۵ نتیجه برای پارسا
وحید زمان زاده، زهره پارسایکتا، اسکندر فتحی آذر، لیلا ولی زاده،
دوره ۲، شماره ۲ - ( پاييز ۱۳۸۱ )
چکیده
مقدمه: آموزش بالینی رکن و قلب آموزش پرستاری است. به دلیل شفاف نبودن ماهیت نقش بالینی مدرسان پرستاری، این پژوهش با هدف درک نقش بالینی و نحوه ایفای ان توسط مدرسان پرستاری انجم گردید.
روشها: این مطالعه پژوهش کیفی از نوع گراندد تئوری(Grounded Theory) است. پانزده تن از مدرسان پرستاری با روش نمونهگیری نظری انتخاب گردیدند. برای گرداوری اطلاعات از مصاحبه نیمه سازمان بندی شده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مقایسه دائم داده ها استفاده گردید.
نتایج:درون مایه های به دست آمده از این مطالعه عبارتند از: روشنی نقش، هویت حرفه ای، استقلال حرفه ای و جور شدن یا همرنگی.
بحث: به نظر می رسد ابهام در نقش و وابستگی حرفه ای باعث شده مردسان پرستاری در رسیدن به تسلط بر نقش موفق نباشند، بنابراین، آنان با کسب هویت جدید حرفه ای و استفاده از راهبردهای همرنگی(جور شدن) قصد دارند از تضادهای نقشی دروی جویند، حال آن که بسیاری از این راه کارها، آنان را از اهداف آموزش جدا می سازد.
میترا ذوالفقاری، ندا مهرداد، زهره پارسا یکتا، نسرین سلمانی باروق، ناصر بحرانی،
دوره ۷، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۸۶ )
چکیده
مقدمه: روشهای سنتی آموزش که در حال حاضر اجرا میشود، به تنهایی پاسخگوی حرکت سریع علم و دانش و تغییر مداوم نیازهای جوامع در دنیای انفورماتیک نخواهد بود. این پژوهش با هدف مقایسه تأثیر روش آموزش الکترونیک و سخنرانی بر یادگیری درس بهداشت مادر و کودک دانشجویان پرستاری دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد.
روشها: در این مطالعه نیمه تجربی، کلیه دانشجویان ترم سوم تحصیلی که واحد پرستاری بهداشت مادر و نوزاد یک را در سال ۱۳۸۵ گذرانده بودند (۳۲ نفر) شرکت داشتند. دادهها در دو مرحله از یک گروه جمعآوری گردید. در طی چهار هفته اول، کلاس درس با روش سخنرانی برگزار گردید و طی چهار هفته دوم، دانشجویان ادامه درس را به روش آموزش الکترونیک گذراندند. در انتهای آموزش، نظرات دانشجویان در مورد روش آموزش ارائه شده با استفاده از یک پرسشنامه بررسی گردید. همچنین امتحان کتبی از محتوای ارائه شده برگزار شد، دادهها با روشهای آمار توصیفی به صورت میانگین، انحراف معیار و آزمون اماری تی زوج در نرمافزار SPSS تحلیل گردید.
نتایج: میزان یادگیری در دو روش با یکدیگر مشابه بود. نظرات دانشجویان در ارتباط با نحوه یادگیری در دو روش آموزشی نشان داد که در روش آموزش الکترونیک «توانایی استفاده از روش آموزشی» و «استقلال در استفاده از این روش»، و در سخنرانی «تأثیر آموزشی بر یادگیری» و «انگیزش» ارجح بودند.
نتیجهگیری: آموزش الکترونیک میتواند برای آموزش بعضی دروس پرستاری بکار گرفته شود. استفاده از روش آموزش الکترونیک با در نظر گرفتن محیطهای تعاملی مناسب و جذاب ساختن محیطهای مجازی برای برانگیختن فراگیران توصیه میگردد.
معصومه لطیفی، مرضیه شبان، علیرضا نیکبخت نصرآبادی، عباس مهران، زهره پارسا یکتا،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۸-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: تفکر انتقادی جزء ضروری مراقبتهای پرستاری است و توسعه مهارتهای آن به عنوان یک اولویت در آموزش دانشجویان کارشناسی پرستاری مطرح است. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر ارزشیابی بالینی به روش پوشه کار بر میزان مهارتهای تفکر انتقادی دانشجویان پرستاری انجام شده است. روشها: در این پژوهش نیمه تجربی، کلیه دانشجویان ترم پنجم پرستاری (دوره کارآموزی بالینی روزانه و شبانه) دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی تهران شرکت داشتند. گروههای مذکور به صورت تصادفی به دو گروه، ارزشیابی بالینی به روش پوشه کار و به روش متداول (معمول) دانشکده، تقسیم شدند. دانشجویان در هر دو گروه در ابتدا و انتهای دوره کارآموزی پرسشنامه مهارتهای تفکر انتقادی واتسون-گلیزر را تکمیل نمودند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای مان ویتنی، ویلکاکسون، فیشر و ضریب همبستگی اسپیرمن انجام گرفت. نتایج: نتایج حاکی از بهبود نمرات دانشجویان در کلیه ابعاد مهارتهای تفکر انتقادی در هر دو گروه بود. به لحاظ آماری افزایش مهارتها تنها در نمره کل آزمون (۰۰۵/۰p=)، بعد تشخیص پیشفرضها (۰۰۲/۰p=)، و بعد ارزشیابی دلایل (۰۱۵/۰p=)، در گروه متداول معنادار بود. آزمون آماری ویلکاکسون بیانگر تفاوت معنادار آماری بین نمره کل آزمون هر یک از دانشجویان گروه متداول قبل و بعد از مداخله بود (۰۰۵/۰p=). اما در گروه پوشه کار قبل و بعد از مداخله نمره کل آزمون تفاوت معنادار آماری نداشت (۳۰۳/۰p=). همچنین علیرغم این که میانگین نمره کل آزمون بعد از انجام مداخله در گروه پوشه کار بیشتر از گروه متداول بود، آزمون مان ویتنی نشان داد که تفاوت نمرات هریک از دانشجویان دو گروه معنادار نبود (۶۲۸/۰p=). نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده میتوان گفت علیرغم افزایش مهارتهای تفکر انتقادی بعد از مداخله در هر دو گروه نسبت به قبل از مداخله، روش ارزشیابی پوشه کار کمتر از روش متداول باعث ارتقای مهارتهای تفکر انتقادی گردید. از آنجا که در پژوهشهای قبلی ثابت شده است که پوشه کارها قابلیت بالابردن مهارتهای تفکر انتقادی را دارند لذا، توصیه میگردد پژوهشهای بیشتری در زمینه کاربرد آنها به عنوان یکی از بهترین روشهای ارزشیابی عملکرد بالینی در آموزش پرستاری صورت گیرد.
