جستجو در مقالات منتشر شده


۱۰۳ نتیجه برای آموزش پزشکی

لیلا کسرائیان، علی صادقی حسن آبادی،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۷۹ )
چکیده

مقدمه آموزش مناسب پزشکان و آماده نمودن آنان برای تشخیص و درمان به موقع و مناسب بیماریها، از اهداف اصلی آموزش پزشکی محسوب می گردد با توجه به اهمیت و تطبیق محتوای آموزشی با نیازهای جامعه و شیوع بالای بیماریهای عفونی در کشور، بر آن شدیم تا آگاهی های علمی پزشکان عمومی شاغل در مراکز بهداشتی و درمانی شهری و روستایی شیراز را در زمینه تشخیص، درمان و اقدامات پیشگیری چهار بیماری عفونی بسنجیم. روشها. طی مطالعه ای مقطعی با استفاده از پرسشنامه چهارجوابی در زمینه آگاهیهای مربوط به اقدامات لازم در زمینه پیشگیری، تشخیص و درمان یا ارجاع چهار بیماری عفونی (سل، تب مالت، حصبه و اسهال خونی) از تمام پزشکان شاغل در مراکز بهداشتی و درمانی شهرستان شیراز (۷۶ نفر) طی یک مرحله، آزمون بدون اطلاع قبلی به عمل آمد و نتایج با استفاده از آزمون پارامتری T-test در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند.نتایج در این مطالعه، میزان آگاهی پزشکان عمومی در زمینه بیماریهای عفونی ارتباط معنی داری با جنس، وضعیت تاهل، سال فراغت از تحصیل و دانشگاه محل تحصیل آنان نداشت (p<۰,۰۵). همچنین آگاهی پزشکان در زمینه اسهال خونی بیشتر از سایر بیماریهای عفونی بوده است (p<۰.۰۵). درصد پاسخهای صحیح پزشکان به سؤالات مربوط به بیماری تب مالت، سل، حصبه و اسهال خونی به ترتیب: ۷/۴۲، ۰۲/۴۱، ۰۵/۳۲، ۳۲/۶۵ بود. آگاهی پزشکان در زمینه درمان بهتر از پیشگیری و تشخیص بود(p<۰.۰۵) .بحث آگاهی پزشکان در زمینه بیماریهای عفونی در سطح قابل قبولی نمی باشد و احتیاج به تجدید نظر کلی در زمینه آموزش بیماریهای عفونی و اقدام به ایجاد جلسات بازآموزی دارد
علیرضا یوسفی، روشنک حسن زهرائی، سهیلا احسان پور،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۷۹ )
چکیده

بهبود کیفیت آموزشی و مراعات استانداردهای آموزشی و پژوهشی در آموزش عالی از سوی همه کشورها به ویژه کشورهای پیشگام در آموزش عالی در پنجاه سال اخیر مورد توجه جدی قرار گرفته است.یافتن معیارهای عینی برای رتبه بندی دانشگاه ها و حمایتهای مالی از آنها از جمله دلایل این توجه بوده است. برای اطمینان یابی از کیفیت آموزش عالی، اعتبارگذاری به عنوان یک رویکرد پذیرفته شده به طور وسیعی مورد استفاده قرار گرفته است.کشورهای مختلف براساس ساختار اداری و سیاسی خود، الگوهای متفاوتی را برای اعتبارگذاری انتخاب کرده اند. در این مقاله با استفاده از منابع منتشر شده در ده سال اخیر، هدفهای اعتبارگذاری و الگوهای مختلف آن به خصوص الگوهای مورد استفاده در آموزش پزشکی تشریح و ضمنا به نظام اعتبارگذاری در برخی کشورها به اختصار اشاره شده است.
سیدعلی اکبر مرتضوی، اصغر رزم آرا،
دوره ۱، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۸۰ )
چکیده

مقدمه به منظور شناخت وضعیت آموزشی در واحدهای مختلف و نیل به ارتقاء کیفیت آموزشی، بررسی نظرات فراگیران اهمیت ویژه ای دارد. این مطالعه به بررسی رضایتمندی کارآموزان و کارورزان پزشکی در جنبه های مختلف آموزشی، عملکرد اساتید، تجهیزات پزشکی، شیوه های آموزشی، تنوع و تعداد بیماران، فضای فیزیکی و امکانات رفاهی در جایگاه های آموزشی (بخشهای بستری، اورژانس، واحدهای سرپایی بیمارستان و واحدهای سرپایی درون جامعه) می پردازد.روشها. ابزار جمع آوری اطلاعات در این مطالعه توصیفی، پرسشنامه ای با ۲۹ سوالی بسته بود که توسط ۴۰۰ کارآموز و کارورز پزشکی در نیمه اول سال تحصیلی ۷۹-۷۸ تکمیل شد.نتایج یافته ها نشان می دهد که: بالاترین میزان رضایتمندی از آموزش سرپایی درون جامعه (مراکز بهداشتی-درمانی) از ابعاد عملکرد استاد، شیوه آموزشی، تعداد و تنوع بیماران بوده است در حالی که این واحدها از نظر تجهیزات پزشکی و امکانات رفاهی، پایین ترین میزان رضایتمندی را دارند. بخشهای بستری، از عملکرد استاد، شیوه آموزشی و تنوع بیماران کمترین میزان رضایتمندی را داشته ولی از نظر فضای فیزیکی و تجهیزات پزشکی و امکانات جنبی در حد متوسط بوده اند. واحدهای اورژانس از نظر تجهیزات پزشکی و فضای فیزیکی خوب و از نظر عملکرد استاد و شیوه آموزشی در حد متوسط بودند.بحث برای ارتقاء کیفیت آموزشی کارآموزان و کارورزان پزشکی دستورالعمل های وزارت متبوع، بررسی نظرات فراگیرندگان اهمیت ویژه دارد. با توجه به نتایج به دست آمده از مراکز سرپایی درون جامعه می توان در برنامه ریزیهای آموزشی، بر این آموزشها و افزایش سهم آن در آموزش بالینی تاکید داشت.
ایمان ادیبی، ذبیح اله عابدی، مهرداد معمارزاده، پیمان ادیبی،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۱ )
چکیده

