ORIGINAL_ARTICLE
معرفی برخی پایگاههای مفید برای پژوهش و آموزش پرستاری و مامایی
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-265-fa.pdf
2002-11-15
64
0
tahereh
changiz
1
AUTHOR
OTHERS_CITABLE
واژه شناسی توصیفی آموزش
آزمون Test
اصطلاح «آزمون» در اکثر کتابهای فارسی، ترجمه واژه «تست» است. در تعریف آزمون یا تست، آن را «ابزاری عینی و استاندارد شده برای اندازهگیری نمونهای از رفتار یا ویژگیهای انسان» در نظر میگیرند.
منظور از واژه «عینی» (objective) در تعریف آزمون یا تست این است که در تفسیر و نمرهدهی نتایج آزمون، قضاوت و نظر شخصی آزماینده یا ممتحن دخالت ندارد. در آزمون یا تست، آزمودنی یا فراگیر خود فراهم کننده پاسخ سؤال نیست، آزمودنی یا فراگیر خود فراهم کننده پاسخ سؤال نیست، بلکه وی در جریان آزمون به انتخاب پاسخ سؤال نیست، بلکه وی در جریان آزمون به انتخاب گزینههایی میپردازد که توسط معلم یا سازنده آزمون از قبل تدارک دیده شده و نحوه نمرهگذاری آنها مشخص گردیدهاند.
برای فهم بیشتر واژه عینی، میتوان آن را در مقابل واژه «ذهنی» (subjective) قرار داد. در مقولیه ارزیابی دانشجو (student assessment)، امتحاناتی نظیر امتحانات کتبی و یا شفاهی، در مقوله روشهای ذهنی ارزیابی قرار میگیرند. در این روشها، آزمودنی خود به تهیه پاسخ میپردازد و آن را به صورت مکتوب و یا شفاهی بیان میکند. چون در این روشها، نظر آزماینده یا ممتحن در قضاوت و نمرهگذاری و پاسخها مؤثر است، به آنها ذهنی اطلاق میشود.
منظور از واژه «استاندارد شده» در تعریف آزمون این است که این آزمون قبلاً در نمونه وسیعی اجرا شده است و شاخصهای روان سنجی آن محاسبه گردیده و ضمناً سؤالات آن تحلیل شده و سؤالات نامناسب آن حذف و روشهای نمرهگذاری و تفسیر نمرات آن مشخص شده است. بدیهی است آزمونهایی توسط استادان تهیه و در موسسات آموزشی اجرا میشود، به دلیل وقتگیر و پبر هزینه بودن فرایند استاندارد سازی، آزمونهای استاندارد نیستند. استاندارد نبودن آزمونهای پیشرفت تحصیلی که در مؤسسات آموزشی به کار گرفته میشود، ضعفی برای آنها محسوب نمیشود. غالباً اگر استادان آزمونهای خود را با توصیف ارائه شده برای ساخت آزمون تهیه کنند، آزمونهای آنان در مقام تجزیه و تحلیلهای آماری نیز وضعیت خوبی خواهد داشت.
منظور از واژه «برای اندازهگیری نمونهای از رفتار» این است که آزمونها تمام رفتارهای یادگیری شده ار اندازهگیری نمیکنند، بلکه نمونه کوچک و البته معرفی از رفتار را میسنجد. یعنی از هر قسمت از مطالب آموزش داده شده، تعداد سؤالاتی مطرح میشود که پاسخگویی به آن تعداد سؤال، معرف کل یادگیری فراگیر خواهد بود.
آزمونهای نٌرم مرجع
(Norm Referenced)
آزمونهایی هستند که ملاک موفقیت در آزمون پس از انجام آزمون مشخص میشود. این ملاک موفقیت از عملکرد کل افراد آزمودنی حاصل میگردد. مثلاً، میانگین و انحراف معیار آزمون و نیز نرمهای آن محاسبه میشود و تک تک آزمودنیها با نرمهای تعیین شده آزمون، که محصول عملکرد کل آزمودنیها است، مقایسه میشوند و موقعیت آنها در آزمون مشخص میگردد.
آزمون کنکور نمونه روشنی از این نوع آزمون میباشد.
آزمونهای ملاک مرجع
(Criterion Referenced)
پیشنهاد این نوع از آزمونها توسط صاحبنظرانی ارائه شده که بر محور بودن هدفهای یادگیری تأکید فراوان داشتند. این صاحبنظران دیدگاهی را تحت عنوان «یادگیری در حد تسلط» (Mastery Learning) ارائه دادند و معتقد بودند که یادگیرندگان در هر درسی باید به حد قابل قبولی از هدفهای آموزشی دست یابند.
