ORIGINAL_ARTICLE معرفی برخی پایگاههای مفید برای پژوهش و آموزش پزشکی http://www.emtech.net این پایگاه مشتمل بر بیش از 15000 منبع علمی و مقالات متعدد در زمینه‌های مختلف آموزش است که می‌تواند مورد استفاده مدرسین و دانشجویان قرار گیرد. منابع موجود در پایگاه به صورت موضوعی فهرست شده و علاوه بر جنبه‌های نظری آموزش (از جمله نظریات یادگیری، سبک یادگیری و...), جنبه‌های علمی، انواع طرح درس‌ها، نحوه تهیه مواد آموزشی، و بسیاری عناوین دیگر را نیز در بر می‌گیرد. http:// tip.psychology.org برای علاقمندان به مباحث روانشناسی یادگیری، نظریه‌های مختلف یادگیری، و کاربرد این نظریه‌ها و حیطه‌های یادگیری در طراحی آموزشی، پایگاه فوق, مجموعه ارزشمندی فراهم می‌نماید. حدود 50 مورد نظریه یادگیری و کاربردهای عمده این نظریات در این مجموعه توصیف می‌شود. http://www.byu. Edu./ipt/vlibrary/developer/theories.html این پایگاه بخشی از کتابخانه مجازی دانشگاه Birgham Young است که مطالب تئوریک، مدلها، و رویکردهای مختلف به طراحی آموزشی، و نیز روش‌های طراحی آموزشی را به نحو مبسوط عرضه می‌نماید. مراجعه به این پایگاه, اطلاعات ارزشمندی در اختیار محققین آموزش پزشکی که علاقمند به مطالعه برنامه درسی هستند و نیز معلمین گروه پزشکی که خواهان طراحی دقیقتر و علمی‌تر دروس خود می‌باشند, قرار می‌دهد. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-253-fa.pdf 2001-12-15 66 0 Tahereh Changiz 1 AUTHOR
OTHERS_CITABLE واژه‌نامه توصیفی آموزش (Delphi Technique) تکنیک دلفای یا دلفی فیلسوف یونان باستان در معبد دلفی بکار گرفت, گرفته شده است(Oracle) . نام این تکنیک از روشی که او را کل به طور خلاصه این تکنیک روشی است برای حصول توافق درباره مسائل پیچیده, بدون مواجهه رو در روی افراد گروه تصمیم گیرنده یا یکدیگر. از مزایای این تکنیک این است که چون افراد در مواجهه رو در رو با یکدیگر قرار نمی‌گیرند, از این رو, از نفوذ و شخصیت افرادی که در گروه حالت مسلط دارند، جلوگیری می‌شود، فشار گروهی کاهش می یابد، افراد برای دفاع از موضوع خود در جمع, حالت تدافعی نمی‌گیرند، امکان بروز افکار مستقل و خودباوری در مجموعه افزایش می‌یابد و افراد به دلیل نگرانی از قضاوت دیگران از اظهار نظر پرهیز نمی‌کنند. عمده ترین ضعف این تکنیک زمان‌بر بودن آن است. در دوران معاصر, به طور رسمی, این تکنیک در سال 1950 در کمپانی راند (Rand) مطرح شد و به تدریج در سال‌های بعدی توسعه یافت. این تکنیک در حال حاضر, در تجارت و سازمان‌های تجاری برای شناسایی نیازهای مشتریان، در امور دولتی، در امور پزشکی و درمانی، در برنامه‌ریزی‌های منطقه‌ای و برنامه‌ریزی‌های آموزشی و در موقعیت‌های متعدد دیگر, برای پیش‌بینی نیازهای آینده، مشخص کردن اولویت‌های بودجه‌بندی، تخمین مسائل مربوط به کیفیت زندگی، سیاستگزاری‌ها، شناسایی مسائل و تدوین راه حل‌ها با وسعت به کار گرفته می‌شود. مراحل به کارگیری الگوی تکنیک نیازسنجی دلفای به این شرح است: الف. انتخاب شرکت‌کننده‌ها که البته باید از اطلاعات لازم برای پاسخ‌گویی در مورد موضوع مورد بررسی برخوردار باشند و ارسال پرسشنامه برای آنان و درخواست از آنها برای بیان نظریات، پیشنهادات، توصیه‌ها و حتی پیش‌‌بینی‌ها در مورد موضوع یا مسأله مورد بحث. ب. پس از دریافت اطلاعات درخواستی در مرحله الف, نتایج آن به صورت حد وسط (میانه) پاسخ‌ها برای شرکت‌کننده‌ها به عنوان بازخورد (Feed back) ارسال می‌شود. در اولین دور پاسخ‌گویی از شرکت‌کننده‌ها خواسته می‌شود که میزان توافق و عدم توافق خود را با متوسط (میانه) پاسخ‌های مصاحبه‌شوندگان در دور اول بیان نمایند. پ. در این مرحله نیز, نتایج مرحله قبل تحلیل شده و متوسط پاسخ‌های شرکت‌کنندگان به همراه دلایل موافقت‌ها و مخالفت‌های افراد, مجدداً به عنوان بازخورد مرحله قبل برای شرکت‌کننده‌ها ارسال می‌گردد. ت. پس از بررسی استدلالات و عقایدی که حداقل تفاوت را داشته‌اند, نتایج مجدداً برای اعلام نظر شرکت‌کنندگان ارسال می‌شود. ث. با بررسی آخرین اظهار نظرها، راه حل‌های مورد تأکید یا نیازهای مورد قبول جمع, دسته‌بندی می‌گردند. مراحل الف وب و ث و ت ممکن است بیش از یکبار تکرار شود تا شرکت‌کنندگان به همگرایی بیشتری در پاسخ‌ها دست یابند. با توجه به گسترش تکنولوژی و ایجاد شبکه اینترنت, امکان جمع‌آوری پاسخ‌های شرکت‌کنندگان و دادن بازخورد به آنها, سهولت بسیار زیادی پیدا کرده و امکان استفاده‌ از تکنیک دلفای را فراهم شده است. به کارگیری تکنیک دلفای در شرایط زیر موجه جلوه می‌کند: 1. وضوح شکل و یا مسأله از طریق قضاوت جمعی گروه یا گروهی از شرکت‌کننده‌ها افزایش یابد. 2. افراد شرکت‌کننده کسانی نباشند که امکان قضاوت آنها به سهولت و بدون طی این فرایند میسر باشد. 3. امکان پذیرش راه حل حاصل شده و یا نیازهای تعیین شده از طریق این تکنیک بیشتر از جلسات مواجهه حضوری باشد. 4. گروه‌های متعددی وجود داشته که وقت و مسافت و مسائلی از این قبیل حضور آنها را ممکن نسازد. 5. گروه یا گروه‌هایی در مجموعه سازمان وجود داشته باشند که با حالت سلطه با دیگر واحدها مواجه می‌شوند. ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که علیرغم استفاده وسیع از تکنیک دلفای, مبانی نظری این تکنیک چندان قوی نیستند. به محققان و مدیرانی که از این الگو برای مصارف مختلف استفاده می‌کنند, توصیه می‌شود که خود را در چهارچوب پنج مرحله محدود نسازند، مهم طرح روشن مسأله، طراحی سؤالات مناسب باز و بسته برای پاسخ‌گویان و دادن بازخورد به پاسخ‌گویان و ایجاد انگیزه برای توافق بیشتر در بین آنها می‌باشد. طبیعتاً محققینی که تجربه بیشتر در طراحی پرسشنامه و استفاده از این تکنیک دارند می‌توانند مشاوران خوبی برای افراد مبتدی باشند http://ijme.mui.ac.ir/article-1-261-fa.pdf 2001-12-15 65 66 Educational Descriptive Terminology http://ijme.mui.ac.ir/article-1-261-en.pdf 2001-12-15 65 66 Ali Reza Yousefi 1 AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE تاثیر بازاندیشی بر مهارت‌های تفکر انتقادی دانشجویان پرستاری شهرستان تبریز مقدمه افزایش و بهبود مهارت‌های تفکر انتقادی دانشجویان در شرایط رشد فزاینده دانش بشر، اهمیت توجه به پرورش مهارت‌های تفکر دانشجویان را روشن نموده است. در این راستا، استفاده از راهبرد آموزشی بازاندیشی، راه‌کاری است که توسط پژوهشگران و دست‌اندرکاران برنامه‌های آموزشی برای پرورش تفکر توصیه شده است. پژوهش حاضر، برای آزمودن تاثیر بازاندیشی بر مهارت‌های تفکر انتقادی دانشجویان پرستاری دانشکده پرستاری و مامایی شهرستان تبریز انجام شده است.روش‌ها چهل نفر از دانشجویان سال چهارم پرستاری دانشکده پرستاری و مامایی شهرستان تبریز داوطلبانه در این پژوهش شرکت نمودند. این افراد پس از شرکت در یک جلسه توجیهی در آزمون مهارت‌های تفکر انتقادی شرکت نمودند. سپس به دو گروه 20 نفری تجربی و شاهد تقسیم شدند. گروه شاهد در برنامه‌های معمول بالینی تنظیم شده و گروه تجربی، علاوه بر شرکت در برنامه‌های معمول بالینی، در برنامه مداخله‌ این پژوهش نیز شرکت نمودند تا آمادگی‌های لازم را برای انجام بازاندیشی به دست آورند و پس از آن به مدت ده هفته، به بازاندیشی بر تجارب بالینی و مراقبتی پرداختند. در پایان برنامه بالینی، هر دو گروه مجدداً در آزمون مهارت‌های تفکر انتقادی(critical thinking) شرکت کردند. نتایج به دست آمده از این آزمون، مبنای تحلیل آماری بود و برای تحلیل داده‌ها از آزمون تی زوج و تی برای گروه‌های مستقل و تحلیل کوواریانس استفاده شد.نتایج نتایج پژوهش موید تاثیر بازاندیشی بر استدلال استقرایی دانشجویان و نیز نمره کل آزمون مهارت‌های تفکر انتقادی بود. یافته‌ها تفاوت دانشجویان دو گروه را از نظر کسب مهارت‌های تفکر انتقادی در طول برنامه مورد تایید قرار داد.بحث با توجه به ‌اینکه آزمون مهارت‌های تفکر انتقادی کالیفرنیا یک آزمون عمومی برای اندازه‌گیری مهارت‌های تفکر انتقادی است، تغییر به دست آمده در نتیجه یک روش آموزشی یافته ارزشمندی است که لزوم استفاده از راهبرد بازاندیشی را در برنامه‌های آموزشی تصریح می‌نماید. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-51-fa.pdf 2001-12-15 58 64 مهارت های تفکر انتقادی، بازاندیشی، آموزش بالینی، یادگیری The Effect of Reflection on Critical Thinking Skills of Nursing Students in Tabriz Medical University Introduction. The significance of fostering critical thinking in students has been explicated by the increasing rate of knowledge and information. To assimilate knowledge and to assess the considerable amount of information, students need to develop their thinking skills. Considering reflection as a teaching strategy and one of the most effective ways for fostering thinking, this study was designed to determine the effect of reflection on thinking skills of nursing students at Tabriz faculty of nursing and midwifery. Methods. 40 senior nursing students participated in this study voluntarily. After receiving the necessary information regarding their participation they took California Critical Thinking Skill Test. Then they were divided into 2 equal case and control groups. Both groups had their routine clinical programs, but the interventional program was offered only to the case group. This interventional program consisted of 3 main parts: A 4 day workshop on reflection and 10 weeks reflection on their clinical experiences, concluding dialog journals and writing up logs. At the end of their clinical program, both groups took the same test as pretest. Data were analyzed by paired T-test and T-test. Results: Results of the study revealed that reflection has been effective on improving inductive reasoning and total scores of critical thinking skills of students. Conclusion: Improving general critical thinking skills due to a disciplinary specific strategy was a valuable outcome. Regarding this results, reflection is recommended to be infused in our educational program. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-51-en.pdf 2001-12-15 58 64 Critical thinking skills Reflection Clinical education Learning Marzieh Moattari 1 AUTHOR Heidar Ali Abedi 2 AUTHOR Abolqassem Amini 3 AUTHOR Eskandar Fathi Azar 4 AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE نحوه ارزشیابی دانشجویان توسط اعضای هیات علمی علوم پایه دانشگاه علوم پزشکی زاهدان مقدمه ارزشیابی یکی از جنبه‌های مهم در فرایند فعالیت‌های آموزشی است و توسط آن می‌توان به کاستی‌ها و نقاط قوت برنامه آموزشی پی برد و راه‌کار مناسبی را در جهت حل مشکلات برنامه آموزشی ارایه نمود. به همین منظور، نحوه ارزشیابی دانشجویان توسط اعضای هیات علمی مورد مطالعه قرار گرفت.