OTHERS_CITABLE
واژهنامه توصیفی آموزش یادگیری فعال (Active Learning)
یادگیری فعال را شاید بتوان با توضیح متضاد آن، یعنی، یادگیری منفعل (Passive Learning)، بهتر فهمید. در یادگیری منفعل، که غالباً و نه اختصاصاً، در روش سخنرانی تجلی پیدا میکند، اصل بنیادین پذیرفته شدهای است که فراگیر، دانایی مختصری دارد و برای پر شدن ذهن او از دانش، باید در مقابل یک فرد دانا بنشیند و به گفتار او گوش دهد. یادگیری فعال، در مقابل، مشتمل بر مجموعه راهبردهایی است که فراگیر را در جریان یادگیری مشارکت دهد و او را برای عمق بخشیدن به یادگیری خود توانا سازد. این راهبردها که برای تحقق یادگیری فعال پیشنهاد شدهاند، تحت عناوین: یادگیری مبتنی بر مورد (Case-Based Learning)، یادگیری اکتشافی (Discovery Learning)، یادگیری تجربی (Experiential Learning) و یادگیری از طریق بازاندیشی (Reflective Learning) و عناوین مشابهی از این دست، در متون آموزشی، و بویژه در متون آموزش پزشکی، کاربرد وسیع یافتهاند. همچنین تدابیری از قبیل: پرسش و پاسخ، بارش افکار (Brain storming)، فعالیت در گروههای کوچک، ایفای نقش، شبیهسازی، کارگاههای آموزشی و ارزشیابی فرایندی، برای تحقق راهبردهای یادگیری فعال پیشنهاد شدهاند.
یادگیری مبتنی بر مورد
(Case-Based Learning)
این راهبرد یادگیری فعال، که در آموزش پزشکی و سایر آموزشهای حرفهای کاربرد وسیع یافته است، بر این باور زیربنایی تکیه دارد که موارد مطالعاتی فراگیران در آموزشهای حرفهای باید از موقعیتهای واقعی که در آن حرفه اتفاق میافتد، انتخاب شود و نه اینکه صرفاً اصول علمی در هر رشته تدریس گردد. فراگیران علوم پزشکی غالباً در معرض مواردی قرار میگیرند که برای یادگیری و شناسایی و کشف آن نیازمند به بحث در گروههای کوچک، و نیز فردی هستند که مباحث را هدایت و تسهیل کند (Facilitator). یادگیری مبتنی بر مورد، گاهی معادل یادگیری مبتنی بر مسأله Problem-Based Learning نیز به کار رفته است.
یادگیری مبتنی بر شایستگی یا صلاحیت
(Competence-Based Learning)
یادگیری مبتنی بر شایستگی یا صلاحیتهای خاص، از شایعترین اصطلاحات در آموزش پزشکی و کلاً آموزشهای حرفهای است. در رویکردهای آموزش پزشکی جامعهنگر، یادگیری مبتنی بر کسب صلاحیتهای خاص، دارای ارزش محوری میباشد. در این نوع یادگیری، تأکید اصلی بر بروندادهای یادگیری (Learning outcomes)، کاملاً واضح و تعریف شده و مورد نیاز برای آن حرفه است که باید به دقت آموزش داده شده و در آزمونها، این صلاحیتها با دقت مورد سنجش قرار گیرند. رویکرد یادگیری مبتنی بر شایستگی، بطور مشخص بر یادگیرندگانی تأکید دارد که کاربرد آموختههای خود و مهارتها و ارزشهای مرتبط با محیط واقعی کار و ارائه خدمت را منطبق بر معیارهای مشخص حرفهای، از خود بروز دهند. این رویکرد یادگیری، بر واژههایی مانند مهارتهای محوری (Core skills)، مهارتهای کلیدی (Key skills) و برآیندهای یادگیری تأکید دارد.
یادگیری اکتشافی
(Discovery Learning)
این یادگیری نیز از راهبردهای (Strategies) یادگیری فعال میباشد که در روشهای فعال تدریس نیز با همین نام فنونی برای آن ایجاد شده است. در این شیوه یادگیری، نقشی که معلم بر عهده میگیرد حائز اهمیت است. نقش معلم در این شیوه، بیش از تأکید بر انتقال اطلاعات، بر تسهیل در جستجو و جمعآوری اطلاعات تأکید دارد. لازم به ذکر است که ایفای نقش معلم در مقام راهنما و تسهیلکننده، قطعاً نیازمند به معلمان یا استادانی است که مهارتها و دانشهای آنها بسیار فراتر از معلمان و استادانی باشد که صرفاً به انتقال معلومات میپردازند.
یادگیری تجربی
(Experiential Learning)
منظور یادگیری است که بر مرور و تجزیه و تحلیل فعال و سنجیده تجربیات فرد استوار باشد. هدف این گونه یادگیری آگاهانه، افزایش امکانات بهبود عملکرد فرد در آینده میباشد. این نوع از یادگیری، بر فلسفه و اصولی تکیه دارد که از گسترش و توسعه فعالیت حرفهای براساس مشارکت در جامعه انسانی، دفاع میکند و اهمیت ارتباطات انسانی را در یادگیری مورد حمایت، و بیهمتایی تجربه تک تک انسانها را مورد تأکید قرار میدهد.
در این روش یادگیری، تجربه (رابطه متقابل فرد و محیط) واحد اساسی یادگیری محسوب میشود که چنان که به دقت مورد بررسی فردی و یا گروهی قرار گیرد، راه را برای تجربههای وسیعتر بعدی هموار میسازد. این شیوه یادگیری در آموزش پزشکی، بویژه در دورههای کارورزی و کارآموزی بالینی، میتواند با وسعت مورد استفاده قرار گیرد.