از این رو، صاحبنظران پیشنهاد کردند که باید حداقلی از سؤالات توسط فراگیران پاسخ داده شود که تسلط آنها را به آن محتوای درسی نشان دهد. در این نوع آزمون، کارشناسان، قبل از برگزاری آزمون، با مشورت و همکاری یکدیگر، حدی را برای قبولی در آزمون با توجه به سؤالات تهیه شده مشخص میکنند. در این نوع آزمونها، دستهبندی دانشجو هدف نیست و پس از آزمون فراگیران که به حداقل نمره قبولی دست یافتهاند به عنوان قبول مطرح میشوند و سایر فراگیران باید با مطالعه و کوش در دفعات بعدی توفیق قبولی را پیدا کنند. آزمون تافل نمونه روشن آزمونهای ملاک مرجع محسوب میشود. شایسته است که مؤسسات آموزشی و بویژه مؤسسات آموزشی پزشکی که ماهیتاً باید پاسخگوی توانایی فارغ التحصیلان خود باشند، شیوه امتحانات خود را به سوی آزمونهای ملاک مرجع سوق دهند. قابل ذکر است که ایده یادگیری در حد تسلط و تأکید بر کسب حداقل اهداف آموزشی مورد نیاز از سوی فراگیران که نهایتاً به پیدایی آزمونهای ملاک مرجع انجامید، برخاسته از نهضتی بود تحت عنوان «پاسخگویی تربیتی» (Educational Accountabilituy) که در نیمه اول قرن بیستم رواج یافت و معتقد بود که مؤسسات آموزشی در قبال هزینهای که مصرف میکنند باید به جامعه پاسخگو باشند.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-84-fa.pdf
2002-11-15
62
63
1
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
آموزش تنظیم خانواده و تمایلات مادران شیرده در انتخاب روش پیشگیری از بارداری بعد از زایمان
چکیده
مقدمه: عوامل مختلفی بر تمایلات مادران در انتخاب روش پیشگیری از باردار بعد از زایمان اثر میگذارند و در این میان، نقش آموزشهای ارائه شده پیرامون تنظیم خانواده قابل ذکر میباشد. هدف از انجام این بررسی، تعیین ارتباط بین آموزش تنظیم خانواده در دوران بارداری و بخش بعد از زایمان و تمایلات مادران شیرده در انتخاب روش پیشگیری از بارداری بود.
روشها: در این پژوهش توصیفی- مقطعی 383 نفر از زنانی که برای اولین بار بعد از زایمان برای دریافت خدمات تنظیم خانواده به مراکز بهداشتی- درمانی شهر اصفهان مراجعه کرده بودند، بر اساس نمونهگیری آسان، مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات توسط پرسشنامه و به روش مصاحبه حضوری گردآوری شد و با نرمافزارهای SPSS و EPI با استفاده از روشهای آماری توصیفی و آزمونهای مجذور کای و دقیق فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: بیشترین روش پیشگیری از بارداری مورد تمایل مادران شیرده، نزدیکی منطقع (4/27 درصد) بود. همچنین مشخص گردید که درصد کمی از زنان در دوران بارداری (11درصد) و نیز بخش بعد از زایمان (1/3درصد) آموزش تنظیم خانواده را دریافت نمودهاند. بین آموزش تنظیم خانواده در دوران بارداری و بخش بعد از زایمان و روش پیشگیری از بارداری مورد تمایل مادران شیرده ارتباط آماری
معنیدار به دست نیامد.
بحث: چنین به نظر میرسد که در اکثریت موارد آموزش تنظیم خانواده ارائه نشده و یا در صورت ارائه به نحوی نبوده که بتواند بر تمایلات واحدهای مورد پژوهش در انتخاب روش پیشگیری از بارداری بعد از زایمان تأثیر گذارد. بنابراین، لازم است با تأکید بیشتر این مورد در آموزش دانشجویان و فارغ التحصیلان، افزایش تعداد پرسنل شاغل در مراکز بهداشتی و بخشهای بعد از زایمان و نیز تهیه و تدارک مکان مناسب برای مشاوره تنظیم خانواده، مشکلات و موانع موجود در این زمینه را برطرف نمود.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-603-fa.pdf
2002-11-15
56
61
تنظیم خانواده، آموزش، مادران شیرده، بعد از زایمان، انتخاب روش پیشگیری از بارداری.