مقدمه تحصیل در دوره پزشکی می‌تواند با تنش‌های متعددی همراه باشد که از جمله آنها برخورد با محیط آموزشی ناآشنای بالینی است. تماس زودرس با محیط بالینی به عنوان یکی از راهکارهای کاهش تنش حرفه‌ای، جهت‌دهی به نگرش دانشجویان و ایجاد انگیزش مطرح شده است. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر یک دوره کوتاه مدت آشنایی با محیط بالینی بر نگرش به حرفه و آموزش پزشکی دانشجویان پزشکی انجام گرفته است.روش‌ها در یک مطالعه مداخله‌ای در قالب طرح پیش‌آزمون – پس‌آزمون، ۴۵ دانشجوی پزشکی سالهای اول و دوم در یک برنامه آموزشی خاص و تحت نظر یک راهنما، در محیط بیمارستانی در قالب گردش در بخش، اطاق عمل، اورژانس و درمانگاه شرکت نموده‌ و یک شب کشیک را هم به عنوان ناظر در بیمارستان و اورژانس گذراندند. نگرش‌های افراد از طریق پرسشنامه اندازه‌گیری شد.نتایج نمره نگرش نسبت به آموزش پزشکی پس از اجرای برنامه به میزان ۳۱ درصد افزایش ولی نمره نگرش نسبت به حرفه و شغل پزشکی در پایان دوره به میزان ۱۲ درصد کاهش پیدا کرد. تغییر مثبت نمره نگرش نسبت به آموزش پزشکی و نیز کاهش نمره نگرش نسبت به حرفه پزشکی در گروه زنان بیشتر از مردان بود. ۸۶ درصد از گروه مورد بررسی خواستار اجرای این دوره برای همه دانشجویان شدند و ۹۶ درصد اذعان داشتند که این دوره عامل درس خواندن بیشتر آنها در آینده شده است و به همین نسبت معتقد بودند این دوره باعث شد از تحصیل در رشته پزشکی بیشتر لذت ببرند و همه شرکت‌کنندگان مایل بودند در آینده داوطلبانه به بیمارستان بیایند. ۶۵ درصد افراد بعد از دوره معتقد بودند حرفه پزشکی در عمل سختتر از آن چیزی بود که فکر می‌کردند و ۳۵ درصد با این نظر موافق بودند که بیمار کاملا از آنچه قبلاً تصور می‌کردند متفاوت بود.بحث اجرای این دوره تأثیر تماس زودرس با محیط بالینی را به عنوان محل درمان و محل آموزش به خوبی نشان داد. گرچه حجم نمونه مداخله انجام شده و شرایط آن امکان تعمیم همه جانبه را فراهم نمی‌آورد ولی به نظر می‌رسد اجرای این دوره به عنوان عامل انگیزش و جهت‌دهی به فراگیری دانشجو در طول دوره تحصیل و ایجاد آگاهی از فرایند حرفه، تاثیرات مثبتی را به جای گذاشته است.
مهناز بهادرانی، نیکو یمانی،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۱ )
چکیده

مقدمه رایانه و شبکه اطلاع‌رسانی نقش مهم و فزاینده‌ای در امر آموزش پزشکی ایفا می‌کنند. این پژوهش به منظور تعیین میزان دانش، نگرش و عملکرد اعضای هیات علمی پیرامون کاربرد رایانه و شبکه‌اینترنت انجام شده است.روش‌ها مطالعه حاضر به صورت مقطعی بر روی تعداد ۲۱۰ نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان صورت گرفت. نمونه‌گیری به صورت طبقه‌ای از تمام دانشکده‌ها و گروه‌های هر دانشکده انجام گرفت. از پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات در سه حیطه دانش، نگرش و عملکرد استفاده شد. داده‌های به دست آمده توسط نرم‌افزار SPSS و با استفاده از تست‌های آماریT-test ، آنالیز واریانس یک‌طرفه ANOVA و کروسکال والیس(Kruskal Wallis) تجزیه و تحلیل گردید.نتایج نتایج به دست آمده در مورد نگرش، حاکی از آن بود که: ۳/۹۷ درصد از اعضای هیات علمی‌به نقش مهم یادگیری رایانه در ارتقای فعالیت‌های دانشگاهی خود اعتقاد داشتند. میانگین دانش اعضای هیات علمی‌که نشانگر مهارت آنها در استفاده از کامپیوتر، نرم‌افزارهای رایج، پست الکترونیکی و جستجوی مقالات در بانک‌های اطلاعاتی و مجله‌های آن لاین (on line) و ... می‌باشد، ۵/۵±۸۴/۱۰ از ۲۰ محاسبه گردید. در بررسی عملکرد، اعضای هیات علمی‌بطور متوسط در هفته ۲/۷±۸/۷ ساعت از رایانه و ۹/۵±۴/۶ ساعت در هفته از اینترنت بهره می‌گیرند. تفاوت معنی‌داری بین دانش افراد در دانشکده‌های مختلف مشاهده شد ولی در مقایسه دانش اعضای هیات علمی به تفکیک مرتبه دانشگاهی و مدرک تحصیلی تفاوت معنی‌داری وجود نداشت. در بررسی میزان ساعات کار با رایانه در دانشکده‌های مختلف، تفاوت معنی‌داری مشاهده گردید.بحث اکثریت اعضای هیات علمی نسبت به کاربرد رایانه و اینترنت در آموزش پزشکی نگرش مثبت داشتند ولی درصد قابل توجهی از آنها، از دانش و مهارت کافی برخوردار نبودند. بنابراین، لازم است تدابیری برای ارتقای دانش و عملکرد اعضای هیات علمی دانشگاه در راستای استفاده بهینه از رایانه و اینترنت اتخاذ گردد.
طاهره چنگیز، پیمان ادیبی، محسن حسینی، مینا توتونچی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۲ )
چکیده