یادگیری باز (آزاد)
(Open Learning)
این نوع یادگیری، از اصطلاحاتی است که در دو دهه اخیر با گسترش کاربرد رایانه به فرهنگ مسائل آموزشی راه یافته است. یادگیری باز یا آزاد، در واقع، رویکردی به تدریس و یادگیری است که بر اساس انعطافپذیری، دسترسی به منابع، سیستم ارائه خدمات آموزش و یادگیری و آزمون و بازخورد سریع، خود را جلوهگر میسازد. آنچه این نوع یادگیری را تسهیل کرده است، گسترش تکنولوژی ارتباطات رایانهای و شبکه است. واژههایی همچون یادگیری الکترونیکی (e-Learning) و یا یادگیری از راه دور، تقریباً هم معنا با این واژه میباشند. یادگیری باز (آزاد) طریقی است که برای گسترش آموزش مداوم جامعه پزشکی مورد توجه جهانی قرار گرفته است.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-230-fa.pdf
2005-06-15
93
94
Active Learning
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-230-en.pdf
2005-06-15
93
94
Alireza
Yousefy
1
AUTHOR
SHORT_COMMUNICATION
گزارش همایش: اقدام زیربنایی در مبانی نظری آموزش بینحرفهای
مقدمه گستردگی آموزش علوم پزشکی، همواره ملل و جوامع بینالمللی را بر آن داشته تا در صدد رفع نقایص الگوهای آموزشی در علوم تندرستی برآیند. در سال 1975، گزارش سازمان جهانی بهداشت (WHO) مبنی بر کیفیت نامطلوب آموزش علوم پزشکی در جهان منجر گردید تا به سال 1978، کمیته خبرگان WHO، در قطعنامه گردهمایی آلماتای قزاقستان، بر گسترش آموزشهای گروهی، بویژه در چارچوب علوم پزشکی جامعهنگر و بهرهگیری از روش حل مسأله در آموزش علوم پزشکی تأکید نماید و عملاً در حدود یک دهه بعد، یعنی، در اجلاس 1987 ژنو، فعالیتهای صورت گرفته به معرفی الگوی آموزش چند حرفهای (Multiprofessional Education-MPE) با شعار یادگیری با هم، کار با هم برای سلامت »Learning together to work together for health» به عنوان راه حلی برای بهبود کیفیت آموزش علوم پزشکی مطرح گردید. به تدریج، این مفهوم، با قالبی جامعتر، تحت عنوان «آموزش بینحرفهای یا IPE (Interprofessional education)» معرفی شد که بر اساس آخرین تعریف ارائه شده از سوی CAIPE (Centre of the Advancement of Interprofessional Education) در سال 1997، آموزش بین گروهی (IPE) به موقعیتهایی اطلاق میگردد که یادگیری شاغلین دو یا چند حرفه با یکدیگر، و از همدیگر، باشد تا مشارکت و کیفیت ارائه خدمات را بهبود ببخشند. در سه دهه اخیر، تلاشهای فراوانی در کشورهای توسعه یافته، بویژه ایالات متحده، انگلستان و کانادا صورت گرفته است تا آموزش علوم پزشکی و همچنین آموزش مداوم جامعه پزشکی، هرچه بیشتر با مفهوم مشارکت و کار تیمی، به عنوان یکی از کلیدیترین راهکارهای ارتقای کیفیت خدمات بهداشتی- درمانی در بین اعضای تیم سلامت عجین گردد. بدین منظور، بویژه در یک دهه اخیر، پژوهشهای بنیادی و کاربردی گستردهای به عنوان زیر بنا، و به دنبال آن، طراحی الگوهای آموزش بینحرفهای انجام شده است. در این مدت، نتایج پیشرفتهای حاصل در دانشگاهها و مراکز تحقیقات بهداشتی و آموزشی در سازمانهای رسمی و غیر رسمی، اعم از وابسته و غیر وابسته به مجامع بینالمللی مثل WHO و تشکیلات منطقهای آن در بخشهای مختلف جهان، در همایشهای بینالمللی ارائه گردیده است. دانشگاه تورنتو کانادا در روزهای 26 و 27 می 2005 مطابق با 3 و4 خرداد 1384، در قالب یکی از برنامههای آموزش مداوم جامعه علوم پزشکی، کنگرهای بینالمللی به شرح زیر برگزار نمود: اهداف ارائه مدلهای نظری و چارچوبهایی در معرفی آموزش بینحرفهای معرفی ابداعات مربوط به شیوههای آموزشی و برنامهریزی در آموزش بینحرفهای معرفی شیوههای ارزیابی و ارزشیابی در آموزش بینحرفهای توسعه ساختاری مورد نیاز در آموزش بینحرفهای شرکتکنندگان این همایش، عمدتاً کارکنان نظام سلامت، اعم از کادر آموزشی دانشگاهها، مراکز آموزش عالی و پژوهشی و کارکنان بخش بهداشتی- درمانی، شامل پزشکان با کلیه تخصصهای پزشکی، پرستاران، داروسازان، دندانپزشکان، مددکاران اجتماعی و سایر پیراپزشکان و بعضاً دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم پزشکی بودند. اکثریت شرکتکنندگان و ارائهکنندگان که بالغ بر 400 نفر بودند، از ایالات متحده و کانادا و بعد از آن انگلستان، و تعداد اندکی از کشورهای اروپایی و آسیایی بودند. برنامههای همایش پس از افتتاحیه با سه سخنرانی، به تاریخچه آموزش بینحرفهای در سه سطح نظامهای بهداشتی- درمانی، مراکز آموزشی دانشگاهی و سطح اجرایی آن پرداخت. سایر برنامهها در قالب جلسات فعال گروهی عبارت بودند از: ارائه مقاله در 7 سالن (42 مورد) که به تجربیات و ابداعات انجام شده در جهت ارتقای فرآیند آموزش بینحرفهای میپرداخت. کارگاههای آموزشی (21 مورد) که به ارائه الگوها و نظریههای زیربنایی آموزش بینحرفهای و همچنین تدوین برنامههای آموزش بینحرفهای و ارزشیابی آنها میپرداخت. دو مورد پانل با حضور صاحبنظران که به پاسخگویی ابهامات در اجرایینمودن آموزش بینحرفهای و کاهش تنشهای حرفهای در این فرایند میپرداخت. سمپوزیوم (7 مورد) به موانع و عوامل تسهیلکنندهای آموزش بینحرفهای در مراحل مختلف تحصیل و ارزشیابی این برنامهها میپرداخت. ارائه پوستر همراه با پرسش و پاسخ (18 مورد) که عمدتاً تجربیات حاصل در اجرای آموزش بینحرفهای را ارائه نمودند. و بالاخره، یک برنامه تأتر فعال، با مشارکت شرکتکنندگان در همایش، به تحلیل ابعاد کار گروهی بر بالین، به عنوان برنامه ویژه اجرا شد. مطالب ارائه شده در همایش، علاوه بر معرفی دستاوردهای پژوهشی، 11 پروژه با صرف 13 میلیون دلار اعتبار تخصیص یافته در نظام آموزشی و بهداشتی- درمانی کشور کانادا و همچنین سایر کشورهای پیشرو در این زمینه، نظیر ایالات متحده، انگلستان و استرالیا، به معرفی الگویی پرداخت که آموزش علوم پزشکی در قالب بینحرفهای با مرکزیت مددجو میتواند موجبات ارتقای هرچه بیشتر کیفیت آموزش و خدمات بهداشتی- درمانی را به همراه داشته باشد. در این الگو، تلفیق تعاملات دو سیستم آموزشی و حرفهای (Educational system & professional system) اوّلی، با محوریت فراگیر و دومی، با محوریت مددجو، به بهبود تعاملات تیم سلامت، به منظور ارتقای برونداد دو سیستم پیشگفت میانجامد. برگزارکننده همایش Department of family and community medicine, University of Toronto In collaboration with: Council of health sciences and social work deans, University of Toronto Continuing education faculty of medicine, University of Toronto Centre for faculty development at St. Michael’s Hospital, University of Toronto Department of family and community medicine, University Health Network Conference website: www.cme.utoronto.ca/ipe2005
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-229-fa.pdf
2005-06-15
91
92
Interprofessional Education Conference: Grounding Action in Theory
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-229-en.pdf
2005-06-15
91
92
AliReza
Irajpour
1
AUTHOR
SHORT_COMMUNICATION
نظرات دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی در خصوص ترتیب مطالب دروس زبان پیشدانشگاهی و عمومی