Family Planning Education and Lactating Mothers\' Desires for Choosing Postpartum Contraceptive Method
Introduction: Different factors affect lactating mothers' desires for choosing a contraceptive method in postpartum period. For example, the role of family planning education is worth to mention. The aim of this research was to determine the relationship between familily planning education during pregnancy and at postnatal ward, and lactating mothers' desires for choosing a contraceptive method.
Methods: In this cross-sectional research, 383 lactating mothers who were referred to Isfahan health centers for family planning services for the first time after delivery were studied. The convenience sampling method was used and the data were collected by a questionnaire through an interview. Descriptive statistical methods, Chi2 and Fisher exact test were used in order to analyze the data by SPSS and EPI softwares.
Results: The most common desired contraceptive method in lactating mothers was coitus interrupt (27.4%). Also, it was identified that a few women received family planning education in antenatal period (11%) and in postnatal ward(3.l%). No significant relationship was observed between family planning education during pregnancy and at postpartum ward, and the desired contraceptive method.
Conclusion: It seems that due to the crowdedness of health centers and postnatal wards, family planning education hasn't been or isn't offered effectively. So, it had no effect on mothers' desires on choosing postpartum contraceptive method. In order to solve the problems in this field, the number of employed staff in health centers and postnatal wards should be increased and a suitable place should be prepared for family planning consultation.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-603-en.pdf
2002-11-15
56
61
Family planning. Education
Lactating Mothers
Postpartum
Contraceptive Choice
mahnaz
noruzi
1
AUTHOR
heidar ali
abedi
2
AUTHOR
maryam
Farmahini Farahani
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ارزیابی تصمیمگیری بالینی دانشجویان مامایی
مقدمه: تصمیمگیری بالینی از سری تصمیمگیری مهارتی است که در ارتباط با وضعیت بیمار انجام میشود. ارزیابی کیفیت و نیز آموزش تصمیمگیری بالینی پرسنل بهداشتی میباشند. الگوی اداره مشکل بیمار PMP(Patient Management Prolem ) از جمله روشهای ارزیابی تصمیمگیری بالینی است. این پژوهش با هدف ارزیابی تصمیمگیری بالینی دانشجویان مامایی با استفاده از PMP رایانهای انجام گرفته است.
روشها: در یک مطالعه پیمایشی، کلیه دانشجویان سال آخر کارشناسی مامایی دانشگاههای علوم پزشکی تهران، ایران و شهید بهشتی که کلیه واحدهای خود را گذراندهاند به صورت سرشماری (40=N) مورد مطالعه قرار گرفتند. پرسشنامه PMP رایانهای شامل 9 مورد بیمار فرضی در ارتباط با مراقبت قبل از بارداری طراحی شده در یک نرمافزار رایانهای توسط دانشجویان تکمیل شد. نتایج حاصل از این دادهها با استفاده از آمار توصیفی و رگرسیون چندگانه با نرمافزار آماری SPSS آنالیز گردید.
نتایج: به طور کلی میانگین نمره کسب شده توسط دانشجویان مورد پژوهش از 100 نمره کل، 01/7±62/35 بود و اکثریت واحدهای مورد پژوهش در سطح متوسط تصمیمگیری بالینی قرار داشتند. میانگین نمره کسب شده دانشجویان در ارزیابی خطر 14/9±17/40، آموزش و مشاوره 23/10±87/31 و
و در مداخله 77/13±42/31 بود و اکثریت واحدها در این سه حیطه نیز در سطح متوسط تصمیمگیری بالینی قرار داشتند.
بحث: از آنجا که تصمیمگیری بالینی عامل مهمی در ارائه بهتر خدمات توسط پرسنل بهداشتی (وهمچنین دانشجویان مامایی) میباشد که امکان آموزش و ارزیابی آن با استفاده از PMP میسر است، بنابراین، توجه به آموزش دقیقتر آن در برنامههای آموزشی ضروری به نظر میرسد.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-602-fa.pdf
2002-11-15
49
55
تصمیمگیری کلینیکی، دانشجویان مامایی، اداره مشکل بیمار، ارزشیابی.
