۶ نتیجه برای جوادی نیا
سید علی رضا جوادی نیا، غلام رضا شریف زاده، محمدرضا عابدینی، محمد مهدی خالصی، مرتضی عرفانیان،
دوره ۱۱، شماره ۶ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: دانشجویان رشته پزشکی با حجم زیاد و گسترده مطالب علمی روبرو هستند و در نتیجه نمیتوانند تمامی این مطالب را با تکیه بر قوه حافظه خود فرا گیرند، لذا همواره شیوههای مختلف یادگیری در این رشته مورد تأکید بوده است. هدف از انجام این مطالعه بررسی سبکهای یادگیری دانشجویان پزشکی مشغول به تحصیل در نیمسال دوم سال تحصیلی ۸۹-۸۸ با استفاده از پرسشنامه وارک در دانشگاه علوم پزشکی بیرجند بود. روشها: این مطالعه از نوع توصیفی مقطعی است. روش نمونهگیری تصادفی طبقهبندی شده بوده که در آن ۱۴۸ دانشجوی پزشکی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی ۸۹-۸۸ به مطالعه وارد شدند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه وارک میباشد که در آن سبکهای یادگیری را به چهار سبک دیداری، شنیداری، خواندنی و مهارتی تقسیم نموده است. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و اسنتباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: از بین ۱۴۸ نفر شرکتکننده، ۷۷ درصد مؤنث و اکثراً (۲/۶۶ درصد) در دوره علوم پایه در حال تحصیل بودند. فراوانترین سبک یادگیری در بین دانشجویان، سبک شنیداری بود (۶/۴۸ درصد). آزمونهای آماری ارتباط معناداری بین سبک مطالعه و جنسیت افراد نشان نداد (۱۸/۰P=). نتیجهگیری: با توجه به شیوه آموزش افراد از دوران مدرسه تا دانشگاه به صورت سخنرانی، غالب بودن سبک شنیداری نسبت به سایر سبکها قابل توجیه است. با توجه به نمود عملی دانش دانشجویان پزشکی بر بالین بیمار، افزایش توانایی در سبکهای مهارتی ضروری به نظر میرسد.
سید علی رضا جوادی نیا، مرتضی عرفانیان، محمدرضا عابدینی، بیتا بیجاری،
دوره ۱۲، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: با توجه به گسترش روزافزون شبکههای اجتماعی مجازی و تأثیر آن بر جنبههای مختلف زندگی استفادهکنندگان شبکهها، این مطالعه با هدف بررسی تأثیر استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بیرجند انجام شد..
روشها: در این مطالعه موردی شاهدی، ۲۱۰ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بیرجند در سال ۱۳۹۰ شرکت کردند. عضویت در شبکههای اجتماعی مجازی، ساعات کار با شبکههای اجتماعی، دلیل استفاده از این شبکهها و زمان عضویت در دو گروه دانشجویان دارای معدل ۱۶ و بالاتر (گروه شاهد) و دانشجویان دارای معدل کمتر از ۱۶ (گروه مورد) توسط پرسشنامه بررسی و مقایسه شد. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری تی مستقل و کای اسکوار و محاسبه نسبت شانس (OR) تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: ۳۵% از دانشجویان گروه شاهد و ۳/۵۴% از دانشجویان گروه مورد در این شبکهها عضویت داشتند(۲/۲=OR). میانگین ساعات کار با شبکه اجتماعی در گروه مورد ۷۳/۱±۹/۰ ساعت و در گروه شاهد ۴/۱±۴۴/۰ ساعت در روز بود و اختلاف آماری بین دو گروه معنادار بود (۰۲/۲=, t۰۴۶/۰=p). زمان عضویت در این شبکهها در ۹/۵۷% دانشجویان گروه مورد، در سال اول ورود به دانشگاه و در ۱/۴۷% از افراد گروه شاهد قبل از ورود به دانشگاه بود.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که دانشجویان با معدل و عملکرد تحصیلی پایین تر نسبت به دانشجویان با عملکرد و معدل بالاتر، بیشتر از شبکههای اجتماعی استفاده می کنند . از این رو اطلاعرسانی در خصوص استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی و آثار مختلف آن در ابتدا ی ورود دانشجویان به دانشگاه پیشنهاد میشود.
