جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای تابان

حبیب اله تابان، فرزان کیان ارثی، محمد گرگ یراقی، امراله ابراهیمی، مریم آویژگان،
دوره ۵، شماره ۲ - ( پاییز ۱۳۸۴ )
چکیده

مقدمه: شواهد و قرائن نشان می‌دهد برنامه آموزش فعلی با نیازهای پس از دانش‌آموختگی پزشکان همخوانی نداشته و گاه موجب بروز مشکلاتی برای پزشکان و گیرندگان خدمت گردیده است. هدف از این مطالعه، تعیین میزان دستیابی به حداقل‌های یادگیری در بخش چشم از دیدگاه کارورزان دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان است. روش‌ها: مطالعه توصیفی در دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در بهمن ۱۳۸۲ انجام شد. کلیه کارورزان (۴۰ نفر) بخش چشم که حداقل ۴ ماه از دوره اینترنی را گذرانده بودند، پرسشنامه‌ای روا و پایا با ۱۵ گزینه را تکمیل نمودند. داده‌ها با نرم‌افزار SPSS-۱۱ و با آمار توصیفی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج: بیشترین فعالیت و مهارت کارورزان در پایان دوره، معاینه فیزیکی چشم (۱۰۰ درصد) و درآوردن جسم خارجی (۵/۹۲ درصد)، و کمترین فعالیت و مهارت کارورزان تخمین میدان بینایی به روش Confrontation (۵/۱۲درصد) و انجام تونومتری شیوتز (۵/۲۷ درصد) بود. نتیجه‌گیری: کارورزان نتوانسته‌اند حداقل‌های یادگیری مهارت‌های این بخش را به دست آورند. لازمست حداقل‌های آموزشی بازنگری، مجدداً تعریف و منطبق بر نیاز فراگیران و جامعه و بر حسب اولویت تنظیم شود و نیز شیوه‌هایی برای اطمینان از مهارت کافی کارورزان پیش‌بینی شود.
عباس عبادی، زینب تابانژاد، مرضیه پازکیان، یاسر سعید،
دوره ۱۴، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۳۹۳ )
چکیده