اهمیت زبان انگلیسی در دانشگاههای علوم پزشکی، به جهت نیاز به استفاده از کتب و مطالب جدید، بر هیچ کس پوشیده نیست. یکی از اهداف مهم تدریس زبان انگلیسی به دانشجویان دانشگاهها، بالابردن توانایی آنها در خواندن متون و درک سریع مطالب بدون توسل به ترجمه است. متأسفانه، اکثریت قریب به اتفاق دانشجویان، به علت روند غلط تحصیل آنها، از انجام این امر یعنی درک سریع مطالب به زبان انگلیسی عاجزند(1و2). امروز، خواندن را، امری انفعالی (Passive) نمیدانند و به دلیل اعتقاد به روند تعاملی (Interactive) در خواندن متون، روش تدریس نسبت به گذشته تفاوتهای زیادی پیدا نموده است(3و4). برای آموزش زبان انگلیسی به دانشجویان در دانشگاهها، ابتدا، دو درس تحت عناوین زبان پیشدانشگاهی و زبان عمومی به آنها ارائه میگردد. در این دو درس، شیوه نگارش کتب از نظر ترتیب ارائه مطالب مختلف است که شیوه تدریس متفاوتی را میطلبد. به همین دلیل، ما بر آن شدیم تا نظرات فراگیران را در خصوص این کتب ارزیابی نماییم. در یک مطالعه توصیفی- مقطعی، تعداد 270 نفر از دانشجویان دانشکدههای بهداشت، پرستاری و مامایی شرکت نمودند. پرسشنامه مربوطه که روایی آن از طریق نظرسنجی از متخصصان تأمین شده بود، در بین دانشجویان توزیع شد و توضیحات کافی در خصوص چگونگی تکمیل پرسشنامه به دانشجویان ارائه گردید. نکات موجود در پرسشنامه، اساساً راجع به اهمیت تلفظ لغات مشکل و جالب بودن محل تلفظها، محل توضیح لغات دشوار، جالب بودن محل توضیح نکات دستوری، و بطور کلی، ترتیب مطالب ارائه شده در این دو درس بود. در خصوص موارد فوق، سؤالات به صورت طیف لیکرت طراحی شده بود که بعد از انجام پیشآزمون، جوابها به صورت موافق و مخالف تغییر یافت و نهایتاً، اطلاعات استخراج شده از پرسشنامه، با استفاده از نرمافزار آماری SPSS و انجام آزمونهای ویلکاسون و مجذور کای و آنالیز واریانس تحلیل گردید. میانگین و انحراف معیار خصوصیات درس زبان پیشدانشگاهی 991/0±43/38 و درس زبان عمومی 155/0±59/67 بود. مقایسه این دو میانگین با تست آماری ویلکاکسون، تفاوت معنیداری را نشان میدهد (001/0P<). با ترتیب مطالب ارائه شده در این دو کتاب، 9/91 درصد دانشجویان در مورد زبان پیشدانشگاهی مخالفت داشتند و 1/8 درصد موافق بودند. هشتاد و هشت و نیم درصد آنها با ترتیب مطالب زبان عمومی موافق و 5/11 درصد مخالف بودند که در مقایسه این اختلاف معنیدار بود (01/0P<). بطور کلی، نتایج این مطالعه نشان داد که در دروس مربوط به خواندن (Reading)، فعالیتهای قبل از خواندن که شامل تلفظ لغات مشکل، توضیح کلمات دشوار در جمله (Context) و ارائه نکات دستوری است، مقبول نظر دانشجویان بوده، که این شاخص با یافتههای دیگران مبنی بر ارائه فعالیتهای قبل از خواندن مطابقت(1،2و4) دارد و به همین جهت، کتاب زبان پیشدانشگاهی موجود، که فعلاً در دانشگاهها تدریس میگردد (Basic reading)، بخاطر نداشتن ترتیب خوب مطالب، میتواند استاد را به روشهای تدریس سنتی سوق دهد. کتاب زبان عمومی مخصوص دانشجویان رشتههای پزشکی و وابسته (ESM-I) نیز میتواند از نظر ارائه ترتیب مطالب، الگوی دیگر کتب زبان از جمله کتاب زبان پیشدانشگاهی قرار گیرد.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-73-fa.pdf
2005-06-15
89
90
Students Viewpoints About The Sequence Of University Language Courses: A Survey In Shahid Sadoughi Medical University
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-73-en.pdf
2005-06-15
89
90
MR
Mozayan
1
AUTHOR
S
Mazloomi
2
AUTHOR
M
Askarshahi
3
AUTHOR
REVIEW_ARTICLE
رویکردی به مشارکت مراکز داخلی و بین المللی در زمینه پژوهش های بهداشت و درمان: اشاره به برخی نکات اخلاقی
این مقاله به بررسی برخی از جنبههای اخلاقی تحقیقات گروهی و یا مشارکت مراکز داخلی و بین المللی در زمینه پژوهشهای بهداشتی میپردازد. مشارکتهای علمی دارای مزایای بالقوهای میباشند، اما به اتمام رساندن موفقیتآمیز آنان در یک بستر اخلاقی، مقولهای بحث برانگیز میباشد. روندهای رایج در تحقیقات بینالمللی گروهی در زمینه بهداشت، برای اکثریت افراد جامعه، دارای مزایای محدودی است. از طرفی، تحقیقات جمعی در میان دانشمندان و محققین در مراکز دانشگاهی و صنعتی، معمولاً دارای ملاحظات اقتصادی است. همکاریهای موفقیتآمیز بینالمللی و بین فرهنگی اغلب میتواند موانع منطقهای و جهانی را مرتفع سازد. در کنار این گونه مشکلات عمده بین المللی کنونی، مشارکتهای علمی، به واسطه یک ملاقات یا ارتباط غیر رسمی آغاز میگردند. با گرایش و تأثیرپذیری این جریان از ارتباطات جهانی، دانشمندان و محققین با مسؤولیت بزرگتری در قبال جامعه جهانی مواجه میشوند. نگارندگان این مقاله به بررسی عوامل اصلی که مستلزم شکلگیری و ایجاد یک مشارکت جمعی بوده، پرداختهاند و همچنین رویکردهای لازم برای ادامه روند این ارتباط مورد بحث قرار دادهاند و در نهایت، چنین نتیجهگیری کرده اند که محققین در تحقیقات پزشکی (بهداشتی- درمانی) در حیطه مشارکت میتوانند نقش مهمی را برای ایجاد توازن و حل مسائل بینالمللی و جهانی ایفا کنند.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-72-fa.pdf
2005-06-15
79
88
مشارکت تحقیقاتی
اخلاق
کشورهای توسعه یافته
مراقبتهای فراگیر بهداشتی
The Collaboration Of National And International Centers In Health Care Researches: Some Ethical Issues
This article reviews some of the ethical aspects of collaborative research or collaboration of national and international centers in health car researches. Scientific collaborations are of potential advantages, but, it’s a challenging task to successfully accomplish a collaborative research on ethically sound grounds. Current trends in international collaborative healthcare researches reflect limited benefits for the majority of world population. Collaborative research among scientists and researchers of universities and industry section usually has financial considerations. Successful cross-cultural and international collaborations have to overcome many regional and global barriers. Despite these difficulties, most scientific collaborations usually begin with an informal meeting or contact. With the advancement in global communications, scientists have greater responsibility towards world community while considering the impact of their collaborative partnerships. This article reviews the main factors required for developing a collaborative partnership and discusses the needed strategies for sustaining this relationship. Finally, it is concluded that healthcare researchers can play an important role in establishing harmony and resolving international and global problems in the field of collaboration.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-72-en.pdf
2005-06-15
79
88
Collaborative Research
Ethics
Developed Countries
Global Healthcare
Mohsen Reza
Haidary
1
AUTHOR
Vahid
Haghpanah
2
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی وضعیت آموزش بالینی از دیدگاه دانشجویان پرستاری و مامایی دانشکده علوم پزشکی گناباد
