OTHERS_CITABLE
نقد مقاله:رابطه ویژگیهای جمعیتشناختی اعضای هیأتعلمی با کیفیت آموزش و یادگیری در دانشگاههای پیام نور فارس و علوم پزشکی شیراز
سردبیر محترم مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی
مقالهای با عنوان: رابطه ویژگیهای جمعیتشناختی اعضای هیأتعلمی با کیفیت آموزش و یادگیری در دانشگاههای پیام نور فارس و علوم پزشکی شیراز در مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی 1393 14 (10) :843-850 به چاپ رسیده است. از آنجایی که این مطالعه بر اساس نیاز موجود، طراحی و اجرا شده است، نتایج آن میتواند بسیار مفید و قابل استفاده در تصمیمگیریها باشد(1). در عین حال مباحث زیر در رابطه با این مقاله، میتواند قابل بحث باشد. مجله آموزش پزشکی فرصتی برای پژوهشگران جهت نقد مقالات منتشر شده در این مجله فراهم ساخته است(2)، نقد مقاله با هدف سازندگی صورت میگیرد و به این معنی نیست که کار پژوهشگر دارای کاستی است، بلکه از آنجایی که کار پژوهشگر کاربردی و مفید است، نظرات تکمیلی میتواند مفید باشد و بیشتر با هدف بهبود کیفیت گزارشدهی مقالات در آینده توسط سایر پژوهشگران بوده و جنبه آموزشی دارد. از این رو سیاست تیم سردبیری این مجله در اتخاذ چنین تصمیمی بسیار بجا بوده و میتواند زمینهساز ارتباط پژوهشگران با یگدیگر و ارتقای سطح دانش پژوهشگران در زمینه مقالهنویسی گردد، از این رو این مهم شایسته تقدیر است(3).
1. درصد پاسخگویی در پژوهشهای پزشکی بسیار مهم است و زمانی نتایج یک پژوهش میتواند از قابلیت اطمینان بالایی جهت استتناج برخوردار باشد که درصد پاسخگویی در سطح قابل قبولی باشد، معمولاً درصد پاسخگویی بالای 80درصد میتواند مناسب باشد، در این مطالعه درصد پاسخگویی، کمتر از 70درصد است، محقق تعداد بیشتری از حجم نمونه مورد نیاز برای مطالعه را، برای جبران ریزش نمونه، انتخاب کردهاند ولی در عین حال باید به این نکته توجه داشت، بین افرادی که پرسشنامه را تکمیل میکنند و افرادی که پاسخ نمیدهند، تقاوتهایی وجود دارد و در تفسیر باید مورد توجه قرار گیرد(4).
2. در قسمت نتایج، قسمت زیادی از توضیحات مربوط به میانگین نمره ابعاد و سؤالات کیفیت آموزش و یادگیری از دیدگاه اساتید است(1)، از این رو مناسب بود در بحث، این مهم نیز مورد توجه قرار گیرد، که آیا میانگین نمره هر یک از ابعاد کیفیت آموزش و یادگیری از دیدگاه اساتید نسبت به سایر مطالعات خارج از ایران به چه صورت است، گرچه هدف اصلی مطالعه این نبوده است، ولی قسمت زیادی از نتایج به این معطوف شده است، لذا مناسب بود در بحث نیز اشارهای به این مهم گردد.
3. در توضیح رابطه بین سمت اجرایی و کیفیت آموزش، نتیجه مطالعه حاضر در جهت عکس سایر مطالعههای ذکر شده است، و در توجیه این امرذکر شده است: اعضای هیأتعلمی دانشگاههای پیام نور و علوم پزشکی که صرفاً به تدریس میپردازند فرصت بیشتری جهت جستجوی مطالب، یافتههای علمی و آشنایی با شیوههای تدریس نوین دارند اما اعضای هیأتعلمی دارای پست اجرایی، کمتر فرصت دارند تا به جستجو و اجرای شیوههای آموزشی نوین بپردازند و بیشتر درگیر امور اجرایی هستند(1). اما نکتهای که مطرح است، اگر این فرضیه که اساتیدی که پست اجرایی ندارند فرصت بیشتری برای جستجوی مطالب و شیوههای تدریس دارند، در سایر دانشگاهها نیز صدق میکند، لذا به نظر میرسد، توجیه این مهم، بسیار حائز اهمیت بوده و میتواند کاربردی باشد.
4. مرتبه علمی نیز یکی دیگر از ویژگیهای جمعیتشناختی اعضای هیأتعلمی است که بر کیفیت آموزش و یادگیری تأثیر معناداری دارد و اعضای هیأتعلمی با رتبه استادیار و دانشیار بیش از سایرین بر کیفیت آموزش و یادگیری تأکید میکنند، طالبی و رحیمی هم در پژوهشهای خود به بررسی تأثیر مرتبه علمی با کیفیت آموزش و یادگیری پرداختند، نتیجه پژوهش حاضر مشابه پژوهشهای مذکور است، با این تفاوت که تحقیق رحیمی نشان داد که اعضای هیأتعلمی با مرتبه مربی نگرش مثبت تری نسبت به سایر مراتب علمی درباره کیفیت در آموزش دارند(1)، بر اساس نتایج مطالعه مذکور، کمترین نمره مربوط به اساتید و سپس مربی است، از این نظر کاملاً مخالف با مطالعه طالبی و رحیمی است و چرایی این اتفاق و توجیه این مهم میتوانست بسیار جالب توجه باشد.
5. در قسمت تشکر و قدردانی، ذکر شده است، بدین وسیله پژوهشگر از همه دانشجویان که با حوصله فراوان اینجانب را در جمعآوری اطلاعات مربوط به این پژوهش یاری کردند و همچنین به خاطر اعتمادشان و صداقت در پاسخگویی به سؤالات، تشکر مینماید(1). پژوهشگر، مسؤول آنچه در تحقیق و مقاله ذکر میشود، است و میبایست با ارائه مطالب به جا و پیوستگی مطالب، باعث افزایش اعتماد در خواننده و اطمینان به نتایج و مقاله شود(3)، این پژوهش بر روی اعضای هیأتعلمی صورت گرفته است، ولی تقدیر از دانشجویان، کمی باعث ابهام در ذهن خواننده میشود، آیا منظور از دانشجویان که در تشکر آورده شده است، پرسشگر است یا مواردی دیگر.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3556-fa.pdf
2015-02-14
1025
1028
Comment on: Demographic Features and Learning and Education Quality in Fars Payame Noor University and Shiraz University of Medical Sciences. Iranian Journal of Medical Education
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3556-en.pdf
2015-02-14
1025
1028
Hamid
Salehiniya
alesaleh70@yahoo.com
1
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
تحلیل عاملی تأییدی راهی به سوی دستیابی به روایی سازه
سردبیر محترم مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی
مقالهای با عنوان: همسانی درونی و تحلیل عاملی تأییدی مقیاس تابآوری کانر -دیویدسون در دانشجویان دختر پرستاری در مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی. 1393 14 (10) :859-851 به چاپ رسیده است(1). با توجه به اهمیت نقد در پژوهشهای علمی و این که همه مطالعات دارای نقاط قوت و ضعف هستند لازم است در ابتدا به نقطه قوت مقاله اشاره نمود. از نقاط قوت این مقاله میتوان به ارائه پرسشنامهای کاربردی در مطالعات مربوط به تابآوری اشاره کرد.