سید علیرضا جوادی نیا، محمدرضا عابدینی،
دوره ۱۲، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده
مقاله "تأثیر دوره کارآموزی روانپزشکی بر اولویتهای انتخاب رشته تخصصی و احترام به تخصصهای بالینی در دانشجویان پزشکی دانشگاه جندی شاپور اهواز"، نوشته ایزدی مزدی و همکاران را که در آخرین شماره مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی به چاپ رسیده است مطالعه نمودیم(۱). این نوشته از معدود پژوهشهای صورت پذیرفته در زمینه تعیین عوامل تأثیرگذار بر روند انتخاب رشته دانشجویان پزشکی عمومی در امتحان دستیار تخصصی بوده که به بهترین نحو ارائه شده و از این نظر لازم است که از نویسندگان مقاله تقدیر به عمل آید. با توجه به افزایش روزافزون تعداد پزشکان عمومی و عدم ایجاد ظرفیتها و تسهیلات شغلی مناسب همراه با این افزایش تعداد پزشکان عمومی، قبولی در دوره دستیاری تخصصی به یکی از مهمترین دغدغههای اغلب دانشجویان پزشکی عمومی تبدیل شده است. در اغلب موارد انتخاب رشته صورت پذیرفته در این مقطع، در جایگاه اول براساس آینده شغلی و راحتی رشته و سپس علاقه شخصی صورت پذیرفته که این امر سبب گشته است که نمرات برتر آزمونهای دستیاری در اغلب موارد به رشتههای پوست، رادیولوژی و ارتوپدی گرایش بیشتری پیدا نمایند(۲تا۴). هرچند که آموزش از اساتید در طی دورههای کارآموزی، از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر انتخاب رشته در کشورهای در حال توسعه میباشد اما نمی توان از تأثیر عواملی همچون تمایل به استخدام در دانشگاه، توصیه خانواده و دسترسی به ارتباط بهتر با مردم، کسب موقعیت اقتصادی بهتر، دسترسی به کار بهتر و درآمد بیشتر، کسب موقعیت اجتماعی بهتر و دسترسی به معلومات بیشتر چشمپوشی نمود(۵). لذا پیشنهاد میگردد که در پژوهشهای آینده در کنار عامل مورد بررسی در این طرح (گذراندن دوره کارآموزی) سایر عوامل به طور همزمان مورد پایش قرار گیرد تا با مشخص نمودن مهمترین عوامل تأثیرگذار راه برای برنامهریزیهای آتی در جهت توزیع متناسب نیروی متخصص تسهیل گردد. همچنین جهت آشنایی هرچه بیشتر دانشجویان رشته پزشکی عمومی با رشتههای تخصصی لازم است که بستههای آموزشی در خصوص هر رشته (هدف هر رشته، بازار کار و...) طرحی و در ابتدای ورود دانشجویان به دورههای کارآموزی در اختیار آنها قرار داده شود چرا که بخشی از رشتههای تخصصی (همچون طب سالمندان، طب ورزش و...) در کوریکولوم آموزشی دانشجویان پزشکی وجود نداشته و مسلماً میزان آگاهی دانشجویان نسبت به این رشتهها پایینتر میباشد.
سید علیرضا جوادی نیا، محمدرضا عابدینی،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
در دههی اخیر با توجه به پیشرفتهای صورت پذیرفته در عرصه فناوری اطلاعات از یک سو و محدودیتها و نقایص سیستمهای آموزش سنتی از سوی دیگر، شاهد استفاده روزافزون از نرمافزارها و برنامههای نوین آموزشی با کمک گرفتن از فناوریهای الکترونیک بودهایم. شاهد این مدعا انتشار مقالات متعدد در زمینه بهکارگیری فناوریهای الکترونیک در عرصه آموزش به ویژه آموزش علوم پزشکی و بررسی تاثیر نرمافزارهای مختلف میباشد(۱و۲).