مقدمه: بررسی صلاحیت بالینی در حرفه پرستاری بسیار حائز اهمیت بوده و خلأ علمی موجود بین آموزش دانشگاهی و نیاز بالینی را در بین پرستاران فارغ‌التحصیل مشخص می‌کند. لذا این مطالعه با هدف بررسی صلاحیت بالینی دانشجویان کارشناسی ارشد پرستاری مراقبت‌های ویژه انجام شد. روش‌ها: در این مطالعه توصیفی مقطعی، ۲۵۰ دانشجوی کارشناسی ارشد پرستاری مراقبت‌های ویژه به روش نمونه‌گیری در دسترس از ۱۷ دانشکده پرستاری دانشگاه‌های دولتی ایران در سال ۹۳-۱۳۹۲، وارد مطالعه شدند. جهت جمع‌آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته در پنج حیطه مدیریت مراقبت، صلاحیت عملی، مدیریت فردی، بیمار محوری و دانش‌پژوهی استفاده شد. روایی آن به روش صوری و محتوا و جهت پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ برای همسانی درونی استفاده شد (۹۵/۰=α). از مقیاس لیکرت ۵ نمره‌ای (از حداقل نمره یک تا حداکثر نمره ۵) جهت سنجش گویه‌ها استفاده شد. ‌جهت بررسی داده‌ها از آزمون‌های تی مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه استفاده گردید. نتایج: در نهایت ۲۱۷ پرسشنامه تحلیل شد. میانگین و انحراف معیار نمره کل صلاحیت بالینی برابر با ۴۱/۰±۳۰/۴ بود. میانگین نمرات حیطه‌های مدیریت مراقبت ۴۳/۰±۳۸/۴، صلاحیت عملی ۵۶/۰±۴۰/۴، مدیریت فردی ۴۵/۰±۳۶/۴، بیمار محوری ۶۰/۰±۲۹/۴ و دانش‌پژوهی ۷۹/۰±۶۶/۳ بود. صلاحیت بالینی در مردان ۴۳/۰±۲۳/۴ و در زنان ۳۹/۰±۳۶/۴ بود (۰۰۱/۰, P= ۱۵/۲-t=). بین سنوات تحصیلی درحیطه دانش‌پژوهی تفاوت معنادار آماری وجود داشت (۰۱/۰, P= ۱۵/۳۰t=). نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد دانشجویان پرستاری زن صلاحیت بالینی بیش‌تری از مردان دارند. همچنین میزان صلاحیت بالینی در اکثر حیطه‌ها بالاست. اما صلاحیت بالینی فقط در حیطه دانش‌پژوهی بر حسب سنوات تحصیلی تفاوت ایجاد کرده است. لذا بازنگری برنامه درسی این دوره جهت ارتقای و کارآمدی این دوره توصیه می‌شود. همچنین مطالعات میدانی بیش‌تر در زمینه این رشته پیشنهاد می‌گردد.
پویان امینی شکیب، فرشته بقایی نائینی، صدیقه رهروتابان، سارا مرتاض هجری، نصرت اله عشقیار، فاطمه حمیدزاده، نازنین مهدوی، میرسعید یکانی نژاد،
دوره ۱۹، شماره ۰ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: امروزه یکی از مهم‌ترین چالش‌های آموزش آسیب‌شناسی دهان، فک و صورت، چگونگی آموزش آن به دانشجویان دوره دکتری عمومی است. این مطالعه به منظور نیل به هدف کاربردی آموزش آسیب‌شناسی به دانشجویان دکتری عمومی دندانپزشکی، به کمک بازنگری اجرا و ارزشیابی برنامه آموزشی واحد درسی آسیب‌شناسی عملی ۲ انجام شد.
روش‌ها: در این مطالعه اقدام پژوهی آموزشی، ابتدا دیدگاه‌های دانشجویان دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران که طی ۲ سال گذشته واحد آسیب‌شناسی عملی ۲ را گذرانده بودند به کمک پرسشنامه جمع‌آوری شد. سپس با استفاده از دیدگاه اعضای گروه و نظرات دانشجویان و بررسی متون و تجربیات سایر دانشگاه‌های جهان، اصلاحاتی در برنامه آموزشی واحد درسی مذکور اعمال گردید. پس از اعمال تغییرات با همان پرسشنامه دیدگاه‌های دانشجویان در خصوص نحوه برگزاری کلاس عملی جمع‌آوری گردید. برای نظرخواهی از پرسشنامه‌ای خود-ایفا که در مطالعه شکیب و همکاران مورد استفاده قرار گرفته بود، استفاده شد. داده‌های کمی حاصل از پرسشنامه قبل و بعد با استفاده از نرم‌افزار PASW-۱۸ با استفاده از آمار توصیفی و t-test Independent انجام شد.
نتایج: تعداد ۹۲ نفر پیش از اعمال تغییرات و ۶۲ نفر پس از اعمال تغییرات پرسشنامه را تکمیل نمودند. در مقایسه ارزیابی دانشجویان از آموزش ارائه شده قبل و بعد از اعمال تغییرات، افزایش معناداری در ارزیابی دانشجویان در برخی موارد مشاهده گردید. به عنوان مثال ارزیابی کلی آنها از کیفیت آموزشی افزایش معناداری را نشان داد (۰۰۸/۰p=). همچنین میانگین نمرات دانشجویان در امتحان پایان ترم پس از اعمال تغییرات افزایش مختصری نشان داد، هرچند که این افزایش به لحاظ آماری معنادار نبود (۴۳۱/۰p=).
نتیجه‌گیری: اعمال تغییرات فوق سبب افزایش رضایت کلی دانشجویان از کیفیت آموزش واحد درسی آسیب‌شناسی عملی ۲ گردید. هرچند میانگین نمرات کسب شده آخر ترم دانشجویان، افزایش معناداری نشان نداد.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی می باشد.

© 2025 All Rights Reserved | Iranian Journal of Medical Education