مقدمه برای بهبود و ارتقای کیفیت آموزش بالینی، وضعیت آن همواره باید مورد ارزیابی قرار گیرد. در این راستا پژوهشی با هدف تعیین وضعیت آموزش بالینی از دیدگاه دانشجویان پرستاری و مامایی دانشکده علوم پزشکی گناباد انجام گردیده است.روشها در پژوهشی توصیفی- مقطعی از نوع پیمایشی، 140 نفر از دانشجویان پرستاری و مامایی واجد شرایط و مشغول به تحصیل در دورههای روزانه و شبانه دانشکده علوم پزشکی گناباد، به صورت سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. دیدگاه دانشجویان در مورد آموزش بالینی توسط پرسشنامه پایا و روا، وضعیت آموزش بالینی متشکل از چهار بخش: عملکرد مربیان بالینی؛ همکاری پرسنل، دانشجو و بیمار؛ امکانات و تجهیزات محیط بالینی و سیستم ارزشیابی بالینی مورد ارزیابی قرار گرفت. برای تحلیل دادهها از توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار و آزمونهای t، منویتنی و ضریب همبستگی پیرسون در نرمافزار SPSS استفاده شد.نتایج اکثر دانشجویان، عملکرد مربیان را در سطح خوب با میانگین 7/15± 3/62، همکاری پرسنل، دانشجو و بیمار را در سطح مرزی پایین خوب با میانگین 4/22±4/51، امکانات و تجهیزا ت محیط بالینی را در سطح متوسط با میانگین 2/19±64/30 و نحوه ارزشیابی بالینی را در سطح متوسط با میانگین 7/27±6/37 گزارش کرده بودند. نمره آموزش بالینی در هر یک از حیطههای فوق در رشته تحصیلی پرستاری و مامایی تفاوت معنیداری نداشت.نتیجهگیری. وضعیت آموزش بالینی پرستاری، نیاز به تأمین امکانات، تجهیزات محیط بالینی و بازنگری ابزارها و فرایندهای ارزشیابی بالینی دارد که در مطالعات مشابه تأیید شده است. ارتقای عملکرد مربیان و جذب همکاریهای حرفهای میتواند در بهبود وضعیت آموزش بالینی مفید واقع شود.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-71-fa.pdf
2005-06-15
70
78
آموزش بالینی، دیدگاه، دانشجویان، پرستاری، مامایی، عملکرد مربیان، امکانات، تجهیزات، ارزشیابی بالینی
Nursing and Midwifery Students Perspective on Clinical Education in Gonabad University of Medical Sciences
Introduction. Continuous evaluation is necessary for improving and promoting the quality of clinical education. The purpose of this study was to determine the views of nursing and midwifery students of Gonabad University of Medical Science about the condition of clinical education.
Methods. This was a cross-sectional survey in which 140 nursing and midwifery students registered as day or night students were selected by census sampling method. They were studied using a questionnaire consisted of 4 sections about instructor’s performance, cooperation of staff, patients and students, facilities and equipments of clinical environment and clinical evaluation system. Data was analyzed by SPSS software using descriptive statistics, t-test, Mann Whitney and Pearson correlation coefficient.
Results. Most of the students evaluated the instructor’s performance, good with the mean and standard deviation of 62.3±15.7, cooperation of staff, patients and students, at a borderline level(between good and intermediate) with the mean and standard deviation of 51.4±22.4, facilities and equipments, at an intermediate level with the mean and standard deviation of 30.64±19.2 and clinical evaluation system at an intermediate level with the mean and standard deviation of 37.6±27.7. There was no significant difference between nursing and midwifery students' viewpoints about different aspects of clinical education.
Conclusion. In order to improve the situation of clinical education in nursing, it is recommended to provide facilities and equipments for clinical environments and revise the tools and process of clinical evaluation. These points have been confirmed by other studies as well. Improving instructors' performance and encouraging professional cooperation could lead to the improvement of clinical education.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-71-en.pdf
2005-06-15
70
78
Clinical education
Perspective
Students
Nursing
Midwifery
Instructors\' performance
Facilities
Equipments
Clinical evaluation
Fatemeh
Hadizadeh
1
AUTHOR
Mahboubeh
Firoozi
2
AUTHOR
Nazanin
Shamaeyan Razavi
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسه ارزشیابی عملکرد آموزشی اساتید جراحی توسط دستیاران با خودارزیابی اساتید
مقدمه مطالعه وضعیت آموزش دستیاران رشته جراحی از دیدگاه دستیاران و اساتید این رشته، میتواند موجب شناخت بهتر نقاط ضعف و قوت آموزش شده و به نوعی، ارزشیابی از عملکرد اساتید نیز محسوب گردد. به همین منظور، این مطالعه با هدف مقایسه ارزشیابی دستیاران از اساتید خود با خودارزیابی همان اساتید انجام گرفت.روشها یک مطالعه توصیفی بر روی کلیه دستیاران (17نفر) و اساتید جراحی (18نفر) دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با استفاده از یک پرسشنامه پایا و روا 20 گزینهای در مورد عملکرد آموزش اساتید در اتاق عمل، بخش، درمانگاه و کنفرانسها انجام شد. پرسشنامه توسط خود اساتید و دستیارانشان تکمیل گردید. نتایج با نرم افزار SPSS و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون t-test و t زوج تجزیه و تحلیل گردید.نتایج میانگین نمراتی که دستیاران در اتاق عمل، سایر مکانهای آموزش بالینی و در کل به اساتید خود دادند به ترتیب: 0.62±3.97، 0.57±3.68 و 0.58±3.91 از حداکثر 5 نمره بود. میانگین نمرات خودارزیابی اساتید در این سه بخش به ترتیب: 0.67±4.22، 0.85±4.05 و 0.67±4.14 از 5 محاسبه گردید. اساتیدی که پرسشنامههای خودارزیابی را تکمیل کردند، نمرات بهتری از سوی دستیاران دریافت کردند، ولی تفاوت معنیدار نبود.نتیجهگیری. لازمست اساتید توجه بیشتری به آموزش عوارض احتمالی عمل جراحی داشته و ضمن ارائه بازخورد به دستیاران، مدیریت آموزشی را طراحی و سرپرستی نمایند. ارائه نتایج این گونه مطالعات به اساتید میتواند آنها را در شناسایی نقاط قوت و ضعف خود یاری دهد. مطالعات وسیعتر و ایجاد اصلاحات میتواند در ارتقای وضعیت آموزش دستیاران سودمند باشد.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-70-fa.pdf
2005-06-15
62
69
آموزش جراحی، خودارزیابی، ارزشیابی استاد، دستیاران، اساتید
Comparing Resident Evaluation of Attending Surgeons to Attendings Self-Evaluation
Introduction. Studying the educational situation of surgery residents according to the perspective of residents and attending surgeons could lead to recognizing the strengths and weaknesses of their education and also to evaluating faculty performance. The purpose of this study was to determine the residents' viewpoints on evaluating their attending surgeons and compare the obtained results with their own attendings' perspective in this regard.
Methods. Seventeen surgical residents selected through census sampling method took part in this descriptive study by filling a valid and reliable questionnaire including 20 items, in which they evaluated all their 18 attending surgeons on doing their educational duties in the operating room, surgical ward, clinic and conference. The same written evaluation forms were distributed among the faculty members to examine their own performance in the units mentioned above. SPSS software was used for statistical analysis and, independent t-test and paired t-test for comparisons.
Results. The mean scores that residents considered for attending surgeons in the operating room, other clinical settings and overall scores were 3.97 0.62, 3.86 0.57 and 3.91 0.58 out of 5, respectively. The mean scores for attendings' self-evaluation in this three sections were calculated 4.22 0.67, 4.05 0.85 and 4.14 0.67 out of 5, respectively. The attending surgeons who completed the self-evaluation forms received higher scores from residents but no significant difference was observed..
