گاهی نمونههایی از مقالاتی را میتوان یافت که در شکل یکسان، در دو مجله منتشر میشوند. این نقض شدید و بدیهی اخلاق است زیرا بیانگر ادعای جعلی اصلی یک مقاله است. در صورتی که شواهدی مبنی بر قصد واقعی برای جعل وجود داشته باشد این نقض اخلاق، جدیتر میشود مانند زمانی که یک بدنه یکسان با عناوین و چکیدهای متفاوت به چاپ میرسد. در مقاله هگزهام (Hexham)، این موضوع به عنوان "تقلب یا جعل بازیافتی" ذکر شده است زیرا استدلال، مثالها، شواهد و نتایج بدون توسعه ایدههای جدید یا ارایه شواهد بیشتر یکسان باقی میماند (۱).
به عبارت دیگر، زمانی که دو کار تنها ظاهراً از هم تفاوت دارند ولی به صورت کارهای متفاوت و مجزا ارائه میشوند، به آن تقلب یا جعل بازیافتی میگویند. از نظر رویگ (Roig)، این فرایند موسوم به" نشر حشو" یا " نشر مکرر" است که از نظر او در منابع زیست پزشکی به یک مسأله مهم تبدیل شده است. در برخی زمینهها، نشر یا انتشار چند باره یک کار علمی در بیش از یک مجله به صورت یک انحراف جدی از اصول و شیوههای پذیرفته شده و به صورت یک سوء رفتار قابل پیگرد قانونی تلقی میشود. علیرغم شکل نسبتاً مفرط ذکر شده، در برخی از موارد حالات تعدیلکنندهای در نشر مکرر مقالات نیز وجود دارد که آشنایی و در نظر گرفتن اصول آن برای نویسنگان مقالات لازم و حیاتی است(۲).
یکی از این موارد در این زمینه، ارسال مقاله به سردبیران دو مجله در زمینههای کاملاً متفاوت است (برای مثال محور یک مجله به طور تخصصی مربوط به یک رشته خاص در علوم پزشکی است و یک مجله دیگر دارای رویکرد عمومی در زمینه سلامت است). این موضوع مستلزم اعلام به موقع نویسنده به هر دو سردبیر است. در صورتی که هر دو سردبیر مقاله را برای انتشار بپذیرند، هر یک از آنها بایستی انتشار موازی را به مخاطبان و خوانندگان مجله اعلام کنند. یکی از موارد شایعی که نویسندگان فارسی زبان در این زمینه درگیر هستند چاپ مقالات به زبان فارسی با هدف قرار دادن مخاطبین داخلی و چاپ مقالات به زبان دیگر با هدف قرار دادن مخاطبین بینالمللی است. لازم است نویسندگان توجه نمایند که انتشار یک مقاله در مجله دوم که مستقیماً از مقاله اصلی ترجمه شده و یا با اندکی اصلاحات ترجمه شده است، مستلزم اعلام به سردبیر هنگام ارسال مقاله است(۳).
مورد خاص دیگر در این مقوله، ارایه یک مقاله به یک سمینار همراه با ارسال آن به یک مجله بعد از همایش و یا احتمالاً به طور موازی با آن است. قواعد مربوط به این فرایند در میان رشتهها و مجلات مختلف متغیر است. همان طور که در مطالعه کولبرگ و کوبوروف (Collberg, Kobourov) ذکر شده است، IEEE و ACM دارای سیاستهای رسمی در خصوص این موضوع هستند به طوری که در مورد ACM، وجود ۲۵ درصد از اطلاعات جدید به صورت یک قاعده مطرح است. از سوی دیگر، برخی دیگر از سیاستها صرفاً این است که نویسندگان باید تصریح نمایند که پیشنویس مقاله در حال حاضر در هیچ مجله دیگر یا هیچ همایش دیگری تحت داوری نیست(۴). به علاوه، همایشهای با اعتبار بالا غالباً دارای تمهیداتی مناسب با مجلات مانند روش "بررسی سریع مقالات" برای انتشار مقالات پس از همایش هستند. اگر چه در این موارد نیز یک انتظار رایج این است که مقاله ارسالی به مجله به منظور منعکس کردن بازخوردهای دریافت شده در همایش، تا زمان انتشار توسعه بیشتری یابد(۵).