عمده ترین انتقادات مربوط به مقاله درباره اصول تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی است که در زیر به آن اشاره میشود:
1- باید توجه داشت که در تحلیل عاملی، ارزش ویژه (Eigen Value) مشخص میکند که چه مقدار از واریانس کل به وسیله یک عامل تبیین میشود و هر چه مقدار ویژه عامل بیشتر باشد، مقدار بیشتری از واریانس توسط آن عامل تبیین میشود در این مقاله به ارزش ویژه یا میزان واریانس متغیر تابآوری، اشاره نشده است(1).
2- آزمودن راه حلهای چرخشی (Rotated Solution) و غیر چرخشی در تحلیل عاملی اکتشافی به منظور تصمیمگیری در مورد عاملها میباشد و مبحثی مهم در تحلیل عاملی است اما نویسندگان محترم در مقاله خود به این موضوع نپرداختهاند و مشخص نیست آیا از روش مؤلفههای اصلی (Component Matrixa) و چرخش واریماکس (Varimax) استفاده یا روش دیگری به کار برده اند(1).
3- یکی از بازدههای نهایی تحلیل عاملی، ماتریس عاملی نامیده میشود. بار عاملی را میتوان ضرایب همبستگی (Correlation coefficient) بین عامل و متغیر دانست بارهای عاملی کمتر از 3/0 را میتوان نادیده گرفت که در این مقاله گویههای 5 و 8 به دلیل بار عاملی کمتر از 3/0 حذف شدهاند اما برای سایر سؤالات بار عاملی ذکر نشده است(1).
4- مارکلند (Markland)، جورسکاک و سوربوم (Jöreskog and Sörbom ) و گیفن و همکاران (Gefen) معیارهای پیشنهادی برای برازش یا میزان انطباق مدل ذکر کردهاند (4،2،3)(مثلاً: درجه آزادی((Degree of Freedom، مقادیر آماره معیارهای میزان انطباق (Goodness of Fit Index)، تعدیل یافته برازندگی(Adjusted Goodness of Fit Index)، شاخص برازندگی نرم شده(Normed-fit index)، ریشه دوم برآورد خطای تقریب(Root Mean Square Residual)، شاخص نرم نشده برازش (Non-Normed Fit Index)، شاخص تاکر – لویز(Tucker-Lewis Index)، شاخص برازش تطبیقی(Comparative Fit Index)، و ریشه دوم میانگین مجذورات پس ماندههای استاندارد شده (Root Mean Square Error of Approximation) که در این پژوهش به مقادیر از آنها اشاره نشده است.
5- نویسنده محترم در متن مقاله ذکر کردهاند:"در پژوهش حاضر شاخص مذکور برابر با 24/1 بود و این نشاندهنده برازندگی مطلوب و قابل قبول مدل است" اما در حالی که در چکیده ذکر شده:" پس از این اصلاح، شاخصهای مدل ساختارعاملی تک بعدی به خوبی برازش شدند" اما در متن مقاله در هیچ جا به شاخصهای Modification Index اشاره نشده است(1).
6- در مقاله ذکر شده" نتایج به دست آمده نشاندهنده برازش مقیاس مورد مطالعه در حد مطلوب است و روایی هم زمان مقیاس را تأیید میکند" دو نکته باید اشاره کرد اولاً هیچ معیاری برای حد مطلوب بودن ذکر نشده است و دیگر این که تحلیل عاملی تأییدی راهی برای دستیابی به روایی سازه است و روایی سازه با روایی همزمان متفاوت است، بنابراین برازش مدل نشانگر روایی سازه است نه همزمان.
علاوه بر نکاتی که درباره تحلیل عاملی در بالا به آن اشاره شد برخی از موارد دیگر نیز وجود دارد که به اختصار به آن پرداخته میشود:
- در خصوص حجم نمونه باید اشاره شود که بر اساس جدول کرجسی و مورگان برای جامعه 1000 نفری باید نمونهای به حجم 278 نفر در نظر گرفت در حالی که در مقاله ذکر شده" جامعه آماری آن کلیه دانشجویان دختر پرستاری مقطع کارشناسی دانشگاههای دولتی شهر کرمانشاه و همدان در سال تحصیلی 93-1392 به تعداد 1000 نفر بودند. از جامعه آماری مورد اشاره بر اساس جدول مورگان با اطمینان 95/0 و از طریق نمونهبرداری خوشهای چند مرحلهای تعداد 500 دانشجوی پرستاری با رعایت ملاحظات اخلاقی به عنوان شرکت کننده در پژوهش انتخاب شدند." به عبارت دیگر از 1000 نفر، تعداد 500 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدهاند که این تعداد با جدول مورگان همخوانی ندارد علاوه بر این نویسنده ذکر نکرده است که آیا پرسشنامه بازگشت داده نشده یا ناقص وجود داشته و این که در نهایت چه تعداد پرسشنامه تجزیه و تحلیل شدند.
-در مقاله ذکر شده " اگرچه میزان پایایی این ابزار در حد بالایی نبود اما ویژگیهای دیگر آن مانند تعداد پایین سؤالات آن از مزیتهای مهم این ابزار است."تقریبأدر هیچ متن علمی ذکر نشده که تعداد کم سؤالات نشاندهنده مزیت است.