در یک نگاه کلی متوجه میشویم که اغلب مطالعات صورت پذیرفته ناظر بر مشکلات منطقهای و دانشگاهی در زمینه آموزش یک واحد درسی خاص همچون محدودیتهای زمانی و یا محدودیتهای تکنیکی نظیر عدم وجود ابزار و امکانات گسترده در ارائه یک درس بوده است(۱). تاکنون تلاش خاصی در جهت ایجاد یک سایت مرجع جهت به اشترکگذاری این نرمافزارها (با حفظ حق مالکیت معنوی تولید آن) در سطح کشور صورت نپذیرفته است. مسلماً ایجاد این گونه محیطهای مجازی توسط یک دبیرخانه مرکزی و هماهنگی با مجلات آموزشی در زمینه علوم پزشکی جهت پذیرش مقالات به شرط ثبت نام و بارگذاری اطلاعات و فایل نرمافزار در آنها [همانند اتفاقی که در خصوص پذیرش مقالات کارآزمایی بالینی به شرط ثبت آن در مرکز ثبت کارآزمایی بالینی (IRCT) رخ میدهد] نه تنها زمینه آشنایی سایر پژوهشگران با نرمافزارهای تولیدی را مهیا میکند، بلکه سبب آشنایی تمامی مدرسین و اساتید دانشگاهی با این گونه فناوریها و نرمافزارها میگردد.
نمونههای بیشماری از اینگونه فضاها در سیستمهای بهداشتی آموزشی خارج از کشور وجود دارند. با توجه به وسیعالطیف بودن دامنه مخاطبین شبکههای اینترنتی، گروهی از این وب سایتها با ارائه نرمافزارهای آموزشی برای جمعیت عمومی سعی بر آن دارند که سطح بهداشت عمومی جامعه را بالا ببرند. برای نمونه سایت اینترنتی iMedicalApps با در نظر گرفتن چنین رویکردی ضمن ارائه نرمافزارها و اطلاعات مبتنی بر وب و مبتنی بر سیستمهای تلفن همراه برای کارکنان نظام سلامت و پزشکان، به ارائه خدمات آموزشی جهت استفاده عموم مردم جامعه میپردازد. نرمافزار "بچهها آسم را شکست میدهند" برای کودکان زیر ۱۲ سال مبتلا به آسم توسط این نهاد طراحی شده و تلاش میکند با رویکردی سرگرم کننده این افراد را با شرایط ویژه بیماریشان آشنا نماید(۳). در این سایت نرمافزارها از نظر تنوع نرمافزاری (همچون شبیهساز، لغتنامه پزشکی، کتاب) و همچنین براساس رشتههای تخصصی پزشکی (کاردیولوژی، نفرولوژی) طبقهبندی شدهاند.
دسته دیگر سایتها خدمات خود را معطوف به نیازهای مختلف متخصصین و ارائهدهندگان خدمات سلامت نمودهاند. وجود عملیات محاسباتی همچون محاسبه نمره کما گلاسکو(۴)، محاسبات مرتبط با آب و الکترولیت، و معیار دوک در بررسی اندوکاردیت سبب پیدایش نرمافزارها و وب سایتهای آنلاینی همچون MedCalc ، MDCalc شده تا با استفاده از این نرمافزارها فرایند محاسبات تسهیل گردد. با توجه به رویکرد این گونه سایتها، عمده طبقهبندی صورت پذیرفته در آنها براساس تخصص بوده است.