زهره پارسا یکتا، اکرم قهرمانیان، علیرضا حاجی اسکندر،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۸-۱۳۹۰ )
چکیده
در سالهای اخیر برنامههای رایزنی و پیشرایزنی که گاهی تحت عنوان ارشدیت نیز گفته میشود، توانسته است در ارتقای یادگیری فعال یعنی انتقال یادگیری از محیط کلاس درس به محیط بالینی به صورت عملکرد بهتر در مراقبت از بیمار و افزایش مهارتهای شناختی، تصمیمگیری، مشکلگشایی، ارزیابی و ارتباطی دانشجویان پرستاری کمک نماید. مفاهیم رایزنی و پیشرایزنی اولین بار در سال ۱۹۸۷ در حرفه پرستاری برای توصیف مسؤولیتهای پرستاران با تجربه در قبال دانشجویان پرستاری یا پرستاران جدید مطرح شد و برای اولین بار از این مفاهیم در محیط بالینی استفاده شد. با این وجود اظهار میشود که فلورانس نایتینگل اولین مربی یا رایزن پرستاری بوده است(۱). بورد ملی انگلستان و دپارتمان سلامت (And Department of Health English National Board) رایزنی و پیشرایزنی را به صورت «نقشهایی که پرستار، ماما یا بازرس بهداشت در قالب آن به بررسی، نظارت، تسهیل یادگیری و ارزیابی دانشجویان درعرصه بالین میپردازد»، تعریف نموده است(۲).
پریسا ملک احمدی، پریناز پارسا،
دوره ۱۲، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: اخلاق پزشکی فعالیتی تحلیلی است که در طی آن ابعاد مختلف تصمیمگیریهای اخلاقی پزشکی مورد بررسی قرار میگیرد. با توجه به ضرورت و اهداف آموزش اخلاق پزشکی، تحقیق حاضر قصد دارد ضمن بررسی نقاط قوت و ضعف (عوامل داخلی) و همچنین فرصتها و تهدیدهای آموزش اخلاق پزشکی (عوامل خارجی)، در قالب مدل SWOT( strengths, weaknesses, opportunities, and threats) به ارائه استراتژیهای توسعه آموزش اخلاق پزشکی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بپردازد.
روشها: از تعداد ۴۸ عضو هیأتعلمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال ۱۳۹۰ در قالب مطالعهای مقطعی و با استفاده از دو پرسشنامه به ترتیب در راستای شناسایی میزان اهمیت و رتبه هر کدام از عوامل داخلی و خارجی تأثیرگذار بر آموزش اخلاق پزشکی و پرسشنامه سومی حاصل برایند دو پرسشنامه قبلی در خصوص تعیین میانگین امتیاز استراتژیهای توسعه آموزش اخلاق پزشکی و در مقیاس ۰ تا ۵ نظرخواهی شد. پس از نظرخواهی، به وزندهی(میزان اهمیت) و رتبهبندی هر کدام از این عوامل پرداخته شد و سپس استراتژیها در قالب مدل SWOT ارائه گردیدند.
نتایج: در بررسی عوامل داخلی از بین نقاط قوت، بیشترین میزان اهمیت (وزن) مربوط به "وجود منابع اسلامی و تاریخی غنی در زمینه اخلاق پزشکی" با وزن ۱/۰ و رتبه ۹/۲ و بین نقاط ضعف بیشترین میزان اهمیت مربوط به"به کارگیری روشهای سنتی در آموزش اخلاق پزشکی" با وزن۱۲/۰ و رتبه ۶/۲ بود. مجموع امتیازها در جدول تجزیه و تحلیل، برای عوامل داخلی ۸۵/۲ و برای عوامل خارجی ۸۷/۲ به دست آمد. اولویتهای اول تا سوم به ترتیب به راهبردهای آموزش اخلاق پزشکی به صورت بین رشتهای توسط اساتید اخلاق و اساتید علوم بالینی، آموزش اخلاق در بالین بیمار و به کارگیری روشهای نوین آموزش اخلاق پزشکی اختصاص یافت.
نتیجهگیری: تجزیه و تحلیل عوامل داخلی و خارجی آموزش اخلاق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان که به بررسی نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدهای آموزش اخلاق پزشکی میپردازد، نشان میدهد واکنش اعضای هیأتعلمی دانشگاه نسبت به موارد فوق، کمتر از متوسط بوده است. همین طور اعتبار استراتژیهای توسعه آموزش اخلاق پزشکی با استفاده از مدل SWOT، زیاد بوده که این استراتژیها میتوانند نقش بسیار مهمی در طراحی برنامه استراتژیک آموزش اخلاق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان داشته باشند