مقدمه شناخت دیدگاه اساتید راهنمای دانشکده پزشکی در مورد اهداف درس پایان‌نامه پزشکی، روش‌های تسهیل فراگیری و عقاید آنها در مورد مشکلات روند اجرایی و همچنین اثربخشی و بهره‌وری این واحد درسی می‌تواند برنامه‌ریزان را با نقاط ضعف و قوت شرایط موجود آشنا و امکان اصلاح آن را فراهم سازد. بنابراین، مطالعه‌ای با هدف تعیین دیدگاه اساتید راهنما در مورد مشکلات و روند اجرای پایان‌نامه‌های تحصیلی پزشکی عمومی ‌در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد.روش‌ها در مطالعه‌ای توصیفی- مقطعی، ۱۳۱ نفر از اساتید راهنمای دانشکده پزشکی مورد پرسش قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده‌ها، پرسشنامه خودایفا بود که روایی و پایایی آن تایید گردیده بود. پرسشنامه‌ها در محل دانشکده یا مطب‌ها توزیع و جمع‌آوری گردید. نتایج با نرم‌افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت. یافته‌های پژوهش به صورت توزیع فراوانی نسبی و انجام آزمون t و ANOVA تحلیل شد.نتایج یافته‌های پژوهش نشان داد مهمترین مشکلات روند اجرای پایان‌نامه از دیدگاه اساتید راهنما، تأمین بودجه مناسب طرح، تصویب پیش‌نویس پایان‌نامه در شورای گروه و شورای پژوهشی دانشکده و همچنین آموزش دانشجو برای مرور متون و مقاله‌نویسی و همچنین آگاهی از اولویت‌های تحقیقاتی کشور بوده است. اساتید راهنما، هدف پایان‌نامه را بطور عمده آموزش روش تحقیق می‌دانستند. اکثریت اساتید راهنما انجام پایان‌نامه را برای دوره عمومی ‌پزشکی لازم می‌دانستند ولی معتقد بودند دانشجویان وقت کافی برای گذراندن آن ندارند. به نظر آنها اختیاری کردن پایان‌نامه موجب ارتقای کیفیت تحقیقات در آموزش پزشکی خواهد شد.بحث اجرای پایان‌نامه‌های تحصیلی پزشکی دارای مشکلاتی است. به نظر می‌رسد زمان طی شده برای انجام و هدایت پایان‌نامه‌های تحصیلی پزشکی عمومی‌محدود باشد و لازمست تسهیلاتی در فرایند تصویب پایان‌نامه فراهم گردد. به علاوه، درگیر کردن دانشجویان در بخشی از تحقیقات مدون، ارتقای دانش اساتید راهنما در زمینه روش تحقیق و آمار، در دسترس قرار دادن اولویت‌های تحقیقاتی و بازنگری در برنامه‌ریزی درسی این واحد درسی می‌تواند در بهبود کیفیت ارایه آن ثمربخش باشد.
احمدرضا زمانی، بهزاد شمس، زیبا فرج زادگان، سیده مریم طبائیان،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۲ )
چکیده

مقدمه شایستگی بالینی پزشک، بیشتر بر اساس مهارت‌های ارتباطی وی مورد قضاوت قرار می گیرد. آموزش مهارت‌های ارتباطی، یکی از مباحث مهم آموزش پزشکی است در حالی که آموزش این مهارت‌هادر برنامه رسمی آموزش پزشکی کشور گنجانده نشده است. دیدگاه اساتید بالینی، به عنوان آموزش دهندگان و معتبرترین رده‌های درگیر در آموزش پزشکی، از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از این مطالعه تعیین دیدگاه اساتید بالینی نسبت به آموزش مهارت‌های ارتباطی به دانشجویان پزشکی است.روش‌ها در یک مطالعه توصیفی- تحلیلی، از بین اعضای هیأت علمی ۱۷ گروه بالینی دانشکده پزشکی اصفهان، تعداد ۱۴۲ نفر به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه خود ساخته‌ای شامل سه بخش دموگرافی، نگرش و سؤالات باز بود. روایی نگرش با استفاده از نظر کارشناسان برآورد و پایایی کل پرسشنامه با روش دو نیم کردن تعیین شد. داده‌ها به صورت توزیع فراوانی و محاسبه میانگین امتیاز و آزمون‌های من ویتنی (Mann Whitney)، کروسکال والیس (Kruskal Wallis)، ANOVA و توکی (Tukey) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج هشتاد و پنج درصد از اساتید نسبت به آموزش مهارت‌های ارتباطی به دانشجویان نگرش عالی داشتند. نگرش استادان زن و مرد تفاوتی نداشت. اساتید جوانتر درگروه سنی ۴۰-۳۰ سال و سابقه تدریس ۱۰- ۵ سال نگرش بهتری نسبت به سایر گروه‌ها داشتند. نگرش اساتید در رشته‌های تخصصی با یکدیگر تفاوتی نداشت.بحث دیدگاه کلیه اساتید صرفنظر از جنس، سن، رشته تخصصی و سابقه تدریس نسبت به آموزش مهارت‌های ارتباطی مثبت است. بنابراین، آموزش این مهارت‌ها به دانشجویان به عنوان یکی از دروس رسمی، ضروری به نظر می‌رسد.
نوید کلینی، فرناز فرشیدفر، بهزاد شمس، منصور صالحی،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۸۲ )
چکیده

مقدمه در آموزش پزشکی، مطالعاتی در زمینه مقایسه روش‌های آموزش بر پایه حل مساله و آموزش بر پایه سخنرانی انجام گرفته و لیکن با توجه به عادات یادگیری دانشجویان ایرانی و شرایط خاص آموزش، اثرات بکارگیری این دو روش در این محیط کمتر بررسی شده است. بنابراین، مطالعه‌ای به منظور مقایسه دو روش آموزش بر پایه حل مساله و سخنرانی بر میزان دانش دانشجویان در درس بیولوژی مولکولی و تعیین نگرش گروه حل مساله در مورد این شیوه آموزشی انجام گردید.روش‌ها این مطالعه نیمه تجربی بر روی دانشجویان پزشکی ورودی بهمن ۱۳۸۱ دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (۶۴ نفر) انجام شد.نیمی تصادفی از این دانشجویان برای یادگیری مهارت‌های پیشنیاز در یک کارگاه آموزشی سه روزه شرکت نمودند. گروه تجربی درس بیولوژی را به صورت آموزش بر پایه حل مسأله، زیر نظر دانشجویان پزشکی سال بالاتر فرا گرفتند و گروه شاهد در کلاس درس معمول با روش سخنرانی همان مباحث را آموزش دیدند. در پایان دوره، آزمون دانش به صورت سوالات چهار گزینه‌ای و تشریحی پاسخ کوتاه از هر دو گروه گرفته شد. یافته‌ها با استفاده از آزمون آماری T-test در نرم‌افزار SPSS مورد پردازش قرار گرفت.نتایج میانگین دانش گروه تجربی ۷/۱±۳/۱۴ و گروه شاهد ۸/۱±۸/۱۲ و میانگین نمره دانش‌ گروه مداخله ۱,۵ نمره بیشتر از میانگین نمره گروه شاهد تفاوت آنها معنی‌دار بود. همچنین، نگرش دانشجویان گروه تجربی نسبت به شیوه آموزشی مثبت بود.بحث مطالعه حاضر حاکی از موفق بودن دوره آموزش بر پایه حل مساله در مقابل شیوه‌های رایج بود و پیشنهاد می‌شود با مطالعات بیشتر و عمیق‌تر، امکان بکارگیری آموزش بر پایه حل مساله بجای روش آموزشی مرسوم بررسی شود.
زهرا حسینی نژاد، نعمت اله موسی پور،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۳ )
چکیده

