مقدمه: مقصود از آموزش پزشکی، کسب دانش، نگرش و مهارت لازم برای مراقبت از بیمار است و تأکید بر ارزیابی به عنوان ابزاری برای اطمینان از کیفیت در برنامههای آموزشی یکی از ویژگیهای مهم آموزش پزشکی است. هدف این مطالعه بررسی میزان دستیابی به حداقلهای یادگیری در ناخوشیهای شایع کودکان توسط کارورزان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود.
روشها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی که در سال تحصیلی ۹۴-۱۳۹۳ انجام شد، جامعه پژوهش کارورزان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بودند که به صورت نمونه در دسترس (سرشماری) انتخاب شدند(۸۴ نفر). جمع آوری اطلاعات بوسیله آزمون بالینی ساختار یافته عینی ۸ ایستگاهه صورت گرفت. جهت تعیین روایی محتوا و صوری آزمون از نظر اساتید آموزش پزشکی و کودکان استفاده شد. ضریب پایایی آزمون با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ ۸۶/۰ محاسبه شد. برای ارزیابی هر ایستگاه از یک چک لیست (بر اساس نمره ۲۰) استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی استفاده شد.
نتایج: نمره میانگین دستیابی به حداقلهای یادگیری ناخوشیهای شایع در ایستگاههای معاینه گوش (۹۶/۱±۶۴/۱۳)، سرماخوردگی (۶۲/۲±۶۰/۱۶)، اسهال و استفراغ (۲۲/۴±۵۶/۱۵) کروپ (۰۷/۲±۲۸/۹)، تشنج حاد (۴۲/۲±۹۶/۱۵)، شرح حال در تشنج (۸۱/۲±۸۸/۱۴)، تفسیر نمودار رشد (۱۷/۳±۶۰/۱۳) و شرح حال در کودک کم وزن (۲۵/۳±۷۶/۸) بود.
نتیجهگیری: کارورزان درکسب حداقلهای یادگیری شایع کودکان در چهار ایستگاه عملکردی در حد قابل قبول، در دو ایستگاه کمتر از حد انتظار و در دو ایستگاه غیر قابل قبول داشتند. بنابراین پیشنهاد میشود در آموزش دوره کارورزی کودکان با توجه به اهمیت موضوع در مدت و نحوه آموزش سرپایی تجدید نظر شود.