دوره 8، شماره 1 - ( 6-1387 )                   جلد 8 شماره 1 صفحات 112-101 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


، moattarm@sums.ac.ir
چکیده:   (25424 مشاهده)
مقدمه: بازاندیشی به عنوان یک راهبرد آموزشی مؤثر مورد تأکید پژوهشگران قرار گرفته است اما تحقیقات کیفی اندکی در مورد نتایج حاصل از بکارگیری آن وجود دارد. این پژوهش برای پاسخ‌گویی به این سؤال که مکانیزم‌های تأثیر بازاندیشی بر تجارب بالینی چیست؟ انجام شد. روش‌ها: این پژوهش کیفی به روش گراندد تئوری انجام شده، گروه هدف 20 نفر از دانشجویان سال چهارم پرستاری با تجربه 10 هفته برنامه بازاندیشی بودند. به دانشجویان یک راهنما در مورد نحوه انجام بازاندیشی داده و از آنان خواسته شد تا تفکرات خود را پیرامون تجارب به دست آمده از محیط بالینی در ژورنال‌های شخصی خود، که به صورت هفتگی به پژوهشگر تحویل داده می‌شد، بنویسند. سپس به آنها بر اساس مقیاس سطوح بازاندیشی و راهبردهای تفکر در پرستاری، بازخورد مناسب داده می‌شد. در پایان مدت مذکور، دانشجویان در دو گروه 10 نفره در مصاحبه گروه متمرکز شرکت نمودند. مطالب نسخه‌برداری شده به روش کیفی تحلیل شد و کدگذاری آن طی سه مرحله انجام و داده‌ها طبقه‌بندی و نام‌گذاری گردید. نام‌های طبقه‌بندی، درون‌مایه‌های به دست آمده از این پژوهش است. نتایج: یافته‌ها نشان داد که فرایند تأثیر بازاندیشی بر تجارب بالینی در 5 حیطه مراقبت، تفکر، تلفیق نظریه و عمل، مکانیزم‌های خودتنظیمی و انگیزش پدیدار می‌شود. نتیجه‌گیری: تجارب دانشجویان از برنامه بازاندیشی نشان می‌هد که بازاندیشی موجب رویکرد کلی‌نگر به بیمار، تأثیرگذاری بر تفکر، پیوند نظریه و عمل و تقویت مکانیزم‌های خودتنظیمی و انگیزش می‌شود. متغیر انگیزش به عنوان متغیر مرکزی بر تمامی چهار درون‌مایه دیگر تأثیر گذاشته و از آنها تأثیر می‌پذیرد. عنصر انگیزش به عنوان متغیر مرکزی می‌تواند به عناصر این چرخه اضافه شود. تلفیق بازاندیشی در برنامه‌های پرستاری قابل توصیه است
متن کامل [PDF 264 kb]   (4745 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشی اصیل |
دریافت: 1387/9/12 | پذیرش: 1390/5/16 | انتشار: 1387/6/25 | انتشار الکترونیک: 1387/6/25

بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.