مقدمه دانشگاه‌های ایران، فاقد یک نظام ارزشیابی مدون، علمی و نهادینه شده برای ارزشیابی کیفیت و مشروعیت‌بخشی به اهداف و عملکردهای خود می‌باشند. پاسخگویی به مواردی از قبیل: نرخ ترک تحصیل، میزان اتلاف، نرخ ماندگاری، متوسط طول تحصیل و نرخ مردودی، با بررسی کارآیی درونی نظام آموزشی امکان‌پذیر است. این مطالعه در پی تعیین برخی شاخص‌های کارآیی درونی نظام آموزشی رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کرمان است.روش‌ها در یک مطالعه توصیفی، برای تشخیص کارآیی درونی به محاسبه شاخص‌های کارکرد تحصیلی، تعداد ۱۰۱ دانشجوی پزشکی ورودی ۱۳۷۲ از زمان ثبت نام تا مرحله دانش‌آموختگی مورد بررسی قرار گرفتند. با مراجعه به پرونده تحصیلی دانشجویان، داده‌های لازم جمع‌آوری گردید. اطلاعات و داده‌های مربوط به هر دانشجو با استفاده از نرم‌افزار SPSS داده‌پردازی و تحلیل شد.نتایج میزان اتلاف دانشجویان مذکر ۴,۴ درصد، دانشجویان مؤنث ۷/۰ درصد، دانشجویان بدون سهمیه ۲/۲ درصد و دانشجویان با سهمیه ۵/۶ درصد بوده است. با احتساب نیم‌سال تابستانی، به طور متوسط، دانشجویان مذکر ۶۳/۱۷، دانشجویان مؤنث ۵۶/۱۷، دانشجویان بدون سهمیه ۳۱/۱۷، دانشجویان با سهمیه ۴۱/۱۸ نیم‌سال مشغول به تحصیل بوده‌اند. بیشترین نرخ مردودی در نیم‌سال اول ۱۳۷۳ و بیشترین نرخ شکست در دروس پایه و تخصصی با ۶/۵ درصد دیده شده است.بحث تفاوت بارز میان دانشجویان سهمیه و دانشجویان بدون سهمیه در کارآیی، بیانگر این است که تنها اعطای سهمیه‌ای از ظرفیت دانشگاه‌ها به نهادها کافی نیست، بلکه لازم است در جهت استیفای این حق نیز، گام‌هایی برداشت. احتمالاً با اجرای برنامه‌هایی مثل: برنامه آشنایی با دانشگاه، برنامه تعیین فعالیت‌های آموزشی و درسی و برنامه مشاوره و راهنمایی و تقویت پایه تحصیلی، می‌توان برخی کمک‌ها را به این گروه دانشجویان ارایه کرد.
ساسان زندی، داریوش عابدی، طاهره چنگیز، علیرضا یوسفی، نیکو یمانی، پیام کبیری،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۳ )
چکیده

گسترش روز‌افزون دسترسی به سخت‌افزارها و نرم‌افزارهای مناسب برای آموزش الکترونیکی، بخصوص توسعه شبکه جهان‌گستر وب، افق جدیدی را پیش روی مؤسسات آموزشی نهاده است. به نظر می‌رسد استفاده از این امکانات برای آموزش، به تحقق برخی از آرمان‌هایی که به عنوان ملاک‌های کیفیت آموزش از آن نام برده می‌شود، از جمله: فراگیرمحوری، یادگیری مادام‌العمر، یادگیری فعال، تعامل در یادگیری و چند رسانه‌ای بودن، کمک کند. هرچند برخی از موسسات آموزشی، در سال‌های اخیر، نسبت به ارایه کامل دوره‌های آموزشی به صورت الکترونیک اقدام نموده‌اند، اما هنوز شواهد زیادی در مورد نتایج ارزشیابی این برنامه‌ها منتشر نشده است. با توجه به مزایای عمومی آموزش الکترونیکی و قابلیت‌های ویژه آن در آموزش پزشکی، به نظر می‌رسد ادغام آن در برنامه‌های جاری آموزشی دانشگاه‌ها، به طوری که آموزش متداول به شکل تلفیقی از آموزش سنتی و آموزش الکترونیک ارائه شود، اجتناب‌ناپذیر باشد. این امر، بخصوص در مورد آموزش مداوم جامعه پزشکی، که مخاطبین فراوان و با تنوع گسترده علائق، تجارب، و نیازهای آموزشی دارد، بیشتر محسوس است. اهمیت تغییر در آموزش دانشگاهی، همراه با پر هزینه بودن تهیه زیر ساخت‌های آموزش الکترونیکی، بویژه نرم‌افزارهای لازم، ضرورت رویکرد برنامه‌ای و دراز مدت را در ادغام آموزش الکترونیک در نظام جاری آموزش پزشکی کشور، بیش از پیش نشان می‌دهد. در این راستا، استفاده از تجارب سایر دانشگاه‌ها و سازمان‌د‌‌هی امکانات و فعالیت‌ها و بکارگیری توانمندی‌های موجود در هر دو بخش دولتی و خصوصی، الزامی است. لازمه این رویکرد، ایجاد بینش علمی نسبت به جنبه‌های مختلف انواع آموزش الکترونیک و طراحی فرایند تغییر بر اساس شرایط موجود و آرمان‌های منطقی در آموزش پزشکی است. چنان که این بینش با عزم جدی مسوولین و سیاستگزاران آموزش پزشکی کشور همراه گردد، امید می‌رود در آینده‌ای نه چندان دور، بتوان گام‌های ارزشمندی برای بهبود کیفیت آموزش پزشکی و بهره‌وری بیشتر آن برداشت.
عظیم میرزازاده، سامان توکلی، کامران یزدانی، مهشید تاج،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۸۳ )
چکیده

