OTHERS_CITABLE استفاده از اپیدمیولوژیست‌ها در طرح‌های پژوهشی و مقالات حیطه پزشکی: یک ضرورت در ایران یکی از اهداف مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی، ارتقای کیفیت آموزش پزشکی و حیطه‌های مرتبط با آن است، یکی از مهم ترین این حیطه‌ها، انجام طرح‌های تحقیقاتی و مقاله‌نویسی است، به طوری که این مجله با انتشار مقالاتی کاربردی و آموزشی زمینه‌ساز افزایش سطح کیفی مقالات منتشر شده در مجلات پزشکی در سطح کشور می‌گردد(1)، از مهم‌ترین فاکتورهایی که امروزه در آموزش مطرح است و جزء اهداف رسیدن به توسعه نیز است، تولیدات علمی و انتشار مقاله است، که این مقالات در تصمیم‌گیری‌های بهداشتی مورد استفاده قرار می‌گیرد(2). طرح‌های پژوهشی با هزینه‌های زیادی انجام می‌شوند و در نهایت منجر به مقاله شده و از این‌ها در برنامه‌های بهداشتی استفاده می‌گردد(2)، لذا نیازمند مدیریت و توجه ویژه هستند. از طرفی با توجه به این که عده زیادی از پژوهشگران به صورت حرفه‌ای دوره‌های روش تحقیق و مقاله‌نویسی را نگذرانده‌اند و با روش مطالعه و آنالیز داده‌ها به صورت حرفه‌ای آشنایی ندارند(1)، مشاهده شده است که مقالاتی که حاصل از طرح‌های پژوهشی است و در مجلات منتشر می‌شود، دچار نقص از نظر روش‌شناسی و آنالیز آماری است(3تا5). این در حالی است که طراحی روش درست مطالعه برای اعتماد به نتایج و قابل استفاده بودن آن در تصمیم‌گیری‌های بهداشتی ضروری است و مطالعات ضعیف از نظر متدولوژی، زیاد قابل اتکا نبوده و نتایج آن‌ها تحت تأثیر مخدوش شدن قرار دارد(6). از آن جایی که هزینه این طرح‌ها از منابع ملی تأمین می‌شود، ضروری است که از متدولوژی مناسب و قابل اعتمادی چه در مرحله اجرا و چه در مرحله آنالیز داده‌ها برخوردار باشد، که در این صورت می‌توان شاهد ارتقای کمی و کیفی طرح‌های پژوهشی و انتشار مقالات با کیفیت در مجلات پزشکی و در نتیجه کاربردی بودن آن در برنامه‌ریزی‌های بهداشتی باشیم(2). آشنا بودن و مهارت در زمینه مورد نظر و تخصص در زمینه متدولوژی و آمار باعث می‌شود طرح و مقاله بهتر نگاشته شود و اشکالات تخصصی و متدولوژی به حداقل برسد، اما همان‌طور که ذکر شد عده زیادی از محققین آشنایی کامل به متدولوژی تحقیق به صورت حرفه‌ای و آنالیز آماری ندارند(1)، لذا در کنار فردی که در حیطه مورد نظر تخصص دارد ، وجود فردی که آشنایی کامل به متدولوژی و روش‌شناسی تحقیق داشته باشد، در تیم تحقیق ضروری به نظر می‌رسد، این فرد می‌تواند یک فرد اپیدمیولوژیست متخصص و آشنا با روش تحقیق و آنالیز آماری باشد. از این رو با توجه به تناقضات موجود در روش‌شناسی پژوهش‌های علوم پزشکی و مجلات آموزش پزشکی(7)، وجود یک فرد متخصص در زمینه روش‌شناسی پژوهش مانند اپیدمیولوژیست ضروری است. با توجه به این ‌که یکی از سیاست‌های مجله فوق الذکر ارتقای سطح دانش پژوهشگران در زمینه‌های مختلف از جمله روش تحقیق و ارتباط سازنده بین محققین حیطه پزشکی است، انتظار می‌رود این دست نوشته که تکمیل‌کننده مقاله‌ی منتشر شده در زمینه مقاله‌نویسی در همین مجله است(1)، مورد توجه قرار گیرد و نیز برنامه‌ریزان و دست‌اندرکاران در این حیطه به آن توجه نمایند و شاهد وجود یک متدولوژیست در کنار پژوهشگران اصلی تحقیق باشیم، در این صورت می‌توان شاهد اجرای درست طرح‌های پژوهشی و مقالات مناسب از نظر متدولوژی باشیم، که این همان هدف اصلی در علم یعنی تولید مقالات معتبر و درست از نظر ساختاری و روش‌شناسی است http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3180-fa.pdf 2014-06-02 280 281 Use of epidemiologists: Essential for research projects and papers in Medical scope in Iran http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3180-en.pdf 2014-06-02 280 281 Hamid Salehiniya alesaleh70@yahoo.com 1 AUTHOR
OTHERS_CITABLE نقد مقاله:تأثیر روش آموزش از طریق تلفن همراه بر خود نظم‌دهی فراشناختی و نگرش دانشجویان پیراپزشکی سردبیر محترم مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی بی‌شک فراهم آوردن شرایطی برای نقد مقالات بستر مناسبی برای آموزش و پیشرفت محققان به وجود می‌آورد، از سردبیر محترم بابت به وجود آوردن این امکان کمال تشکر را دارم. مقاله‌ای تحت عنوان: تأثیر روش آموزش از طریق تلفن همراه بر خود نظم‌دهی فراشناختی و نگرش دانشجویان پیراپزشکی در مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکی.1392؛ 13(12): 1001 تا 1010 منتشر شده است. در مورد این مقاله چند نکته قابل بحث می‌باشد: مقاله دارای نکات مثبتی همچون استفاده از پرسش‌نامه‌های با روایی پایایی بالا و استفاده از یک استاد برای آموزش، می‌باشد.(1) یکی از نکاتی که می‌توان به آن توجه کرد انتخاب گروه آزمایش و کنترل می‌باشد که در این مطالعه به طور تصادفی یک کلاس به عنوان گروه آزمایش و دیگری گروه کنترل انتخاب شده‌اند، روشی که در کارآزمایی‌های اجتماعی کاربرد دارد. با توجه به تعداد نمونه کم، بهتر آن نبود که از تخصیص تصادفی استفاده می‌شد؟ با انجام این کار اثر مخدوش‌کننده‌های احتمالی کنترل می‌شد و نیز اثر تعلق به گروه که در امر یادگیری و انگیزش مؤثر می‌باشد از بین می‌رفت.(2و3) نکته دیگر این که متغیر‌های معدل پیش دانشگاهی و رتبه قبولی دانشجویان در دو گروه همگن یا همسان سازی شده‌اند. متغیر‌هایی باید برای همسان سازی انتخاب شوند که نقش مخدوش کنندگی آنها معلوم باشد. آیا این دو متغیر مخدوش‌کننده‌های اصلی در مطالعه می‌باشند؟ یکی از فاکتور‌هایی که باید به آن توجه داشت مدت زمان آموزش می‌باشد که در گروه آزمایش به دلیل استفاده از آموزش با تلفن همراه این زمان بیش از گروه کنترل است که امکان دارد علت اختلاف در نتایج دو گروه به دلیل مدت زمان صرف شده باشد نه شیوه آموزش. پس بهتر نبود این فاکتور به عنوان متغیر همسان سازی انتخاب می‌شد؟