nafiseh
Nekuei
1
AUTHOR
minoo
Pakgohar
2
AUTHOR
zohreh
Khakbaran
3
AUTHOR
mahmud
Mahmudi
4
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر آموزش پرستاری بهداشت جامعه در پیشگیری از بروز حوادث ناشی از کار
مقدمه: حوادث کار همه ساله دهها میلیون کارگر را به کام مرگ کشانده یا دچار از کار افتادگی میکند. پرستاران که محور اساسی فعالیت آنان ارتقای سطح سلامتی جامعه است. برای پیشگیری از این گونه حوادث در جامعه، به ایفای نقشهای مهمی میپردازند. یکی از نقشهای حساس پرستاران بهداشت جامعه، آموزش پیشگیری از حوادث ناشی از کار است. از آنجا که بسیاری از این حوادث با آموزش، نظارت، مشاوره، تغییر امکانات، تشویق و تنبیه و بکارگیری افراد متخصص قابل پیشگیریاند، این مطالعه با هدف بررسی تأثیر آموزش در پیشگیر از حوادث در محیطهای صنعتی انجام یافته است.
روشها: این پژوهش مطالعهای است پیش تجربی (pre-experimental) با طرح یک گروهی دو مرحلهای که تعداد 150 نفر کارگران کارخانه نساجی، حجم نمونه مطالعه را تشکیل میدادند. اطلاعات به وسیله برگههای مخصوص برای حوادث جمعآوری شد. پژوهشگران پس از آموزش کارگران با روش مداخلات پرستاری با جمعآوری اطلاعات و تجزیه و تحلیل آماری میزان تأثیر آموزش را مورد بررسی قرار دادهاند.
نتایج: اطلاعات به دست آمده نشان داد که میزان کل حوادث ناشی از کار در این مطالعه پس از انجام
مداخلات آموزش از 6/206 در هزار به مدت 6 ماه، به 3/93 در هزار کاهش یافته و که از نظر آماری تفاوت معنیداری نبود.
بحث: ایفای نقش آموزشی پرستاران بهداشت در صنعت میتواند در کاهش حوادث ناشی از کار در کارخانههای نساجی مؤثر باشد. توجه برنامهریزان و مدرسان به آموزش این نقش در برنامه آموزشی پرستاران و کوشش در جهت بکارگیری فارغالتحصیلان در محیط صنایع برای ارتقای سطح سلامت جامعه صنعتی کشور میتواند شرایط موجود را بهبود بخشد
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-601-fa.pdf
2002-11-15
43
47
پرستار بهداشت جامعه، پیشگیری، حوادث، کارگران.
The Clinical Teaching Role of Nursing Teachers
Introduction: Each year millions of workers throughout the world involve in occupational accidents resulting in their disability or death. The nurses, whose main task is promoting the health of the society, play an important role in preventing these kinds of accidents. Nurses are needed in industrial environment as a member of health team to prevent occupational accidents. Since most of these accidents are preventable by well education, supervision, counseling, change of facilities, firmer occupational regulations in occupational circumstances, encouragement and punishment and hiring expert employees, this study was designed to investigate the role of nurses' education in preventing occupational accidents in industrial environment.
Methods: This was a pre-experimental study with a one group, two stage design.150 workers from Shahid Modares textile factory in Kashmar were selected as the sample of this study. The data were collected by special accident forms.The researchers investigated the effect of education by using interventional methods and educating the workers, and by collecting the data before and after the intervention. Then the results were statistically analyzed.
Results: The findings showed a decrease in occupational accidents rate after the intervention from 206.6 per thousand to 93.3 per thousand in a period of six months, which was statistically significant.
Conclusion: The interventional role of community health nurses in industry was effective in decreasing occupational accidents in the textile factory. It is recommended to consider this role in educational programs of nurses and employ nursing graduates in industrial environment in order to improve the present condition and promote the health of the society.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-601-en.pdf
2002-11-15
43
47
Community health nurse. Prevention
Accidents
Workers.
heidar ali
abedi
1
AUTHOR
majid
rezazadeh
2
AUTHOR
shahla
dabirzadeh
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
میزان مشارکت اعضای هیات علمی در تصمیم گیری مدیران دانشکده های علوم پزشکی اصفهان از دیدگاه مدیران و اعضای هیات علمی
مقدمه: مشارکت اعضای هیأت علمی در تصمیمگیریهای مدیران در طیف وسیع کاملاً مشارکتی تا کاملاً غیرمشارکتی امکانپذیر است. بررسی چگونگی این تصمیمگیریها میتواند تصویر روشنی از وضعیت موجود به منظور اصلاح آن به دست دهد. تعیین میزان مشارکت اعضای هیأت علمی در تصمیمگیری مدیران دانشکدههای علوم پزشکی از دیدگاه اعضا و مدیران هدف این مطالعه است.
