۳ نتیجه برای اسلامیان
سیدعباس حسینی، امیر موسی رضایی، جلیل اسلامیان،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: در کنار کاربردهای صلحآمیز پرتوهای یونساز کاربردهای مخرب آنها همواره حیات امروز جامعه بشری را تهدید میکند. یکی از اقدامات عمده در بلایا و حوادث از جمله حوادث پرتویی رسیدگی به موقع و مراقبت پزشکی افراد حادثه دیده است و امروزه آشنایی با مقابله در برابر حوادث هستهای و پرتویی بخشی از آموزش مراقبتی مدرن را به خود اختصاص داده است. هدف از این مطالعه، بررسی آگاهی اساتید پرستاری و پرستاران بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از حوادث پرتویی و نحوه مقابله با آن بود.
روشها: در این مطالعه توصیفیمقطعی، آگاهی ۱۲۴ نفر از پرسنل پرستاری سه مرکز درمانی و اساتید پرستاری با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته مورد بررسی قرار گرفت. پس از جمعآوری اطلاعات، دادهها با استفاده از آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: ۵/۸۰% واحدهای مورد پژوهش زن و ۵/۱۹% مرد بودند. میانگین سن واحدهای مورد پژوهش (۷۴/۸±) ۷۸/۳۵ سال بود. از نظر مدرک تحصیلی، بیشتر واحدهای مورد پژوهش در بیمارستانهای منتخب، دارای مدرک کارشناسی بودند. آگاهی افراد شرکتکننده در این مطالعه از تجهیزات مانیتورینگ پرتوهای رادیواکتیو (۲۹/۶۸%)، آگاهی از رفع آلودگی مواد رادیواکتیودر محیط بیمارستان(۵/۵۲%)، آشنایی با پروتکل درمانی خاصی برای درمان مصدومین هستهای(۱/۵۲%)، آگاهی از روشهای حفاظت از خود در شرایط یک حادثه هستهای(۵۷%) و آشنایی به پروتکل خاصی برای گزارش کردن موارد آسیب با تابشهای هستهای(۵/۴۷%) بود.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای حاصل از مطالعه و اهمیت آشنایی پرستاران دنیای امروز با امر مراقبت و درمان مصدومین حوادث پرتویی، اهمیت هرچه بیشتر گنجاندن مباحث مربوط به این مسأله در برنامه درسی دانشجویان پرستاری و نیز برنامهریزی برای آموزش مداوم پرسنل پرستاری امری ضروری به نظر میرسد.
حسن اسلامیان، حسین جعفری ثانی، زهره گودرزی، زهرا اسلامیان،
دوره ۱۴، شماره ۸ - ( ۸-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: امروزه توانایی تنظیم و مدیریت هیجانات استادان در کلاس درس، مقولهای بسیار مهم و تعیینکننده برای تدریس موفق و مؤثر است. هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین رابطه بین هوش هیجانی استادان و اثربخشی تدریس و به کارگیری مؤلفههای تدریس اثربخش استادان دانشگاه علوم پزشکی بود.
روشها: دراین پژوهش توصیفی همبستگی جامعه آماری شامل کلیه استادان دانشگاه علوم پزشکی مازندران بود که در سال تحصیلی ۹۲-۹۱ مشغول به تدریس بودند (۳۹۳نفر). مطابق با جدول حجم نمونه کرجسی و مورگان، ۱۹۱ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش حاضر شامل پرسشنامه محققساخته تدریس اثربخش و پرسشنامه هوش هیجانی بار _ ان بود. تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی و همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون انجام شد.
نتایج: بین متغیر هوش هیجانی استادان با انجام تدریس اثربخش توسط آنها رابطه معناداری مشاهده شد (۰۵/۰p<). هوش هیجانی استادان با ضریب معناداری قدرت پیشبینی تدریس اثربخش را نشان داد (۷۸/۰, ß= ۰۰۰۵/۰p<). بین هوش هیجانی استادان و به کارگیری همه مؤلفههای تدریس اثربخش(طراحی تدریس، اجرای آموزش، مدیریت کلاس درس، روابط انسانی، ارزشیابی و برخورداری از ویژگیهای مطلوب شخصیتی) رابطه معناداری وجود داشت (۰۵/۰p<).
نتیجهگیری: نتایج بیانگر آن بود که با کنترل متغیرهای سن، جنس و تحصیلات استادان، فاکتور هوش هیجانی قادر است با قدرت بالایی اثربخشی تدریس استادان را پیشبینی نماید. به بیان دیگر، برخورداری استادان از هوش هیجانی بالا، میتواند عاملی تعیینکننده در اثربخشی تدریس آنان باشد.
حسن اسلامیان، سید ابراهیم میرشاه جعفری، محمدرضا نیستانی،
دوره ۱۸، شماره ۰ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: امروزه عملکرد تدریس اثربخش اعضای هیأتعلمی و عوامل مؤثر بر رشد آن در نظام آموزش عالی، از اهمیت فزایندهای برخوردار است. پژوهش حاضر باهدف، تعیینتأثیر آموزش مهارتهای دیالوژیکی به اعضای هیأتعلمی بر عملکرد تدریس اثربخش آنها انجام شد.
روشها: پژوهش حاضر در نیمسال اول سال تحصیلی۹۶-۱۳۹۵ با روش نیمه تجربی از نوع دوگروهی با پیشآزمون و پسآزمون، انجام گردید. نمونه آماری مشتمل بر ۴۳ نفر از اعضایهیأتعلمی دانشگاه اصفهان بود که به دو گروه تجربی و شاهد تقسیم شدند. سپس آموزش استفاده از مهارتهای دیالوژیکی در فرایند تدریس به عنوان مداخله بر روی گروه آزمایش اعمال شد و مداخلهای در گروه کنترل صورت نگرفت. جهت تعیین میزان کاربست مؤلفههای تدریس اثربخش توسط اعضایهیأتعلمی، از پرسشنامه محققساخته خودارزیابی استادان در زمینه تدریس اثربخش در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون استفاده گردید. تحلیل دادهها با استفاده از آمار در دو سطح توصیفی(فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی(آزمونTمستقل و زوجی) انجام شد.
نتایج: در مرحله پیشآزمون و قبل مداخله، میانگین نمره کلی عملکرد تدریس اثربخش استادان گروه شاهد با (۵۱/۱۰±۲۶/۱۰۰) وگروهتجربی با (۷۸/۱۱±۸۴/۹۶) ازمجموع ۱۲۰ نمره، تفاوتآماری معناداری (۵۴۸/۰=P) با یکدیگر نداشت؛ اما بعد از مداخله و آموزش مهارتهای دیالوژیکی به استادان، ارتقای میانگین نمرات تدریس اثربخش استادان در گروه تجربی(با۱۱/۱۴±۷۷/۱۰۷) نسبتبهگروهشاهد(۲۸/۱۴±۶۶/۹۵)معنادار (۰۲۸/۰=P) بود.
نتیجهگیری: استفاده از مهارتهای دیالوژیکی در فرایند تدریس و یادگیری میتواند به اعضایهیأتعلمی در اجرای مطلوب تدریس اثربخشکمک نماید و زمینهای در جهت اثربخشی تدریس آنها فراهم نماید.