از سوی دیگر وب سایتهایی همچون ABEL Medical Software Inc نرمافزارهای تخصصی رشتههای مرتبط با علوم پزشکی، خدماتی نظیر نوشتن نسخه الکترونیک (ePrescribing)، و دریافت نتیجه آزمایشات به صورت الکترونیک را ارائه میدهند.(۵)
نمونه وب سایتهایی که تا کنون در خصوص آنها بحث گردید اغلب رویکردی عمومی داشته که در خلال آنها اهداف آموزشی نیز دنبال شدهاند. اما سایتهایی همچون MDtrainer با هدف ارائه آموزش تعامل محور مبتنی بر شبکه اینترنت ایجاد شدهاند. این سایت عمده فعالیت خود را در زمینه ایجاد انیمیشنهایی جهت اقدامات پزشکی همچون آشنایی با دستگاه دفیبریلاتور (Defibrillator) به کار برده است(۶). البته در خصوص سایتهایی که صرفاً رویکرد آموزشی را برگزیدهاند اغلب مشاهده میشود که این وظیفه را دانشگاهها با فراهم آوردن لینک نرمافزارهای آموزشی برای دانشجویان خود بر عهده گرفتهاند تا زمینه آشنایی هرچه بیشتر آنها با این فضاها ایجاد شود. در این زمینه میتوان از دانشگاه میشیگان (University of Michigan) نام برد که اقدام به ارائه چنین نرمافزارهایی در فضای مجازی جهت دانشجویان خود نموده است.
به طور مطمئن ایجاد این فرایند آشنایی، زمینه بروز کاربردی کردن تحقیقات و ترجمان دانش (knowledge translation)، که به اعتقاد نویسندگان، حلقه گم شده تحقیقات در کشور میباشد را فراهم میکند. از منظر دیگر با در نظر گرفتن قابلیتهای این فضاها جهت عنوانبندی و دستهبندی این نرمافزارها، تأمین اینگونه فضاها میتواند سبب ایجاد نظم مشخصی در جهت شناخت نقاط قوت و ضعف هر حیطه و راهی برای تقویت نقاط قوت و حذف نقاط ضعف گردد. چه بسا با ایجاد بسترهای مناسب از این طریق، زمینه ایجاد شرکتهای دانش بنیان در خصوص تولید این نرمافزارها در کشور فراهم شده و گام دیگری در جهت اهداف والای نقشه جامع علمی کشور و راهی برای رسیدن به اهداف سند چشمانداز کشور عزیزمان برداشته شود.
سید علیرضا جوادی نیا، قاسم کریمی، محمدرضا عابدینی،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۲-۱۳۹۳ )
چکیده
سردبیر محترم مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی
رشته پزشکی یکی از مقدس ترین حرفهها در عالم هستی است. تفسیر علمالابدان در حدیث "العلم العلمان؛ علم الادیان و علمالابدان" به مفهوم رشته پزشکی و همچنین تأکید آیه شریفه پنجم سوره مبارکه مائده مبتنی بر ارزش حفظ جان انسانها از جمله نشانههای قداست و اهمیت این رشته نزد خداوند متعال بوده که این مهم منشا گرفته از رسالت ذاتی این رشته در خدمت رسانی به مردم و حفظ سلامتی افراد جامعه است(۱).
به منظور نیل به این اهداف و کسب مهارت کافی جهت اشتغال در این حرفه؛ دانشجویان پزشکی در ایران به صورت کلاسیک طی یک دوره هفت ساله مشتمل بر چهار مقطع علوم پایه، فیزیوپاتولوژی، کارآموزی و کارورزی آموزش میبینند. در تمامی مقاطع، ارزشیابی به صورت درون دانشگاهی بوده و صرفاً جهت ورود به مرحله فیزیوپاتولوژی و کارورزی، آزمونهای جامعه کشوری برگزار میگردد. نحوه ارزشیابی در آزمونهای کشوری و همچنین در مقاطع علوم پایه و فیزیوپاتولوژی به صورت سؤالات چند گزینهای بوده و در مقاطع کارورزی و کارآموزی ارزشیابی عمدتاً با روشهایی همچون OSCE و یا DOPS صورت میپذیرد(۲).
در مقطع علوم پایه، مفاهیم تدریس شده اغلب در زمینه زیرساختها و مبانی علوم پزشکی به همراه دروسی همچون زبان انگلیسی و معارف اسلامیاست. در حالی که در مقطع فیزیوپاتولوژی، فرایندها و عوامل ایجاد بیماریها تدریس میشوند. به طور معمول اولین برخورد دانشجویان با محیط بیمارستانی و بیماران در مقطع کارآموزی صورت می گیرد که در واقع به عنوان پلی بین مقطع فیزیوپاتوژی و کارورزی عمل کرده و فراگیران در این مقطع در ارتباط بیشتری با بیماران قرار میگیرند. در مقطع کارورزی که در واقع آخرین مرحله آموزشی در رشته پزشکی بوده، فراگیران مهارتهای مورد نیاز در برخورد با بیماران به ویژه در اورژانس و درمانگاه را کسب مینمایند(۳).