- عنوان مقاله" همسانی درونی و تحلیل عاملی تأییدی مقیاس تابآوری کانر -دیویدسون در دانشجویان دختر پرستاری" میباشد اما در قسمت چکیده یا در قسمت روش، نویسنده به توضیح پرسشنامههای رضایت از زندگی،خودکارآمدی عمومی و پرخاشگری پرداخته علاوه بر این در جداول 1و 3 به بررسی متغیرهای مذکور پرداخته درحالی که ارتباطی با عنوان مقاله ندارد.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3567-fa.pdf
2015-02-14
1020
1024
Confirmatory factor analysis way to achieve validity
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3567-en.pdf
2015-02-14
1020
1024
Saeid
Talebi
saeedtaleebi@gmail.com
1
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
دیدگاه متقابل اعضای هیأتعلمی ودستیاران بالینی نسبت به انطباق عملکرد آموزشی و بالینی با اخلاق حرفهای در دانشگاه علوم پزشکی قزوین
مقدمه: دو گانگی در هویت حرفهای اساتید پزشکی و دستیاران تخصصی، تعارض بین نقش آموزش و مراقبت از بیمار سبب گردیده تا مشکلاتی در سطح عملکرد حرفهای پیش آید. مطالعهی حاضر با هدف بررسی دیدگاه اساتید و دستیاران بالینی درخصوص انطباق عملکرد آموزشی و بالینی با اخلاق حرفهای طرحریزی شد. روشها: تمامی دستیاران تخصصی و اساتید بالینی مراکز آموزشی دانشگاه علوم پزشکی قزوین در سال 1392 مورد مطالعهای توصیفی مقطعی قرار گرفتند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامههای برگرفته از منابع اسلامی– ایرانی بود که روایی و پایایی آنها مورد تأیید قرار گرفت. پرسشنامه شامل سه قسمت اطلاعات دموگرافیک، عملکرد اخلاقی در حوزههای آموزشی و بالینی بود. دادهها با استفاده از آزمونهای کای اسکوئر، کروسکال والیس و من ویتنی تحلیل شد. نتایج: در حوزهی بالینی، بیشترین و کمترین امتیاز بهترتیب متعلق به حیطهی وجدان کاری و حیطه اقرار به خطا بودکه در گروه اساتید 3/90% در مقابل 50 % ودر گروه دستیاران 93% در مقابل 1/62% بود. در حوزه آموزشی، بیشترین مشکلات عملکردی شناخته شده اساتید و دستیاران بهترتیب عدم توجه به مشکلات آموزشی فراگیران (5/65%) و عدم مشارکت علاقمندانه در امر آموزش به دانشجویان ضعیفتر (8/68%) بود. نتیجهگیری: وضعیت عملکرد اخلاقی– حرفهای اساتید و دستیاران براساس دیدگاه متقابل درحوزههای آموزشی و بالینی، در حد متوسط بود و با وضعیت مطلوب فاصله دارد؛ لذا پیشنهاد میگردد مداخلات جامع و مدونی جهت ارتقای عملکرد حرفهای اساتید و دستیاران در مراکز آموزشی انجام گیرد تا فاصلهی کیفیت آموزش و مراقبت از بیماران کاهش یابد.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3293-fa.pdf
2015-02-08
1007
1019
اخلاق حرفه ای
اخلاق پزشکی
اساتید
دستیاران پزشکی
عملکرد
Mutual Viewpoints of Faculty Members and Residents Regarding Clinical and Educational Performance Compliance with Professional Ethics in Qazvin University of Medical Sciences
Introduction: Dualism in the professional identity of medical faculty members and residents and conflict between the role of education and patient care have caused problems at professional performance level. This study was conducted to examine the viewpoints of faculty members and residents regarding clinical and educational performance compliance with professional ethics. Methods: This cross-sectional descriptive study was performed on all residents and clinical faculty members of Qazvin University of Medical Sciences in 2013. Data collection tools were questionnaires retrieved from Iranian-Islamic sources, whose validity and reliability had been verified. The questionnaires consisted of three parts: demographic data, ethical performance in educational and clinical fields. The collected data were analyzed using Chi-square test Kruskal- Wallis and Mann-Whitney tests. Results: Findings showed that in the field of clinical performance, the highest and lowest scores belonged to conscience domain and confession of error domain respectively (90.3% versus 50% for faculty members and 93% versus 62.1% for residents). In the educational field, the most known performance problems of faculty members and residents were lack of attention to learners’ educational problems (65.5%) and the lack of interest to participate in teaching weaker students (68.8%). Conclusion: Results indicated that the state of ethical-professional performance of faculty members and residents were moderate in the clinical and educational fields, which was far from the desirable status. Hence, comprehensive and codified interventions are suggested for improving professional practice of faculty members and residents in educational centers in order to reduce the distance between the quality of education and patient care.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3293-en.pdf
2015-02-08
1007
1019
Professional ethics
medical ethics
faculty members
residents
performance
Ameneh
Pourleyli
am3n_65@yahoo. com
1
MSc in Medical Education, Department of Medical Education. Faculty of Medical Education, Shahid BeheshtiUniversityof Medical Sciences, Tehran, Iran. E-mail: am3n_65@yahoo.com
AUTHOR
Sonia
Oveisi
soveisi@razi. tums. ac. ir
2
Associate Professor, Department of Maternal and Child Health, Faculty of midwifery-nursing, Qazvin University of Medical Sciences, Qazvin, Iran. E-mail:soveisi@razi.tums.ac.ir
AUTHOR
Leila
Sabzmakan
sabzmakan@yahoo. com
3
Assistant Professor, Department of Health Education & Promotion, School of Health, Alborz University of Medical Sciences, Karaj, Iran. E-mail:sabzmakan@yahoo.com
AUTHOR
Fereidoun
Azizi
azizi@endocrine. ac. ir
4
() Professor, Department of Internal Medicine and Endocrinology, Research Institute for Endocrine Sciences, Shahid Beheshti University of Medicine Sciences,Tehran, Iran. E-mail: azizi@endocrine.ac.ir
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
روایی و پایایی ابزار سنجش نگرش و خوداظهاری عملکرد نسبت به طبابت مبتنی بر شواهد (EBM)
مقدمه: پزشکی مبتنی بر شواهد استفاده درست از بهترین شواهد موجود در تصمیمگیری درباره مراقبت از هر بیمار و تلفیق تجارب بالینی فردی با بهترین شواهد بالینی در دسترس و به دست آمده از پژوهشهای نظاممند است. هدف از پژوهش حاضر بررسی روایی و پایایی ابزار سنجش نگرش و خوداظهاری عملکرد نسبت به "طبابت مبتنی بر شواهد"در پزشکان عمومی مراکز بهداشتی درمانی دانشگاه علوم پزشکی ایران بود.
