جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای بابایی

غضنفر میرزابیگی، مهناز سنجری، صدیقه سالمی، فائزه بابایی، مطهره خردمند،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۱۰-۱۳۸۸ )
چکیده

مقدمه: در کشور ما آموزش دوره‌های تخصصی پرستاری به صورت آکادمیک در چند دانشکده و به صورت محدود وجود دارد. این پژوهش برای تعیین ضرورت وجود دوره‌های آموزش تخصصی در مقطع کارشناسی ارشد و نوع برنامه آموزشی مورد نیاز انجام شد. روش‌ها: این مطالعه، به صورت توصیفی- مقطعی، در سال۱۳۸۷ و در سطح دانشکده‌های پرستاری و مامایی کشور انجام شد. جامعه پژوهش اعضای هیأت علمی دانشکده‌های پرستاری و مامایی بودند که به صورت خوشه‌ای و تصادفی انتخاب شدند (۳۰۰n=). پرسشنامه‌ای به دانشکدهای پرستاری سراسر کشور ارسال و از اعضای هیأت علمی گروه‌های پرستاری خواسته شد پس از تکمیل، آنها را به سازمان نظام پرستاری برگردانند. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS و تست آماری مجذور کای تجزیه و تحلیل شد. نتایج: هفتاد و شش و شش دهم درصد شرکت‌کنندگان معتقد به عدم کارآیی دانش‌آموختگان دوره کارشناسی ارشد پرستاری در محیط‌های بالینی بودند و ۷/۹۲ دهم درصد آنان ارائه دوره‌های تخصصی بالینی در مقطع کارشناسی ارشد را ضروری می‌دانستند. از دیدگاه این افراد، دلایل ایجاد این دوره‌های تخصصی به ترتیب اولویت شامل: ارتقای کیفیت خدمات، نیاز روزافزون جامعه به تخصصی عمل کردن حرف پزشکی، ایجاد جایگاه شغلی مناسب برای پرستاران و کاهش هزینه‌های ارائه خدمات بهداشتی و درمانی بود. نتیجه‌گیری: دانش‌آموختگان کارشناسی ارشد در بالین کارآیی لازم را ندارند که ضرورت بازنگری دوره‌های آموزشی مقطع کارشناسی ارشد را ایجاب می‌کند. انجام مطالعات وسیع‌تر برای ارزیابی برنامه‌های آموزشی توصیه می‌شود.
محمدعلی نادی، رویا بابایی کسمایی، سعیده امین الرعایا یمینی، حشمت اله موسوی، غلامرضا قاسمی،
دوره ۱۶، شماره ۰ - ( ۱-۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: در راستای رشد قابلیت‌های یادگیری مادام‌العمر در بین پرستاران، به ابزاری روا و پایا جهت سنجش فرهنگ یادگیری بالینی سازمانی در بیمارستان‌ها نیاز است. هدف پژوهش حاضر تعیین ویژگی‌های روان‌سنجی مقیاس ارزیابی فرهنگ یادگیری بالینی سازمانی بود.

روش‌ها: در این مطالعه مقطعی – روان‌سنجی، از بین ۱۶۹۰ نفر کادر پرستاری بیمارستان‌های دولتی – آموزشی شهر رشت، ۳۲۷ نفر به روش تصادفی منظم در سال ۱۳۹۲ انتخاب و مقیاس ارزیابی فرهنگ یادگیری بالینی سازمانی را که دارای ۲۸ گویه و پنج خرده مقیاس بود تکمیل نمودند. پایایی با ضریب آلفای کرونباخ و روایی سازه مقیاس به وسیله نرم‌افزار آماری لیزرل ۷۵/۸ (LISREL) و با اجرای آزمون‌های توصیفی و استنباطی، از جمله ضریب همبستگی اسپیرمن- براون و تحلیل عاملی تأییدی انجام شد.

نتایج: تحلیل عاملی تأییدی، مقیاس ارزیابی فرهنگ یادگیری بالینی سازمانی را در پنج عامل به رسمیت شناختن، نارضایتی، تحقق، وابستگی و نفوذ با استناد به شاخص‌های برازندگی از یکدیگر تفکیک کرد (۸۹/۰=, GFI ۹۰/۰, CFI= ۰۸/۰RMSEA=) و پایایی خرده مقیاس‌ها نیز بر حسب ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب به میزان۷۱/۰ ،۵۲/۰ ،۷۴/۰ ،۶۴/۰ ،۵۳/۰ برآورد گردید.

نتیجه‌گیری: نتایج حاکی از این است که مقیاس ارزیابی فرهنگ یادگیری بالینی سازمانی هندرسون و همکاران، ابزاری روا و پایا جهت ارزیابی است.


