Shoghi Shafagh Aria F, Dorrani K, Lameei A, Labbaf Ghasemi R. Approaches of Iranian Medical Universities to Quality Management in Education . Iranian Journal of Medical Education 2011; 10 (4) :350-356
URL:
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-1495-fa.html
شوقی شفق آریا فرنگیس، درانی کمال، لامعی ابوالفتح، لباف قاسمی رضا. رویکردهای دانشگاههای علوم پزشکی به مدیریت کیفیت در آموزش. مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی. 1389; 10 (4) :350-356
URL: http://ijme.mui.ac.ir/article-1-1495-fa.html
، shoghif@gmail.com
چکیده: (14237 مشاهده)
زمینه: در سالهای اخیر رویکردهای مختلف مدیریت کیفیت مانند اعتباربخشی، مدیریت جامع کیفیت، نظام پیشنهادات ایزو 9000 و بهرهوری در دانشگاههای علوم پزشکی مورد توجه قرار گرفته و هر دانشگاه دلایلی برای انتخاب آنها داشته است. هدف از انجام این پژوهش تعیین رویکردهای انتخاب شده در دانشگاههای علوم پزشکی و آگاهی از دلایل انتخاب و اقدامات به عمل آمده در راستای آن رویکردها است.
روشها: مطالعه حاضر از نوع پیمایشی بود.جامعه آماری را معاونین آموزشی کلیه 41 دانشگاه علوم پزشکی وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تشکیل داده بودند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محققساختهای شامل 27 سؤال بود.
نتایج: شصت و دو درصد دانشگاهها رویکرد مدیریت جامع کیفیت، 46 درصد نظام پیشنهادات،41 درصد اعتباربخشی، 22 درصد بهرهوری و 16 درصد رویکرد ایزو9000 را انتخاب کرده بودند. از بین دلایل، دلیل «آشنایی با الزامات رویکرد» بیشترین تأثیر را (69 درصد) در انتخاب رویکرد اعتباربخشی و کمترین تأثیر را (62 درصد) در انتخاب ایزو داشته است. دلیل «آگاهی و اعتقاد» بیشترین تأثیر را (75 درصد) در بهرهوری و کمترین تأثیر را (69 درصد) در نظام پیشنهادات و دلیل «وزارت متبوع» بیشترین تأثیر را (77 درصد) در ایزو و کمترین تأثیر را (68 درصد) در انتخاب نظام پیشنهادات داشته است. از بین اقدامات، بیشترین «آموزشها» (66 درصد) در مورد رویکرد اعتباربخشی و کمترین (58 درصد) در مورد نظام پیشنهادات ارائه شده است. بیشترین «حمایت» (66 درصد) از ایزو و کمترین (60 درصد) از رویکردهای اعتباربخشی و مدیریت جامع کیفیت به عمل آمده است. «بیشترین موفقیت» (72 درصد) مربوط به رویکردهای بهرهوری و نظام پیشنهادات و کمترین (62 درصد) مربوط به ایزو و اعتباربخشی بوده است.
نتیجهگیری: به نظر میرسد دانشگاهها به علت دستورهای اداری پی در پی دچار سر درگمی شده بودند. با توجه به این که انتخاب آگاهانه و داوطلبانه بیشتر از دستور اداری در انتخاب یک رویکرد میتواند نقش داشته باشد، به همین دلیل رویکرد مدیریت جامع کیفیت که بطور داوطلبانه انتخاب شده بود، فراوانی بیشتری را به خود اختصاص داده بود. لذا پیشنهاد میگردد که با آگاهی دادن به مدیران در مورد مدیریت کیفیت و نهادینه نمودن آن با تغییر فرهنگ سازمانی تحولی در نظام مدیریتی ایجاد شود که سازمانها آن را به عنوان یک ضرورت انکارناپذیر درون سازمانی پذیرفته و برای آن برنامهریزی نمایند.
نوع مطالعه:
ساير موارد |
موضوع مقاله:
ساير موارد دریافت: 1389/12/8 | پذیرش: 1390/5/15 | انتشار: 1389/10/25 | انتشار الکترونیک: 1389/10/25
ارسال پیام به نویسنده مسئول