روشها: این پژوهش به صورت توصیفی، مقطعی یک مرحلهای، دو گروهی انجام شد. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتبی و از طریق پرسشنامه بود. تعداد 152 نفر اعضای هیأت علمی و 43 نفر مدیران دانشکدههای پزشکی، پرستاری، دندانپزشکی، داروسازی، بهداشت، مدیریت و توانبخشی در پژوهش شرکت نمودند. برای تجزیه و تحلیل دادهها، میانگین امتیاز میزان مشارکت در تصمیمگیری در هفت رتبه از کاملاً شخصی تا کاملاً مشارکتی در نظر گرفته شد. اطلاعات با استفاده از آزمونهای t و نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: یافتههای پژوهش مؤید آن است که سبک تصمیمگیری مدیران در دانشکدههای مختلف مشارکتی شخصی بوده و هیچ یک از دانشکدهها حداقل مشارکت مطلوب، یعنی میانگین امتیاز 5 را کسب ننمودهاند گرچه اعضای هیأت علمی بیش از خود مدیران فرایند تصمیمگیری را مشارکتی دانستهاند ولی تفاوت معنیدار نبود.
بحث: فرایند تصمیمگیری به صورت مشارکتی موضوع با اهمیتی است که میتواند به رشد خلاقیتها، توسعه و بهبود کارآیی و اثربخشی و نیز رضایت شغلی و ارتقای انگیزهها منجر گردد. با توجه به نتایج پژوهش توسعه فرهنگ مشارکت در نظام آموزشی علوم پزشکی پیشنهاد میگردد
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-269-fa.pdf
2002-11-15
35
42
مدیریت، مشارکت، تصمیم گیری، هیات علمی دانشکده های علوم پزشکی
The Faculty Members\' Contribution in Decision Making Process of Schools\' Administrators in Medical University of Isfahan
Introduction: The faculty members' participation in the decisions made by administrators lies on a continuum with two extremes of thorough participation to no participation. A study on the process of these decision makings can illuminate the present situation in order to improve the participation status. The purpose of this study was to determine the mean of faculty members' participation rate in the decisions made by administrators of the schools of Isfahan Medical University. Methods: This descriptive cross- sectional research was carried out using a questionnaire as a data ollecting tool. 152 faculty members and 43 administrators of the schools of medicine, nursing, pharmacy, health, management and rehabilitation formed the participants in this study. The data were analyzed by SPSS software using t-test andANOVA. The mean of the participation rate was calculated using seven scales which ranged from completely personal to completely participatory.
Results: The style of decision making in different schools was personal- participatory. None of the schools obtained the mean score of five which indicated the optimum participation rate. The faculty members believed in decision making as a participatory process more than the administrators but the difference was not significant.
Conclusion: Decision making in the form of participation is an important issue which can lead to creativity enhancement, development, efficacy and usefulness as well as job satisfaction and motivation. Expansion of participation in educational system of medical universities is recommended
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-269-en.pdf
2002-11-15
35
42
Management
Participation
Decision making. Faculty members
shayesteh
Salehi
1
AUTHOR
Saeed
Pahlevanzdeh
2
AUTHOR
hayedeh
jarahi
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نقش آموزش بالینی مدرسان پرستاری: یک مطالعه کیفی
مقدمه: آموزش بالینی رکن و قلب آموزش پرستاری است. به دلیل شفاف نبودن ماهیت نقش بالینی مدرسان پرستاری، این پژوهش با هدف درک نقش بالینی و نحوه ایفای ان توسط مدرسان پرستاری انجم گردید.
روشها: این مطالعه پژوهش کیفی از نوع گراندد تئوری(Grounded Theory) است. پانزده تن از مدرسان پرستاری با روش نمونهگیری نظری انتخاب گردیدند. برای گرداوری اطلاعات از مصاحبه نیمه سازمان بندی شده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مقایسه دائم داده ها استفاده گردید.
نتایج:درون مایه های به دست آمده از این مطالعه عبارتند از: روشنی نقش، هویت حرفه ای، استقلال حرفه ای و جور شدن یا همرنگی.