در طی این مراحل حلقه مفقوده آموزش پزشکی علاوه بر تأکید بیش از حد بر درمان بیماران بستری و توجه اندک به بیماران سرپایی؛ ضعف در اخلاق پزشکی و نحوه تعامل و برخورد با بیماران، اداره مطب و مراقبتهای مورد نیاز در خصوص بیماریهای غیرواگیر مهم جلوه مینماید. این موضوع در کنار فرآیندهای آموزشی و ارزشیابی نامطلوب سبب شده است که بعضاً دانشجویان نه تنها از توانایی علمی کافی در بعد دانش و مهارت برخوردار نباشند؛ بلکه در بحث اخلاق نیز با مشکلات عدیدهای جامعه را تهدید نمایند.
شاهد این مدعا که نشان دهنده سطح پایین علمیدانشآموختگان رشته پزشکی است، خود را در زمینه آزمون پذیرش دستیار تخصصی نشان داده است. به طوری که اغلب شرکتکنندگان این آزمون در کسب حداقل نمره (۵۰ نمره از ۲۰۰ نمره آزمون) جهت ورود به مرحله انتخاب رشته/محل ناکام میمانند. در بعد مهارت نیز اگرچه تأکید فراوانی درخصوص ارزشیابی عملکردی فراگیران و دانشآموختگان شده است، تاکنون این مهم به طور جامع و کامل محقق نشده، و اطلاعات دقیقی در زمینه سطح مهارت فارغالتحصیلان این رشته موجود نیست.
از سوی دیگر با توجه به گذار اپیدمیولوژیک بیماریها به سمت بیماریهای غیرواگیر و جایگاه پزشکان عمومی در سطح اول عرضه خدمات بهداشتی درمانی و تماس با جامعه این تصور دور از انتظار نیست که دانشآموختگان رشته پزشکی با روشهاو پروتکلهای غربالگری، تشخیص زودهنگام و ارجاع به موقع بتوانند سبب کاهشی قابل توجه در هزینههای سلامت جامعه شوند. این مهم جز با آموزش صحیح و ارزشیابی مؤثر و دقیق پزشکان عمومیحاصل نمیگردد.
یکی از نمونههای ارزشیابی نامناسب در سطح ملی را میتوان در نوع سؤالات آزمون پذیرش دستیاری مشاهد نمود. برای نمونه در چهلمین دوره آزمون پذیرش دستیار تخصصی نام عمل آپاندکتومی به عنوان یکی از سؤالات آزمون گنجانده شده که بدون شک از اولویتهای آموزشی در دوره پزشکی عمومی نیست. چرا که هدف از آزمون پذیرش دستیاری انتخاب بهترین فرد از بین پزشکان عمومی است و نه ارزشیابی دستیاران. در مقیاس کوچکتر میتوان به سؤالات آزمونهای درونبخشی اشاره کرد که در اغلب موارد این آزمونها مبتنی بر بیماران بستری بوده و توجه اندکی به مراقبتهای سرپایی دارند که دانشآموخته رشته پزشکی به عنوان پزشک عمومی در مراکز بهداشتی به طور مستقیم با آن مواجه است.
جهت رفع این نواقص پیشنهاد میگردد که مسؤولان محترم آموزش در جهت افزایش زمان حضور فراگیران رشته پزشکی در درمانگاهها و بخشهای سرپایی برنامهریزی جامعی بنمایند. این امر با وجود آییننامههای آموزشی همچنان مغفول مانده و اغلب کارورزان رشته پزشکی درگیر کشیکهای شبانه شده که به نظر در آینده به عنوان پزشک عمومی برخورد کمتری در مراکز بهداشتی با این مسائل دارند.