روشها: دراین مطالعه توصیفی با روش نمونهگیری در دسترس، کل پزشکان عمومی مراکز بهداشتی درمانی دانشگاه علوم پزشکی ایران درسال 1392(80 نفر) وارد مطالعه شدند. پس از ترجمه پرسشنامه سنجش نگرش و خوداظهاری عملکرد نسبت به "طبابت مبتنی بر شواهد بوام (Baum) به زبان فارسی و تایید ترجمه، پرسشنامه بین پزشکان توزیع شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمونهای آماری همبستگی پیرسون، آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: پایایی از بعد همسانی درونی برای کل سؤالات بالاتر از 7/0 بود. شاخص روایی محتوایی (CVI)789/0 و نسبت روایی محتوایی 7/0 (CVR) به دست آمد. در بررسی روایی سازه، 97/71درصد از واریانس با دو عامل نگرش و عملکرد تبیین گردید. ضریب آلفای کرونباخ در حیطه نگرشی 396/0 و در حیطه خود اظهاری مهارتی 934/0 بود و ضریب آلفای کرونباخ کل 784/0 بود. بیشتر پزشکان استفاده روزمره از EBM را مفید میدانستند. در خود اظهاری عملکردی نیز بالاترین مهارت مربوط به طراحی سؤال برای یک وضعیت بالینی و کمترین مهارت مربوط به جستجو و یافتن یک مقاله در کمتر از 5 دقیقه بود.
نتیجهگیری: نسخه فارسی پرسشنامه سنجش نگرش و خوداظهاری عملکرد نسبت به EBM دارای روایی و پایایی لازم میباشد.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3378-fa.pdf
2015-02-02
998
1006
پایایی
روایی
پزشکی مبتنی بر شواهد
پزشک عمومی
نگرش
Validity and Reliability of the Attitudes towards and Self-Reported Ability in Evidence-Based Medicine Questionnaire
Introduction: Evidence-Based Medicine is the proper application of the best available evidence in making health care decisions for each patient and merging personal clinical experiences with the best available clinical evidence resulted from systematic research. This study aimed to investigate the validity and reliability of the attitudes towards and self-reported ability in evidence based medicine questionnaire among general practitioners (GPs) in health care centers of Iran University of Medical Sciences.
Methods: This descriptive study was performed on all general practitioners in health care centers of Iran University of Medical Sciences (n=80) who were selected through convenient sampling in 2014. Baum’s questionnaire of attitudes towards and self-reported ability in evidence based medicine was translated into Persian and after verification of the translation the questionnaire was distributed among general practitioners. The collected data were analyzed using Pearson’s correlation coefficients, Cronbach's alpha and factor analysis.
Results: The reliability in terms of internal consistency was higher than 0.7 for all questions. Content Validity Index (CVI) and Content Validity ratio (CVR) were 0.789 and 0.7 respectively. For the construct validity, 71.79 percent of the variance was explained by two factors of attitudes and practices. Cronbach's alpha coefficient was 0.396 for attitudes and 0.934 for self-reported ability it was 0.784 for the whole instrument. Most of the GPs considered everyday use of EBM useful. Confirmatory factor analysis showed that the highest score was related to design of questions for a given clinical situation and the lowest score was related to search and find an article in less than 5 minutes.
Conclusion: The Persian version of attitudes towards and self-reported ability questionnaire is reliable and valid.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3378-en.pdf
2015-02-02
998
1006
Validity
reliability
evidence-based medicine
general practitioner
Attitude
Mahshid
Lavizeh
mahshidlavizeh@yahoo.com
1
() MSc in Medical Education, Tehran West Health center, Faculty of Medicine, Iran University of Medical sciences, Tehran, Iran. E-mail:mahshidlavizeh@yahoo.com
AUTHOR
Jalil
Kouhpayeh zadeh
Koohpaye.j@iums.ac.ir
2
Associate Professor, Department of Community Medicine, Faculty of Medicine, Iran University of Medical sciences, Tehran, Iran. E-mail: jkuhpayeh@yahoo.Com
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ساختار عاملی و پایایی نسخه فارسی ابزار ارزیابی یادگیری مادامالعمر (JeffSPLL-MS)
مقدمه: امروزه اهمیت تربیت دانشجویان به عنوان یادگیرندگان مادامالعمر بسیار مورد توجه است و توسعه آن در تمامی پیشنهاداتی که به منظور بهبود آموزش پزشکی داده میشود، مود توجه است. JeffSPLL-MS یکی از مقیاسهای اندازهگیری یادگیری مادامالعمر در دانشجویان است که تاکنون در ایران استفاده نشده است. هدف مطالعه حاضر بررسی ساختار عاملی و پایایی نسخه فارسی ابزار ارزیابی یادگیری مادامالعمر (JeffSPLL-MS) در جمعیت دانشجویی فارسی زبان ایرانی بود.
روشها: در این پژوهش مقطعی 430 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بیرجند با نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری دادهها نسخه فارسی JeffSPLL-MS بود. برای بررسی ساختار عاملی این ابزار از تحلیل عاملی تأییدی و برای ارزیابی کفایت مدل از شاخص نیکویی برازش، شاخص نیکویی برازش تطبیق یافته، ریشه میانگین مربع خطای تقریبی، شاخص کای دو و درجه آزادی متناظر با آن و شاخص برازش مقایسهای یا تطبیقی استفاده شد، جهت بررسی پایایی نیز از ضریب آلفای کرانباخ استفاده شد.
نتایج: شاخصهای نیکویی برازش، شامل شاخص RMSEA نزدیک 1/0 و شاخصهای GFI و CFI نزدیک 1 بود، بنابراین برازش الگو مناسب بود. تحلیل عاملی تأییدی، نشان داد که ساختار سه عاملی نسخه فارسی JeffSPLL-MS برازش قابل قبولی با دادهها دارد. ضرایب آلفای کرونباخ برای کل ابزار69/0 و برای خرده مقیاسها بین 64/0 تا 78/0 به دست آمد.
نتیجهگیری: پژوهش حاضر ساختار سه عاملی نسخه فارسی 14 گویهای JeffSPLL-MS که شامل باورهای مرتبط با یادگیری و انگیزش، مهارت جستجوی اطلاعات و توجه به فرصتهای یادگیری هستند، را تأیید کرد. بنابراین این ابزار برای ارزیابی یادگیری مادامالعمر در جامعه دانشجویی فارسی زبان مناسب است.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3199-fa.pdf
2015-02-02
988
997
تحلیل عاملی تأییدی
JeffSPLL-MS
یادگیری مادام العمر
ساختار عاملی
Factor Structure and Reliability ofthe Persian Version of the Jefferson Scale of Physician Lifelong Learning-Medical Students(JeffSPLL-MS)
Introduction: Today, the importance of students’ education as lifelong learners is taken seriously and its development is considered in all suggestions for improving medical education. Jefferson Scale of Physician Lifelong Learning-Medical Students (JeffSPSLL-MS) is one of the lifelong learning measures which has not been implemented in Iran yet. This study aimed to investigate factor structure and reliability of the Persian version of JeffSPLL-MS among Iranian Persian speaking students.
