به مناسبت اول شهریور، روز پزشک
دیدگاه برزویه طبیب ( پزشک نامدار ایرانی دوره ساسانی) درباره پزشک
" چنین گوید برزویه طبیب، مقدم اطبای پارس، چون سال عمر به هفت رسید، مرا بر خواندن علم طب تحریض نمودند؛ و چندانکه اندک وقوفی افتاد و فضیلت آن بشناختم، به رغبت صادق و حرص غالب در تعلم آن کوشیدم، تا بدان صنعت شهرتی یافتم و در معرض معالجت بیماران آمدم. آنگاه نفس خویش را میان چهار کار که تکاپوی اهل دنیا از آن نتواند گذشت، مخیر گردانیدم: وفور مال و لذات حال، و ذکر سایر و ثواب باقی؛ و پوشیده نماند که علم طب نزدیک همهٔ خردمندان و در تمامی دینها ستوده است؛ و در کتب آوردهاند که فاضلتر اطبا آن است که بر معالجت از جهت ذخیرت آخرت مواظبت نماید، که به ملازمت این سیرت نصیب دنیا هر چه کاملتر بیاید و رستگاری عقبی مدخر گردد، چنان که غرض کشاورز در پراکندن تخم، دانه باشد که قوت او باشد، اما کاه که علف ستوران است به تبع آن هم حاصل آید. از جمله بر این کار اقبال تمام کردم و هر کجا بیماری نشان یافتم که در وی امید صحت بود، معالجت او بر وجه حسبت بر دست گرفتم، (برای رضای خدا و بدون طمع و اجر) و چون یک چند بگذشت و طایفهای را از امثال خود در مال و جاه بر خویشتن سابق دیدم، نفس بدان مایل گشت، و تمنی مراتب این جهانی بر خاطر گذشتن گرفت، و نزدیک آمد که پای از جای بشود. با خود گفتم: «ای نفس! میان منافع و مضار خویش فرق نمیکنی، و خردمند چگونه آرزوی چیزی در دل جای دهد که رنج و تبعت آن بسیار باشد و انتفاع و استمتاع اندک؟ و اگر در عاقبت کار و هجرت سوی گور فکر شافی واجب داری، حرص و شَرَه این عالم فانی به سرآید؛ و قویتر سببی ترک دنیا را مشارکت این مشتی دون عاجز است که بدان مغرور گشتهاند. از این اندیشه ناصواب درگذر و همت بر اکتساب ثواب مقصور گردان، که راه مخوف است و رفیقان ناموافق و رحلت «نزدیک و هنگام حرکت» (به سوی مرگ) نامعلوم... به صواب آن لایق تر که بر معالجت مواظبت نمایی و بدان التفات نکنی که مردمان قدر طبیب ندانند، لکن در آن نگر که اگر توفیق باشد و یک شخص را از چنگال مشقت خلاصی طلبیده آید، آمرزش بر اطلاق مستحکم شود؛ آنجا که جهانی از تمتع آب و نان و معاشرت جفت و فرزند محروم مانده باشند، و به علتهای مزمن و دردهای مهلک مبتلا گشته، اگر در معالجت ایشان برای حِسبَت سعی پیوسته آید و صحت و خفت ایشان تحری افتد، اندازهٔ خیرات و مثوبات آن کی توان شناخت؟» چون بر این سیاقت در مخاصمت نفس مبالغت نمودم، به راه راست باز آمد و به رغبت صادق و حسبت بی ریا به علاج بیماران پرداختم و روزگار در آن مُستغرق گردانیدم تا به میان آن، درهای روزی بر من گشاده گشت."
کلیله و دمنه . باب برزویه طبیب . ترجمه ابوالمعالی نصرالله منشی
دفعات مشاهده: 15739 بار |
دفعات چاپ: 1359 بار |
دفعات ارسال به دیگران: 0 بار |
0 نظر