری ناقص ساختاری و ۱۶ طبقهی فرعی قرار گرفت. از میان گزارههای مربوط به موانع بیشترین تأثیر از دیدگاه پاسخدهندگان مربوط به فرآیند ناقص ارائهی آموزش بود. بعد از آن موانع انگیزشی و نگرشی، موانع زیرساختی، چارچوبهای فردی، ضعف در گسترهی دانش و شناخت و در نهایت برنامهریزی و سیاستگذاری ناقص ساختاری توسط افراد صاحبنظر ارائه شد.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه موانع تعامل در یادگیری الکترونیکی را از دیدگاه اساتید و دانشجویان تبیین نمود. شناخت این موانع در جهت برطرف کردن آن با هدف ایجاد و توسعه تعامل در یادگیری الکترونیکی، کمککننده خواهد بود. تقویت تعامل در آموزشهای مجازی با هدف تسهیل یادگیری قویا پیشنهاد میگردد.
تازههای تحقیق
میترا ذوالفقاری:Google Scholar, Pubmed
نسرین عبدی، فرزانه غریبی کانی پان، یدالله زارع زاده، رضا قانعی قشلاق، عبیدالله فرجی،
دوره ۲۳، شماره ۰ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: دانشگاهها به طور مداوم از دورههای آنلاین به عنوان ابزاری برای ایجاد یادگیری مادامالعمراستفاده کردهاند. آموزشهای مجازی به عنوان بخشی از یادگیری الکترونیکی فرصت یادگیری را برای هر شخصی در هر زمانی فراهم آورده است. این مطالعه با هدف تبیین دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان در خصوص چالشها و فرصتهای آموزش مجازی انجام شد.
روشها: مطالعه کیفی حاضر از نوع تحلیل محتوای قراردادی است. جامعه پژوهش شامل دانشجویان پزشکی و پرستاری دانشگاه علوم پزشکی کردستان بود. روش نمونهگیری مبتنی بر هدف با حداکثر تنوع بود. دادهها در طی ۲۴ مصاحبه فردی جمعآوری گردید. مدتزمان مصاحبههای فردی بین ۱ تا ۵/۱ ساعت بود. تحلیل دادهها به شیوه تحلیل محتوی قراردادی انجام شد. از نرمافزار ۱۸ MAXQDA برای دستهبندی، کدگذاری و طبقهبندی متون حاصل از مصاحبهها استفاده شد.
نتایج: از مجموع مصاحبهها ۳۲۴ کد اولیه به دست آمد. تمها و ساب تمهای زیر از دستاورهای این مطالعه بود: ۱) منافع درک شده (نقاط قوت و محاسن آموزش مجازی و فرصتهای برنامه آموزش مجازی)، ۲) نقاط ضعف درک شده (مشکلات و کاستیهای برنامه در ابعاد مختلف و تهدیدهای بنیادین برنامه) و ۳) راهکارهای غلبه بر موانع و تهدیدها (راهکارهای زیرساختی و راهکارهای مدیریتی).
نتیجهگیری: با توجه به این که آموزش مجازی با شروع اپیدمی کرونا مورد توجه جدی قرار گرفت وجود کاستیهایی در این زمینه قابل انتظار است. بهکارگیری نتایج حاصل از منافع و فرصتهای آموزش مجازی میتواند بستر مناسبی را جهت ارتقای کیفیت آموزش مجازی فراهم کند. همچنین با نگاهی به موانع و تهدیدهای استخراج شده در این مطالعه میتوان برنامهریزیهایی را درجهت رفع مشکلات و چالشهای آموزش مجازی انجام داد.
تازههای تحقیق
رضا قانعی قشلاق: Google Scholar, Pubmed
حمیدرضا نیکیار، نسیم سلیمانی،
دوره ۲۳، شماره ۰ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: با وجود تجربه ارائه دروس تخصصی در بستر مجازی در دوران کرونا، شروع دورههای حضوری شک و تردیدها در مورد ارائه دروس تخصصی در بستر مجازی را به قوت خود باقی گذاشته است. هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه اساتید و دانشجویان دانشکده علوم پزشکی دانشگاه آزاد نجفآباد درباره دروس تخصصی قابل ارائه در بستر مجازی و دلایل برگزاری و عدم برگزاری این دروس به صورت مجازی است.
روشها: این مطالعه کیفی با استفاده از روش تحلیل محتوا، در جامعه آماری اساتید و دانشجویان رشتههای بهداشت، پرستاری و مامایی و پزشکی دانشکده علوم پزشکی دانشگاه آزاد نجفآباد انجام شد. ۳۰ دانشجو و ۱۴ استاد از رشتههای مختلف به روش نمونهگیری هدفمند برای انجام مصاحبه نیمهساختاریافته انتخاب شدند. مدت انجام مصاحبه برای دانشجویان ۱۵ تا ۲۰ دقیقه و برای اساتید حدود ۵۰ تا ۹۰ دقیقه بهطول انجامید. انجام مصاحبهها تا زمان اشباع دادهها ادامه یافت. تحلیل دادهها به روش تحلیل محتوای موضوعی و روایی و پایایی نتایج به شیوه پرسش از همکار و بررسی توسط اعضاء انجام شد.
نتایج: دانشجویان و اساتید تمام دروس پایه و تخصصی نظری را قابل ارائه در بستر مجازی میدانند. در بررسی دادههای کیفی دلایل اساتید و دانشجویان برای برگزاری و عدم برگزاری دروس تخصصی در بستر مجازی در ۲۳ طبقه فرعی و دو طبقه کلی نگرشی (استفاده بهینه از زمان، کاهش هزینه، فرار از تدریس ضعیف اساتید) و مهارتهای فنی و تکنیکی (مدیریت بهتر کلاسهای با جمعیت زیاد، استفاده از فناوریهای نوین در تدریس) طبقه بندی گردید.
نتیجهگیری: نتیجه مطالعه نشاندهنده استدلالهای موافق و مخالف در مورد ارائه دروس تخصصی در بستر مجازی است. از این دیدگاهها استنباطهایی میشود که به اصلاح روند برگزاری و ارائه دروس در بستر مجازی کمک میکند.