جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای مکارم

حسین کریمی مونقی، مریم اکبری لاکه، عباس مکارم، حبیب ا... اسماعیلی، مهدی ابراهیمی، احمد عاشوری،
دوره ۱۲، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: یافتن عوامل مؤثر بر توانمندی‌های استادان و به‌کارگیری آنها، راه‌کار اساسی در زمینه ارتقای کیفیت آموزش عالی است. اخیراً از بین عوامل اصلی؛ ارتقای هوش معنوی به عنوان یکی از عوامل بهبود کیفیت کاری کارکنان معرفی شده است. لذا به منظور بررسی دقیق‌تر این موضوع، پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط هوش معنوی با توانمندی تدریس در اعضای هیأت‌علمی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد. روش‌ها: این پژوهش یک مطالعه توصیفی مقطعی است که در دانشکده پزشکی با نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای انجام پذیرفت. ۱۶۰ نفر (۳۲ نفر علوم پایه و ۱۲۸ نفر بالینی) از اعضای هیأت‌علمی در مطالعه وارد شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه هوش معنوی کینگ و پرسشنامه خودسنجی توانمندی تدریس دانشگاه آلاباما بود. داده‌ها با روش‌های آمار توصیفی و آزمون‌های تحلیلی از جمله: آزمون‌های همبستگی اسپیرمن، تی، آنالیز واریانس دوطرفه، من ویتنی،کروسکال-والیس، فریدمن وکای دو مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج: میانگین نمره هوش معنوی اعضای هیأت‌علمی ۲/۱±۰/۶۳ و در حد متوسط بود و میانه نمره توانمندی تدریس ۰/۹۲ با حداقل نمره ۰/۳۹ و حداکثر نمره ۰/۱۱۲ گزارش شد. بین هوش معنوی و توانمندی تدریس اعضای هیأت‌علمی همبستگی مثبت وجود داشت (۰۰۱/۰p<، ۳۱/۰rs=) نتیجه‌گیری: هوش معنوی اعضا هیأت علمی در حد متوسط ارزیابی شد و ارتباط مثبتی بین هوش معنوی و توانمندی تدریس وجود دارد. مطالعات بیشتری برای کشف علت و ماهیت این ارتباط پیشنهاد می‌شود. همچنین عوامل مؤثر بر هوش و توانمندی تدریس نیز نیاز به مطالعات بیشتری دارند.
عباس مکارم، زهرا موفقی، فخرالسادات حسینی، نرگس بیرقی، فاطمه حشمتی نبوی، محمد خواجه دلویی،
دوره ۱۲، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: گوش کردن فعالانه به صحبت بیماران، نشانه‌ی احترام به شأن انسانی آنها بوده و کلید اصلی جمع‌آوری اطلاعات ضروری و موفقیت مشاوره پزشکی محسوب می‌گردد. با توجه به اهمیت نقش اعضای هیأت‌علمی به عنوان الگوهای رفتاری پزشکان آینده، اطمینان از کفایت توانمندی اساتید در برقراری ارتباط درمانی مؤثر، ضروری به نظر می‌رسد. مطالعه حاضر به بررسی توانمندی گوش کردن فعالانه به بیماران در اعضای هیأت‌علمی بالینی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال۹۰-۱۳۸۹ پرداخت. روش‌ها: در این پژوهش توصیفی مقطعی ۳۲۰ مورد ویزیت بیماران مربوط به ۳۰ پزشک عضو هیأت‌علمی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد که به روش طبقه‌ای تصادفی انتخاب شدند، مورد بررسی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه ALOS global بود که روایی آن به روش محتوا و پایایی آن به روش محاسبه‌ی ضریب آلفا کرونباخ (۸۷/۰=α) تأیید شده بود. تعداد ۳۳۰ مشاوره بالینی با روش غیر مشارکتی و ساختاردار مشاهده، و ضبط گردید. آنالیز داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار JMP۴ و با انجام آزمون‌های غیر پارامتریک من ویتنی و کروسکال والیس انجام گردید. ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی برای بررسی ارتباط متغیرهای کمی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج: ۳۰% اعضای هیأت‌علمی در زمینه مهارت‌های ارتباطی هیچ آموزشی ندیده بودند. میانه نمره گوش کردن فعال پزشکان، ۵۷/۲ (برمبنای ۵) محاسبه گردید. کم‌ترین رتبه گوش کردن فعال ۴۳/۱ و بیشترین رتبه ۵ بود. نمای مشاهدات در اکثر مؤلفه‌های گوش کردن فعال در طبقات به ندرت یا گاهی اوقات قرار داشت. میانگین رتبه گوش کردن فعال با تعداد بیماران نوبت داده شده همبستگی منفی و تابعیت خطی داشت ( ۰۰۰۴/۰=, p ۲۰/۰-=r). نتیجه‌گیری: رفتارهای نشان دهنده گوش کردن فعال در مجموع به ندرت یا گاهی اوقات در رفتار بزشکان عضو هیأت‌علمی دانشکده پزشکی مشهد مشاهده شد. نظر به این که کسب مهارت‌های ارتباطی بین فردی و رعایت اخلاق حرفه‌ای در دانشجویان پزشکی در عرصه‌های بالینی و با الگوبرداری از رفتار اساتید صورت می‌گیرد، طراحی ساز و کارهایی جهت توجه به این مهارت‌ها در معیارهای جذب و ارتقای اعضای هیأت‌علمی، برنامه‌های توانمندسازی و همچنین انجام پژوهش‌هایی در جهت تعیین استانداردهای طبابت پیشنهاد می‌گردد.