روش‌ها برای انجام این پژوهش توصیفی، پرسشنامه‌ای تهیه شده و در اختیار اساتید قرار گرفت و سپس اطلاعات استخراج شده از 51 پرسشنامه برگشتی، با استفاده از روش‌های آماری توصیفی وتحلیلی و توسط نرم‌افزاز SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج 5/72 درصد اعضای هیات علمی علوم پایه دانشگاه، از ارزشیابی مرحله‌ای و 5/27 درصد آنها از ارزشیابی تراکمی استفاده می‌کنند. مهمترین آزمون‌های مورد استفاده برای ارزشیابی به ترتیب: سوالات چند گزینه‌ای و آزمون‌های کتبی (تشریحی) می‌باشد. اساتید عمدتا مهمترین ملاک ارزشیابی خود را امتحان پایان ترم می‌دانند. اکثریت قریب به اتفاق آنها (2/90 درصد) به هنگام تدریس، از طرح درس استفاده می‌کنند. حدود 30 درصد آنها دارای مدرک دکترا (PhD) بوده و عمدتا در بیش از یک مقطع تدریس می‌نمایند. 51 درصد اساتید امتحان میان ترم برگزار می‌کنند. بین مقطع تحصیلی تدریس شده توسط اساتید و نحوه ارزشیابی آنها از دانشجویان رابطه معنی‌داری وجود داشت. اکثر اساتید از نظر سنی و سابقه تدریس جوان بوده و میانگین تعداد واحدهایی را که در هر ترم تدریس می‌‌نمایند، بیشتر از سقف موظف آنها می‌باشد.بحث با اینکه اساتید عمدتا ارزشیابی مرحله‌ای را مورد استفاده قرار می‌دهند، اما با این حال، مهمترین ملاک ارزشیابی را امتحان پایان ترم می‌دانند. تجدید نظر در روش‌های ارزشیابی و تدریس و توجه به روش‌های نوین ارزشیابی می‌تواند مشکلات موجود را کاهش دهد. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-50-fa.pdf 2001-12-15 52 57 ارزشیابی علوم پایه پزشکی دانشجو استاد Methods of Student Assessment used by Faculty Members of Basic Medical Sciences in Medical University of Zahedan Abstract Introduction. Evaluation is one of the important aspects of educational activities. Through Evaluation, we can point out the weaknesses and strengths of educational programs and also we will be able to present an effective solution for solving the problems of educational programs. The purpose of this survey was to study the methodology of student assessment performed by faculty members. Methods. A questionnaire was designed and distributed between the faculty members. The earned data from 51 returned questionnaires was analyzed by SPSS software. Descriptive and analytic statistics were used for analyzing the data. Results. According to the results, 72.5% of the faculty members teaching basic medical sciences used formative evaluation and 27.5% of them used summative evaluation. The most important tests used for student assessment were multiple choice questions and written tests, respectively. The faculty members mainly considered the final exam as their most important criterion. The majority of them (90.2%) used lesson plan during their teaching. About 30% of them carried Ph.D. degree and most of them taught in more than one level. 51% of them performed mid-term exam. There was a significant relationship between the taught educational level and evaluation method. Conclusion. Although the faculty members mainly used formative evaluation, they considered final exam as the most important evaluation criterion. Most of the faculty members were young with little experience. The mean of the number of units they taught in each semester was more than their required number. Reviewing evaluation and teaching methods and considering new methods of evaluation can decrease the present problems in educational programs. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-50-en.pdf 2001-12-15 52 57 Evaluation Basic Medical Sciences Student Faculty member Gholam Reza Komeili 1 AUTHOR Ghorban Ali Rezai 2 AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE ارزشیابی عملکرد فارغ التحصیلان کارشناسی پرستاری از دیدگاه خودشان و سرپرست بلافصل آنان در بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال1380 یکی از راههای سنجش حاصل نهایی برنامه‌های آموزشی ارزشیابی عملکرد فارغ التحصیلان در محیط کار است. به همین منظور, مطالعه‌ای تحت عنوان «ارزشیابی عملکرد فارغ التحصیلان کارشناسی پرستاری از دیدگاه خودشان و سرپرست بلافصل آنان در بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1380» انجام شده است. روش‌ها. این پژوهش، یک مطالعه Triangulation است که در دو مرحله و به دو روش انجام شده است. در مرحله اول, به منظور کسب اطلاعات ضروری برای طراحی پرسشنامه از روش دلفی و در مرحله دوم, یعنی اجرای ارزشیابی, از روش Survey با طرح موازی استفاده شده است. روش نمونه‌گیری به طریق سرشماری است و جمعیت پژوهش شامل 97 فارغ التحصیل کارشناسی پرستاری و 49 سرپرستار است. جمع‌آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه‌ای شامل 6 حیطه عملکردی است که دارای روایی محتواست و پایایی آن نیز از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده است. نتایج. یافته‌های پژوهش نشان داد که میانگین ارزشیابی عملکرد از دیدگاه فارغ التحصیلان در کلیه حیطه‌ها به جز حیطه آموزشی و پژوهشی به مراتب بالاتر از میانگین ارزشیابی از دیدگاه سرپرستاران می باشد. علاوه بر آن, بیشترین و کمترین درصد فراوانی در سطوح خوب تا عالی از دیدگاه فارغ التحصیلان به ترتیب مربوط به حیطه مراقبت‌های پرستاری (7/91 درصد) و حیطه آموزشی و پژوهشی (3/42 درصد) و در همین سطوح از دیدگاه سرپرستاران به ترتیب مربوط به حیطه تکامل و توسعه حرفه‌ای (3/67 درصد) و حیطه آموزشی و پژوهشی (6/30 درصد) بوده است. بحث. ضعف عملکرد فارغ التحصیلان پرستاری را در حیطه آموزش و پژوهش می‌توان با برنامه‌ریزی‌های مشترک و همکاری گروه‌های آموزشی بالینی برطرف نمود و با ارائه آموزش‌های مداوم در خصوص پژوهش و تنش‌های آموزشی پرستاران این عملکردها را بارور نمود. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-251-fa.pdf 2001-12-15 44 51 ارزشیابی عملکرد،فارغ التحصیلان سرپرستار پرستار مراقبت پرستاری آموزش پژوهش توسعه حرفه‌‌ای The Performance Evaluation of B.S. Nursing Graduates Based on Their Own Perspectives and Their Head Nurses in the Hospitals Affiliated to Isfahan University of Medical Sciences in 2001 Introduction. One way to measure the impact of educational programs is the evaluation of graduates' performance in their workplace. The present study was conducted to evaluate B.S. nursing graduates' performance from the perspectives of their own and their head nurses in hospitals affiliated to Isfahan University of Medical Sciences in 2001. Methods. This research was based on triangulation study and was carried out in two phases using two methods: In the first phase, in order to gather necessary data to design the questionnaire, Delphi method was used and in the second one, in order to carry out the very evaluation, Survey method with Parallel design was utilized. Sampling method was based on census and the study population consisted of two groups: 97 B.S. nursing graduates and 49 head nurses. A questionnaire composed of 6 performance dimensions was used to collect the data. The validity of the questionnaire was confirmed by content validity and the reliability was determined by Alpha-Kronbach. Results. Study findings were as follows: average performance evaluation score given by graduates was significantly higher than their head nurses', except for the education and research dimensions. Further, concerning the levels of good and excellent, the highest and lowest frequencies were respectively attributed to the nursing care (91.7%) and the education and research (42.3%) dimensions by graduates and to the professional development (67.3%) and the education and research (30.6%) dimensions by head nurses. Conclusion. Nursing graduates' low performance in educational and research areas can be improved by proper programming and cooperation between educational groups. Also, presenting continuing education concerning research and nurses' educational activities can fortify these performances. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-251-en.pdf 2001-12-15 44 51 Performance Evaluation Graduates Head nurse Nurse Nursing care Education Research Professional development. shayesteh Salehi 1 AUTHOR Zahra Tavakkol 2 AUTHOR Roshanak Hassan Zahraie 3 AUTHOR Nasrollah Bashardoust 4 AUTHOR Siamak reza Mahjour 5 AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE نگرش‌ دانشجویان‌ پزشکی‌ به وضعیت‌ تحصیل‌ در رشته‌ پزشکی‌ مقدمه نگرش‌ دانشجویان‌ رشته‌ پزشکی‌ در مورد رشته‌ تحصیلی‌ خود نقش‌ موثری‌ در برنامه‌ریزی‌های‌ کلان‌ مملکتی‌ خواهد داشت‌. تعیین‌ نوع‌ نگرش‌ به‌ تحصیل‌ در رشته‌ پزشکی‌ از دیدگاه‌ دانشجویان‌ و سپس‌ ارتباط دادن‌ نوع‌ نگرش‌ با خصوصیات‌ دموگرافیک‌ افراد هدف این پژوهش بوده است‌.روش‌ها این پژوهش‌ توصیفی‌-مقطعی‌ در اردیبهشت‌ سال‌ 1378 انجام شد. تعداد 380 پرسشنامه توسط دانشجویان پزشکی تکمیل شد. هر پرسشنامه‌ حاوی‌ 30 عبارت‌ برای سنجش نوع‌ نگرش‌ بود. با تعیین‌ نمره‌ نگرش‌ بر اساس‌ مقیاس‌ درجه‌‌بندی‌ لیکرت‌، میانگین‌ نمره‌ کل‌ آزمون‌ به دست‌ آمد.‌ با توجه به‌ میانگین‌ نمرات اصلی پرسشنامه، مثبت‌ یا منفی‌ بودن‌ نگرش دانشجویان معین‌ گردید. سپس‌ با استفاده‌ از روش‌های‌ آماری‌ آنالیز واریانس‌ یک‌طرفه‌، آزمون‌ t و ضریب‌ همبستگی‌ پیرسون‌، به‌ مقایسه‌ نمره‌ نگرش‌ بر حسب ‌خصوصیات‌ دموگرافیک‌، پرداخته‌ شد.نتایج با میانگین‌ نمره‌ نگرش‌ 78/73 که‌ از میانگین‌ نمره‌ کل آزمون‌ کمتر بود،‌ نگرش‌ دانشجویان‌ منفی‌ تلقی گردید. مقایسه‌ نمرات‌ نگرش‌ دانشجویان‌ بر حسب‌ جنس‌، اختلاف‌ معنی‌داری‌ نشان داد‌ بطوری که نمره‌ نگرش‌ افراد مؤنث‌ بیشتر از افراد مذکر بود. مقایسه‌ نمره‌ نگرش‌ افراد بر حسب‌ سن‌ نیز اختلاف‌ معنی‌داری‌ داشت یعنی با افزایش‌ سن‌، نمره‌ نگرش‌ کاهش‌ یافته بود‌. مقایسه‌ نمره‌ نگرش‌ افراد بر حسب‌ مقطع‌ تحصیلی،‌ بیانگر اختلاف‌ معنی‌داری‌ بود بطوری که‌ با افزایش‌ سنوات‌ تحصیلی،‌ نمره‌ نگرش‌کاهش‌ داشت‌. مقایسه‌ نمره‌ نگرش‌ افراد بر حسب‌ وضعیت‌ تاهل‌ و بومی‌ یا غیر بومی‌ بودن‌ اختلاف‌ معنی‌دار نداشت.بحث‌. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، دانشجویان رشته پزشکی نسبت به وضعیت تحصیلی خودشان نگرش منفی داشتند ولی ‌این نوع نگرش در دانشجویان دختر از شدت کمتری برخوردار بود. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-48-fa.pdf 2001-12-15 36 43 نگرش دانشجویان‌ پزشکی ‌ رشته پزشکی وضعیت تحصیلی Medical Students\' Attitude Towards Studying Medicine Introduction. The attitude of medical students towards their own discipline will have an effective role in major plannings of the government concerning the field of medicine. This study aims to assess students' attitude towards studying medicine, and to determine the relationship between students' attitude and their demographic characteristics. Methods. A cross–sectional descriptive study was done in April 1999. A checklist containing 30 phrases for assessing attitude was distributed among medical students in different years of study. 