(2( نکته دیگر این که به دلیل ماهیت مداخله افراد از گروهی که به آن تعلق داشته‌اند آگاه بوده‌اند، این اطلاع می‌تواند در نتایج مطالعه تأثیری جدا از اثر مداخله داشته باشد، شرکت در مطالعه نیز صرف نظر از نوع مداخله می‌تواند در نتایج تأثیرگذار باشد(3). لذا پیشنهاد می‌شود در طراحی این گونه مطالعات، موارد فوق در صورت امکان مورد توجه قرار گیرند و در غیر این صورت به عنوان محدودیت‌های مطالعه در قسمت محدودیت‌ها ذکر گردند. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3171-fa.pdf 2014-06-02 276 279 commentary on:The Effect of Mobile Learning on Metacognitive Self-regulation and Attitudes of Students ofAllied Health Sciences http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3171-en.pdf 2014-06-02 276 279 mohammad shahbaz mshahbazm66@yahoo.com 1 AUTHOR
REVIEW_ARTICLE ضرورت شناسایی و سنجش «دستاوردهای یادگیری» در آموزش علوم پزشکی مقدمه: دستاوردهای یادگیری به عنوان آنچه دانشجویان در پایان دوره آموزش کسب می‌کنند تعریف می‌شود. رویکرد آموزشی دستاورد محور با تمرکز بر تعیین، تعریف و سنجش دستاوردهای یادگیری یکی از ابزارهای مهم، رایج و رو به رشد در اصلاح و ارتقای کیفیت یادگیری در نظام‌های آموزش پزشکی بیش‌تر کشور‌های پیشرفته دنیا است. نظر به اهمیت این رویکرد آموزشی، مقاله حاضر در نظر دارد به معرفی آن در آموزش علوم پزشکی ایران بپردازد. روش‌ها: مطالعه حاضر از نوع مروری است که با جستجوی منابع کتابخانه‌ای و بانک‌های اطلاعاتی نظیر Science Direct،sagepub، proquest، emerald، pubmed، google Scholar و magiran با استفاده از کلمات کلیدی آموزش علوم پزشکی، آموزش دستاورد محور، سنجش دستاوردهای یادگیری و آموزش مبتنی بر شایستگی انجام و در نهایت شامل 7 کتاب و 42 مقاله منتشر شده بین سال‌های 1980 تا 2013 شد. نتایج: دستاوردهای یادگیری مفهوم یادگیری اصیل را مورد نظر قرار داده و آن را به عملکرد و قابلیت‌های حرفه‌ای، یادگیری مداوم و پیشرفت و موفقیت در زندگی علمی‌ و شخصی ارتباط می‌دهد. رویکرد آموزشی دستاورد محور تفاوت‌های مهمی ‌با رویکردهای سنتی آموزش و یادگیری دارد. دانشجویان در این رویکرد به طور فعال در فرایند آموزش و یادگیری حضور دارند و متمرکز بر دستاوردهای از پیش تعیین شده هستند. نتیجه‌گیری: با شناخت بیش‌تر و استفاده از دستاوردهای یادگیری در امر آموزش، برنامه‌ریزی درسی و مهم‌تر از همه سنجش کیفیت یادگیری و قابلیت‌های دانش‌آموختگی می‌توان گام بلندی در زمینه ارتقا و تضمین کیفیت آموزش علوم پزشکی برداشت. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-2912-fa.pdf 2014-06-01 266 275 آموزش پزشکی دستاوردهای یادگیری سنجش دستاوردها کیفیت آموزش و یادگیری. Need to define and measure "learning outcomes" in medical education Introduction: Learning outcomes are defined as what students get at the end of the training period. Outcome-based education approach focusing on determining, defining and assessing learning outcomes is one important tool in the improvement of the quality of learning in medical education in the most developed countries. According to importance of this approach, this study intends to introduce that in medical education in Iran. Methods: whit study of library electronic resources including books, articles, reports and studies published in medical education were collected information and documentation about the Outcome-based approach to learning. Results: The original concept of the learning outcomes learning and put it into practice and the professional development and continuous learning and academic and personal success in life is connected.Outcome-based learning approach, an important difference with traditional approaches to teaching and learning. In this approach, students are actively involved in the learning process and are focused on the achievement of pre-determined. Conclusions: With better understanding and application of learning outcomes in education, curriculum and quality of all learning and assessment capabilities graduation can be a great step in improving medical education and quality assurance harvest. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-2912-en.pdf 2014-06-01 266 275 Medical Education Learning Outcomes Outcome Assessment Educational And Learning Quality. Majid Yousefi Afrashteh mjduosefi@gmail.com 1 AUTHOR Mahmoud Ghazi Tabatabaei smghzi@ut.ac.ir 2 AUTHOR Mohammad Javad Gharavi gharvi_m_j@yahoo.com 3 AUTHOR Abbas Bazargan abazarga@hotmail.com 4 AUTHOR , Mohsen Shokouhi Yekta shokoohi.m@gmail.com 5 AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE طراحی و اعتباریابی ابزاری برای ارزشیابی دوره‌ی دکتری تخصصی بهداشت باروری ایران بر اساس الگوی سیپ (CIPP) مقدمه: یکی از مهم‌ترین عوامل تأثیرگذار بر انجام یک ارزشیابی معتبر، وجود ابزاری مناسب است که بتواند به درستی برنامه را مورد ارزشیابی قرار دهد. این مطالعه با هدف طراحی ابزاری معتبر و پایا برای ارزشیابی دوره‌ی دکتری تخصصی بهداشت باروری ایران بر اساس الگوی سیپ انجام شد. روش‌ها: این مطالعه در سال 92 در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شد. طراحی و اعتبار یابی پرسشنامه در چهار مرحله صورت