در سال‌های اخیر، بحث‌های بسیاری در مورد مفهوم اعتباربخشی (Accreditation) و چگونگی استقرار ساختارهای اعتباربخشی در کشور در جریان بوده است. اهمیت موضوع زمانی بیشتر می‌شود که در نظر آوریم در موارد متعددی از راهکارهای برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیز، به امر تقویت فرایند اعتباربخشی در آموزش پزشکی اشاره شده است. بطور خلاصه می‌توان گفت اعتباربخشی عبارت است از اعطای مجوز یا تأیید صلاحیت یک واحد آموزشی که بر اساس قضاوت خبرگان حوزه مربوطه، ضوابط از پیش تعیین شده را رعایت کرده باشد. در شاخه پزشکی، اعتباربخشی دوره‌های آموزشی دانشکده پزشکی مشخص می‌کند که‌ آیا آن دانشکده، استانداردهای ملی در زمینه سازمان، عملکرد و کارآیی دوره آموزشی پزشکی عمومی و یا دوره آموزشی هر یک از رشته‌های تخصصی را رعایت کرده است یا خیر؟ وضعیت آموزش پزشکی کشور ما، مشابه آنچه در طی دو دهه آخر قرن بیستم در جهان شاهد آن بوده‌ایم، با گسترش سریع و بی‌رویه آموزش پزشکی (به ویژه در مقطع پزشکی عمومی) مواجه بوده است. از همین رو، شناخت و بکارگیری روش‌هایی که بتوانند زمینه‌ساز ارتقای کیفیت در آموزش پزشکی کشور باشند، دارای اهمیت ویژه می‌باشد. در این زمینه، استقرار ساختارهای اعتباربخشی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است و در برنامه سوم توسعه و ملحقات آن، توجه ویژه‌ای به امر راه‌اندازی و کارآمد نمودن نظام ارزشیابی و اعتباربخشی مؤسسات و دوره‌های آموزشی مشاهده می‌شود. در این مقاله، به بیان مبانی پایه، مراحل استقرار ساختارهای اعتباربخشی و نیز خلاصه‌ای از وضعیت نهادهای اعتباربخشی آموزش پزشکی در نقاط مختلف جهان می‌پردازیم.
رضا خدیوی، شمس علی خسروی،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۸۳ )
چکیده

مقدمه. از سیاست‌های جدید آموزش در دانشکده پزشکی، رویکرد آموزش مبتنی بر جامعه به جای آموزش سنتی در محیط بیمارستانی می‌باشد. این تحقیق به منظور تعیین کیفیت آموزش فیلد بهداشت در دوره کارآموزی و کارورزی پزشکی اجتماعی در دانشکده پزشکی شهرکرد انجام شد. روش‌ها. در یک مطالعه توصیفی- مقطعی، نظرات دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد در دو مقطع کارآموزی و کارورزی پزشکی اجتماعی در سال ۸۱ مورد بررسی قرار گرفت. ۴۱ نفر دانشجویان پزشکی مقطع کارآموزی و ۱۴ نفر دانشجویان پزشکی مقطع کارورزی با روش غیراحتمالی آسان انتخاب شدند. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه نظر سنجی پایا و روای محقق ساخته جمع‌آوری گردید و داده‌ها با نرم‌افزار SPSS و با آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شد. نتایج. هشتاد درصد دانشجویان مقطع کارآموزی و کمتر از ۵۰ درصد دانشجویان مقطع کارورزی، از نحوه برنامه‌ریزی، ارائه مباحث کاربردی در کارگاه، حضور اعضای هیأت علمی ‌و پاسخ‌گویی به سؤالات دانشجویان رضایت داشته‌اند. علاوه بر این، بیش از ۸۰ درصد دانشجویان کارآموزی و کمتر از ۴۲ درصد از دانشجویان کارورزی از آموزش مقوله‌های مدیریت سلامت مردم از نظر جمع‌آوری داده‌ها، تجزیه و تحلیل اطلاعات، اولویت‌بندی مشکلات و برنامه‌ریزی و ارزشیابی اظهار رضایت نموده‌اند. آموزش برنامه‌های خاص مانند واکسیناسیون و تنظیم خانواده و... در بیشتر از ۸۵ درصد موارد نظر مساعد دانشجویان دوره کارآموزی را جلب کرده است و ۵/۹۷ درصد از دانشجویان مقطع کارآموزی، از آموزش مبحث تحلیل وضعیت موجود نظام ارائه خدمات بهداشتی اظهار رضایت نموده‌اند. بحث. با عنایت به رویکرد آموزش مبتنی بر جامعه در نظام آموزشی دانشکده‌های پزشکی جهان و گذراندن یک ماه دوره کارورزی بهداشت به صورت اجباری در کلیه دانشکده‌های پزشکی، لزوم بازنگری مسؤولین آموزش در برنامه کارورزی بهداشت بیش از پیش احساس می‌گردد.
رضوان منیری، هاشمیه قالب تراش، غلام عباس موسوی،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۵ )
چکیده