380 completed questionnaires were collected, then the mean of attitude was calculated based on the grade of attitude for each question using Likert scale. The statistical methods including one way ANOVA and Pearson correlation coefficient were used to compare the correlation between the grade of attitude and demographic characteristics. Results. The mean of students' test grade was 73.78 which was less than the mean of total test grade. There was a significant relationship between students' attitude and their gender, so that the females had a higher degree of attitude than males. Also, the attitude grade decreased with increment of age and years of study. In comparing the students attitude and their marital status and being local or not, no significant relationship was found. Conclusion. It is concluded that about 90% of the students had a mean degree of attitude less than total test grade, suggesting that most of them had a negative attitude towards education. Female students had a more positive attitude comparing to males. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-48-en.pdf 2001-12-15 36 43 Medicine Attitude Medical students. Mohammad Reza Sharifi 1 AUTHOR Hossein Taheri Nassaj 2 AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE ارایه الگویی برای اعتباربخشی دانشگاه های علوم پزشکی کشور مقدمه ارایه الگویی مناسب برای اعتباربخشی دانشگاه‌ها وظیفه‌ای خطیر برای نظام نظارت و ارزیابی دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی جوامع می‌باشد. هدف این مطالعه، ارایه الگویی برای اعتباربخشی دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی علوم پزشکی کشور است. اهداف اختصاصی شامل: تعیین مولفه‌ها (عوامل) و شاخص‌های عملکردی در دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی علوم پزشکی، ارایه الگوی پیشنهادی برای اعتباربخشی دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی علوم پزشکی و تعیین میزان برخورداری الگوی پیشنهادی از مقبولیت ملی است.روش‌ها این مطالعه توصیفی، از نوع پیمایشی و در دو مرحله انجام شده است. در مرحله اول، به منظور تعیین مولفه‌ها و شاخص‌های عملکردی، از یک پرسشنامه شامل 216 شاخص عملکردی در قالب 16 مولفه اصلی که بر اساس یک مقیاس متوالی صفر تا هفت درجه‌ای از نظر میزان مطلوبیت هر یک از مؤلفه‌ها و شاخص‌ها استفاده گردید. در مرحله دوم، پس از ارایه الگوی پیشنهادی به منظور تعیین میزان مطلوبیت الگو و برخورداری از مقبولیت ملی از پرسشنامه‌ای 20 سؤالی بر اساس مقیاس لیکرت و 2 سوال تشریحی استفاده گردید. پرسشنامه‌های جمع‌آوری شده با روش آماری توصیفی تحلیل شد.نتایج در مرحله اول، برخی از مولفه‌ها بطور کلی و اختصاصا برخی از شاخص‌های عملکردی مانند انتشار کتب و وجود پایگاه‌های اطلاعاتی از نظر واحدهای این پژوهش بیش از سایرین در اهمیت و اولویت قرار داشت و در مرحله دوم، بر اساس 30 نمونه مورد بررسی، میزان مطلوبیت الگوی اعتبار بخشی پیشنهادی از نظر صاحبنظران آموزش عالی علوم پزشکی کشور در مقیاس «زیاد» (27/70 درصد) است.بحث بر اساس یافته‌های این پژوهش، الگوی پیشنهادی بر اساس گذر از چهار مرحله اصلی: درخواست اعتبار بخشی توسط موسسه، تعیین مولفه‌ها و شاخص‌های عملکردی، فرایند خودارزیابی و انجام ارزشیابی توسط همتایان، قادر خواهد بود به ارزیابی کیفیت و با اعتباربخشی دانشگاه‌های یاد شده بر اساس معیارها و شاخص‌های کمی و کیفی بپردازد http://ijme.mui.ac.ir/article-1-47-fa.pdf 2001-12-15 26 35 اعتباربخشی دانشگاه های علوم پزشکی نظارت و ارزیابی دانشگاه ها آموزش عالی Proposing an Accreditation Model for Medical Universities of Iran Introduction. Presenting an appropriate model for university accreditation is a great task for supervising and assessment system of higher education institutions. The present survey was conducted to design an appropriate model for the accreditation of medical universities in Iran. The objectives of this study were: to determine the components and performance indicators in medical universities, to design and propose a model for the accreditation of medical universities in Iran and, to determine the amount of national credibility for the proposed model. Methods. A descriptive survey was carried out in two stages. In the first stage, a questionnaire was used to determine the components and performance indicators. The questionnaire consisted of 16 main components and 216 performance indicators which were ranked from 0 to 7 based on their desirability. The second stage included designing a model by reviewing the literature and considering the special situation of the country. Then a questionnaire using Likert scale and two written questions was used in order to determine its national credibility. The findings were analyzed by descriptive statistics and