بحث: به نظر می رسد ابهام در نقش و وابستگی حرفه ای باعث شده مردسان پرستاری در رسیدن به تسلط بر نقش موفق نباشند، بنابراین، آنان با کسب هویت جدید حرفه ای و استفاده از راهبردهای همرنگی(جور شدن) قصد دارند از تضادهای نقشی دروی جویند، حال آن که بسیاری از این راه کارها، آنان را از اهداف آموزش جدا می سازد.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-270-fa.pdf
2002-11-15
27
33
مدرسان پرستاری، نقش بالینی، شفافیت نقش، آموزش پرستاری
The Clinical Teaching Role of Nursing Teachers
Introduction: Clinical Education is the essential part of nursing education. Because the nursing teachers' clinical role is not clearly defined, this study was designed to understand the clinical role and its process in nursing teachers.
Methods: This was a qualitative research (Grounded Theory) in which 15 nursing teachers of five nursing schools participated based on theoretical sampling. The data were collected using a semi-structured interview. The data constant comparison was used for analysis.
Results: Categories including role clarity, professional identity, professional autonomy and fitting in were proposed as the means of describing how the respondents approached their clinical role.
Conclusion: Due to perceived role ambiguity and professional dependence, the nursing teachers have problems in achieving their role of mastery. They try to avoid these problems by making a new professional identity and fitting in strategies. Unfortunately, these strategies banish them from educational real goals.
Key words: Nursing Teachers, Clinical Role, Role Clarity, Nursing Education
Address: Zamanzadeh V, School of Nursing and Midwifery, Tabriz University of Medical Sciences, Tabriz, Iran
Source: Iranian Journal of Medical Education 2002 6: 27-32.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-270-en.pdf
2002-11-15
27
33
Nursing Teachers
Clinical Role
Role Clarity
Nursing Education
Vahid
Zamanzadeh
1
AUTHOR
zohreh
Parsa Yekta
2
AUTHOR
Eskandar
Fathi Azar
3
AUTHOR
Leila
Valizadeh
4
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسه تفکر انتقادی در دانشجویان سال اول و سال آخر کارشناسی
مقدمه: مهارتهای تفکر انتقادی برای رشتههای علوم پزشکی لازم و ضروری است. این مهارتها باید در آموزشهای بالینی و در تمامی دورههای آموزش لحاظ گردد. بنابراین، این مطالعه با هدف تعیین و مقایسه تفکر انتقادی در دانشجویان سال اول و سال آخر مقطع کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1380 طرح ریزی گردید. روشها: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی است که تعداد 200 نفر از دانشجویان سال اول و سال آخر (به ترتیب 110 و 90 نفر) مقطع کارشناسی پیوسته روزانه دانشکدههای پرستاری و مامایی (98 نفر)، بهداشت (30 نفر)، مدیریت و اطلاع رسانی و پزشکی (45 نفر) و توان بخشی (27 نفر) دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بر اساس نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب گردیدند. پرسشنامه تحقیق شامل دو بخش ویژگی واحدهای مورد پژوهش و سؤالات مربوط به وضعیت تفکر انتقادی (52 سؤال) توسط خود آنان تکمیل گردید و دادهها با نرم افزار SPSS و با آزمونهای آماری آنالیز واریانس، آزمون t و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: میانگین نمره تفکر انتقادی دانشجویان سال اول در چهار دانشکده 9/19 و در دانشجویان سال آخر 6/21 بود. آزمون t بین نمره تفکر انتقادی دانشجویان سال اول با سال آخر تفاوت معنیداری را نشان داد. ضریب همبستگی اسپیرمن بین دقت در پاسخ گویی به سؤالات با میانگین نمره تفکر انتقادی در سال آخریها و آزمون آنالیز واریانس بین محل سکونت خانواده دانشجو با میانگین نمره تفکر انتقادی در سال اولیها رابطه معنیداری را نشان داد. بحث: پایین بودن میانگین نمره تفکر انتقادی از حد متوسط در هر چهار دانشکده بین دانشجویان سال اول با یکدیگر و سال آخر با یکدیگر. بیانگر آن است که فرایندهای آموزشی و یادگیری باید به سمت افزایش و تقویت قوای تفکر و نقادی و موشکافی هر چه بیشتر سوق داده شود ولی یافتهها نشان داد که آموزش علوم پزشکی در دانشگاه علیرغم موانع موجود، بطور نسبی در افزایش این نوع تفکر مؤثر بوده است.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-268-fa.pdf
2002-11-15
21
26
تفکر انتقادی
دانشجویان
آموزشی پزشکی
Comparison Of Critical Thinking Between Freshman And Senior B.S. Students