Methods: This cross-sectional study was conducted on 430 students in Birjand University of Medical Sciences who were selected through stratified random sampling. The data were collected by Persian version of JeffSPLL-MS. Confirmatory factor analysis was used to investigate the factor structure of JeffSPLL-MS the adequacy of model fit was assessed by the goodness-of-fit index, adjusted goodness-of-fit index, the root mean square error of approximation, chi-square index and its corresponding degrees of freedom, and comparative fit index. Cronbach's alpha coefficient was used to check the reliability.
Results:The goodness of fit indices including RMSEA approximated 0.1 and GFI and CFI approximated 1 therefore the fit of model was good. The confirmatory factor analysis showed that the three-factor structure of Persian version of JeffSPLL-MS had acceptable fit to the data. Also, Cronbach's alpha coefficient was 0.69 for the whole tool it ranged from 0.64 to 0.78 for the subscales.
Conclusion:This study confirmed the three-factor structure of 14-item Persian version of JeffSPLL-MS including beliefs related to education and motivation, information search skills, and attention to learning opportunities. Therefore, this tool seems to be appropriate for assessing lifelong learning among Persian speaking students.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3199-en.pdf
2015-02-02
988
997
Confirmatory factor analysis
jeffSPLL-MS
lifelong learning
factor structure.
Ali
taghipour
1
Assistant Professor, Health Science Research Center, Department of Biostatics, Schoolof Health, Mashhad University of Medical Science, Mashhad, Iran. Email: taghipoura@yahoo.com
AUTHOR
Fatemeh zahra
karimi
2
PhD Candidatein Reproductive Health, Student Research Committee, Nursing and Midwifery school, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran. Email: karimifz901@mums.ac.ir
AUTHOR
Seyed Mojtaba
Mousavi Bazaz
3
Assistant Professor, Department of CommunityMedicine, Faculty of Medicine, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran. Email: mousavim@mums.ac.ir
AUTHOR
Zahra
Khosravi Anbaran
4
M.Sc. In Midwifery, Mashhad University of Medical Sciences, Mashhad, Iran. Email: khosraviaz2@mums.ac.ir
AUTHOR
Mahboubeh i
Abdolah
5
() PhD student in Biostatistics, Faculty of Medical Sciences, TarbiatModares University, Tehran. Iran. Email: mahbobe.abdollahi@modares.ac.ir
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی کارآموزی مدیریت پرستاری: مطالعه ترکیبی
مقدمه: لازمه توانمند شدن دانشجویان پرستاری در مهارتهای بالینی از جمله، مهارت مدیریت، ایجاد فرصت کافی برای کسب و تمرین این مهارتها در محیط بالین است. لذا با توجه به اهمیت موضوع و عدم وجود اطلاعات و مطالعات قبلی در این زمینه، این پژوهش با هدف ارزیابی کارآموزی مدیریت دانشجویان پرستاری به روش کمی و کیفی طراحی گردید.
روشها: این پژوهش به صورت ترکیبی (Mixed Methods) از نوع همزمان در دانشکده پرستاری دانشگاه علوم پزشکی اصفهان سال 1390 در دو بخش کمّی و کیفی انجام شد. در بخش کمی اطلاعات از 80 دانشجوی پرستاری در غالب پرسشنامه ارزشیابی کارآموزی مدیریت که روایی آن قبلاً تأیید شده بود (8/0r=) جمعآوری شد. به طور همزمان اطلاعات مربوط به نحوه انجام کارآموزی در بخش کیفی مطالعه با انجام مصاحبه با 18 دانشجوی پرستاری جمعآوری گردید و نتایج به روش تحلیل محتوای کیفی آنالیز گردید.
نتایج: یافتههای بخش کمی مطالعه نشان داد که دانشجویان اغلب درانجام فعالیتهای روتین مانند نوشتن گزارش روزانه، تحویل و تحول در بخش، بسیار ماهر شدهاند اما در فعالیتهای خاص و غیرتکراری مانند درخواست ماهیانه وسایل مورد نیاز، مشارکت در آموزش ضمن خدمت کادر پرستاری مهارت کمی داشتهاند. در بخش کیفی مطالعه 48 کد مفهومی استخراج شد، این تجارب در دو طبقه تجارب یادگیری و مشکلات کارآموزی طبقهبندی گردید. تجارب یادگیری در 5 زیرطبقه سازماندهی، هماهنگی، کنترل، شناخت و برنامهریزی، و ثبت و گزارشدهی طبقهبندی شد. مشکلات کارآموزی در سه بعد مشکلات مربوط به مربی، ماهیت کارآموزی و محیط کارآموزی طبقهبندی شد.
نتیجهگیری: این پژوهش نشان داد که گرچه دانشجویان اغلب درانجام فعالیتهای روتین ماهر شدهاند، اما برخی از این فعالیتها یک بار هم توسط دانشجو تجربه نشدهاست. همچنین نتایج مشخص نمود مشکلاتی در ارتباط با اجرای کارآموزی در زمینه ماهیت کارآموزی، مربی و محیط کارآموزی وجود دارد که رسیدن به اهداف کارآموزی را تحت تأثیر قرار میدهد.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3503-fa.pdf
2015-02-01
972
987
مدیریت پرستاری
تحلیل محتوای کیفی
پژوهش ترکیبی
ارزیابی مهارتهای بالینی
Evaluation of Nursing Management Internship: A Mixed Methods Study
Introduction: Enabling nursing students in clinical skills such as management is only possible through creating enough opportunities for obtaining and practicing such skills in a clinical environment. Therefore, given the importance of this issue and lack of information and backgrounds on the subject, this study aimed to evaluate management internship of nursing students through both qualitative and quantitative methods.
Methods: This concurrent mixed methods study was conducted in nursing faculty of Isfahan University of Medical Sciences in 2011 and data were gathered in two phases, qualitative and quantitative. 80 nursing students were selected in the quantitative phase (65 females and 15 males) who completed a management internship evaluation questionnaire whose validity had been verified earlier (r=0.8). At the same time, data about internship procedures were collected for the qualitative phase by interviewing 18 nursing students. Quantitative and qualitative data were analyzed by descriptive methods and qualitative content analysis respectively.
Results: Findings of the quantitative phase showed that students became mostly proficient in routine activities such as writing a daily report and delivery and change in wards while had little proficiency in special and non-routine activities such as applying for monthly necessary equipment and participating in staff on-the-job training. In the qualitative phase, 48 conceptual codes were extracted. These experiences were classified into two categories of learning experiences and internship problems. Learning experiences were classified into five subcategories: organization, coordination, control, assessment and planning, and recording and reporting. Internship problems were classified into three subcategories: instructor-related problems, nature of internship training, and the internship environment.
Conclusion:The results demonstrated that although students mostly became proficient in routine activities, they had never experienced some of these activities. This study also showed that there are barriers to implementation of such internships in terms of the nature, instructor, and environment which will have impacts on achieving internship objectives
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3503-en.pdf
2015-02-01
972
987
Nursing management
Qualitative Content analysis
mixed methods study
Clinical skills evaluation.
