۳ نتیجه برای ربیعی
محمدرضا یوسفی، محمدرضا ربیعی،
دوره ۷، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۸۶ )
چکیده
مقدمه: از سال ۱۳۸۳ برنامههای مدون ۲۵ امتیازی تبدیل به برنامههای مدون پنچ امتیازی گردید و اجرا شد. هدف از این تحقیق، مقایسه برنامههای آموزش مداوم ۲۵ امتیازی و ۵ امتیازی در زمینههای موفقیت، متناسب بودن با نیازهای شغلی و رضایتمندی شرکتکنندگان بود.
روشها: این مطالعه توصیفی- مقطعی در مورد چهار برنامه مدون ۲۵ امتیازی سال ۱۳۸۲ و چهار برنامه مدون ۵ امتیازی سال ۱۳۸۳ در استان گلستان انجام گرفت. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه وزارت بهداشت برای ارزیابی برنامههای آموزش مداوم بود که حین اجرای برنامههای آموزش مداوم در بین شرکتکنندگان توزیع و در پایان برنامهها جمعآوری شد. سؤالات در سه قسمت موفقیت برنامهها در تحکیم اطلاعات قبلی و ارائه مطالب جدید علمی، متناسب بودن محتوای برنامهها با نیازهای شغلی و میزان رضایت شرکتکنندگان از برنامههای مدون آموزش مداوم تنظیم گردیده بود. حجم نمونه برای برنامههای مدون سه روزه ۱۲۱نفر و برنامههای مدون یک روزه ۶۴ نفر بود. اطلاعات جمعآوری شده با نرمافزار SPSS و آزمون آماری من- ویتنی تحلیل شد.
نتایج: هفتاد و شش و نه دهم درصد شرکتکنندگان، برنامههای مدون یکروزه را موفق ارزیابی کردند در حالی که این رقم در برنامههای مدون سه روزه، ۶/۵۹ درصد بود. هفتاد و پنج و نه دهم درصد، برنامههای مدون یکروزه را متناسب با نیازهای شغلی خود دانستند در صورتی که در خصوص برنامههای مدون سه روزه، ۴/۵۷ درصد آن را مناسب ارزیابی کردند. همچنین ۷/۷۹ درصد شرکتکنندگان از برنامههای مدون یک روزه و ۲/۶۶ درصد از برنامه سه روزه رضایت داشتند که اختلاف آماری معنیداری بین میزان موفقیت، تناسب و رضایت در برنامههای مدون یک روزه و سه روزه وجود داشت.
نتیجهگیری: عملکرد برنامههای مدون پنج امتیازی بهتر از ۲۵ امتیازی بود که به نظر میرسد علت اصلی آن تخصصیتر بودن، زمان کوتاه و نیز تنوع برنامهها باشد. پیشنهاد میگردد که برنامهریزان و متولیان برنامههای آموزش مداوم با بهرهگیری از منابع علمی جدید برای تقویت و تنوع هر چه بیشتر برنامههای یکروزه گام بردارند.