Conclusion. This study shows that attending surgeons should pay more attention to teaching the side effects of surgeries as well as providing appropriate feedback for residents and also to designing and supervising educational system. The results of these kinds of study can help attending surgeons to recognize the strength and weaknesses of their education. More studies are recommended to help for promoting the educational situation of surgery residents.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-70-en.pdf
2005-06-15
62
69
. Surgery education
Self-evaluation
Faculty evaluation
Residents
Attending.
Vahid
Goharian
1
AUTHOR
Zahra
Kafami
2
AUTHOR
Nikoo
Yamani
3
AUTHOR
Navid
Omidifar
4
AUTHOR
Mansour
Safai
5
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
شکاف کیفیت خدمات آموزشی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان: دیدگاه دانشجویان از وضعیت موجود و مطلوب
مقدمه تعیین شکاف کیفیت خدمت، و در پی آن اتخاذ استراتژیهایی برای رفع یا کاهش شکاف، اولین گام اساسی در تدوین برنامههای ارتقای کیفیت، محسوب میشود. این مطالعه، با هدف ارزیابی شکاف کیفیت خدمات آموزشی ارائه شده به دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان انجام شد.روشها در مطالعهای توصیفی- مقطعی در سال 1383، 386 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان با روش طبقهای تصادفی انتخاب شدند. گردآوری دادهها به کمک پرسشنامه پایا و روا صورت گرفت. پرسشنامه، شکاف کیفیت را در پنج بُعد خدمت اندازهگیری مینمود. دادهها با نرمافزار SPSS و به کمک آمارههای توصیفی و آزمونهای ویلکاکسون و فریدمن ، تجزیه و تحلیل شد.نتایج در مورد کیفیت کلی خدمات آموزشی ارائه شده، اکثریت دانشجویان(6/81 درصد) قائل به وجود شکاف منفی کیفیت بودند. از میان ابعاد پنجگانه خدمت، بُعد پاسخگویی دارای بیشترین میانگین شکاف (1.04±1.73-) و بعد اطمینان دارای کمترین میانگین شکاف کیفیت (0.99±1.10-) بودند. تفاوت شکاف مشاهده شده بین ابعاد پنجگانه خدمت با یکدیگر معنیدار بود.نتیجهگیری. از نظر اکثریت قریب به اتفاق دانشجویان، در هر پنج بعد خدمات آموزشی شکاف منفی کیفیت وجود داشت. پیشنهاد میشود برای کاهش این شکافها، کارگاههای آموزش نحوه خدمت به مشتریان و برقراری ارتباط با آنان و نیز کارگاههایی در جهت افزایش مهارتهای فنی کارکنان برگزار شود، و برای بهبود وضعیت ظاهری، فضاها و امکانات آموزشی، منابع بیشتری تخصیص یابد.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-69-fa.pdf
2005-06-15
53
61
شکاف کیفیت، خدمات آموزشی، دانشجو
Quality Gap in Educational Services at Zahedan University of Medical Sciences: Students Viewpoints about Current and Optimal Condition
Introduction. The first basic step in developing any quality improvement program is determining the quality gap and, adopting strategies for removing or reducing this gap. This study was performed to determine the quality gap in educational services at Zahedan University of Medical Sciences, based on students’ perceptions and expectations.
Methods. In this cross-sectional descriptive study, 386 students selected by stratified random sampling method, were studied in the year 2004. A questionnaire which measured the quality gap in 5 dimensions of service, and proved to be valid and reliable, was used for data collection. For data analysis, descriptive statistics, Willcoxon and Friedman tests were applied using SPSS software.
Results. According to the majority of students (81.6%) there was an overall negative quality gap in educational services. The smallest gap with the mean and standard deviation of -1.10 0.99 belonged to "reliability" dimension and the largest gap with the mean and standard deviation of -1.73 1.04 to "responsiveness". There was a significant difference in quality gap between five dimensions.
Conclusion. A negative quality gap in five dimensions of services was observed. It is recommended that workshops on customer serving, communication skills and personnel’s technical skills development be held. Also, allocating more resources for improving educational facilities and physical environment is suggested.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-69-en.pdf
2005-06-15
53
61
. Quality gap
Educational services
Student
Ali
Kebriaei
1
AUTHOR
Masoud
Roudbari
2
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تاثیر یک برنامه مدون آموزش خودمراقبتی بر کیفیت زندگی بیماران دارای ضربان ساز دایم
مقدمه امروزه بحث درباره آموزش به بیمار و خانواده آنها در جهت تقبل مراقبت از خود مطرح میباشد و باید شرایطی فراهم نمود که بیماران بتوانند از خود مراقبت کنند. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر یک برنامه مدون آموزش خودمراقبتی بر کیفیت زندگی بیماران دارای ضربانساز دایم انجام شده است.روشها در این مطالعه نیمه تجربی با طرح دو گروهی و دو مرحلهای، با روش نمونهگیری آسان و تداومی، 34 نفر از بیماران دارای ضربانساز دایم در دو گروه 17 نفره قرار گرفتند. یک هفته پس از تعبیه ضربانساز، با استفاده از پرسشنامه پایا و روا و انجام مصاحبه، کیفیت زندگی هر دو گروه مطالعه و شاهد مورد بررسی قرار گرفت. سپس برنامه آموزش خودمراقبتی برای گروه مطالعه انجام شد و پس از گذشت دو ماه، مجدداً کیفیت زندگی هر دو گروه سنجیده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از شاخصهای مرکزی و آزمونهای t زوج، t مستقل و مجذور کای و نرمافزار SPSS استفاده شد.نتایج اختلاف میانگین امتیاز کیفیت زندگی قبل و پس از مداخله در دو گروه، و همچنین میانگین امتیاز کیفیت زندگی آنها دو ماه بعد از آموزش، دارای تفاوت آماری معنیداری بود.نتیجهگیری. آموزش خودمراقبتی بر کیفیت زندگی بیماران دارای ضربانساز دایم تاثیر داشته است که با نتایج پژوهشهای دیگر همخوانی دارد. توصیه میشود در مراقبت پس از عمل در بیماران دارای ضربانساز دائم، از برنامههای آموزشی ترکیبی استفاده شود.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-68-fa.pdf
2005-06-15
45
52
خودمراقبتی، کیفیت زندگی، آموزش بیمار، ضربان ساز دایم
The Effect of a Self-Care Program on the Quality of Life of Patients with Permanent Pacemaker
Introduction. Today, the subject of patient education as well as education for their families is mainly about acceptance of self-care by patients. Therefore, proper conditions should be provided for patients to be able to take care of themselves. This study attempts to examine the effects of a self-care program on quality of life of patients having permanent pacemaker.
Methods. A quasi-experimental study using two groups/two stages design was performed. Thirty four patients with pacemakers referred to Chamran Hospital Pacemaker Clinic in Isfahan, were selected through convenience sampling and divided to two 17 person groups. One week after installing the pacemaker, the quality of life of both experiment and control groups was studied by a valid and reliable questionnaire. Then, the self care program consisting of individual education, demonstration and practice, was held for the experimental group. After two months, the quality of life was checked again in both groups. The data was analyzed by descriptive statistics, independent and paired t-tests, and Chi square using SPSS software.
Results. In both experimental and control groups, there was a significant difference between the qualify of life scores before and after intervention. However, two months after the intervention, the mean score of quality of life in experimental group was significantly more than control group.