Marzieh
Adel Mehraban
adel@nm.mui.ac.ir
1
() Assistant Professor, Department of community health nursing, Facultyof Nursing and Midwifery, IsfahanUniversity of Medical Sciences, Isfahan, Iran. Email:adel@nm.mui.ac.ir
AUTHOR
Azam
Moladoust
mina.moladoost@yahoo.com
2
MSc in nursing, Feiz hospital, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran. Email: mina.moladoost@yahoo.com
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نیازسنجی دوره آموزشی پژوهش درعلوم زیست پزشکی به روش کیفی
مقدمه: گسترش و توسعه علوم زیست پزشکی و پیچیدگی و تخصصی شدن این علوم نیاز کشور به تربیت نیروهایی متخصص و توانمند برای انجام پژوهشهای مرتبط با این حیطه را به دنبال داشته است. مطالعه حاضر به منظور انجام نیازسنجی و تعیین اهداف دوره آموزشی پژوهش در علوم زیست پزشکی انجام شد.
روشها: در این مطالعه نیازسنجی که با روش کیفی انجام شد، 10 نفر از اساتید صاحبنظر متخصص در علوم مرتبط با زیست پزشکی مورد مصاحبه نیمهساختارمند قرار گرفتند. نمونهگیری به صورت هدفمند از میان افرادی که با پژوهشهای زیست پزشکی آشنا بودند انجام شد. برای تحلیل نتایج از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده گردید. جهت تعیین دقت و صحت دادهها از شیوهی کاوش به وسیله افراد مورد مطالعه استفاده گردید.
نتایج: بیشتر مصاحبه شوندهها به ضرورت طراحی چنین دورهای اذعان داشتند. تحلیل دادهها منجر به استخراج 75 کد و 7 درون مایه اصلی شامل "ضرورت طراحی دوره، اهداف دوره، محتوای دوره، سازماندهی محتوا، ویژگیهای فراگیران، زمان ارائه دوره و اخذ مدرک "گردید.
نتیجهگیری: مطالعه انجام شده منجر به استخراج نیازهای آموزشی دوره آموزشی پژوهشهای زیست پزشکی گردید که میتواند مبنای تدوین برنامه درسی چنین دورهای قرار گیرد. انتظار میرود اجرای این دوره با وجود چنین اطلاعات پایه که با اصول علمی صحیح تدوین گردید، بتواند شایستگیهای لازم در فراگیران آن ایجاد نماید به طوری که به انتظارات ذینفعان پاسخگو باشند.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3161-fa.pdf
2015-02-01
957
971
نیازسنجی
پژوهش درعلوم زیست پزشکی
مطالعه کیفی
برنامه درسی
دانش ترجمانی
A Qualitative Needs Assessment of Biomedical Research Training Course
Introduction: The expansion and development of biomedical sciences and their complexity and specialization have brought about the need for training competent specialists to carry out research in this field. The present study aimed to perform a needs assessment and determine the objectives of biomedical research training course.
Methods: This qualitative needs assessment was carried out through semi-structured interviews with ten experts in biomedical-related sciences who were selected by purposive sampling. Qualitative content analysis was used to analyze the results. In order to verify the accuracy of data, an investigative method was used by the subjects.
Results: Most interviewees acknowledged the necessity of designing such a course. Data analysis resulted in the extraction of 75 codes and 7 main themes including: necessity of course designing, course objectives, course content, content organization, learners’ characteristics, time of course offering, and certification.
Conclusion: The study led to the extraction of educational needs of a biomedical research training course which could become the basis of developing such a curriculum. Drawing on these basic data developed by applying proper scientific principles, it is expected that the implementation of this course may train competent learners who will be responsive to stakeholders’ expectations.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3161-en.pdf
2015-02-01
957
971
Needs assessment
biomedical research
qualitative research
curriculum.
Sakineh
Heydari
yamani@edc.mui.ac.ir
1
Ph. D. Candidate in Medical Education, Medical Education Research Center, Isfahan University of MedicalSciences, Isfahan, Iran. E-mail: S_heydari_287@yahoo.com
AUTHOR
Nikoo
Yamani
s_heydari_287@yahoo.com
2
() Assistant Professor, Department of Medical Education, Medical Education Research Center, IsfahanUniversity of Medical Sciences, Isfahan, Iran. E-mail: yamani@edc.mui.ac.ir
AUTHOR
Shaghayegh
Haghjooye javanmard
shaghayeghhaghjoo@yahoo.com
3
Associate Professor, Department of Physiology, School of Medicine, Isfahan University of MedicalSciences, Isfahan, Iran. Email: sh_haghjoo@med.mui.ac.ir
AUTHOR
Yousof
Gheisari
ygheisari@med.mui.ac.ir
4
Assistant Professor, Department of Genetics and Molecular Biology, School of Medicine, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran. Email: ygheisari@med.mui.ac.ir
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
موانع اجرایی مراقبت تیمی و آموزش بینحرفهای: دیدگاههای مدیران آموزشی نظام سلامت کشور
مقدمه: امروزه رویکردهای آموزشی بینحرفهای، همکاری بینحرفهای و مراقبت تیمی به ضرورتی اجتنابناپذیر جهت مقابله با نیازهای سلامتی جوامع تبدیل شده است. تناقض موجود بین ضرورت ارائه مراقبت تیمی در مراکز درمانی و عدم اولویتدهی و یا بهکارگیری رویکردهای آموزشی تیم محور و بینحرفهای در برنامههای آموزشی نظام سلامت کشور، زمینهی انجام مطالعهای با هدف تبیین موانع اجرایی مراقبت تیمی و آموزش بینحرفهای از دیدگاه مدیران مراکز آموزشی نظام سلامت در ایران گردید.
روشها: مطالعهی کیفی از نوع تحلیل محتوی و با رویکرد قراردادی در طی شهریور ماه 92 تا تیرماه 93 با مصاحبهی انفرادی نیمه ساختارمند با 16 نفر از مدیران، معاونین و محققان دانشگاههای علوم پزشکی و مراکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی کشور، با نمونهگیری مبتنی بر هدف انجام شد. کلیه مصاحبهها پس از پیاده سازی با استفاده از نرم افزار MAXQD مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.
نتایج: موانع تبیین شده از دیدگاه مدیران شامل دو طبقهی اصلی و هشت زیر طبقه بود، طبقات اصلی موانع فرهنگی– نگرشی و موانع ساختاری – عملکردی بود، موانع فرهنگی– نگرشی، زیر طبقات ضعف تفکر سیستمیک، فرهنگ فردگرایی، حرفهگرایی، پزشک سالاری و الگوهای نقش را در برداشت و موانع عملکردی – ساختاری، زیر طبقات ساختار مدیریت، رشدنیافتگی مدیریت آموزشی، شناخت ناکافی وشواهدضعیف را شامل شد.