گرفت؛ ابتدا با بررسی متون و مطالعه منابع متعدد کتابخانه‌ای و اینترنتی مربوط به الگوی ارزشیابی سیپ (CIPP) سؤالات اصلی ارزشیابی در 4 حیطه‌ی زمینه، درون‌داد، فرآیند و برون‌داد طراحی گردید، سپس با استفاده از منابع موجود در ایران و سایر کشورها، شاخص‌های هر حیطه تدوین شد و بر اساس آن پرسشنامه‌های محقق‌ساخته تهیه گردید. در مرحله بعد روایی محتوایی و صوری ابزار با نظر متخصصین و شاخص روایی محتوا سنجیده شد. در نهایت پایایی پرسشنامه با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و ضریب لاندای گاتمن برآورد شد. نتایج: در دو مرحله اول و دوم با مروری بر متون، مقالات و کتب سؤالات اصلی ارزشیابی و 156 شاخص در چهار حیطه استخراج گردید و چهار پرسشنامه به طور جداگانه برای 4 گروه با عناوین مدیر گروه (مسؤول دوره دکتری بهداشت باروری)، اعضای هیأت‌علمی (مدرسین دوره دکتری بهداشت باروری)، دانش‌آموختگان و دانشجویان رشته، تهیه شد. در مرحله سوم با نظرخواهی از اساتید و با حذف 8 سؤال، اضافه شدن بین3-15 سؤال در هر حیطه اصلاح سؤالاتی که CVI بین 70/0 تا 79/0 داشتند پرسشنامه روا گردید، متوسط شاخص روایی محتوا90/0 بود. در مرحله چهارم برای تعیین پایایی پرسشنامه‌ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن به ترتیب(98/0، 96/0، 98/0، 98/0) برآورد شد. همچنین ضریب لاندای گاتمن برای پرسشنامه مدیران گروه‌ها، اعضای هیأت‌علمی، دانشجویان و دانش‌آموختگان به ترتیب 98/0، 68/0، 89/0، 91/0 برآورد گردید. نتیجه‌گیری: ابزار طراحی‌شده برای ارزشیابی دوره دکتری بهداشت باروری از روایی و پایایی لازم برخوردار بود و این ابزار با انجام تغییرات لازم بر اساس اهداف و ویژگی‌های رشته قابل استفاده برای ارزشیابی دوره‌های مختلف آموزشی می‌باشد. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3001-fa.pdf 2014-05-29 252 265 ارزشیابی الگوی ارزشیابی سیپ دکتری بهداشت باروری خصوصیات روانسنجی اعتبار یابی The Development and Validation of an Instrument to Evaluate Reproductive Health PhD Program in Iran Based on CIPP Evaluation Model Introduction: An appropriate and accurate tool is one of the most important factors of a valid evaluation. The purpose of this study was to construct a valid and reliable instrument to evaluate reproductive health PhD program in Iran based on the CIPP Evaluation Model. Methods: This study was conducted in Isfahan University of Medical Sciences in year two thousand thirteen. The questionnaire designing and validating was conducted in four phases at first the main questions in four domains of context, input, process, and product were designed according to literature and various library and internet sources related to CIPP evaluation model review. Then the indicators were extracted for each domain using available resources in Iran and other countries and then the researcher made questionnaires were constructed based on these indicators. In the next phase, content and face validity were assessed to determine the validity of the questionnaires. Content validity was evaluated by the opinions of the experts and content validity index. Finally, The Cronbach’s alpha coefficient and the Guttman’s Lambda coefficient were calculated. Results: At first and second phases, four questionnaires based on 156 indicators extracted in four domains (context, input, process and output) by researchers were designed for four groups head of department (responsible for Reproductive Health PhD program), faculty members (faculties of Ph.D. in Reproductive Health), graduates and students of this field. In the third phase, the questionnaires were validated by the opinions of the experts, the elimination of 8 questions, adding 3-15 questions depending on the domain and the group and then questions having CVI from 0.70 to 0.79 were modified. The average of scale-level content validity index was 0.90 and the reliability of the questionnaires of the head of department, faculty members, students and graduates were determined through Cronbach’s alpha coefficient which were 0.98, 0.96, 0.98, and 0.98 respectively. Guttman's Lambda coefficient was 0.98, 0.68, 0.89 and 0.91, respectively. Conclusion: The designed tool for evaluating Reproductive Health Ph.D. Program was valid and reliable and can be used for evaluating different educational programs under the consideration of program objectives and characteristics. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3001-en.pdf 2014-05-29 252 265 Evaluation CIPP evaluation model PhD Reproductive Health psychometric features accreditation. Mahshid AbdiShahshahani abdi_mahshid@yahoo.com 1 AUTHOR Soheila Ehsanpour . ehsanpour@nm.mui.ac.ir 2 AUTHOR Nikoo Yamani yamani@edc.mui.ac.ir 3 AUTHOR Shahnaz Kohan kohan@nm.mui.ac.ir 4 AUTHOR Zahra Dehghani z.dehghani88@gmail.com 5 AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE مقایسه تأثیر آموزش به روش نقشه مفهومی و شبیه‌سازی بالینی بر تصمیم‌گیری بالینی دانشجویان فوریت‌های پزشکی مقدمه: استفاده از روش‌های آموزشی مناسب می‌تواند مهارت تصمیم‌گیری در موقعیت‌های اورژانس را افزایش دهد. با توجه به اهمیت تصمیم‌گیری امدادگران در پیشگیری از حادتر شدن مشکلات و حفظ امنیت بیماران در اولین سطح مراقبتی، این مطالعه با هدف مقایسه تأثیر دو روش آموزشی (نقشه مفهومی و شبیه‌سازی بالینی ) بر تصمیم‌گیری بالینی دانشجویان فوریت‌های پزشکی انجام شد. روش‌ها: در یک مطالعه نیمه تجربی تعداد 44 نفر از دانشجویان فوریت‌های پزشکی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند با روش سرشماری وارد مطالعه شدند و به صورت تصادفی در دو گروه شبیه‌سازی و نقشه مفهومی قرار گرفتند. پس از اجرای پیش‌آزمون، طی 3 کارگاه آموزشی مراحل تصمیم‌گیری در گروه شبیه‌سازی روی مانکن و در گروه نقشه مفهومی با ترسیم نقشه مفهومی آموزش داده شد. پس‌آزمون بلافاصله و آزمون یادداری 1 ماه بعد از اجرای دوره انجام شد. برای جمع‌آوری داده‌ها، از کارت‌های تصمیم بالینی و شیوه کیوسورت با طرح سه سناریوی تروما استفاده شد. داده‌ها با استفاده ازآزمون آماری آنالیز واریانس تکرار شونده و تی مستقل در سطح معناداری 05/ 0تجزیه و تحلیل شد. نتایج: میانگین نمرات پیش‌آزمون دانشجویان دو گروه تفاوت آماری معناداری نشان نداد. میانگین و انحراف معیار نمرات تصمیم‌گیری بالینی از مجموع 48 نمره درگروه شبیه‌سازی در مرحله پیش‌آزمون68/3±95/34، پس‌آزمون 04/3±59/44 و آزمون یادداری 98/2±54/41 و به همین ترتیب در گروه نقشه مفهومی 55/4±18/34 ،46/3±50/42 و 63/3±50/39بود که تفاوت معنادار (001/0>p) داشت. تفاوت میانگین نمرات پس‌آزمون با پیش‌آزمون در گروه نقشه مفهومی (99/3±31/8) نسبت به گروه شبیه‌سازی بالینی (38/4±63/9)که اختلاف آماری معنادار نداشت. نتیجه‌گیری: روش نقشه مفهومی و روش شبیه‌سازی بالینی هر دو می‌توانند تصمیم‌گیری بالینی دانشجویان فوریت‌های پزشکی را ارتقا دهند. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3074-fa.pdf 2014-05-26 241 251 نقشه مفهومی شبیه‌سازی بالینی تصمیم‌گیری بالینی آموزش بالینی دانشجو فوریت‌های پزشکی Comparing the Effect of Concept Mapping to Clinical Simulation on Emergency Medical Students` Clinical Decision Making Introduction: Application of appropriate teaching techniques can increase decision-making skills in emergency settings. Considering the importance of decision-making for rescuers in prevention of deteriorating problems and maintaining patient’s safety in the first level of care, the aim of this study was to compare the effect of two educational methods (concept mapping and clinical simulation) on emergency medical student`s clinical decision making. Methods: In a quasi- experimental study, 44 emergency medical students in Birjand University of Medical Sciences were selected through census method and randomly divided into two groups (simulation and concept map). After pre-test, stages of decision making were taught during 3 educational workshops in the simulation group using mannequin and in the concept map group by concept mapping. Then, they took the post-test and after 1 month the retention test was performed. To gather data, clinical decision making cards and Q-Sort method by planning three trauma scenarios were used. Data were analyzed using repeated measure ANOVA and independent T tests at a significance level of (P<0.05). Results: The mean of pre-test scores in two groups did not differ significantly. Changes in mean and standard deviation scores of clinical decision making for simulation group in pre-test 34.95±3.68, post-test 44.59±3.04 and retention test 41.54±2.98 and also in concept map group 34.18±4.55, 42.50±3.46 and 39.50±3.63 were different significantly. The mean difference of pre- and post-tests in concept map group (8.31±3.99) and simulation group (9.63±4.38) did not differ significantly. Conclusion: Both concept map and clinical simulation methods are effective ways to improve clinical decision making of emergency medical students. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3074-en.pdf 2014-05-26 241 251 Concept map clinical simulation clinical decision making clinical teaching students Emergency Medicine. Hossein Sadeghnezhad sadegh1390@yahoo.com 1 AUTHOR Thayebe Khazaei thayebekh@yahoo.com 2 AUTHOR Ahmad Nasiri nasiri2006@bums.ac.ir.com 3 AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE مقایسه‌ی سلامت عمومی دانشجویان سال اول و آخر رشته‌های پرستاری و پزشکی دانشگاه علوم پزشکی سمنان، سال تحصیلی91-1390 مقدمه: دانشجویان رشته‌های پزشکی و پرستاری، به دلیل شرایط دشوار کار در بیمارستان و ارتباط مستقیم با بیماران، با خطر کاهش سلامت روبرو هستند. مطالعه‌ی حاضر، با هدف بررسی سلامت عمومی دانشجویان رشته‌های پرستاری و پزشکی سال‌های اول و آخر دانشگاه علوم پزشکی سمنان، انجام گرفت. روش‌ها: جامعه‌ی آماری این مطالعه‌ی توصیفی مقطعی، دانشجویان سال اول و آخر رشته‌های پرستاری و پزشکی دانشگاه علوم پزشکی سمنان، در سال تحصیلی91-1390 بودند که 137نفربه روش تمام شماری، انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش‌نامه‌ سلامت عمومی 28 سؤالGHQ بود؛ روش نمره گذاری لیکرت 5گزینه‌ای بود و نمره‌ی کم‌تر در این پرسشنامه، بیان‌گر سلامت عمومی بیش‌تر بود. داده‌ها با کمک آمار توصیفی و آزمون T-test و سطح معناداری کم‌تر از 05/0، تجزیه و تحلیل شد. نتایج: بالاترین و پایین‌ترین میانگین نمره‌ی سلامت عمومی، در سال‌های اول و آخر پزشکی، به ترتیب، در حیطه‌ی نشانه‌های جسمانی(9/7±42/1) علایم افسردگی(41/4±87/0) مشاهده گردید؛ بالاترین و پایین‌ترین میانگین نمره‌ی سلامت عمومی سال‌های اول و آخر پرستاری نیز به ترتیب، مربوط به حیطه‌ی نشانه‌های جسمانی(34/5±38/1) و کارکرد اجتماعی(9±30/1) بود. میانگین و انحراف معیار نمرات کل سلامت عمومی در دانشجویان سال اول و آخر پزشکی به ترتیب برابر 39/6±29/2 و 6/7±18/2، که این تفاوت از نظر آماری معنادار بود(029/0=p). نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج این مطالعه مبنی بر پایین‌تر بودن سطح سلامت در دانشجویان سال آخر رشته‌ی پزشکی، بررسی علل این موضوع و شناسایی عوامل کاهش‌دهنده سلامت، می‌تواند منجر به رفع اختلالات احتمالی در این گروه از دانشجویان گردد. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-2982-fa.pdf 2014-05-26 232 240 سلامت عمومی دانشجویان پرستاری دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی سمنان Comparison of Health Status among Junior and Senior Students of Nursing and Medicine in Semnan University of Medical Sciences in 2011-2012 Academic Years Introduction: Due to the nature of the work in hospitals and direct communication with patients, medical and nursing students are faced with the danger of general health loss. This study aimed to assess general health among junior and senior students of nursing and medicine in Semnan University of Medical Sciences considering some demographic characteristics. Methods: This cross sectional study included a study population of first-year and senior nursing and medical students in Semnan University of Medical Sciences during 2011-12 academic years who were selected through census (n=137). Data collection tool was a 28-item questionnaire on general health (GHQ-28). Scoring method was a 5-point Likert Scale and lower scores showed higher levels of general health. Data were analyzed using descriptive statistics and t-test and significance level lower than 0.05 points. Results: The highest and the lowest mean scores of general health in first and last years of medicine were respectively observed in physical symptoms (1.42±7.9) and symptoms of depression (0.87±4.41). Besides, the highest and the lowest mean scores of general health in first and last years of nursing were respectively observed in somatic symptoms (1.38±5.34) and social function (1.30±9). Mean and standard deviation of total scores of general health among first-year and last-year medical students were respectively 2.29±6.39 and 2.18±7.6 that showed a statistically significant difference (p=0.029). Conclusion: With regard to the low health scores of general health among final year medical students, studying the causes for this phenomenon and identifying the factors can lead to elimination of these probable disorders http://ijme.mui.ac.ir/article-1-2982-en.pdf 2014-05-26 232 240 General health nursing students medical students Semnan University of Medical Sciences. Nemat Sotodeh sotodeh1@yahoo.com 1 AUTHOR Hamed Rezaei mrhamed2009@gmail.com 2 AUTHOR Maryam Nazari mrhamed2009@gmail.com 3 AUTHOR Fahimeh Ghanbari mrhamed2009@gmail.com 4 AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE هم‌نوایی دانشجویان پرستاری با محیط بالینی راهی برای نیل به تعلق‌‌‌پذیری: یک پژوهش کیفی مقدمه: یکی از مهم‌ترین نیازهای دانشجویان به منظور برخورداری از عملکرد صحیح در محیط‌های یادگیری، نیاز به تعلق می‌باشد. تا زمانی که نیاز اساسی دانشجویان به امنیت و تعلق برآورده نشود، نیازهای سطوح بالاتر دارای اهمیت کم‌تری بوده و فرصت توجه به نیازهای بالاتر وجود نخواهد داشت. هدف پژوهش حاضر، ارائه منتخبی از یافته‌های پژوهشی است که با هدف بررسی تجارب تعلق‌‌‌پذیری دانشجویان پرستاری در محیط بالینی انجام گرفته است. در این مقاله یافته‌های مرتبط با درون‌مایه "هم‌نوایی با محیط بالینی " ارائه می‌گردد. روش‌ها: در این پژوهش پدیدارشناسی، 10 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشکده‌های پرستاری وابسته به دانشگاه علوم پزشکی لرستان به روش هدفمند انتخاب و مورد مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. کلیه مصاحبه‌ها ضبط و سپس خط به خط دست نویس شد و در نهایت با استفاده از رویکرد جیورجی تحلیل گردید. نتایج: در رابطه با درون‌مایه "هم‌نوایی با محیط بالینی" به عنوان یکی از مضامین اصلی پژوهش، در مجموع 3 طبقه و 11 زیرطبقه استخراج شد: تطابق با محیط بالینی (زیرطبقات آن شامل پذیرش مقررات، شناخت محیط و تلاش در جهت سازگاری با محیط)، برقراری جو اطمینان بخش (زیرطبقات شامل محیط فیزیکی ایمن، محیط ایمن از نظر روانشناختی، محیط ایمن از نظر اجتماعی، بهبود تعاملات بین فردی) و تأثیر شبکه اجتماعی پرستاران (با زیر طبقات همتایان و کارکنان پرستاری، پرستاران به عنوان الگوی نقش، نقش کلیدی سرپرستار، نقش کلیدی مربی بالینی). نتیجه‌گیری: در راستای نیل به تعلق‌‌‌پذیری دانشجویان پرستاری در محیط بالینی، نیاز مبرم به تقویت تطابق و سازگاری دانشجویان با محیط بالینی و کسب آگاهی از محیط‌های بالینی و سیاست‌های آنها، کارکنان پرستاری مربوطه، برقراری جو بالینی مساعد توام با اعتماد، احساس امنیت و بهبود تعاملات بین فردی با در نظر گرفتن تأثیر شبکه اجتماعی پرستاران شامل همتایان، مربیان بالینی و کادر پرستاری احساس می‌شود. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3030-fa.pdf 2014-05-25 216 231 هم‌نوایی با محیط بالینی تعلق‌‌‌پذیری دانشجوی پرستاری پدیدارشناسی Conformity with Clinical Setting among Nursing Students as a Way to Achieve Belongingness: A Qualitative Study Introduction: Belongingness is one of the most important needs among students in order to have proper performance in clinical setting. If basic needs of students to security and belonging are not met, higher level needs will be of less importance and there will not be an opportunity to consider them. The purpose of this study is to present a set of findings by studies exploring nursing students’ experiences of belongingness in clinical settings. We present the findings related to the theme of conformity to clinical settings in this paper. Methods: In this phenomenological study, 10 undergraduate students from Schools of Nursing and Midwifery affiliated to Lorestan University of Medical Sciences were selected using purposive sampling and semi-structured interviews were done. All interviews were recorded and then transcribed verbatim. Data was analyzed by Giogi’s method. Results: In relation to the theme of "conformity with the clinical setting" as one of the main themes of the study, a total of 3 categories and 11 subcategories were deriviated. Compliance with clinical environments (subcategories included observing the rules, familiarity with clinical environment, and trying to adapt with environment), establishing a safe atmosphere (subcategories consisted of safe physical environment, psychologically safe environment, socially safe environment, and improvement of interpersonal interactions) and the impact of community networks of nursing (subcategories consisted of peers and nursing staff, nurses as role models, the key role of head nurses and clinical instructors). Conclusion: In order to achieve belongingness in clinical setting, there is an urgent need for reinforcement of compliance and adaptation of nursing students with clinical environments and information about the settings and it’s policies, relevant agency personnel, clinical atmosphere with trust, security and improvement, interpersonal interaction considering the impact of social networks, including peers, clinical instructors, and nursing staff. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3030-en.pdf 2014-05-25 216 231 Conformity with the clinical setting belongingness nursing students phenomenology Shirin Hasanvand k_p_1026@yahoo.com 1 AUTHOR Tahereh Ashktorab t_ashktorab@sbmu.ac.ir 2 AUTHOR Naemeh Seyedfatemi nseyedfatemi@yahoo.com 3 AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE عوامل مؤثر بر یادگیری سیار در آموزش پزشکی بر اساس مدل FRAME مقدمه: با افزایش استفاده از فناوری‌های مدرن ارتباطی از جمله وسایل سیار و به‌کارگیری این فناوری‌ها در آموزش و یادگیری، توجه به کیفیت این ابزارها و نیازهای استفاده‌کنندگان از این ابزارها امری ضروری است. هدف این مطالعه بررسی عوامل مؤثر بر یادگیری سیار بر اساس مدل FRAME از دیدگاه دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد و دکتری برخی از رشته های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. روش‌ها: مطالعه از نوع توصیفی بوده و نمونه پژوهش شامل 150 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد و دکتری رشته‌های پیراپزشکی (پرستاری، مامایی و بهداشت )دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 92 بودند که به صورت تصادفی طبقه‌ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‌ها، پرسشنامه محقق‌ساخته 29 سؤالی بود که براساس مدل FRAME طراحی شده بود. روایی صوری و محتوایی ابزار تایید شد و جهت پایایی شاخص پیوستگی درونی (آلفای کرونباخ) 84/. به دست آمد. جهت تحلیل داده‌ها از آمار توصیفی استفاده شد. نتایج: یافته‌های پژوهش نشان داد که در بعد یادگیرنده بیش‌ترین میانگین با 08/1±85/3 مربوط به نگرش دانشجویان نسبت به استفاده از موبایل به عنوان ابزار آموزشی بود. در بعد اجتماعی بالاترین میانگین با 04/1±24/3 مربوط به استفاده از موبایل جهت تعامل با هم‌کلاسی‌ها بود. در بعد یادگیری تعاملی بالاترین میانگین با 97/0±48/2 مربوط به استفاده از موبایل در جهت انتقال ایده‌ها و اطلاعات با دیگر فراگیران بود. در بعد قابلیت استفاده از وسیله بیش‌ترین میانگین با 46/1±37/3 مربوط به میزان استفاده از موبایل برای فعالیت‌های آموزشی و پژوهشی در طول شبانه‌روز بود. در بعد تکنولوژی اجتماعی بیش‌ترین میانگین با 92/0±90/3 مربوط به مؤثر بودن استفاده از کتاب‌های الکترونیکی در آموزش بود. در بعد ابزار یافته‌های پژوهش نشان داد که یادگیرندگان ترجیح می‌دهند که تلفن همراه آنها از نوع صفحه لمسی مسطح و دارای حافظه بیش از 3 گیگابایت با سرعت پردازش بالا و در اندازه متوسط باشد. نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج به دست آمده طراحان ابزارهای یادگیری سیار باید در طراحی ابزارها، به ترجیحات استفاده‌کنندگان توجه نمایند و ابزارهایی تولید کنند که میزان کارآمدی این ابزار را به حداکثر برساند. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3048-fa.pdf 2014-05-25 206 215 یادگیری یادگیری سیار مدل FRAME آموزش پزشکی Investigating the Effective Factors on Mobile Learning in Medical Education Based on FRAME Model Introduction: With regard to an increase in use of modern communication technologies including mobile facilities and their application in learning and training, taking quality and users’ needs into account is a fundamental matter. In this article, an attempt has been made to investigate the factors influencing mobile learning from the perspective of M.S. and Ph.D. medical sciences students studying at Isfahan University of Medical Sciences based on FRAME model. Methods: In this descriptive study, the sample included 150 graduates M.Sc. and Ph.D. students of allied health medicine(Nursing , Midwifery and Hygiene fields ) in Esfahan University of Medical Sciences in 2013 that were selected through stratified random sampling. Data gathering tool was researcher-made questionnaire including 29 questions based on FRAME model. Face and content validity of the tool was confirmed and the reliability of internal consistency index (Cronbach’s Alpha) was 0.84 and finally we used descriptive statistics for data analysis. Results: The results showed that in learner component, the highest mean (3.85±1.08) related to learner's attitude towards mobile phone as a learning tool. In social component, the highest mean (3.24±1.04) belonged to the use of mobile phones for interaction with classmates. In interaction learning component, the highest mean (2.48±0.97) related to use of this device for transfer of ideas and information with other learners. In the usability of the device component, the highest mean (3.37±1.46) related to the use of cell phones for educational and research activities throughout the day. In social technology component, the highest mean (3.90±0.92) related to the use of electronic books in education. Finally in tool component, the results showed that learners prefer a flat touch screen mobile phone with high processing speed and having more than 3 GB memory in average size . Conclusion: With regard to the obtained results, designers of M-learning tools should take the users’ preferences into account and produce those tools, maximizing the efficacy of such learning type. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3048-en.pdf 2014-05-25 206 215 learning mobile learning FRAME model. Najmeh Khosravi n_khosravi77@yahoo.com 1 AUTHOR Negin Barat dasterdi Dastjerdey@gmail.com 2 AUTHOR Hassan Amir Teymori Mhrima@gmail.com 3 AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE ارزیابی سواد آماری مدیران و کارشناسان حوزه‌ی بهداشت دانشگاه علوم پزشکی شیراز مقدمه: با توجه به اهمیت آمار و اطلاعات در سیاست‎گذاری و تصمیم‎گیری‎های نظام سلامت، فهم و قدرت پردازش، تفسیر آمار و نمایش آن توسط کارشناسان از اهمیت بالایی برخوردار است، لذا این بررسی با هدف تعیین سواد آماری و عوامل مؤثر بر آن در بین کارکنان حوزه‌ی بهداشت دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد. روش‌ها: مطالعه‌ توصیفی از نوع مقطعی بود که بر روی 545 نفر کارکنان حوزه‌ی بهداشت، به صورت سرشماری در سال 1391 انجام گرفت. ابزار جمع‌آوری داده‌ها پرسشنامه محقق‌ساخته بود که برای قسمت‌هایی از آن (تعیین سواد خواندن و تفسیر نمودار و خواندن جدول) از پرسشنامه استاندارد شیلد (Schield) استفاده گردید و پس از تأیید روایی و پایایی آنها به کار گرفته شد. داده‌های مطالعه با روش‌های آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. نتایج: در این مطالعه میانگین سنی افراد 2/7±2/36 سال بود. نمرات سواد آماری کل برای زنان و مردان به ترتیب 08/19±6/41 و 4/16± 3/46 از 100 بود. بین میانگین نمرات سواد آماری کل با جنسیت، میزان تسلط به زبان انگلیسی، سطح تحصیلات، رشته‌ی تحصیلی، تعداد واحدهای گذرانده شده‎ی درس آمار، تعداد ساعت مطالعه‎ و میزان علاقه به حوزه‎ی کاری، رابطه معناداری وجود داشت (05/0> P). نتیجه‌گیری: میانگین نمره سواد آماری نشان‌دهنده‌ی سواد آماری پایین کارکنان است، لذا توجه به بهبود و توسعه مستمر سواد آماری با برگزاری کارگاه‌های آموزشی و نیز حذف شکاف بین موضوعات و تکنیک‌های آماری که دانشجویان در دوران تحصیل در دانشگاه می‌آموزند و آنچه که در محل کار مورد استفاده قرار می‌گیرد می‌تواند موثر باشد. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3059-fa.pdf 2014-05-18 195 205 سواد آماری تحصیلات مدیران بهداشتی کارشناسان بهداشتی معاونت بهداشتی Evaluation of Statistical Literacy among the Staff of Health Deputy in Shiraz University of Medical Sciences Introduction: Regarding the significance of statistics in policy and decision making in health care system, the capability to read, understand, and interpret statistics and data is considered very important. Hence, this investigation aims at determining the statistical literacy of staff working in health deputy of Shiraz University of Medical Sciences. Methods: This descriptive cross-sectional study was performed on 545 employees of health deputy in year 2012 using census. Data