Conclusion. The self care program is effective in promoting the quality of life of the patients with permanent pacemaker. This is supported by other studies as well. It is suggested to include these educational programs in post-operative care plans of patients having permanent pacemaker.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-68-en.pdf
2005-06-15
45
52
. Self-care
Quality of life
Patient education
Permanent pacemaker
Mohsen
Shahriari
1
AUTHOR
Fereshteh
Jalalvandi
2
AUTHOR
Hojatollah
Yousefi
3
AUTHOR
Khosro
Tavkol
4
AUTHOR
Hamid
Saneei
5
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تاثیر آموزش برنامه مراقبتی طراحی شده بر عملکرد مادران در مراقبت از شیرخواران مبتلا به پنومونی
مقدمه بسیاری از علل مستعدکننده ابتلای شیرخوار به پنومونی، ریشه در عملکردهای مراقبتی نادرست از کودک در خانواده دارند و کافی نبودن آگاهی مادران در زمینه عملکردهای مراقبتی صحیح از شیرخواران، به این مسأله دامن میزند. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر آموزش یک برنامه مراقبتی طراحی شده بر عملکرد مادران در مراقبت از شیرخواران مبتلا به پنومونی در بیمارستان مرکز طبی کودکان شهر تهران انجام گرفته است.روشها در یک مطالعه نیمه تجربی، مادران 66 شیرخوار یک تا 12 ماهه مبتلا به پنومونی بستری در بیمارستان مرکز طبی کودکان، با روش نمونهگیری آسان انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تجربی و شاهد قرار گرفتند. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه و چکلیست مصاحبهای- مشاهدهای بود. انجام مداخله در گروه آزمون به صورت اجرای نظری و عملی برنامه مراقبتی طراحی شده در محیط منزل و با توجه به عملکرد مادر و نقاط ضعف و نیازهای او انجام شد. گروه شاهد نیز از روند جاری مراقبت برخوردار بودند. عملکرد مراقبتی مادران طی اندازهگیریهای مکرر در مراحل قبل و بعد از انجام مداخله مورد بررسی قرار گرفت و پیگیری کلیه واحدهای پژوهش تا 3 ماه بعد از انجام مداخله ادامه یافت.نتایج میانگین عملکرد مادران در مراقبت از شیرخواران حین ابتلا به پنومونی در مراحل قبل و بعد از انجام مداخله در گروه تجربی افزایش و در گروه شاهد کاهش معنیدار داشت در حالی که پیشگیری از ابتلای مجدد تنها در گروه تجربی اختلاف معنیدار داشت. مقایسه میانگین امتیاز کلی عملکرد مادران در مراقبت از شیرخواران حین ابتلا به پنومونی و پیشگیری از ابتلای مجدد شیرخواران به پنومونی در مرحله بعد از انجام مداخله بین دو گروه اختلاف معنیداری داشت.نتیجهگیری. بکارگیری برنامه آموزشی مراقبتی طراحی شده بر عملکرد مادران در مراقبت از شیرخواران مبتلا به پنومونی در نمونههای مورد مطالعه، تأثیر بسزایی داشته و آموزش در محیط منزل، یکی از روشهای مناسب برای ارتقای عملکردهای مراقبتی مادران است.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-67-fa.pdf
2005-06-15
34
44
برنامه مراقبتی، عملکرد مادر، آموزش بیمار، شیرخوار، پنومونی
The Effect of a Designed Care Plan on Mothers’ Performance in Caring for Infants with Pneumonia
Introduction. Most factors which make infants susceptible to pneumonia arise from incorrect infant care in the family and also insufficient knowledge of mothers about correct infant care which makes this problem even worse. The present research was carried out to determine the effect of a Designed Care Plan on mothers' performance in caring for the infants with pneumonia in Children Medical Center in Tehran.
Methods. In a quasi- Experimental study 66 mothers of hospitalized infants aged between 1-12 month and suffering from pneumonia, were selected by convenience sampling method and assigned randomly to two experimental and control groups. Data collection tools included questionnaire and observational-interviewing checklist. The designed Care Plan was presented both theoretically and practically to the experimental group at home with an eye to the strengths and weaknesses of mothers’ performance and their need, while the control group received only the current care program. The mothers’ performance in infant care was assessed during repeated measurements before and after the intervention. All study subjects were followed for 3 months after the intervention.
Results. The mean score for mothers' performance in infant care during pneumonia showed a significant increase in the experimental group and a significant decrease in the control group, after the intervention. While, there was a significant difference between the mean score of mothers' performance in prevention of reinfection with pneumonia before and after the intervention in the experimental group. Moreover, there was a significant difference between the total score of experimental and control groups in infant care during the disease and also in prevention of reinfection with pneumonia, after the intervention.
Conclusion. Using a Designed Care Plan is an effective approach for improving mothers’ performance in caring for infants suffering from pneumonia moreover, the results indicated that home-training is a good strategy in the betterment of mother’s caring behaviors.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-67-en.pdf
2005-06-15
34
44
. Care Plan
Pneumonia
Mother’s performance
Patient education
Caring
Infant.
Monir
Ramazani
1
AUTHOR
Fazloallah
Ahmadi
2
AUTHOR
Sima
Kermanshahi
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مشکلات آموزش بالینی کارآموزی در عرصه از دیدگاه مربیان و دانشجویان پرستاری دانشکده پرستاری و مامایی شهید صدوقی یزد
مقدمه مشکلات مختلفی باعث کاهش کارآیی کارآموزی در عرصه دانشجویان پرستاری میشود. شناسایی کردهاند و حل این مشکلات برای تقویت روشهای مؤثر ضروری است. مطالعهای با هدف تعیین مشکلات کارآموزی در عرصه از دیدگاه مربیان و دانشجویان پرستاری دانشکده پرستاری و مامایی شهید صدوقی یزد انجام شد.روشها در یک مطالعه توصیفی- مقطعی، 22 نفر مربی و 36 دانشجوی پرستاری سال آخر دانشکده پرستاری و مامایی شهید صدوقی یزد به روش سرشماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهای پایا و روای محقق ساخته بود. یافتهها با نرمافزار SPSS و به صورت توزیع فراوانی، میانگین و انحراف معیار و با آزمون t تجزیه و تحلیل شد.نتایج اکثریت مربیان و دانشجویان (بیش از 50 درصد) کارآیی این دوره را برای کسب نگرش جامعنگری و جامعهنگری در پرستاری، کسب مهارت در اجرای فرایند پرستاری و آموزش به بیمار نسبتا ضعیف تا ضعیف ارزیابی کردهاند. مشکلاتی از قبیل دسترسی ناکافی به امکانات رفاهی و آموزشی، عدم همکاری تیم بهداشتی- درمانی، پراکندگی کارورزی در بخشهای بالینی در طول دوره را عنوان نمودهاند و معتقد بودند باید تغییراتی در نحوه اجرای کارآموزی در عرصه داده شود. بین میانگین نمرات دیدگاه مربیان و دانشجویان پرستاری اختلاف معنیدار آماری وجود نداشت.نتیجهگیری. طرح کارآموزی در عرصه اگر چه برای هدف ارتقای مهارت و استقلال دانشجو برای ارائه خدمات جامعه گر در عرصههای مختلف پرستاری مناسب و دیدگاه کلی مربیان و دانشجویان نسبت به آن مثبت است، اما در اجرا، مشکلات متعددی دارد که باید مورد توجه مسوولین آموزش پرستاری قرار گیرد.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-66-fa.pdf
2005-06-15
24
33
کارآموزی در عرصه، پرستاری، دانشجو، مربی، آموزش بالینی، مشکلات آموزش
The Educational Problems of Clinical Field Training Based on Nursing Teachers and Last Year Nursing Students View points
Introduction. Different problems could lead to reducing the efficiency of field training for nursing students. Identifying and solving these problems is necessary to reinforce some effective educational methods. The aim of this study was to determine the problems in clinical field training for nursing students from the viewpoints of nursing teachers and nursing students in Shahid Sadoughi University of Medical Sciences.