مقدمه عدم کنترل افت تحصیلی دانشجویان رشته پیراپزشکی، به پایین آمدن سطح علمی و کارآمدی پرسنل پیراپزشکی منجر می‌گردد. این مطالعه با هدف تعیین علل عدم موفقیت تحصیلی در دانشجویان دانشکده پیراپزشکی کاشان انجام شد.روش‌ها در این مطالعه توصیفی- مقطعی، ۲۴۲ نفر دانشجوی ورودی سال‌های ۸۳-۱۳۸۲ رشته‌های پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان انتخاب شدند. با پرسشنامه‌ای پایا و روا، اطلاعات دموگرافیک و تحصیلی دانشجویان جمع‌آوری گردید. دانشجویان دارای معدل ۱۴ به بالا و غیر مشروطی در گروه موفق، دانشجویان دارای معدل پایین‌تر از ۱۴ و یا معدل بالاتر از ۱۶ و دارای حداقل یک ترم مشروطی در گروه دانشجویان ناموفق قرار گرفتند. داده‌ها با استفاده از آزمون‌های مجذور کای و تست دقیق فیشر و محاسبه نسبت شانس تحلیل شد.نتایج افت تحصیلی ۶/۱ در صد (۴ نفر از ۱۶۶ مورد) تعیین گردید. از ۲۴۲ دانشجوی مورد مطالعه، ۹۴ نفر (۸/۳۸ درصد) موفق و ۱۴۸ نفر (۲/۶۱ درصد) ناموفق بودند. نسبت شانس عدم موفقیت تحصیلی در دانشجویان با کمتر از دو سال فاصله ورود به دانشگاه ۳۴/۴، معدل دیپلم کمتر از شانزده ۶/۲، و تمرکز کم در کلاس ۳، انجام مطالعه بدون برنامه‌ریزی قبلی ۶۶/۳، میزان مطالعه کمتر از دو ساعت در روز ۹۳/۱، بومی‌بودن ۳۱/۲ و در تمام موارد معنی‌دار بود. بقیه عوامل در دانشجویان موفق و غیرموفق تفاوتی نداشت.نتیجه ‌گیری: اغلب افت تحصیلی مربوط به شیوه‌های یادگیری و مطالعه بود. معدل پایین دیپلم، فاصله زمانی برای ورود به دانشگاه و بومی نبودن به عنوان مهم‌ترین عوامل عدم موفقیت تحصیلی دانشجویان این دانشکده شناخته شد. نحوه پذیرش دانشجو بر اساس معدل دیپلم، بهبود کیفیت آموزش، بهبود امکانات رفاهی، استفاده از مشاوره تحصیلی و ارائه کارگاه‌های آموزشی برنامه‌ریزی مطالعه، شیوه صحیح مطالعه و یادگیری توصیه می ‌گردد.
محمدامیر شاهکرمی، ذبیح الله عابدی، طاهره چنگیز، پونه معمار اردستانی، فرزاد فاتحی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۸۵ )
چکیده

مقدمه: مدیران آموزشی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان برای سازگار نمودن آموزش با نیازهای حرفه‌ای بر آن شدند تا به طراحی دوره مستقل آموزش پزشکی اورژانس در دوره پزشکی عمومی اقدام نمایند. این مطالعه با هدف تعیین نظرات صاحب‌نظران در مورد حداقل‌های آموزشی دوره اورژانس در دوره پزشکی عمومی طراحی گردید. روش‌ها: این مطالعه توصیفی- مقطعی در سال ۱۳۸۲ در دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد. جمع‌آوری نظرات گروه‌های مختلف ذی‌نفع در سه مرحله انجام گردید. در مرحله نخست، با پرسشنامه‌ای باز، نظرات ۳۰ نفر از کارورزان، دستیاران و پزشکان عمومی در مورد آموزش‌های لازم در زمینه اورژانس‌های داخلی و جراحی و عناوین مرتبط با سرفصل‌های آن جمع‌آوری شد. در مرحله دوم، نتایج حاصل از مرحله قبلی به صورت پرسشنامه‌ای به ۳۰ نفر پزشک عمومی و دستیار و هیأت علمی ارائه شد تا نظرات ایشان درباره حذف موارد غیرمرتبط به دست آید. در مرحله سوم، از گروهی صاحب‌نظر دعوت به عمل آمد تا بر اساس شاخص‌های آماری به دست آمده و پس از بحث و گفتگو درباره هر عنوان، به انتخاب و یا حذف نهایی عناوین اقدام نمایند. داده‌ها با شاخص‌های آماری میانگین و فراوانی نسبی به کمک نرم‌افزار SPSS تحلیل شد. نتایج: در مرحله نخست، مجموعاً ۴۳۱ عنوان استخراج شد که این عناوین نهایتاً در ۱۳ گروه طبقه‌بندی گردید. طی مرحله سوم، از مجموع ۴۳۱ عنوان مورد بررسی، ۱۳۲ عنوان حذف و ۱۴۶ مورد پذیرفته شد و ۱۵۳ مورد به عنوان مواردی مشخص گردید که باید در گروه‌های تخصصی آموزش داده شوند. پس از انجام حذف‌ها، بر اساس جمع نمرات دو معیار معرفی شده، نمره کل هر عنوان مشخص و عناوین براساس این نمرات رتبه‌بندی شدند، اورژانس‌های شکم و تروماها بالاترین تعداد عناوین را دریافت نمودند. نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه به عنوان زیر بنای طراحی یک برنامه آموزشی مناسب می‌تواند مورد استفاده برنامه‌ریزان آموزشی قرار گیرد. این حداقل‌های اورژانس‌های داخلی و جراحی بومی شده می‌تواند در اتخاذ تصمیمات آموزشی و مدیریتی راهگشا باشد.
آناهیتا والی،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۳-۱۳۸۶ )
چکیده

مقدمه: قصه‌گویی یکی از روش‌های آموزشی است که می‌تواند بدون اینکه سن مخاطب، موضوع آموزشی یا سطح یادگیری کاربرد آنها را محدود سازد، بکار رود. هدف این مطالعه مقایسه تأثیر قصه‌گویی و سخنرانی در انتقال مفاهیم پیچیده علم پزشکی بود. روش‌ها: مطالعه‌ نیمه تجربی به صورت دو گروهی پس از آموزش در سال ۱۳۸۴ در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد. دو گروه ۴۳ نفری از دانشجویان پزشکی در مقطع کارآموزی بالینی که مشغول گذراندن بخش پوست بودند، انتخاب شدند و به هر گروه سه مفهوم یکسان از علم پزشکی با روش‌های قصه‌گویی یا سخنرانی ساده آموزش داده شد. سپس از هر دو گروه آزمون به عمل آمد و نتایج کسب شده با آزمون آماری t مستقل در نرم‌افزار SPSS مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج: میانگین نمره کل کسب شده در گروه آموزش دیده با روش سخنرانی ساده ۳۶/۴±۹۴/۸ و در گروه آموزش دیده با روش قصه گویی ۴۷/۳±۸۴/۱۴ از نمره کل ۲۰ و تفاوت بین دو گروه از نظر آماری معنی‌دار بود. نتیجه‌گیری: اثر قصه‌گویی در افزایش دانش دانشجویان دوره بالینی بیشتر از سخنرانی معمولی بود. بنابراین، توصیه می‌شود از این روش برای آموزش بیماری‌های نادر و ژنتیک استفاده شود.
محمد زاهدی، هما امیرملکی تبریزی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۸۶ )
چکیده