الهه سادات ضیایی، سیما بابایی، فریبا طالقانی، محسن شهریاری،
دوره ۲۱، شماره ۰ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: دانستن تاریخچه و تحولات یک رشته، باعث فهم ما از آنچه قبلا اتفاق افتاده است و فهم اتفاقات جاری و ایجاد بینش برای آینده می‌گردد، باعث ایجاد دانش شده و به ایجاد و بازسازی رشته منجر می‌گردد. از این رو فهم تاریخی تحولات در رشته پرستاری نیز ضروری به نظر می‌رسد. با وجود این که بیش از ۵۰ سال از تأسیس آموزشگاه‌ها و آموزش پرستاری در اصفهان می‌گذرد و اطلاعات زیادی از سیر تحولات آموزش این رشته در دسترس نیست. این مطالعه با هدف بررسی تحولات آموزش پرستاری دراصفهان از سال ۱۳۴۷ تا ۱۳۹۷ انجام شد.
روش‌ها: در این پژوهش کیفی با روش تاریخی ۱۲ مصاحبه عمیق انجام گرفت و ۸۰ مجله، کتابچه و کتاب قدیمی، ۳۵۰ عکس تاریخی و قدیمی مورد بررسی قرار گرفت. کدهای به دست آمده از مصاحبه‌ها و همچنین موارد حاصل شده از متون در کنار هم قرار گرفتند تا ساختار روایت نشان دهنده سیر تحولات آموزش در حرفه پرستاری در اصفهان نوشته شود.
نتایج: روایت به دست آمده، آموزشگاه عالی پرستاری از سال ۴۷ تا ۵۶ و ۵۶ تا ۶۲، مجتمع آموزشی وزارت بهداری و بهزیستی اصفهان و تحولات دانشکده پرستاری و مامایی اصفهان در زمان انقلاب و پس از آن را ارائه می‌دهد.
نتیجه‌گیری: از آنجایی که آموزش و مراقبت‌های پرستاری در کشورهای دیگر رشد سریعی داشته، به نظر می‌رسد آموزش پرستاری به خصوص در اصفهان به عنوان یکی ازشهرهای بزرگ و مهم ایران فرصت‌های زیادی را در آینده پیش رو دارد و در جهت ارتقای حرفه‌ای شدن و تخصصی سازی پیش خواهد رفت.

سعیده بابایی، علیرضا منجمی،
دوره ۲۱، شماره ۰ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: یکی از دو بحران مهم پیش روی پزشکی مدرن، بحران مراقبت است؛ بحرانی که ناشی از نادیده گرفتن نیازهای وجودی و روانشناختی بیماران توسط پزشکان، پرستاران و دیگر مراقبت کنندگان است. ما در این مقاله برآنیم تا مروری بر این بحران و اهمیت توجه به آن از جانب مراقبت‌کنندگان داشته باشیم. همچنین، چارچوبی را برای کارورزی مطلوب مراقبت، تحت عنوان مدل فرونتیک مراقبت ارائه می‌دهیم که آموزش آن به مراقبت‌کنندگان می‌تواند نویدبخش رهایی از بحران مراقبت باشد.
روش‌ها: این مطالعه با استفاده از روش مرور نقادانه (Critical Review) و مراحل پیشنهادی کارنول و دالی (Carnwell & Daly) برای طراحی مدل مفهومی به نگارش درآمده است. مفاهیم و منابع کلیدی مرتبط با بحران مراقبت در پایگاه‌های داده Google Scholar,، Web of science، PubMed، ERIC، و Elsevier و Philpapers تا سال ۲۰۲۰ و با کلیدواژه‌های quality-of-care crisis, quality of care, care, practice, medical practice, healthcare practice, critical reflection, empathy, phronesis, practical wisdom, reflective practice جستجو شد و به روزترین و پرارجاع ترین مقالات و کتب مورد گزینش و مطالعه قرار گرفت.
نتایج: با مرور منابع دسته اول و مرتبط و ادغام آنها به تصویری از بحران مراقبت دست یافتیم که در آن نیازهای وجودی و روانشناختی فرد نادیده گرفته می‌شود. همچنین، با مطالعه‌ای انتقادی در باب چیستی مراقبت پزشکی، مدلی را طراحی کردیم که ۱۲ ویژگی برای کارورزی مراقبت فرونتیک (Phronetic) در آن ارائه شده است و این مدل می‌تواند به حل بحران مراقبت کمک کند.
نتیجه‌گیری: نظر به این که یکی از مهم‌ترین گام‌های حل بحران مراقبت، بازاندیشی در باب این مفهوم و مؤلفه‌های گوناگون آن است، چارچوب پیشنهادی نگارندگان برای تمرین عملی مؤلفه‌های گوناگون مراقبت، می‌تواند به عنوان مبنایی برای آموزش مهارت‌های مورد نیاز به مراقبت‌کنندگان و تربیت مطلوب آنها در جهت رهایی از بحران مراقبت قرار بگیرد.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی می باشد.

© 2025 All Rights Reserved | Iranian Journal of Medical Education