Methods. In this descriptive study 22 nursing instructors and 36 last year nursing students were selected by census method. The data gathering tool was a valid and reliable researcher made questionnaire. The data was analyzed by SPSS software using frequency distribution, mean and standard deviation and t-test.
Results. The majority of nursing students and teachers (over 50%), evaluated this programme as relatively weak to weak, in attaining "holistic view and community-oriented nursing", and acquiring "skills in nursing process and patient education". They stated some problems in clinical training such as "inadequate access to educational and welfare facilities", "lack of health care team cooperation", and "scattered training in clinical wards". They believed that some changes are necessary in field training. There was no significant difference between the mean scores of nursing students' and instructors' view points.
Conclusion. Although field training is appropriate for promoting skills and students' independency for providing community-oriented services in different fields of nursing and the total view towards this program is positive, there are numerous problems in the process of field training that have to be addressed by nursing educational leaders.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-66-en.pdf
2005-06-15
24
33
. Field training
Nursing
Student
Instructor
Clinical education
Educational problems
Hamideh
Dehghani
1
AUTHOR
Khadijeh
Dehghani
2
AUTHOR
Hossein
Fallahzadeh
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نقش دروس علوم پایه در پرورش شایستگی های دانش آموختگان پزشکی دانشگاه های علوم پزشکی ایران
مقدمه رهبران پزشکی کشورهای مختلف، مایلند تا به برنامههای آموزش پزشکی و فرایند آن در پرورش شایستگیهای دانشآموختگان پزشکی توجه داشته باشند. بدین منظور، پژوهشی با هدف تعیین نقش دروس علوم پایه در پرورش انواع شایستگیهای دانشآموختگان پزشکی در دانشگاههای علوم پزشکی ایران انجام شد.روشها در یک پژوهش توصیفی، 165 نفر از اساتید دروس علوم پایه پزشکی، با روش نمونهگیری چند مرحلهای از بین 11 دانشگاه علوم پزشکی در ایران انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه بود که شایستگیهای نهگانه دانشآموختگان پزشکی را به صورت رتبهای 5 نقطهای خیلی زیاد تا اصلا بررسی مینمود. یافتهها توسط نرمافزار SPSS به صورت فراوانی پاسخها و میانگین فراوانی محاسبه شد.نتایج از نظر اساتید دانشگاههای علوم پزشکی ایران، دروس علوم پایه کمتر از 20 درصد توانسته هر یک از شایستگیهای«برقراری ارتباط موثر»، «مهارتهای بالینی اولیه»، «استفاده از علوم در هدایت تشحیص، اداره بیمار، درمان و پیشگیری»، «یادگیری مادامالعمر»، «خودآگاهی، مراقبت از خود و رشد شخصی»، «زمینههای جامعه و اجتماعی مراقبتهای بهداشتی»، «حل مشکل»، «استدلال و قضاوت اخلاقی» و «تشخیص نقش یک پزشک حرفهای» را در حد خیلی زیاد در دانشآموختگان پزشکی ایران ایجاد کند.نتیجهگیری. نقش دروس علوم پایه در ایجاد شایستگیهای نهگانه دانشآموختگان پزشکی «کم» ارزیابی شده است. بنابراین، پیشنهاد میشود در ارایه دروس علوم پایه از استراتژیهای خاص استفاده شود و برنامهها به صورت آموزش تلفیقی مد نظر قرار گیرد.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-65-fa.pdf
2005-06-15
13
23
شایستگی، دانش آموختگان، دروس علوم پایه، پزشکی
Role of Basic Science Courses on Promoting the Medical Graduate’s Competencies in Medical Schools of Iran
Introduction. Medical education leaders in different countries try to pay attention to the appropriateness of medical education programs and their role in the development of medical graduates' competencies. This study was performed to determine the role of basic science courses in promoting the medical graduate’s competencies in medical schools of Iran.
Methods. In a descriptive study 165 basic science faculty members from 11 medical schools of Iran were randomly selected through multi-stage method. Data-gathering tool was a questionnaire which assessed the nine main competencies in medical graduates using 5 point ranking scale ranging from very much to never. The results were analyzed by SPSS software using frequency distribution and mean of the frequencies.
Results. Based on faculty members' view points, role of basic science courses was assessed less than %20 in promoting the competencies such as: “effective communication’’, “basic clinical skills”, “using the science in guiding diagnosis, management, therapy and prevention”, “life long learning”, “self-awareness, self-care and personal development”, “social context and community health care”, “moral judgment and clinical reasoning”, “problem solving” and “professionalism and role cognitions” in medical graduates.
Conclusion. The role of basic science courses for developing the nine competencies in medical graduates was assessed “low”. It is recommended that the use of specific strategies in teaching basic science courses and also, integration of basic sciences and clinical courses in medical curriculum be considered.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-65-en.pdf
2005-06-15
13
23
. Basic science courses
Medicine
Competency
Graduates
Zeynab
Biabangardy
1
AUTHOR
Sayed Kamran
Soltani Arabshahi
2
AUTHOR
Abolqassem
Amini
3
AUTHOR
Robabeh
Shekarabi
4
AUTHOR
Mansoureh
Yadavar Nikravesh
5
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تاثیر آموزش مهارت های بالینی مورد نیاز حین زایمان بر میزان صلاحیت بالینی دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز
مقدمه بخش آموزش مهارتهای بالینی، فرصتی را برای دانشجویان فراهم میکند تا مهارتهای بالینی خود را در یک موقعیت آموزشی شبیهسازی شده، از طریق تمرین بر روی مانکنها و تجهیزات متصل به آنها، به عنوان بخشی از یک برنامه سازماندهی شده ارتقا دهند. هدف این مطالعه تعیین تأثیر آموزش مهارتهای بالینی مورد نیاز حین زایمان بر میزان صلاحیت بالینی دانشجویان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز بود.روشها در یک مطالعه نیمه تجربی، با طراحی یک گروهی قبل و بعد از آموزش، از طریق توزیع پرسشنامه پایا و روا بین 50 دانشجوی پزشکی به صورت تصادفی، مهارت مربوط به اداره مراحل مختلف زایمان طبیعی و مهارت بخیه زدن آنها بررسی شد. از مقیاس لیکرت برای تعیین سطح صلاحیت بالینی استفاده گردید و اثربخشی درک شده با روش خودسنجی ارزیابی و از آمار توصیفی و آزمونهای t زوج، ANOVA و همبستگی پیرسون برای تجزیه و تحلیل دادهها در نرمافزار SPSS استفاده شد.نتایج میانگین امتیاز مجموع مهارتهای مربوطه به قبل از زایمان از 65/13±14به 72/10± 89 امتیاز، مجموع مهارتهای حین زایمان از 3/13±17/18 به 26/9±95/88، و مجموع مهارتهای مربوط به مرحله پس از زایمان (بخیه، پانسمان و ...) از 57/16±07/31 به 78/12±17/85 افزایش یافت. میانگین امتیاز مهارتهای قبل، حین و بعد از زایمان طبیعی قبل و بعد از آموزش اختلاف معنیداری داشت.نتیجهگیری. تمرین انجام مهارتها در بخش آموزش مهارتهای بالینی بطور قابل توجهی خوداثربخشی درک شده دانشجویان پزشکی را در انجام مهارتهای مورد نیازشان را افزایش داد که میتواند موجب افزایش مهارت آنها در برخورد با بیماران شود.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-64-fa.pdf
2005-06-15
7
12
مهارتهای بالینی، آموزش، زایمان طبیعی، صلاحیت بالینی، دانشجویان پزشکی
The Effect of Clinical Skills Training on Medical Students Clinical Competencies in the Management of Vaginal Delivery
Introduction. Clinical skills training program provides an opportunity for medical students to improve their clinical skills in a simulated setting which is designed and equipped for learning a number of key skills by practicing on manikins and related equipments. The aim of this study was to determine the effect of clinical skills training program on clinical competencies of medical students in the management of vaginal delivery in Tabriz Medical University.
