جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای جعفربگلو

هدی احمری طهران، زهرا عابدینی، احمد کچویی، عصمت جعفربگلو، مریم طبیبی،
دوره ۱۲، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: اجرای مراقبت‌های مامایی مبتنی بر اخلاق حرفه‌ای، منجر به افزایش شاخص رفاه و رضایت‌مندی مادران می‌شود. هدف از این مطالعه، بررسی و مقایسه تأثیر آموزش مضامین اخلاقی حرفه‌ای با استفاده از تلفیق دو تکنیک الگو محوری و روایت‌گویی بر پایه حکایات مادران بر عملکرد اخلاقی حرفه ای دانشجویان مامایی بود. روش‌ها: این مطالعه از نوع نیمه تجربی و به صورت قبل و بعد بود. در طول یک ترم کارآموزی بهداشت مادر و کودک تمامی ۳۶ دانشجوی کارشناسی ناپیوسته مامایی دانشگاه علوم پزشکی قم به طور تصادفی ساده به دو گروه تجربی و شاهد تقسیم شدند. گروه شاهد مضامین اخلاق حرفه‌ای را تنها با روش الگو محوری و گروه تجربی با تلفیق دو روش روایت‌گویی بر پایه حکایات مادران و الگو محوری آموزش دیدند. میزان رعایت مضامین اخلاق حرفه‌ای نمونه‌های مورد پژوهش قبل و پس از مداخله با استفاده از یک برگه مشاهده محقق‌ساخته روا و پایا (با دامنه نمره صفر تا ۲۷) ارزیابی گردید. داده‌ها توسط آزمون‌های آماری توصیفی و استنباطی t مستقل و t زوج تحلیل شد. نتایج: میانگین و انحراف معیار نمرات میزان رعایت اخلاق حرفه‌ای در گروه شاهد بعداز آموزش (۳۹/۱±۸۵/۱۶) نسبت به قبل از آن (۴۲/۱±۳۴/۱۲) به طور معناداری افزایش داشت (۷۱/.=t، ۰۰۱/۰=p). افزایش نمره بعد از آموزش در گروه تجربی (۳۹/۲±۸۵/۲۰) نیز نسبت به قبل از آموزش (۸۹/۱±۹۶/۱۱) معنادار بود (۸۲/.=t، ۰۰۱/۰=p). همچنین یافته‌ها تفاوت آماری معناداری را بین میانگین نمرات گروه تجربی نسبت به گروه شاهد پس از آموزش نشان داد(۰۰۰/۰=p و ۸/۰=t). نتیجه‌گیری: هرچند هر دو شیوه در ارتقای میزان رعایت اخلاق حرفه‌ای مؤثر بودند اما آموزش تلفیقی (روایت‌گویی به همراه الگومحوری ) نسبت به شیوه الگو محوری در ارتقای میزان رعایت مضامین اخلاق حرفه‌ای دانشجویان مامایی در بالین اثربخش‌تر بود. لذا توصیه میشود مربیان بالینی ار این روش تلفیقی برای آموزش مضامین اخلاق حرفه‌ای دانشجویان استفاده نمایند.
مرضیه رئیسی، هدی احمری طهران، سعیده حیدری، عصمت جعفربگلو، زهرا عابدینی، سید احمد بطحایی،
دوره ۱۳، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: هوش معنوی به عنوان زیربنای باورهای فرد نقش اساسی در زمینه‌های گوناگون زندگی انسان به ویژه تأمین و ارتقای سلامت روانی دارد. از طرفی نقش شادی در بهداشت روانی، سلامت جسمانی، و مشارکت اجتماعی کارآمد، بسیار مهم شمرده می شود. هدف این پژوهش، تعیین رابطه‌ی بین هوش معنوی با شادکامی و پیشرفت تحصیلی است. روش‌ها: در این مطالعه توصیفی تحلیلی ۳۵۳ دانشجوی رشته‌های پرستاری، مامایی و پزشکی دانشگاه علوم پزشکی قم در سال ۹۱-۹۰ به روش نمونه‌گیری سرشماری شرکت کردند. پرسشنامه‌های مورد استفاده شامل: پرسشنامه‌ی هوش معنوی علی بدیع و شادکامی آکسفورد بود. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های تی، آنالیز واریانس و آزمون همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: میانگین و انحراف معیار نمره کل پرسشنامه هوش معنوی ۸۳/۱۸±۹۳/۱۵۲ (از حداکثر ۲۱۰) و میانگین نمره شادکامی ۱۲/۱۶±۳۳/۴۸ (ازحداکثر ۸۷) بود. رابطه مستقیم و معنادار متوسطی بین این دو نمره وجود داشت (۰۰۰۱/۰p= و ۶/۰r=). بین میانگین هوش معنوی و پیشرفت تحصیلی نیز رابطه مثبت معنادار بسیار ضعیفی بود (۰۴۱/۰p= و ۱۲/۰r=). میانگین نمره شادکامی با پیشرفت تحصیلی رابطه‌ی معناداری نداشت (۰۵/۰p>). میانگین هوش معنوی در زنان (۴۵/۱۹±۳۲/۱۵۴) و در مردان (۱۱/۱۷±۷۴/۱۴۹) تفاوت آماری معناداری داشت (۰۴۸/۰=P و ۹۹/۱=t). میانگین نمره شادکامی در بین رشته‌های مورد بررسی (۰۲۰/.=p و ۹۴/۳=F) و افراد با وضعیت اقتصادی مختلف، متفاوت(۰۰۸/.=p و ۹۸/۳=F) بود. هم‌چنین میانگین نمره هوش معنوی نیز در رشته‌های مختلف (۰۲۷/.=p و ۶۵/۳F=) و وضعیت اقتصادی مختلف تفاوت معناداری (۰۰۷/.=p و ۱۵/۴F=) داشت. نتیجه‌گیری: هوش معنوی بالاتر با شادکامی بیشتر و پیشرفت تحصیلی دانشجویان همراه بود. به نظر می‌رسد ارتقای هوش معنوی باعث داشتن یک روحیه شاد و پیشرفت تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی و در نتیجه بهبود کیفیت مراقبت از بیمارانشان می‌شود.
ایمانه خاکی، نرگس اسکندری، هدی احمری طهران، ساره باکویی، عصمت جعفربگلو، زهره خلجی نیا، مرضیه رئیسی، ناهید مهران، فاطمه سادات موسوی، حانیه رحیمی،
دوره ۲۰، شماره ۰ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: ارزیابی نیازهای آموزشی و برنامه‌ریزی آموزشی بر مبنای آن می‌تواند گام مثبتی در جهت بهبود کیفیت ارائه خدمات مامایی باشد. این مطالعه با هدف تعیین نیازهای آموزشی دانش‌آموختگان مقطع کارشناسی رشته مامایی در شهرستان قم و در راستای تقویت آموزش مامایی پاسخ‌گو انجام شد.
روش‌ها: این مطالعه ترکیبی اکتشافی در دو بخش شامل یک مطالعه کیفی (تحلیل محتوا) با هدف تعیین نیازهای آموزشی و یک مطالعه کمی از نوع مقطعی با هدف اولویت‌بندی نیازهای آموزشی طراحی گردید. در مرحله اول نیازهای آموزشی دانشجویان مامایی با کمک نمونه‌گیری هدف‌مند و پرسشنامه نیمه ساختار یافته جمع‌آوری و با کمک تحلیل محتوای کیفی استخراج و دسته‌بندی گردید. در مرحله دوم مطالعه با استفاده از تکنیک دلفی و با بهره‌گیری از نظرات اعضای هیأت‌علمی گروه مامایی، نیازهای آموزشی اولویت‌بندی شد. مدیریت داده‌ها در بخش کیفی با کمک نرم‌افزار MAXQDA-۱۰ و در بخش کمی توسط آماره‌های توصیفی (میانگین امتیازات و توافق خبرگان) به صورت دستی انجام شد.
نتایج: ۳۹ نفر از دانش‌آموختگان رشته مامایی به سؤالات بخش کیفی پاسخ دادند. نظرات متخصصان و صاحب نظران به شیوه تحلیل محتوا، تحلیل و در ۲۸۹ کد، ۷۳ طبقه و ۱۳ طبقه اصلی در بخش کمی بیش‌ترین اولویت (نمره ۵) به موضوعات زیر اختصاص یافت: درخواست و تفسیر آزمایشات کاربردی در مامایی، ارزیابی سلامت جنین، نسخه‌نویسی، مراقبت‌های قبل، حین و پس از زایمان، خونریزی، پره اکلامپسی، معاینه نوزاد، زایمان فیزیولوژیک، ارتباط با مددجو و همکار، اخلاق حرفه‌ای، ایمنی بیمار. درصد توافق خبرگان در راند دوم دلفی ۸۴ درصد بود.
نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های مطالعه حاضر، با توجه به نیازهای متنوع و متعدد آموزشی دانش‌آموختگان رشته مامایی، پرداختن بیش‌تر به موضوعات ذکر شده در هنگام تدریس واحدهای درسی، و برگزاری کارگاه‌ها و دوره‌های تکمیلی با هدف توانمندسازی دانشجویان مامایی جهت پاسخ به انتظارات بازار کار پیشنهاد می‌گردد.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی می باشد.

© 2025 All Rights Reserved | Iranian Journal of Medical Education