factor analysis method. Results. Some of the components and performance indicators like publishing books and the existence of information systems were more important and had the priority compared to the rest of the factors. Findings of the second stage showed that the proposed model according to the view points of 30 experts in the field of medical education got a high approval (70.27% in high level). Conclusion. Despite many attempts regarding accreditation in higher education in Iran, these institutions suffer from a number of shortcomings in terms of quality. This model is semi-centralized and consists of four steps request for accreditation, determining the components and performance indicators, self - assessment process, and peer evaluation. This model can be implemented for the quality assessment or university accreditation in Iran. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-47-en.pdf 2001-12-15 26 35 Accreditation Medical Universities Higher education Supervising and assessment of universities Iran. Mehrnoush Pazargadi 1 AUTHOR Habib Allah Peyravi 2 AUTHOR Yousef Pourkhoshbakht 3 AUTHOR Hamid Alavi Mojed 4 AUTHOR Fereydoun Azizi 5 AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE میزان آمادگی فراگیران برای یادگیری از دیدگاه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1380 مقدمه فاکتورهای متعدد داخلی و خارجی فرآیند یادگیری را متاثر می‌کنند که یکی از این فاکتورها آمادگی فراگیر از نظر جسمی، عاطفی و ذهنی برای یادگیری است که توجه نکردن به‌این عوامل منجر به یادگیری سطحی و در نتیجه تربیت نیروهای کم‌توان خواهد شد. چنان که ما بتوانیم شرایط آمادگی دانشجویان برای یادگیری را به نحو صحیحی ترسیم کنیم، گامی بلند در جهت ارائه راهکارهای مناسب در امر تدریس برداشته‌ایم. به‌این جهت، تحقیقی با اهداف تعیین میزان آمادگی جسمی، عاطفی و ذهنی برای یادگیری از دیدگاه دانشجویان و ارتباط آن با برخی ویژگی‌های دموگرافیک آنها انجام شد.روش‌ها در این بررسی توصیفی از نوع پیمایشی تعداد 298 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی پیوسته روزانه دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در چهار دانشکده بهداشت، پرستاری و مامایی، مدیریت و اطلاع‌رسانی پزشکی و توانبخشی بطور تصادفی مورد مطالعه قرار گرفته‌اند. ابزار مطالعه، پرسشنامه بوده است. روایی و پایایی ابزار به ترتیب با روش روایی محتوا و آزمون تست مجدد تعیین و در نهایت مورد تایید مرکز مطالعات و توسعه آموزش پزشکی اصفهان قرار گرفت. از آمار توصیفی و استنباطی برای تحلیل نتایج استفاده گردید.نتایج میانگین آمادگی جسمی، عاطفی و ذهنی برای دانشکده‌های چهارگانه محاسبه گردید و مشخص شد که علیرغم اینکه در مورد تعدادی از عوامل مرتبط با آمادگی تفاوت معنی‌داری بین دانشکده‌ها وجود دارد، اما در کل، آزمون آنالیز واریانس بین میانگین آمادگی جسمی و آمادگی عاطفی و آمادگی ذهنی در دانشکده‌های مختلف تفاوت معنی‌داری را نشان نداد. آزمون‌های آماری بین بعضی ویژگی واحدهای مورد پژوهش و دیدگاه دانشجویان از میزان آمادگی روابط معنی‌داری را نشان داد.بحث اگر چه آمادگی جسمی دانشجویان برای یادگیری بیشتر با شرایط زندگی فرد مربوط می‌شود اما، حیطه‌های آمادگی عاطفی و ذهنی باید مورد توجه خاص مسؤولین آموزش پزشکی باشد. برگزاری جلسات گفتگو با دانشجویان، نظارت در امر برنامه‌ریزی درسی و برنامه‌ریزی و آموزش برای بهبود کیفیت عملکرد اساتید می‌تواند یادگیری دانشجویان را تسهیل نماید. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-46-fa.pdf 2001-12-15 17 25 آمادگی جسمی آمادگی عاطفی آمادگی ذهنی یادگیری دانشجوی مقطع کارشناسی A Study on the Level of Learners\' Readiness for Learning from the View Point of B.S. Students in Isfahan Medical University in 2001 Introduction. One of the basic human activities is learning and education. Indeed the role of education is to facilitate learning but many internal or external factors affect the learning process such as learners’ physical, affective and mental readiness. If we don’t pay attention to these factors, they will lead to a superficial learning and finally the trained and graduated students won't be efficient enough. If we determine the factors affecting students' readiness for learning, we will be able to adopt a proper strategy for teaching. Therefore this research was planned to determine the level of learners’ readiness for learning according to B.S. students and also to determine its correlation with some of their demographic characteristics. Methods. This research was a cross-sectional survey. The research samples consisted of 298 B.S. students from four schools including: Health, Nursing and Midwifery, Management & Informatics and Rehabilitation, selected based on simple stratified sampling. The tool for collecting data was a questionnaire whose validity and reliability were determined by content validity and test re-test respectively. Descriptive analytic statistics was used for data analysis. Results. The mean score of physical, affective and mental readiness for learning in four schools were calculated. Although a significant