رضا برزو، محمود صفری، مسعود خداویسی، بی تا ترکمان،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۸۷ )
چکیده
مقدمه: متناسب بودن برنامه آموزشی پرستاران با وظایف آنان بر بالین امری اجتنابناپذیر است. این مطالعه به منظور بررسی نظرات پرستاران شاغل در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی همدان پیرامون کاربردی بودن آموزشهای دوره کارشناسی پرستاری صورت گرفت. روشها: در این مطالعه توصیفی و مقطعی، ۱۷۲ نفر پرستار دانشآموخته شاغل در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی همدان که دارای شرایط و معیارهای پژوهش بودند، انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامهای که حاوی اطلاعات دمو گرافیک و برنامههای آموزشی دوره کارشناسی پرستاری بود، استفاده گردید. این اطلاعات شامل دروس پایه، اصلی، تخصصی، کارآموزی و کارآموزی در عرصه دوره کارشناسی پیوسته پرستاری بود که پس از تکمیل آن توسط پرسنل پرستاری، با استفاده از نرمافزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: بیشترین و کمترین میانگین امتیازات در دروس پایه، به ترتیب متعلق به فیزیولوژی (۷۹/۲) و آمار حیاتی مقدماتی و روش تحقیق در پرستاری(۶۲/۱)، در دروس اصلی، داروشناسی (۴۵/۳) و اصول اپیدمیولوژی و مبارزه با بیماریها (۵۸/۲) و در دروس تخصصی، پرستاری بیماریهای داخلی و جراحی ۱ و ۳ (۴۶/۳) و پرستاری بهداشت جامعه ۱ (۳۴/۲) بود. بیشترین و کمترین میانگین امتیاز در کارآموزی، پرستاری بیماریهای داخلی و جراحی ۱ (۳۸/۳) و پرستاری بهداشت جامعه (۳۳/۲) بود. در خصوص کارآموزی در عرصه، بیشترین و کمترین میانگین امتیاز مربوط به دروس پرستاری بیماریهای داخلی و جراحی ۳ و ۴ (۳۸/۳) و پرستاری بهداشت جامعه (۳۵/۲) بود. نتیجهگیری: با توجه به اینکه بر کاربرد دروس و کارآموزیهای مربوط به پرستاری داخلی و جراحی، بیشتر از سایر دروس تأکید شده و دروس زیربنایی مانند فیزیولوژی، آناتومی، داروشناسی، فرایند یادگیری و اصول آموزش به مددجو نیز از دیدگاه پرستاران شاغل کاربرد داشته است، به نظر میرسد که لازمست در برنامهریزی آموزش پرستاری به این دروس توجه بیشتری شود. ضرورت مطالعات وسیعتر برای ارزیابی برنامه آموزش پرستاری دروس جدید و قدیم توصیه میشود.
مسعود خداویسی، مهرنوش پازارگادی، فریده یغمائی، حمید علوی مجد،
دوره ۱۱، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: آموزش پرستاری در ایران اگرچه از رشد و روند مثبتی برخوردار است ولی با چالشهایی مواجه است. وجود این چالشها اهمیت توجه به الزامات ارزیابی را بیشتر میکند. مطالعاتی در زمینه ارزیابی در آموزش پرستاری انجام گرفته است، اما مطالعهای در زمینه الزامات ارزیابی اثربخش در نظام آموزش پرستاری در ایران انجام نگرفته است. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین الزامات ارزیابی اثربخش در نظام آموزش پرستاری انجام گردید. روشها: این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا در سال ۱۳۸۹ انجام شد. دادههای این مطالعه از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۲۱ نفر از صاحبنظران و صاحبان فرایند ارزیابی شامل اعضای بورد پرستاری، رؤسا و معاونین و اعضای کمیتههای ارزشیابی دانشکدههای پرستاری و مامایی تیپ یک به دست آمد. تجزیه و تحلیل دادهها به روش تحلیل محتوا انجام شد. نتایج: مضمونهای مرتبط با الزامات ارزیابی اثربخش در سه حیطه عوامل دروندادی، عوامل فرایندی و عوامل بروندادی نظام آموزشی به دست آمد. از حیطه عوامل دروندادی میتوان الزامات زیرساختی ارزیابی آموزشی، توجه به الگوها و رویکردهای مؤثر ارزیابی، بازنگری در ابعاد و اجرای ارزیابی، توجه به معیارهای پذیرش دانشجویان، ارزیابی مستمر دانشجویان، توجه به توانمندیهای مدرسین و مربیان بالینی و ارزیابی جامع از برنامه درسی را نام برد. مضمونهای حیطه عوامل فرایندی شامل؛ تطابق اهداف ارزیابی با استانداردها، بازنگری ابزارهای ارزیابی، تشکیل کمیته پیگیری و ارائه بازخورد، بهبود شرایط ارزیابان، توجه به ذینفعان و بهبود ارزیابی آموزش نظری و بالینی است. مضمونهای حیطه عوامل بروندادی شامل ارزیابی مؤثر از پیشرفت تحصیلی دانشجویان، برقراری ارتباط با دانشآموختگان، توجه به توانمندی دانشآموختگان، آموزش مداوم دانشآموختگان، پیشرفت تحصیلی دانشآموختگان، سرنوشت شغلی دانشآموختگان، تعیین شرط اجازه کار دانشآموختگان و توجه به تأثیرگذاری دانشآموختگان بر جامعه میباشند. نتیجهگیری: اثربخش نمودن ارزیابی در آموزش پرستاری، نیازمند الزامات متعددی است. به کارگیری این الزامات در هر سه حیطه درونداد، فرایند و بروندادهای آموزشی توسط مدیران آموزش پرستاری میتواند اثربخشی ارزیابی در آموزش پرستاری را بهبود بخشد. همچنین انجام مطالعات بیشتر در این زمینه ضروری است تا با مطالعات گستردهتر بتوان یک نظام ارزیابی کارا جهت آموزش پرستاری طراحی نمود.