Methods. In this quasi-experimental research with one group, pre- and post-test design, 50 medical students were selected randomly and assessed using a valid and reliable questionnaire asking about their clinical competencies in the management of different stages of vaginal delivery and also about their suturing skill. Likert scale was used for determining the level of competency based on self-assessment approach. Data analysis was done by SPSS software using descriptive analysis, paired t-test, ANOVA and Pearson correlation coefficient.
Results. A significant increase was observed in the mean score of skills related to pre-delivery stage (from 14±13.65 to 89±10.72), skills needed during performing the delivery (from 18.17±13.3 to 88.95±9.26), and skills needed during the post-delivery stage such as suturing and dressing (from 31.07±16.57 to 85.17±12.78). There was a significant difference between the mean score related to the skills needed before, during and after delivery, before and after education.
Conclusion. Practicing in Clinical Skills Center considerably increased perceived self-efficacy of medical students for doing the skills needed for the management of a safe vaginal delivery which in turn could lead to increasing their skills in confronting patients.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-64-en.pdf
2005-06-15
7
12
. Clinical skills
Training
Vaginal delivery
Clinical competency
Medical students.
Abolghassem
Amini
1
AUTHOR
Susan
Hassanzadeh Salmasi
2
AUTHOR
Abdolreza
Shaghaghi
3
AUTHOR
Naser
Safaii
4
AUTHOR
Kamran
Sedaghat
5
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
ارتقای کیفیت و اعتبار برگزاری آزمونها در جلسات امتحانی
ارزشیابی، به لحاظ ماهیت و پیچیدگیهای خاص خود، از گستردهترین و جنجالیترین موضوعات آموزشی است و در صورتی که به نحو صحیحی اجرا گردد، میتوان بر اساس نتایج آن، نقاط قوت و ضعف آموزشی را مشخص نمود و در ایجاد تحول در نظام آموزشی، گامهای مثبتی برداشت(1). مسأله تقلب در امتحانات به لحاظ شیوع در غالب جوامع، موضوعی نسبتاً عمومی و فراگیر است(2و3)، و نتایج پژوهشها حاکی از این است که تقلب، به عنوان یک مشکل آموزشی، ریشه در تربیت خانوادگی، اجتماعی و برخوردها و مناسبات جوامع دارد، و از گرایشات مذهبی، شخصیت افراد، تمایلات اخلاقی، سن، جنس، میزان اهمیت امتحان، عرف مؤسسه آموزشی و سطح مراقبت از امتحان تأثیر میپذیرد(4و5). پرداختن به این مسأله در مؤسسات آموزشی، علاوه بر تأثیری که در بهبود کیفیت ارزشیابیها خواهد داشت، همواره به لحاظ نگرانی از این موضوع که عادت به تقلب در امتحان، موجب سهلانگاری در زندگی و تقلب در کار نیز خواهد شد، حائز اهمیت است(6). بدیهی است در مقام برخورد با مسألهای که دارای ریشههای عمیق، ابعاد وسیع، اشکال گوناگون(5و7) و پیامدهای نامطلوب میباشد، تنها امر و نهی کردن، نمیتواند یک مانع جدی به حساب آید. هرچند مقابله همه جانبه با بینظمیها در یک مؤسسه آموزشی مقدور نیست، اما در مواردی مانند سطح مراقبت، پیشگیری از امکان وقوع تبادل اطلاعات و نشان دادن حساسیت مؤسسه به اعتبار برگزاری آزمونها، میتوان مداخلاتی را پیشبینی کرد که ضرورتاً به لحاظ چند بعدی بودن موضوع، لازم است همه صاحبان فرایند یا حداقل نمایندگان آنها در این امر مشارکت نمایند. برای کارآیی بیشتر برنامههای آموزشی در مؤسسات، روشهای اعتبارسنجی برگزاری آزمونها باید محکم، مؤدبانه، کاملاً شفاف و مستمر صورت گرفته و بدون تبعیض پیگیری شود(7). به منظور ارتقای کیفی آزمونها، با استفاده از تجربیات و نظرات دانشگاههای مختلف ایران و جهان، و مشارکت اعضای هیأت علمی و کارشناسان دانشکده بهداشت، راهکارهای جدیدتری را در قالب اقدام پژوهی (Action research) بکار بستیم که هم از نظر هزینه و هم از نظر بازدهی بیشترین کارآیی را داشته باشند. این اقدامات، به صورت طرح مشکل در شورای مدیران گروه و جلب همکاری اعضا و تبادل نظر در مورد راهکارهای حل مشکل، تنظیم دستورالعمل اجرایی امتحانات و ابلاغ آن به اساتید و کارشناسان، تعیین کارشناسان مراقب هر امتحان، چیدن صندلیهای امتحانات در قالبهای تعیین شده به شکل تصادفی، حضور و غیاب دانشجویان با توجه به محلهای تعیین شده، حضور الزامی استاد و نظارت او در برگزاری امتحان، تعیین و پیروی از مقررات کنترل و پیشگیری از تبادل اطلاعات شخصی و بین فردی حین امتحان، امکان استفاده از محل برگزاری امتحان در ساعت مقرر با کنترل باز و بسته کردن درها و نظارت مسؤول امتحانات دوره در برگزاری کلیه امتحانات اجرا گردید. این اقدامات، در نیمسال دوم سال تحصیلی 83-82 و نیمسال اول 84-83 در دانشکده بهداشت به مورد اجرا گذاشته شد و بر این اساس مقرر گردید: افرادی که امتحانات را مراقبت مینمایند، صدیق بوده و نسبت به کار خود اهتمام داشته باشند، طرح سؤالات توسط اساتید، چند نوع باشد (سؤالات A، B و ...)، دانشجویان بر اساس طرحهای مختلف و متفاوت در جلسه امتحان قرار گیرند، تدابیر خاصی در بالا بردن کیفیت آزمونها و جلوگیری از تقلب اندیشیده شود و از نظرات کلیه کارشناسان مراقب در هر ترم قبل از امتحانات استفاده گردد. ضمناً قابل ذکر است که پس از انجام مقدماتی این طرح در نیمسالهای پیشگفت، که با موفقیت قابل توجهی همراه بود، ما به یک سطح عالی از مشارکت، همدلی و اتفاق نظر بین کلیه افراد دستاندرکار آزمونها برای حل این مشکل آموزشی نائل شدیم.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-584-fa.pdf
2005-06-15
5
6
Improvement Of Quality And Validity Of Student Assemssment: Executive Aspects
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-584-en.pdf
2005-06-15
5
6
Majid
Falahati
1
AUTHOR
Zahra
Mohamadzadeh
2
AUTHOR
Mohamadhassan
Entezari
3
AUTHOR