یک مورد ویژه دیگر میتواند موسوم به "انتشار مجدد رسمی" باشد برای مثال، در کتابهایی که مقالات منتشر شده قبلی بر روی یک موضوع را گردآوری میکنند. ارایه مجدد به خودی خود خطا یا اشتباه بزرگی نیست، به شرطی که این ارایه مجدد در ابتدا به ناشر (انتشاردهنده مجدد) و به مخاطب اعلام شود (البته در صورتی که نویسنده دارای حق مالکیت نباشد، گواهی نیز نیاز است). اعلان در این موارد نمی تواند از طریق استناد یا ذکر در فهرست منابع صورت گیرد. یک اعلان مجزا ترجیحاً هم در مقدمه سردبیر و هم قبل یا بعد از متن مقاله نیاز است(۶). در نهایت امید است، این دست نوشته، مورد توجه خوانندگان قرار گیرد و با رعایت این نکات اندک، سبب بهبود رعایت اصول بنیادین در انتشار و در نتیجه افزایش اطمینان به مقالات محققین ایرانی در سراسر جهان گردد.
مقدمه: پاسخگویی به نیازهای جامعه یک ویژگی اساسی در آموزش پزشکی است. در این راستا، این مطالعه با هدف تعیین دیدگاههای پزشکان عمومی استان اصفهان در مورد حداقلهای یادگیری پزشک عمومی براساس علایم، نشانهها و بیماریهای شایع و مهم، انجام شد تا در بازنگری برنامه درسی بر مبنای پاسخگویی به نیازهای جامعه مورد استفاده قرار گیرد.
روشها: این مطالعه مقطعی در سال ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ و در دو فاز اصلی انجام شد. در فاز اول با مرور مستندات، تجارب قبلی و مرور متون ابزار مطالعه تدوین گردید. در فاز دوم، مطالعه میدانی با جامعه پژوهش پزشکان عمومی شاغل در بخشهای خصوصی و دولتی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و نمونه گیری تصادفی منظم و خوشهای )۶۴۲ نفر (انجام شد. تحلیل دادهها با استفاده از روشهای آماری توصیفی بود.
نتایج: در این مطالعه ۶۱۹ پرسشنامهها تحلیل شد. ۷/۴۶% افراد مورد مطالعه زن و ۵/۳۷% به عنوان پزشک خانواده فعالیت داشتند. براساس تعامل بین میزان مواجهه نمونهها با بیماریها، علایم و نشانهها و اهمیت هر یک از موارد، ۱۳۶ مورد به عنوان اولویت آموزشی تعیین گردید.
نتیجهگیری: با توجه به این که شیوع بالای یک بیماری و اهمیت آن برای آموزش به عنوان معیارهای تعیین ضرورت یادگیری پذیرفته شده است در این مطالعه اولویتهای آموزش پزشکان عمومی براساس تعامل بین این دو معیار تعیین گردید. پیشنهاد میگردد مطالعات بیشتر جهت تعیین عرصههای مناسب برای آموزش این اولویتها و محتوای آموزشی متناسب آن انجام گردد.
مقدمه: مطالعه حاضر به عنوان بخشی از برنامه نیاز سنجی آموزش مجازی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با هدف ارزیابی میزان آمادگی دانشکدههای دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در خصوص آموزشهای مجازی از دیدگاه معاونین و مسؤولین دفاتر توسعه آموزش دانشکدهها انجام شد.
روشها: این مطالعه یک پژوهش توصیفی از نوع مقطعی بود. ابزار محققساخته این مطالعه دارای ۱۸ سؤال و در چهار حیطه ارزیابی زیر ساختها شامل ۴ سؤال، ارزیابی منابع دانشکده شامل ۲ سؤال، ارزیابی آمادگی دانشجویان شامل ۵ سؤال، ارزیابی آمادگی اعضای هیأتعلمی ۶ سؤال و یک سؤال در خصوص نگرش آنها به آموزش مجازی بود. جمعآوری اطلاعات توسط رابطین در هر دانشکده انجام گرفت.
نتایج: میانگین نمره ارزیابی آمادگی در زمینه توسعه آموزش مجازی ۲۰/۱±۹۹/۴ بود. از میان حیطههای مورد مطالعه حیطه آمادگی دانشجویان با ۳۷/۱±۳۸/۵ دارای بیشترین نمره و منابع با ۶۵/۱±۶۰/۴ کمترین نمره را از طرف مشارکتکنندگان کسب نمودند. میانگین نمره نگرش سطح متوسط نگرش افراد مورد مطالعه را نشان میدهد.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد علیرغم نگرش مناسب و متوسط افراد مورد مطالعه به توسعه آموزش مجازی در دانشکدهها، این افراد آمادگی دانشکدهها را در زمینه برنامهریزی و تأمین منابع و همچنین آمادگی اعضای هیأتعلمی را نامناسب ارزیابی نمودهاند. این در حالی است که زیر ساختهای دانشکده از دیدگاه این افراد در مقایسه با دو حیطه دیگر از وضعیت مناسبتری برخوردار است.
صفحه ۱ از ۱ |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی می باشد.
© 2025 All Rights Reserved | Iranian Journal of Medical Education