Introduction. Critical thinking skills are necessary/or different disciplines of medical sciences. These skills must be considered in clinical education curriculum. Therefore, this study was planned with the purpose to measure and compare critical thinking in reshman and senior B.S. students in Isfahan Medical University in 2002. Methods: This research was a descriptive cross- sectional study. The research samples consisted of 200 freshman and senior B.S. students from four Schools including: Health (30), Nursing and Midwifery (98), Management & Informatics (45) and Rehabilitation sciences (27). These were selected by stratified simple sampling method. The questionnaire consisted of two parts: demographic characteristics and Cornell Critical Thinking Test which was completed by the participants. The data were analyzed using ANOVA, t-test, Pearson correlation coefficient and by SPSS software. Results: The mean score of critical thinking for freshman and senior B.S. students was 19.9 and 21.6, respectively. T-test showed a significant difference between critical thinking scores of freshman and senior students. There was a significant relationship between the mean score of critical thinking and the accuracy in responding in senior students. A significant relationship was also found between the mean score of critical thinking and students'families place of residency in freshman students. Conclusion: The findings showed a low mean score of critical thinking for freshman and senior students in four schools. Therefore, it is recommended that learning and education processes should be reinforced. Also based on the research findings, it seems that medical education at the university, regardless of some difficulties has been successful in increasing critical thinking among students. Key words: Critical Thinking, Students, Medical Education Address: Hoseini A, School of Nursing and Midwifery, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran. Source: Iranian Journal of Medical Education 2002 6: 21-25.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-268-en.pdf
2002-11-15
21
26
Critical Thinking
Students
Medical Education
Abbas
Hoseini
1
AUTHOR
Masoud
Bahrami
2
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی نیازهای آموزشی دوران بلوغ در دانش آموزان پسر
مقدمه. شرایط خاص دوران بلوغ و عدم توجه به نیازهای آموزشی این دوران باعث میشود. نوجوان به عنوان یک نیروی کارآمد تربیت نشود. این پژوهش به منظور تعیین نیازهای آموزشی دوران بلوغ و ارتباط آن با ویژگیهای فردی انجام گرفت. روشها: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- پیمایشی و از نوع مقطعی بوده که در آن 396 نفر از دانشآموزان شاغل به تحصیل در سال 1380 در مدارس پسرانه راهنمایی، متوسطه و پیشدانشگاهی به روش طبقهای، خوشهای و تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بوده که بخش اول آن مربوط به ویژگیهای فردی و بخش بعدی آن به بررسی نیازهای آموزشی دوران بلوغ اختصاص داشت. تجزیه و تحلیل دادهها به کمک نرم افزار آماری SPSS و آزمون ANOVA و ضریب همبستگی پیرسون صورت گرفت. نتایج: نیازهای آموزشی دوران بلوغ دانشآموزان پسر در مورد تغییرات جسمی – جنسی در 8/59 درصد، بهداشت جسمانی در 9/62 درصد، تغییرات عاطفی 6/59 درصد و بهداشت روانی 3/58 درصد در حد زیادی و خیلی زیاد گزارش گردید. بین سن و نیازهای آموزشی دوران بلوغ واحدها ارتباط آماری معکوس معنیداری مشاهده شد. بحث: آموزش این امر طبیعی میتواند به عنوان یک اقدام اساسی در تعلیم و تربیت نوجوانان مؤثر واقع شود. بنابراین، ارائه آموزشهایی در زمینه بلوغ برای جوانان دوره متوسطه و دبیرستان ضرورت دارد.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-266-fa.pdf
2002-11-15
15
20
نیازهای آموزشی
بلوغ
دانش آموزان
Investigation of High School Boys\' Educational Needs Concerning Adolescence Period, in Isfahan City, 2002
Introduction: Due to the special conditions of adolescence period, it is ecessary to pay more attention to adolescents and their educational needs. This research was designed to determine adolescents' educational needs in regard to sexual and physical changes, physical health, emotional changes and mental health and also its relationship with demographic characteristics. Methods: This descriptive survey study was performed on 396 boy students aged between 13-19 in schools of Isfahan. They were selected by stratified and cluster random sampling methods. The data collecting tool was a questionnaire whose first section was for demographic characteristics and the next section investigated adolescents' educational needs. Data analysis was done by SPSS software and using ANOVA and Pear son correlation coefficient. Results: The participants' educational needs in the areas of sexual and physical changes (59.8%), physical heath (62.9%), emotional changes (59.6%) and mental health (58.3%) were in high and very high level. There was an adverse relationship between the participant's age and their educational needs in all areas except the area of physical health. Conclusion: The results of this study revealed the importance of proper education in this period. Therefore, providing education concerning adolescence is necessary for boys aged between 13-19. Key words : Adolescence, Educational needs, Students. Address:Boromand far Kh, School of Nursing and Midwifery, Isfahan University of Medical Sciences, Isfahan, Iran. Source: Iranain Journal of Medical Education 2002, 6: 15-19.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-266-en.pdf
2002-11-15
15
20
Adolescence
Educational needs
Students.