were collected via a researcher made questionnaire in which some part of Shield’s questionnaire (different aspects of statistical literacy such as reading, interpreting graphs and understanding tables) were utilized after confirmation of reliability and validity. Data were analyzed using descriptive and inferential statistics. Results: The mean age of respondents was 36.2±7.2 years old. The statistical literacy scores were 41.6±19.08 for female staff and 46.3±16.4 for male staff out of a hundred. There were significant relationships between scores of statistical literacy and gender of respondents, English language skills, level of education, field of study, credits of statistics courses passed in university, study hours, and the extent of interest in job field (P <0.05). Conclusion: Participants’ mean score indicates low level of statistical literacy among staff. As a result, the organization should execute effective workshops to promote statistical literacy and compensate for the gap between statistical topics and techniques that are previously taught through education years and what is currently necessary to know at work. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3059-en.pdf 2014-05-18 195 205 Statistical literacy Education Health Managers Health Staff Health Vice-chancellor afshan javadi afshanjavadi@yahoo.com 1 AUTHOR aliyar ahmadi ahmadi_78@yahoo.com 2 AUTHOR somayeh hassani somayeh.hassani@yahoo.com 3 AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE عوامل مؤثر بر حضوردر کلاس درس ازدیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد سال 1392 مقدمه: حضور در کلاس به عنوان یک فرصت جهت یادگیری دروس شناخته شده است و غیبت از کلاس می‌تواند باعث سست شدن این هدف مهم یعنی یادگیری شود. این مطالعه با هدف تعیین عوامل مؤثر بر حضور در کلاس درس ازدیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد انجام گردید. روش‌ها: این مطالعه توصیفی مقطعی بر روی 120نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکردکه به روش نمونه‌گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند انجام گردید. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه محقق‌ساخته جمع‌آوری و با استفاده از آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: از دید2/64%(77نفر) دانشجویان شرکت کننده در پژوهش، عامل ایجاد انگیزه توسط استاد بیش‌ترین نقش را در حضور دانشجویان در کلاس دارد و از نظر 8/35%(43نفر) دانشجویان استفاده از وسایل سمعی بصری نقشی در حضور آنها در کلاس درس ندارد. 19 نفر (8/15%) دانشجویان با معدل بالاتر از17 ایجاد انگیزه توسط استاد را عامل رغبت خود به کلاس گزارش کردند. 12 نفر (10%) از دانشجویان مذکر مهم‌ترین عامل حضورشان در کلاس را انجام حضور و غیاب می‌دانند. نتیجه‌گیری: با توجه به این که ایجاد انگیزه توسط اساتید بیش‌ترین نقش را در حضور دانشجویان در کلاس دارد، لذا اساتید باید جهت افزایش حضور دانشجویان در کلاس‌های درس از روش‌هایی مانند تکنیک‌های خلاق آموزشی و تجهیز کلاس‌ها استفاده نماید. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3095-fa.pdf 2014-05-18 189 194 عوامل مؤثر حضور در کلاس دانشجویان علوم پزشکی Factors Affecting Classroom Participation the Viewpoints of Students in ShahreKord University of Medical Sciences in 2013 Introduction: Classroom participation is known as an opportunity to learn lessons and absence in these sessions can deteriorate learning objectives which are pretty important. Therefore, this study aimed to determine the factors influencing students’ classroom participation in Shahrekord University of Medical Sciences. Methods: This descriptive cross-sectional study was performed on 120 students of Shahrekord University of Medical Sciences selected using systematic random sampling. A researcher-made questionnaire was completed by students. The collected data were analyzed using descriptive statistics. Results: According to the viewpoints of 64/2% (n=77) students participating in the research, motivation by teacher plays the most important role for classroom participation. From the viewpoints of 35/8% (n=43) students, the use of audiovisual aids do not contribute to their classroom participation. 15/8% (n=19) students having grade point averages higher than 17 believed that motivation by teacher is the factor for their eagerness to participate in classroom. Twelve male students (10%) mentioned roll call as the most important factor for their attendance in classroom. Conclusion: Considering the fact that motivation by teachers has the greatest role for students’ classroom participation, therefore teachers should make use of creative teaching techniques and equip classrooms with facilities in order to increase students’ participation in classroom. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-3095-en.pdf 2014-05-18 189 194 Factors classroom participation medical students. Razeih Nazari vanani razyehnazary@yahoo.com 1 AUTHOR Zohre Naderi z_naderi@yahoo.com 2 AUTHOR Fereshteh Aein fereshtehaein@yahoo.com 3 AUTHOR