ارتقای سطح دانش فراگیران رشته پزشکی با طب سالمندی و مخاطرات بهداشتی این مرحله از زندگی، افزایش آشنایی با بیماریهای غیر واگیر از طریق گنجاندن واحد درسی مرتبط، و کاهش وظایف غیرضروری کارورزان جهت کسب دانش و مهارت هدفمند و براساس نیازهای جامعه از دیگر مواردی است که به نظر میرسد مسؤولان محترم آموزشی در برنامهریزی آموزشی این فراگیران باید مورد توجه قراردهند.
همچنین لازم است که برنامه مشخصی در زمینه نحوه ارزشیابی دانشجویان و دانشآموختگان این رشته ارائه گردد تا ضمن رعایت عدالت آموزشی، شایستهترین افراد در مقاطع بالاتر به تحصیل ادامه دهند.
سید علیرضا جوادی نیا،
دوره ۱۵، شماره ۰ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
مقاله وهابی و همکاران(۱) تحت عنوان عوامل مؤثر بر نمرات ارزشیابی اساتید از دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان که اخیرا درمجله به انتشار رسیده است را مطالعه کردم که جای تقدیر به علت ورود محققین به این حیطه از علوم آموزش پزشکی دارد. همانگونه که مستحضر هستید حیطه ارزشیابی اساتید از جمله مهمترین حیطههای آموزش پزشکی بوده که انجام آن هر ساله با صرف وقت بسیار توسط مراکز توسعه آموزش پزشکی دانشگاههای علوم پزشکی کشور انجام میپذیرد که با توجه به اهمیت این موضوع در فرایند ارتقای اعضای هیأتعلمی جای تعجبی نیست. دیدگاههای مختلفی در خصوص اعتبار فرایند انجام این کار وجود دارد(۲). مطالعات نشان دادهاند که عواملی همچون ویژگیهای فردی استاد، مهارتهای تدریس، مهارتهای ارزشیابی از و رعایت اصول و قوانین آموزشی در نمره دانشجویان در این خصوص مؤثر است(۳). هدف اینجانب از نگارش این نامه ارائه تجربیات هفت ساله شخصی از ارزشیابی اساتید طی دوره پزشکی عمومی خود است. در هنگام تحصیل در مقطع علوم پایه فرایند ارزشیابی اساتید در دانشگاه علوم پزشکی بیرجند به صورت کتبی و بدون نام، قبل از شروع جلسه امتحان برای اساتید همان درس صورت میپذیرفت که عملاً با توجه به استرس امتحان به ندرت دانشجویی نسبت به پر کردن دقیق فرم اقدام مینمود. از مقاطع فیزیوپاتولوژی تاکنون فرمهای کاغذی منسوخ و فرایند ارزشیابی به صورت الکترونیک در سامانه مدیریت آموزش (سما) انجام میپذیرد که این روش نیز علیرغم سهولت و سرعت مناسب، با مخاطراتی همراه است. پر نمودن این فرم الکترونیک مستلزم ورود با نام کاربری دانشجویی بوده و عملاً فرایند محرمانه بودن زیر سؤال میرود. در کنار این مسأله، موضوع دیگر نحوه سوق دادن دانشجویان جهت انجام ارزشیابی میباشد که خود گویای بسیاری از مسائل است. در واقع دانشجو نه با هدف ارزشیابی اساتید، بلکه جهت مشاهده ریز نمرات خود به حساب کاربری در سامانه مدیریت آموزش وارد شده و در آنجا با پیغامی مواجه میشود که جهت مشاهده ریز نمرات باید فرایند ارزشیابی را طی نماید. این موضوع نمایانگر علاقه کم دانشجویان و اهمیت پایین موضوع ارزشیابی اساتید در نزد آنها میباشد و در واقع در صورت فقدان چنین اجباری بسیاری از دانشجویان از انجام ارزشیابی اجتناب میکنند. لذا پیشنهاد مینمایم که در پژوهش آتی به جای بررسی عوامل مؤثر، مقایسه آن با خودارزیابی اساتید در ابتدا به این موضوع بپردازیم که این فرایند تا چه اندازه برای دانشجویان اهمیت داشته و آنها تا چه اندازه نسبت به پر کردن دقیق فرم متعهد هستند.