Khadijeh
Boromand far
1
AUTHOR
Mohammad reza
Abedi
2
AUTHOR
Akbar
Hasanzadeh
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
نیازهای آموزشی کارشناسان آموزش دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
مقدمه: نیازسنجی با شناسایی نیازهای مهم، مبنایی برای تعیین اهداف و بستر مناسبی برای سازماندهی سایر عناصر مهم، حول نیازهای اولویت یافته فراهم میسازد. پژوهش حاضر به منظور تعیین نیازهای آموزشی کارشناسان آموزش دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سه زمینه مهارت (فنی تخصصی، ادارکی و انسانی) انجام شده است. روشها: روش تحقیق از نوع توصیفی- پیمایش بوده، جامعه آماری شامل کارشناسان آموزش کل و دانشکدههای دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (47 نفر) میباشد. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامه که با روایی محتوا و پایایی ضریب آلفای کرونباخ تأیید شده، دادههای حاصل از پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS، به صورت فراوانی، میانگین و آزمونهای t، ANOVA و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: میزان نیاز آموزشی کارشناسان آموزش دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در زمینه مهارتهای فنی- تخصصی، اداراکی و انسانی بیش از سطح متوسط بود. همچنین رابطه معنیداری بین رشته تحصیلی و سابقه خدمت و پست سازمانی کارشناسان با نیازهای آموزشی آنان وجود نداشت ولی بین سن و نیاز به مهارت رابطه معکوس وجود داشت. بحث:کارشناسان آموزش در هر سه حیطه فنی- تخصصی، اداراکی و انسانی، نیاز به دورههای آموزش مداوم دارند که این میان، بیش ازهمه در زمینه مهارتهای فنی- تخصصی احساس نیاز آموزشی مینمایند. پیشنهاد میشود به منظور ارتقای دانش و مهارت افراد شاغل در سازمان به این نیازها توجه و دورههای آموزش لازم ارائه گردد.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-267-fa.pdf
2002-11-15
5
13
نیاز آموزشی
کارشناسان آموزش
نیاز سنجی
نیاز اداراکی
نیاز انسانی
نیاز فنی.
Educational Needs of Education Experts in Isfahan University of Medical Sciences
Introduction. Need assessment process acts as a foundation for defining goals and making a proper ground for organizing other important elements by identifying crucial needs and focusing on priorities. The present study was carried out to define the educational needs of education experts in Isfahan University of Medical Sciences in three fields of t technical, perceptual and humane skills. Methods. In this descriptive survey 47 education experts from education office and different schools in validity was confirmed by Content Validity and its reliability by Alpha-Cronbach. The data were analyzed by SPSS software using frequency distribution, mean, ANOVA, t-test and Pearson correlation coefficient. Results. The findings showed that the educational needs of education experts of Isfahan University of Medical sciences in the fields of technical, perceptual and humane skills were over the average level. Their most educational needs were in the fields of technical, humane and perceptual skills, respectively. There was no significant relationship between the course of study, work experience and organizational position, and their educational needs. There was an invert relationship between their age and their education. Conclusion. Education experts need education in all three fields of technical, perceptual and humane skills, among which technical field is needed more. It is recommended to consider these needs and provide the necessary education in order to promote the education experts’ knowledge and skills.
http://ijme.mui.ac.ir/article-1-267-en.pdf
2002-11-15
5
13
Educational needs
Education experts
Need assessment
Conceptual need
Humane need
Technical need.
Mahin
Aminoroaya
1
AUTHOR
Mahammad hossein
Yarmohammadian
2
AUTHOR
Ali Reza
Yousefy
3
AUTHOR