مقدمه: مطالعه و تجدید نظر در برنامه درسی، فعالیت‌های تدریس و تعامل در آموزش، به منظور ارتقای سطح اثربخشی آموزش از ضرورت برخوردار است. هدف این مطالعه، بررسی میزان اثربخشی آموزش دوره دکترای پزشکی عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران از دید گاه دانشجویان این دوره بود. روش‌ها: این پژوهشی به روش پیمایشی روی دانشجویان سال پنجم پزشکی شاغل به تحصیل در نیم‌سال اول سال تحصیلی ۸۵-۱۳۸۴ به عنوان جامعه آماری انجام گردید. ۱۶۲ نفر با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی طبقه‌ای انتخاب شدند. ابزار این پژوهش، پرسشنامه‌ای با ۷۴ سؤال با استفاده از مدل مک‌دونالد در سه قسمت: برنامه درسی، سامان‌دهی فعالیت‌های تدریس و تعامل در آموزش طراحی و بکار گرفته شد. پرسشنامه‌ها از طریق حضور در بیمارستان‌های آموزشی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران توزیع گردید. داده‌های جمع‌آوری شده از طریق نرم‌افزار SPSS و با استفاده از روش‌های آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد. نتایج: میانگین و انحراف معیار نمرات حاصل از نظرات دانشجویان در مورد اثربخشی برنامه درسی، فعالیت‌های تدریس و تعامل در آموزش به ترتیب عبارت بود از ۳۴/۰±۳۵/۲، ۳۵/۰±۵/۲، ۳۵/۰±۴۶/۲ که در مورد اول کمتر از میانگین نظری و در مورد دوم و سوم برابر با میانگین نظری بود. نتیجه‌گیری: کمتر بودن میانگین به دست آمده درباره برنامه درسی از میانگین نظری (۵/۲) نشان‌دهنده لزوم تجدید نظر در برنامه درسی دوره دکترای پزشکی عمومی می‌باشد. میانگین تعامل در آموزش و فعالیت‌های تدریس، لزوم بهبود انواع تعامل و ارتقای مهارت‌های اساتید را طلب می‌کند.
فاطمه کرمانیان، مهدی مهدی زاده، شاهرخ ایروانی، نادر مرکزی مقدم، شهرام شایان،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۸۶ )
چکیده

مقدمه: در اکثر دانشگاه‌ها ی دنیا یادگیری بر اساس حل مسأله جایگزین تدریس سنتی شده است ولی هنوز چالش‌های زیادی در جایگزینی این روش نوین یادگیری با روش‌های رایج سنتی وجود دارد. در این مطالعه، دو روش سخنرانی و یادگیری بر اساس حل مسأله در آموزش آناتومی اندام به دانشجویان پزشکی سال اول مقایسه گردیده است. روش‌ها: تعداد ۴۰ نفر از دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ارتش ورودی ۸۴ به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. همسان‌سازی گروه‌ها از نظر معدل دیپلم، نمره خام کنکور و معدل ترم‌های قبل انجام شد. سپس آناتومی اندام در طول دو ترم برای یک گروه به روش سنتی و برای گروه دیگر به صورت یادگیری بر اساس حل مسأله انجام شد. سرفصل دروس برای هر دو گروه یکسان بود. ارزیابی دانشجویان از طریق آزمون قبل در ابتدای ترم تحصیلی و آزمون بعد در پایان ترم و برگه نظرسنجی انجام شد. داده‌ها با استفاده از نرم افزارSPSS و آزمون‌های آماری t مستقل و زوج تحلیل شد. نتایج: در هر دو گروه نمرات آزمون بعد بطور معنی‌داری بیشتر از آزمون قبل و اختلاف میانگین پاسخ‌های صحیح به سؤالات استنتاجی در آزمون بعد گروه یادگیری بر اساس حل مسأله بطور معنی‌داری بیشتر از گروه سنتی بود. همچنین در گروه یادگیری بر اساس حل مسأله، دانشجویان از نحوه تدریس رضایت بیشتری داشتند. در هر سه حیطه ایجاد حس مشارکت، علاقمندی به مطالعه بیشتر و توانایی تدریس استاد نیز نمرات ارزشیابی دانشجویان گروه یادگیری بر اساس حل مسأله بطور معنی‌داری بیشتر از گروه سنتی بود. نتیجه‌گیری: در روش یادگیری بر اساس حال مسأله، دانشجویان بیشتر به سمت تفکر هدایت می‌شوند و از حفظ کردن مطالب پرهیز می‌کنند. همچنین این روش با ایجاد حس مشارکت گروهی موجب ایجاد انگیزش برای مطالعه بیشتر می‌شود.
فریبا حقانی، رؤیا ملاباشی، سپیده جمشیدیان، مهرداد معمارزاده،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۸۷ )
چکیده

مقدمه: گرایش آموزش پزشکی به سمت پزشکی سرپایی و درمانگاه‌هاست و تأثیر محیط فیزیکی بر فرایند یاددهی- یادگیری انکارناپذیرست. این مطالعه با هدف تعیین فراوانی مطلوبیت شاخص‌های مربوط به محیط فیزیکی درمانگاه‌های بیمارستان‌های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام گرفت. روش‌ها: در یک مطالعه توصیفی، کلیه درمانگاه‌های آموزشی وابسته به بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (۳۳ درمانگاه) به روش سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها، چک‌لیستی محقق‌ساخته متشکل از مشخصات درمانگاه، ویژگی‌های کیفی درمانگاه و ویژگی‌های کمی بود. درمانگاه‌ها به صورت مستقیم توسط پژوهشگر مورد مشاهده قرار می‌گرفت. کلیه اطلاعات جمع‌آوری شده توسط نرم‌افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. داده‌ها در قالب شاخص‌های توصیفی گزارش شده است. نتایج: در درمانگاه‌های مورد مطالعه بالاترین درصدهای فراوانی به حیطه میزان روشنایی (۱۰۰ درصد) و تسهیلات (۸/۷۸ درصد) و چینش صندلی‌ها (۸/۸۴ درصد) اختصاص داشت و پایین‌ترین درصدهای فراوانی مربوط به وجود دیوارها با عایق صوتی (صفر درصد)، و دسترسی به منابع آموزشی مانند اینترنت و رایانه (۳ درصد) و دسترسی به کتابهای مرجع (۱/۶ درصد) بود. نتیجه‌گیری: وضعیت محیط فیزیکی درمانگاه‌های بررسی شده در حیطه دسترسی به منابع آموزشی در وضعیت ضعیف، در حیطه فضاهای داخلی، وضعیت تهویه و وجود تسهیلات در وضعیت متوسط، در حیطه وضعیت روشنایی در وضعیت بسیار خوب می‌باشد. با توجه به عدم وجود مطالعات کافی در زمینه محیط فیزیکی، به ویژه در حیطه آموزش درمانگاهی، بر ضرورت انجام مطالعات مشابه تأکید می‌شود.
علی‌رضا مهری دهنوی،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۸۷ )
چکیده