میترا قریب، مصطفی ربیعیان، مهوش صلصالی، ابراهیم حاجیزاده، احمد صبوری کاشانی، حمیدرضا خلخالی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۷-۱۳۸۸ )
چکیده
مقدمه: امروزه صاحبنظران، تفکر انتقادی را به عنوان برونداد اصلی آموزش عالی معرفی کرده و تدریس تفکر را نکته پایه برای یادگیری به شمار میآورند. این مطالعه به منظور مقایسه مهارتهای تفکر انتقادی وگرایش به تفکر انتقادی در دانشجویان ترم اول و آخر صورت گرفت. روشها: این مطالعه توصیفی- مقطعی بر روی ۶۰ نفر از دانشجویان ترم اول و آخر مقطع کارشناسی رشته مدیریت خدمات بهداشتی- درمانی انجام شد. ابزار گردآوری دادهها آزمون مهارتهای تفکر انتقادی کالیفرنیا و پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی کالیفرنیا بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS و از آمار توصیفی، t-test و آزمون مجذور کای استفاده شد. نتایج: میانگین و انحراف معیار نمره کل مهارت تفکر انتقادی در دانشجویان ترم اول ۱۸/۲±۵۵/۱۱ و در دانشجویان ترم آخر ۵۹/۲±۲۱/۱۱ و هر دو در حدود هنجار بود. تفاوت معنیدار آماری بین الگوی نمره دانشجویان ترم اول با الگوی نمره دانشجویان ترم آخر وجود نداشت. از نظر گرایش به تفکر انتقادی در دانشجویان ترم اول، میانگین و انحراف معیار نمره کل ۹۳/۲۷±۳۷/۲۸۲ و در دانشجویان ترم آخر ۱۳/۲۱±۶۴/۲۸۹ بود. بین الگوی نمره گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان ترم اول با الگوی نمره دانشجویان ترم آخر تفاوت معنیدار آماری وجود داشت و نمره دانشجویان ترم آخر بیشتر از دانشجویان ترم اول بود. نتیجهگیری: حدود نمره کل مهارت تفکر انتقادی کسب شده توسط دانشحویان در حدود هنجار و نمره کل گرایش به تفکر انتقادی نیز مبین گرایش مثبت دانشجویان است. اما با نظر به نمرههای گزارش شده از سایر دانشکدههای دنیا، مسؤولین و مدرسان دانشکده توجه بیشتری به برنامههای آموزشی خود در پرورش تفکر انتقادی اختصاص دهند.
مریم ربیعی، طاها فنایی، مینا ایرانی طلب، ایده دادگران،
دوره ۲۴، شماره ۰ - ( ۳-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: شمار سالمندان و اهمیت ارتقای کیفیت زندگی آنها روندی صعودی پیش گرفته است. حرفهی دندانپزشکی نیز مستلزم ارتقای دانش خود در زمینهی مشکلات دندانی و کنترل آنها در سالمندان است. امروزه توجه ویژه به دندانپزشکی سالمندان و تبحر لازم در این حوزه از الزامات تحصیل دندانپزشکی گشته است. لذا، مطالعهی حاضر با هدف بررسی تطبیقی درس سالمندشناسی در برنامهی درسی دورهی دکترای عمومی دندانپزشکی در ایران و کشورهای منتخب انجام شده است.
روشها: مطالعه توصیفی-تطبیقی حاضر با نگاه موشکافانه به واحد سالمندشناسی در برنامه درسی ایران، به مقایسه آن در چهارچوب روش Bereday با کشورهای منتخب (ژاپن، هند، اسپانیا، آلمان، سوئیس، ایالات متحده آمریکا، کانادا، استرالیا و آفریقای جنوبی) پرداخته است. در این روش کلیه مباحث مرتبط با سالمندان در برنامههای درسی در چهار مرحله توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در جداولی مستند شدند.
نتایج: این واحد تحصیلی برای بسیاری از کشورهای اروپایی، آمریکایی و ژاپن ارزشمند است؛ آنها به تربیت دندانپزشکانی با آموزش پیشرفته در دندانپزشکی سالمندان میپردازند. اطلاعات گردآوری شده نشان داد که برخی از مباحث سالمندشناسی از اهمیت ویژهای برخوردارند؛ بهطوریکه با وجود تفاوت در سیاستگذاریها در اکثریت برنامههای درسی بررسی شده، گنجانده شدهاند. بهعنوان مثال میتوان به مباحث مرتبط با بیماریهای سیستمیک، فارماکولوژی، درمانهای پروتزی و برقراری ارتباط با بیماران سالمند اشاره کرد.
نتیجهگیری: سالمندشناسی در کلیهی برنامههای درسی گنجانده شدهاست و اهمیت مباحث آن در تمامی کشورها مورد توجه بوده است؛ حال آنکه جزئیات مباحث و شیوهی آموزشی متفاوت است که میتواند دلایل گوناگونی داشته باشد.