difference was observed for some factors related to learners' readiness between the schools, but ANOVA didn’t show a significant difference between the mean score of physical readiness, affective readiness and mental readiness in four schools. Also, other tests including Mann-Whitney, students t test, ANOVA and Pearson correlation coefficient showed a significant relationship between participants’ characteristics and their readiness for learning. Conclusion. Students' physical readiness is more affected by life conditions while affective and mental readiness has to be under special consideration by people in charge of medical education. Holding talking sessions with students, supervising educational programs and improving faculty members' performance can facilitate students' learning. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-46-en.pdf 2001-12-15 17 25 Physical readiness Mental readiness Affective readiness Learning B.S. students. Masoud Bahrami 1 AUTHOR akbar Hassanzadeh 2 AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE وضعیت آموزش مهارت های بالینی عملی کارورزان دانشگاه علوم پزشکی تبریز مقدمه هدف از انجام این مطالعه در دانشگاه علوم پزشکی تبریز، بررسی نظر کارورزان در مورد میزان توانایی آنان در انجام 20 تکنیک بالینی پایه و تعیین تاثیر فرصت‌های آموزشی موجود، بر میزان توانایی آنان است.روش‌ها از 200 نفر کارورز مشغول به کار در بخش‌های مختلف بالینی خواسته شد که پرسشنامه کتبی را تکمیل و میزان مهارت خود را در انجام هریک از 20 تکنیک مورد مطالعه که با استفاده از تحلیل عاملی و انجام چرخش واریماکس به سه گروه تقسیم شده بودند (KMO=0.87) مشخص نمایند. این تکنیک‌ها با استناد به برنامه آموزش پزشکی دانشگاه انتخاب شدند. مواجهه دانشجویان با فرصت‌های آموزشی موجود در بخش‌های بالینی برای فراگیری تکنیک‌های مورد مطالعه پرسیده شد.نتایج در مهارت‌های عمومی (گروه اول) سطح مهارت کارورزان بطور متوسط 51.4 درصد بود. دانشجویان مهارت خود را در انجام پونکسیون لومبر، لوله‌‌گذاری تراشه، آتل‌‌گذاری، تعبیه لوله قفسه سینه و خارج نمودن جسم خارجی چشم و گوش، ضعیف ارزیابی نمودند و بیشتر تکنیکها را صرفا از طریق مشاهده فرا گرفته و در اغلب موارد، بدون نظارت مستقیم استادان یا دستیاران بخش انجام داده‌‌اند. مانکن‌های آموزشی به ندرت برای آموزش آنان مورد استفاده قرار گرفته است.بحث مهارت کارورزان در انجام اغلب تکنیک‌ها ناکافی بوده و اغلب آنان بدون آموزش لازم به انجام آنها اقدام می‌‌نمایند. بنابراین، بهره‌گیری از مرکز آموزش مهارت‌های بالینی و شیوه‌های ارزیابی عینی مهارت دانشجویان، به ویژه قبل از ورود به محیط بیمارستان برای رعایت حقوق بیماران و نیاز دانشجویان، توصیه می‌‌شود. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-45-fa.pdf 2001-12-15 9 16 مهارت‌های بالینی ارزشیابی مهارت های بالینی کارورزان پزشکی The State of Clinical Competencies of Medical Students in Performing Basic Clinical Procedures at Tabriz University of Medical Sciences and Health Services Abstract Introduction. This survey was performed to assess the competency level of last year medical students (Interns) in performing 20 selected basic clinical procedures as well as the effect of learning opportunities on their competency level. Methods. 200 randomly selected interns were asked to fill a questionnaire in order to self-assess their competency in performing 20 procedures and to record the ones they used in practice. These procedures were selected from current educational programs, according to expert opinion. They were also asked about the related learning opportunities they faced in clinical wards. The 20 selected procedures were divided into three groups by employing factor analysis with Varimax rotation (KMO=0.87). Results. The mean level of skills for the first group (general techniques) was 51.4%. Students assessed their level of skills "poor" for lumbar puncturing, airway intubation, splinting, chest tube insertion, and removal of superficial foreign bodies from the ear and the eye. They learnt most of the techniques through observation. Most of the students performed the procedures without direct supervision of teachers or residents. The majority of the students did not have the opportunity to use manikins for learning. Conclusion. The results suggested that competence of the students in performing most of the procedures was insufficient and most of them did the procedures without the needed training. It is recommended that using some educational facilities including skill labs and student assessment methods including OSCE (Objective Structured Clinical Evaluation) can play an important role in improving students’ level of skills in performing clinical procedures, especially before working as interns at clinical wards and in order to respect patients’ rights. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-45-en.pdf 2001-12-15 9 16 Clinical competencies Clinical skills evaluation Interns Medical Students. Abol Ghassem Amini 1 AUTHOR Mohammad Barzegar 2 AUTHOR Farhad Hatamy 3 AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE آموزش گروهی چند مرحله ای بیماران هپاتیت B مقدمه هپاتیت B شایعترین علت بیماری انتهایی کبد در کشور ما محسوب می‌شود و حدود 2 درصد از کل جامعه HbsAg مثبت هستند. هپاتیت B به عنوان یک بیماری پر خرج با بروز نسبتا بالا و سطح ناکافی آگاهی جامعه، زمینه نیاز به برنامه‌های آموزشی را فراهم می‌کند. در این مطالعه، اثر آموزش گروهی چند مرحله‌ای بر روی جمعیتی مرکب از بیماران و خانواده آنها بررسی شده‌ است. روش‌ها در این مطالعه تجربی از طرح یک گروه با پیش آزمون و آزمون نهایی استفاده شده است. نمونه‌ها به صورت غیر احتمالی از میان شرکت‌کنندگان در برنامه آموزش بیماران مبتلا به هپاتیت B انتخاب شدند. گردآوری داده‌ها از طریق پرسشنامه خودایفا با توزیع در جمع به انجام رسید. پیش‌آزمون قبل از اجرای آموزش و پس‌آزمون در پایان آموزش انجام گردید. در پایان پرسشنامه پس آزمون، سوالات نگرش‌سنجی نیز قرار داشت. فراوانی نسبی پاسخ‌های صحیح پیش‌آزمون و پس‌آزمون تعیین شد و نمره هر فـرد نیز در آزمون بر اساس مجموع پاسخهای صحیح محاسبه گردید. برای محاسبه ملاک قبولی از شیوه ندلسکی و نظرات گروه تحقیق استفاده شد. برای بررسی تفاوت احتمالی پیش‌آزمون و پس‌آزمون، از آزمون t زوج استفاده شد. در تمام موارد p<0.05 به عنوان شاخص معنی‌دار بودن در نظر گرفته شده است.یافته‌ها. طیف سنی شرکت‌کنندگان از 11 تا 59 سال متفاوت بود و حدود نیمی از 80 پاسخ‌دهنده در جلسه آموزشی، زن بودند. مقایسه پیش‌آزمون و پس‌آزمون حاکی از افزایش معنی‌دار سطح آگاهی آموزش‌گیرندگان در زمینه راه‌های انتقال هپاتیتB، راه‌های پیشگیری و نحوه برخورد با آن است. در پیش آزمون 45 درصد از شرکت‌کنندگان نمره قبولی گرفتند در حالی که، در پس‌آزمون میزان دریافت نمره قبولی به 69 درصد افزایش یافت 90 (P<0.01) درصد از آموزش‌گیرندگان عقیده داشتند که آموزش داده شده در بالا بردن دانش آنها در زمینه هپاتیت موثر بوده است و 81 درصد نیز جلسه پرسش و پاسخ را در حل مشکلاتشان موثر یافتند. از طرفی 5/92 درصد نیز نحوه تدریس شخص سخنران را خوب یا خیلی خوب توصیف کردند. در نهایت 36 درصد نیز عقیده داشتند که سوالاتی در زمینه هپاتیت B در ذهنشان باقی مانده که بدون جواب مانده است. نکته جالب آن که چه قبل از آموزش و چه بعد از آن، حدود 90 درصد متذکر شدند که نیاز به آموزش بیشتر در این زمینه دارند.بحث تفاوت های معنی‌دار نتایج سؤالات دانشی به همراه رضایت بالای آموزش‌گیرندگان، بیانگر اثر فوق‌العاده برنامه‌های آموزشی گروهی چند مرحله‌ای در ارتقای دانش شرکت‌کنندگان در زمینه راه‌های انتقال هپاتیت B، پیشگیری و کنترل آن می‌باشد. بنابراین، پیشنهاد می‌گردد از این روش آموزشی برای تدریس مطالب علمی مربوط به بیماری‌ها به دانشجویان علوم پزشکی استفاده شود. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-44-fa.pdf 2001-12-15 2 8 آموزش بیماران هپاتیت B A Multistage Group Education for Hepatitis B Abstract Introduction. Hepatitis B is the most common cause of end stage liver disease in Iran. As a high-cost disease with a relatively high incidence, and the relative lack of community knowledge, it warrants initiation of a public health intervention in Iran. Methods. This was a Before-After educational intervention that analyzed the data obtained from questionnaires filled out by 80 patients infected by Hepatitis B and their family members. The patients were registered and invited by “Hamedan Society for Support of Hepatic Patients” for the educational program. The questionnaire was designed in order to evaluate the degree of knowledge according to patients’ needs and experts’ ideas i.e. means of transmission, preventive measures and their use and some basic practical knowledge of hepatitis B management. Nedelsky method and T-paired test were used to analyze the results. Results. The participants were aged between 11 and 59 (The age of the participants was from 11 to 59) and about half of them were females. The comparison between pre-test and post-test indicated a significant increase in the learners' level of knowledge concerning transmission of and prevention from hepatitis B and its management. 45% of the participants got an acceptable score in pre-test while in post-test it increased to 69% of them. 90% of the participants believed that the performed education had been effective in increasing their knowledge about hepatitis. 81% found the question-answer session effective in solving their problems. Moreover, 92.5% described the instructor's teaching method good or very good. Finally, 36% believed that they still had some questions about hepatitis B. Interestingly, both before and after education, about 90% thought they needed more education regarding hepatitis B. Conclusion. Group education is a useful tool for improving patients’ and their families’ knowledge of and attitude towards hepatitis B in an example of Iranian community situation. http://ijme.mui.ac.ir/article-1-44-en.pdf 2001-12-15 2 8 Hepatitis B Patients education. Peyman Adibi 1 AUTHOR Bita Nik kholgh 2 AUTHOR Amir Houshang Mohammad Alizadeh 3 AUTHOR Mohammad Reza Zali 4 AUTHOR Abbas Esmaeili 5 AUTHOR