نتیجهگیری: موانع موجود و تأثیرپذیری آنها از یکدیگر، با ایجاد یک چرخهی معیوب، مانع اجرای مراقبت تیمی و بهکارگیری رویکردهای آموزشی تیم محور در نظام سلامت شدهاند. با توجه به این که تغییرات فرهنگی و نگرشی در طولانی مدت رخ میدهند، بایستی با تغییر ساختارها در مدیریت آموزشی و اجرای برنامههای آزمایشی آموزش بینحرفهای و گسترش تحقیقات وشواهد در این زمینه به سمت تغییر فرهنگ و نگرش و اجرای مراقبت تیمی و رویکردهای آموزشی تیم محور حرکت کرد.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3427-fa.pdf
2015-01-25
943
956
مراقبت تیمی
آموزش بینحرفهای
مدیران آموزشی
نظام سلامت
Barriers to Implementation of Team Care and Interprofessional Education: the Viewpoints of Educational Managers of Iranian Health System
Introduction: Today, interprofessional collaboration and team care as well as interprofessional education are inevitable necessities for addressing healthcare needs of societies. Due to a contradiction between the need to provide team care at health centers and the lack of prioritization and implementation of team-based and interprofessional approaches to education in the health system, this study was conducted to explain the barriers to implementation of team care and interprofessional education in Iran from the viewpoints of educational managers of the health system.
Methods: This qualitative content analysis study with a conventional approach was carried out from August 2013 to Jul 2014. The data were collected through semi–structured individual interviews with 16 educational managers and researchers in universities of medical sciences and medical education development centers who were selected by purposive sampling. All interviews were transcribed word by word and then analyzed using MAXQD software.
Results:Two categories and eight subcategories were identified explaining the barriers to implementation of team care and interprofessional education from educational managers’ viewpoints. The two main categories included cultural-attitudinal barriers and structural-functional barriers. The first category consisted of subcategories such as weakness of systemic thinking, individualistic culture, profession-orientedness, physicians’ predominance, and role models. The second category included subcategories of management structure, stunted growth of educational management, inadequate understanding and weak evidence.
Conclusion:Existent barriers and their influence on each other have prevented the implementation of team care and interprofessional education by creating a vicious cycle. Since the cultural and attitudinal changes occur over a long period, it is necessary to move towards changing the culture and attitudes and implementing team care and interprofessional education through restructuring the educational management as well as implementation of interprofessional education pilot programs and developing research and evidence accordingly.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3427-en.pdf
2015-01-25
943
956
Team Care
interprofessional education
educational managers
health system.
Zohreh
Vafadar
zohrehvafadar@gmail.com
1
PhD condidate in Nursing,Department of Medical-surgical Nursing,Faculty of Nursing, Health Management Research Center, Baqiyatallah University of Medical Sciences.Tehran, Iran. Email: zohrehvafadar@gmail.com
AUTHOR
Zohreh
Vanaki
vanaki_z@modares.ac.ir
2
.()Associate Professor,Department of Nursing, Faculty of Medical Sciences Tarbiat Modares University, Tehran, Iran.Email: vanaki_z@modares.ac.ir
AUTHOR
Abbas
Ebadi
ebadi1347@bmsu.ac.ir
3
Associate Professor, Department of Management, Behavioral Sciences Research Center (BSRC), Facultyof Nursing, Baqiyatallah University of Medical Sciences,Tehran, Iran. Email: ebadi1347@bmsu.ac.ir
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
رابطهی بین ادراک از محیط آموزشی- پژوهشی و خودکارآمدی پژوهشی با پیشرفت تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
مقدمه: پیشرفت تحصیلی دانشجویان یکی از شاخصهای مهم در ارزیابی آموزش عالی است. هدف پژوهش حاضر رابطهی ادراک از محیط آموزشی- پژوهشی و خودکارآمدی پژوهشی با پیشرفت تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی مشهد است.
روشها: در این مطالعه توصیفی – همبستگی جامعه آماری کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکدههای پرستاری و مامایی، داروسازی، دندانپزشکی و پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال تحصیلی 91- 1390 بود. حجم نمونه با استفاده از روش نمونهگیری طبقهای نسبی (بر اساس دانشکده) به صورت تصادفی 185 دانشجو محاسبه شد. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامهی محقق ساخته محیط آموزشی- پژوهشی دانشگاه و خودکارآمدی پژوهشی صالحی بود. همچنین برای اندازهگیری پیشرفت تحصیلی از معدل کل دانشجویان استفاده شد. برای احراز روایی پرسشنامه از روایی سازه به صورت تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی و برای احراز پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرانباخ استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تأییدی، همبستگی پیرسون، رگرسیون و آزمون t گروههای مستقل استفاده شد.
نتایج: بین محیط آموزشی- پژوهشی با پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت و معنادار (19/0=, r04/0p=) و همچنین بین خرده مؤلفهی کیفیت تدریس با پیشرفت تحصیلی دانشجویان رابطه مثبت و معناداری وجود داشت (20/0=, r037/0p=). همچنین از بین کل مقیاس خودکارآمدی پژوهشی و هفت خرده مؤلفهی آن با پیشرفت تحصیلی فقط دو خرده مؤلفهی خودکارآمدی در مفهومپردازی (33/0=r 0001/0p=) و خودکارآمدی در مهارتهای جستجو و ترجمه (19/0=, r04/0p=) با پیشرفت تحصیلی رابطه معناداری داشت. نتایج آزمون t گروههای مستقل نشان داد که از لحاظ پیشرفت تحصیلی بین دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری وجود دارد (007/0p=).
نتیجهگیری: برای این که بتوان پیشرفت تحصیلی دانشجویان را ارتقا داد باید محیط آموزشی- پژوهشی و احساس اطمینان دانشجویان نسبت به مهارتهای پژوهشی در زمینه ترجمه متون انگلیسی و نحوه جستجوکردن مطالب را بهبود بخشید.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3013-fa.pdf
2015-01-25
933
942
محیط آموزشی- پژوهشی
خودکارآمدی پژوهشی
پیشرفت تحصیلی
دانشجویان تحصیلات تکمیلی
The Relationship between Perception of Educational-Research Environment and Research Self-efficacy and Academic Achievement of Students of Mashhad University of Medical Sciences
Introduction: Academic achievement of students is one of the most important indicators for assessment of higher education. The purpose of this study was to investigate the relationship between perception of educational-research environment and research self-efficacy and academic achievement of students of Mashhad University of Medical Sciences.