زهرا موفقی، عباس مکارم، نرگس بیرقی، فخرالسادات حسینی، محمد فارسی،
دوره ۱۳، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: گوش دادن به بیمار برای طبابت و مراقبت از بیمار ضروری است. مطالعه حاضر با هدف تعیین زمان داده شده به بیماران برای توضیح علت مراجعه، قبل از قطع صحبت بیمار و تغییر جریان مصاحبه توسط اعضای هیأت‌علمی دانشکده پزشکی مشهد انجام گردید. روش‌ها: مطالعه حاضر یک پژوهش توصیفی مقطعی است که در در سال ۹۰-۱۳۸۹ انجام شده است. نمونه پژوهش ۳۰ پزشک عضو هیأت‌علمی دانشکده پزشکی مشهد بود که به روش طبقه‌ای و به صورت تصادفی انتخاب گردیدند. ابزار اندازه‌گیری زمان بر حسب دقیقه و ثانیه، کرونومتر از نوع Fortex و ابزار ضبط صوت یک دستگاه MP۳ بود. اطلاعات مربوط به ۳۳۰ ویزیت به روش مشاهده غیر مشارکتی جمع‌آوری گردید. داده‌ها به وسیله نرم‌افزار JMP۴ و با آزمون‌های ANOVA, T TEST، همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و مجذور کای تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: میزان مشارکت پزشکان ۴۶% و بیماران ۹۳% بود. پزشکان هیأت‌علمی میانگین ۴۷ سال سن داشته و ۷۰% مرد و ۶۷% استادیار بودند. داده‌های ۳۲۰ مشاهده آنالیز شد. به طور متوسط پزشکان ۵۵/۰±۵/۹ ثانیه پس از این که بیماران توضیحات خود را شروع می‌کردند، صحبت آنها را قطع و مسیر صحبت را تغییر می‌دادند. فرصت بیماران برای توضیح علت مراجعه، با مدت کل مشاوره همبستگی مثبت معنادار (۲۱/۰, r= ۰۰۰۱/۰p<) و با تعداد بیماران نوبت داده شده، همبستگی منفی معنادار و تابعیت خطی داشت (۱۵/۰-=r ,۰۰۷/۰p<). نتیجه‌گیری: این پژوهش نشان داد که اعضای هیات علمی در مقایسه با مطالعات مشابه در سایر کشورها، مهلت کمتری برای صحبت به بیماران می‌دهند. نظر به رسالت خطیر اساتید در تربیت پزشکان آینده، انجام پژوهش‌هایی جهت تعیین استانداردهای طبابت و حداکثر حجم مجاز کار پزشکان توصیه می‌گردد.
حسین کریمی مونقی، فیروزه مجیدی، عباس مکارم، علی عمادزاده، علی شعیبی،
دوره ۱۵، شماره ۰ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: فهم فرایند توانمندسازی و افزایش ظرفیت دانشگاه‌ها برای ایجاد جوی توانمند، از عوامل مؤثر بر عملکرد آموزش است و شناسایی راه‌کارها و عوامل تأثیرگذار بر توانمندی اعضای هیأت‌علمی را ضروری می‌نماید. پژوهش حاضر با هدف شناسایی ‌و تعیین مناسب‌ترین راه‌کارهای توانمندسازی آموزشی اساتید پزشکی از نظر اعضای هیات علمی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد. روش‌ها: این مطالعه‌ی توصیفی مقطعی در سال ۱۳۹۱ در دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد. ابتدا با بررسی مستندات و متون و سپس نظر صاحب‌نظران، فهرست راه‌کارهای مناسب توانمندسازی استادان استخراج شد، سپس براساس فهرست، پرسشنامه‌ی محقق ساخته‌ آماده و پس از تعیین روایی محتوای و پایایی با استفاده از روش بازآزمایی (با ضریب همبستگی۸۷/۰) در اختیار ۹۶ نفر از اعضای هیأت‌علمی دانشکده پزشکی‌ (۲۰ نفر عضو هیأت‌علمی پایه، ۷۶ نفر عضو هیأت‌علمی بالینی) که ‌به ‌روش نمونه‌گیری تصادفی–طبقه‌ای انتخاب شده بودند، قرار گرفت. برای هر کدام از راه‌کارها سه گزینه مناسب(۳)، تا حدودی مناسب (۲) نامناسب(۱) قرار داده شد. داده‌ها با شاخص‌های آمار توصیفی وآمار استنباطی (من‌ویتنی و کروسکال-والیس) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج: راه‌کارهای کارگاه آموزشی، مشاهده بهترین عملکرد، دوره‌های کوتاه‌ مدت آموزشی و فلوشیپ به ترتیب با میانگین ۳۳/۲، ۴۲/۲، ۵۱/۲، ۵۹/۲ مناسب‌ترین راه‌کارها و نظارت بر عملکرد اساتید، راه‌کاری نامناسب شناخته شد. نتایج نشان‌ می‌دهد که راه‌کارهای کارگاه، دوره‌های کوتاه مدت آموزشی و فلوشیپ با سن اعضای هیأت‌علمی ارتباط دارند (۰۵/۰>p). بین راه‌کار مشاهده‌ی بهترین عملکرد با سن اساتید و همچنین بین مناسب‌ترین راه‌کارهای توانمندسازی آموزشی با سایر ویژگی های فردی اعضای هیأت‌علمی(جنس، نوع هیأت‌علمی، رتبه علمی، مدرک تحصیلی، نوع استخدام و سابقه کار) ارتباط معناداری مشاهده نشد‌(۰۵/۰



صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی می باشد.

© 2025 All Rights Reserved | Iranian Journal of Medical Education