مقدمه: در مقطع کارشناسی ارشد، در سال‌های ۸۶ و قبل، علاوه بر آزمون کتبی، از داوطلبان رشته‌های مختلف مانند مدیریت توان‌بخشی و آموزش پزشکی، برای مصاحبه هم دعوت به عمل می‌آمد. در این مطالعه سعی شده علاوه بر تعیین نقش مصاحبه در پذیرش دانشجویان رشته‌های آموزش پزشکی و مدیریت توان‌بخشی در سال‌های ۸۵ و ۸۶ به ارتباط بین مصاحبه و امتحان کتبی هم پرداخته شود. روش‌ها: در این مطالعه، نمرات مصاحبه، کتبی، کل و مواد کتبی به تفکیک از کارنامه‌ها استخراج و سپس با استفاده از نرم‌افزار آماری MINITAB-۱۵ پارامترهای آماری مانند میانگین، انحراف معیار و همبستگی بین نمرات محاسبه شده است. سعی شد با استفاده از ضریب همبستگی و توزیع پراکندگی، نتایج آزمونهای آموزش پزشکی و مدیریت توان‌بخشی مورد بررسی قرار گیرند. در این بررسی، ارتباط مصاحبه با امتحان کتبی و نقش آنها در پذیرش این داوطلبان بررسی گردید. نتایج: مقادیر ضرائب همبستگی بین نمره مصاحبه و نمره کتبی در آزمون‌های آموزش پزشکی نسبت به این ضرائب در آزمون مدیریت توان‌بخشی بالاتر بود که مبین وجود ارتباط نزدیک‌تر خطی بین نمره مصاحبه و نمره کتبی در آزمون آموزش پزشکی است. در آزمون‌های مدیریت توان‌بخشی، ضرائب همبستگی و توزیع پراکندگی نشانگر عدم ارتباط منطقی بین نمرات مصاحبه و نمرات کتبی است. نتیجه‌گیری: با توجه به بالا بودن ضریب همبستگی نمرات مصاحبه و دروس کتبی در آزمون پزشکی، به نظر می‌رسد گروه مصاحبه‌کننده از همان مطالب آزمون کتبی استفاده نموده‌اند در حالی که در گروه توان‌بخشی، نمی‌توان به ارتباط معنی‌داری بین مصاحبه و امتحان کتبی پی برد که احتمالاً مواد استفاده شده در مصاحبه و امتحان کتبی متفاوت بوده‌اند. عدم یک‌نواختی تغییرات در دو مجموعه آزمون آموزش پزشکی و مدیریت توان‌بخشی حاکی از عدم هماهنگی مصاحبه در گروه‌های مختلف است. بنابراین، باید پارامترهای آزمون مصاحبه از حالت کیفی به سمت کمی سوق پیدا کند. مصاحبه‌ها باید از حالت تجمعی و کیفی به صورت ساختاری، چندگانه و انفرادی درآیند.
علی‌اکبر زینالو، ماندانا شیرازی، فرشید علاءالدینی، حسن توفیقی، عبدالکریم پژومند، حسن صیرفی، شاهین آخوندزاده، محمدتقی طالبیان، فخرالدین تقدسی‌نژاد، علی‌رضا احمدی،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۸۷ )
چکیده

مقدمه: یکی از مناسب‌ترین شیوه‌های نیازسنجی، سنجش نیازهای فراگیران و تنظیم برنامه‌های آموزشی منطبق با نظرات آنان است. هدف این مطالعه، تعیین عناوین و محتوای برنامه‌های آموزش مداوم پزشکان عمومی در پنج موضوع منتخب توسط دست‌اندرکاران آموزش پزشکی و گروه هدف منطبق بر نیازهای واقعی پزشکان عمومی برای تجدید نظر در برنامه‌ریزی آموزش مداوم کشور بود. روش‌ها: در این پژوهش مقطعی، کاربردی و تولید محصول، ۷۰۰ پزشک عمومی تحت پوشش دانشگاه‌های علوم پزشکی استان تهران مورد بررسی قرار گرفتند. پرسشنامه‌ای شامل دو قسمت دموگرافیک و ۸۰ سؤال علمی در مورد آگاهی در زمینه پنج موضوع فارماکولوژی بالینی، بیماری‌های پوست، مسمومیت‌ها، اورژانس‌ها و پزشکی قانونی، با استفاده از لیست یا پیک آموزش دیده و ارجاع مستقیم به مطب‌ها ارسال و جمع‌آوری شد. برای گروه هدف در هر موضوع سه عنوان و جمعاً پانزده محتوای آموزشی استاندارد تدوین گردید. نتایج: در گروه پزشکی قانونی، بین خبرگان و گروه مورد مطالعه تقریباً ارتباط کامل وجود داشت. در گروه پوست، پزشکی قانونی و اورژانس، بعضی از پنج اولویت اول دو گروه با هم تلاقی داشتند. در گروه فارماکولوژی هیچ تلاقی و اشتراک نظر بین خبرگان و گروه مورد مطالعه دیده نشد. در گروه مسمومیت‌ها در سه انتخاب برتر بین دو نظر نیز هیچ اشتراک نظر دیده نشد. نتیجه‌گیری: نیازهای آموزشی واقعی پزشکان عمومی در دریافت اطلاعات جدید برای افزایش توانایی آنان در ارائه خدمات بهداشتی و سطح دانش ندانسته‌های علمی آنان با آنچه که خبرگان و متخصصین تصور می‌کنند، متفاوت است. طراحی محتوی آموزشی گروه‌های هدف بهداشتی، مبتنی بر کاستی‌های واقعی دانش و عملکرد آنان بر اساس نظرسنجی و آگاهی‌سنجی علمی آنان صورت گیرد.

صفحه ۱ از ۶    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی می باشد.

© 2025 All Rights Reserved | Iranian Journal of Medical Education