Methods: This descriptive-correlational study was performed on all graduate students of faculties of Nursing and Midwifery, Pharmacy, Dentistry, and Medicine in Mashhad University of Medical Sciences in 2012-2013 academic years. The sample included 185 students selected randomly through stratified proportional sampling (by their faculty). Data collection tools were a researcher-made university educational-research environment questionnaire and Salehi’s research self-efficacy questionnaire. GPA was used to measure students’ academic achievement. The validity of the researcher-made questionnaire was verified by exploratory and confirmatory factor analysis of construct validity and the Cronbach’s alpha coefficient was used in order to measure the reliability. The data were analyzed using exploratory factor analysis, confirmatory factor analysis, Pearson correlation, regression, and independent t-test.
Results: Results showed that there was a significant positive relationship between educational-research environment and academic achievement (r=0.19,p=0.04). There was a significant positive relationship between subcomponents of teaching quality and academic achievement of students (r=0.20, p=0.037). Also, among the total research self-efficacy scale and its seven subcomponents, only two sub-components of self-efficacy in conceptualization(r=0.33, p=0.0001) and self-efficacy in search and translation skills (r=o.19, p= 0.04) were significantly related to academic achievement. Moreover, results of the t-test showed that there was a significant difference between male and female students in terms of academic achievement (p= 0.007).
Conclusion: In order to enhance students’ academic achievement, it is necessary to improve the educational-research environment and students’ confidence in relation to research skills in searching and translating English texts.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3013-en.pdf
2015-01-25
933
942
Educational-research Environment
research self-efficacy
academic achievement
Ezatollah
ghadampour
hoshanggaravand@gmail.com
1
Assistant Professor, Department of Educational Psychology, Faculty of Literature and Humanities,Lorestan University, Khorramabad, Iran.Email: eghadampour92@yahoo.com
AUTHOR
Hooshang
Garavand
eghadampour92@yahoo.com
2
()PhD Student in Educational Psychology, Faculty of Literature and Humanities,Lorestan University, Khorramabad, Iran. Email: hoshanggaravand@gmail.com
AUTHOR
Saeede
Sabzian
sabzian1989@yahoo.com
3
PhD Student in Educational Psychology, Faculty of Literature and Humanities,Lorestan University, Khorramabad, Iran. Email: sabzian1989@yahoo.com
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نیازهای راهنمایی و مشاوره دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
مقدمه: شناسایی نیازهای مشاوره دانشجویان بستر مناسبی برای سازماندهی فرایند مشاوره و راهنمایی دانشجویان در دانشگاه فراهم میآورد. این مطالعه با هدف تعیین نیازهای مشاوره دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در سال 1392 انجام شد.
روشها: این مطالعه توصیفی-مقطعی بر روی 391 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز انجام شد. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهای مشتمل بر 34 سوال با مقیاس 1 تا 4 بود که نظر دانشجویان را در مورد شدت نیاز آنان به مشاوره و راهنمایی در زمینههای مختلف مورد پرسش قرار میداد. روایی پرسشنامه با روایی محتوا و پایایی آن از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. تجزیه و تحلیل دادهها با آزمونهای تی مستقل و ANOVA انجام شد.
نتایج: میانگین اولویت نیازهای مشاوره دانشجویان به ترتیب اهمیت عبارت بودند از: در زمینه رشد و ارتقای فردی (59/0±71/2)، در زمینه نیازهای شغلی (60/0±69/2)، در زمینه نیازهای آموزشی (71/0±57/2)، در زمینه نیازهای خانوادگی و ازدواج (62/0±55/2) و در زمینه نیازهای عاطفی-روانی (66/0±47/2). دانشجویان دختر به طور معناداری در تمام زمینهها نیازهای مشاوره بیشتری اعلام داشتند (05/0> p). اما بین میانگین نیازهای مشاوره و راهنمایی دانشجویان در هیچ یک از متغیرهای بومی بودن، محل سکونت، رشته تحصیلی و سال ورود به دانشگاه شغل و سطح سواد والدین تفاوت معنادار آماری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: از دیدگاه دانشجویان بالاترین نیازهای مشاوره در حیطه رشد و ارتقای فردی و نیازهای شغلی بود؛ لذا توصیه میشود دانشگاهها و مراکز آموزش عالی در راستای فراهم نمودن زمینههای رشد و پیشرفت تحصیلی دانشجویان و جلوگیری از افت تحصیلی این عوامل را در طراحی برنامههای مشاوره دانشجویی در دانشگاه مورد توجه قرار دهند.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3437-fa.pdf
2015-01-22
922
932
نیازسنجی
مشاوره
راهنمایی
دانشجو
Guidance and Counseling Needs of Students in Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences
Introduction: Identification of counseling needs of students paves the way for better organizing the process of counseling and guidance of students in university. This study aimed to determine the counseling needs of students in Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences in 2013.
Methods: This cross-sectional descriptive study was performed on 391 students of Jundishapur University of Medical Sciences. Data collection tool was a self-administrated 4-point scaled questionnaire including 34 items which asked students’ opinions on their needs to counseling and guidance in different areas. Validity of the questionnaires was confirmed by content validity and its reliability was confirmed usingCronbach’s Alpha Coefficient. The data were analyzed by SPSS software using t-test and ANOVA.
Results:The mean of counseling need priorities, in order of importance, were: personal development (2.71±0.59), vocational needs (2.69±0.60), educational needs (2.57±0.71), family and marriage needs (2.55±0.62), and emotional-psychological needs (2.47±0.66). Counseling needs of female students were significantly greater than male students in all areas (p0.05).
Conclusion: Results showed that personal development and vocational needs were the most important counseling needs of students it is therefore recommended that universities and higher education institutes consider these factors in designing university counseling programs in order to facilitate students’ academic achievements and to prevent their academic failures.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3437-en.pdf
2015-01-22
922
932
Needs assessment
counseling
guidance
student
Abdolhussein
Shakurnia
shakurnia@yahoo.com
1
(*) Instructor, Department of Immunology, Faculty of Medicine, Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences, Ahvaz, Iran. E-mail: shakurnia@yahoo.com
AUTHOR
Hajar
Borvayeh
borvayeh.hajar@yahoo.com
2
BS in Anesthesiology, Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences, Ahvaz, Iran. E-mail: borvayeh.hajar@yahoo.com
AUTHOR
Hussein
Elhampour
elhampour@yahoo.com
3
Instructor,Department of Educational sciences, Facultyof Psychology & Educational Sciences, Shahid Chamran University, Ahvaz, Iran. E-mail: elhampour@yahoo.com
AUTHOR