fa
jalali
1390
9
1
gregorian
2011
12
1
11
5
online
1
fulltext
fa
تأثیرتدریس با تلفیق دو الگوی آموزشی همیاری و یادگیری در حد تسلط بر یادگیری مبحث علایم حیاتی: تجربه ای از دانشجویان پرستاری و اتاق عمل دانشگاه علوم پزشکی مشهد
The Effect Of Teaching Uning A Blend Of Collaborative And Mastery Of Learning Models, On Learning Of Vital Signs: An Experiment Onnursing And Operation Room Students Of Mashhad University Of Medical Sciences
مقدمه: نظام آموزشی مجموعه ای از برنامه ها، روش ها و موادی است که به طور هماهنگ، دستیابی یادگیرندگان را به اهداف آموزشی خاص تسهیل می کند. با توجه به این که هر یک از مراحل کسب دانش، نوع خاصی از یادگیری یا رویکرد خاصی را ایجاب میکند، شاید بتوان با استفاده از روش های یادگیری تلفیقی، باعث تسهیل دستیابی دانشجویان به اهداف یادگیری شد. هدف این مطالعه تعیین تأثیر روش آموزش تلفیقی بر یادگیری مبحث علایم حیاتی در دانشجویان پرستاری و اتاق عمل بوده است.
روشها: در مطالعه ای شبه تجربی به صورت دو گروهی قبل و بعد از آموزش، کلیه دانشجویان ترم اول پرستاری و اتاق عمل (52 نفر) انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه آزمون با روش تلفیقی از الگوهای همیاری و یادگیری در حد تسلط، و گروه شاهد به روش سنتی، آموزش داده شدند. قبل و بعد از آموزش در هر جلسه آزمونی اجرا شد که یادگیری شناختی دانشجویان در سه سطح دانش، فهم و کاربرد را در زمینه مبحث علایم حیاتی مورد ارزشیابی قرار می داد. داده ها با استفاده آزمون های t ، ویلکاکسون، من ویتنی و دقیق فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: هر دو روش آموزشی باعث ارتقای یادگیری دانشجویان در سطوح دانش، فهم و کاربرد شدند. اختلاف میانگین ها قبل و بعد از آموزش دو گروه در تمامی سطوح از نظر آماری تفاوت معنادار داشت. میزان افزایش نمره دانشجویان در تمامی آزمون ها و جلسات، در گروه تدریس تلفیقی بیشتر از گروه سنتی بود. میانگین نمره نظرسنجی دانشجویان در گروه آزمون 5/19 ± 2/66 و در گروه شاهد 4/21 ± 9/38 تفاوت معناداری داشت (000/0= P ).
نتیجهگیری: روش آموزش تلفیقی، در مقایسه با روش آموزش سنتی، بر ارتقای سطح دانش، فهم و کاربرد دانشجویان پرستاری و اتاق عمل و همچنین رضایت آنها در یادگیری مبحث علایم حیاتی از درس اصول و فنون مؤثرتر بوده است. لیکن با توجه به مؤثر بودن روش سنتی نیز میتوان از این روش متناسب با شرایط استفاده نمود.
Introduction: Educational system is a set of plans, approaches, and materials which coordinately facilitate learners’ access to pedagogical objectives. With regard to the fact that each step of knowledge acquisition calls for a particular learning method or a specific approach, it might be possible to ease students’ achievement of learning objectives by using a blend of learning strategies. This study aimed to determine the effects of blended teaching models on learning of vital signs among nursing and operation room students. Methods: This was a quasi-experimental, with before and after-research design performed on two groups. All first semester nursing and operation room students (N=52) were selected for the study. They were randomly allocated into two groups of experiment and control and were instructed using blended and traditional education methods. Before and after each session of education, academic achievement tests were applied to evaluate students’ cognitive learning in three levels of knowledge, comprehension, and application regarding the topic of vital signs. Data was analyzed using t-test, Wilcoxon, Mann Whitney, and Fisher’s exact test. Results: Both teaching methods improved students’ learning in knowledge, comprehension, and application levels. Mean differences before and after education in both groups were statistically significant in all levels. The mean of increase in scores in all exams and sessions were significantly higher in the blended teaching group compared to the traditional one. The mean score of students’ satisfaction in experiment group(66.2±19.5) was significantly (p<.001) different from the control(38.9±21.4). Conclusion: The used blend of teaching methods was more effective than the traditional one, on the improvement of knowledge, comprehension and application of vital signs topic. It also satisfied students more. Of course, the traditional method was also effective, so both approaches may be used according to the situation.
blended Teaching, Collaborative Learning, mastery Of Learning, Nursing Students, Operation Room Students, Vital Signs, Nursing Education.
آموزش تلفیقی, یادگیری همیاری, یادگیری در حد تسلط, دانشجویان پرستاری, دانشجویان اتاق عمل, علایم حیاتی, آموزش پرستاری
544
553
http://ijme.mui.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-744-1&slc_lang=fa&sid=1
2010/06/19
1389/3/29
2011/11/7
1390/8/16
Heji Mohammad
Norouzi
School of Nursing and Midwifery, Mashhad
حجی محمد
نوروزی
NoroziHM@mums.ac.ir
00319475328460091075
00319475328460091075
No
دانشکده پرستاری و مامایی مشهد
Seyed Mostafa
Mohsenizadeh
School of Nursing and Midwifery, Mashhad
سیدمصطفی
محسنی زاده
MohsenizadehM871@mums.ac.ir
00319475328460091076
00319475328460091076
Yes
دانشکده پرستاری و مامایی مشهد
Hossein
Jafary suny
Ferdowsi University of Mashhad
حسین
جعفری ثانی
hsuny@um.ac.ir
00319475328460091077
00319475328460091077
No
دانشگاه فردوسی مشهد
Saeed
Ebrahimzadeh
School of Nursing and Midwifery, Mashhad
سعید
ابراهیم زاده
EbrahimzadehS@mums.ac.ir
00319475328460091078
00319475328460091078
No
دانشکده پرستاری و مامایی مشهد
fa
اهمیت اجرای طرح درس بالینی و موانع اجرای آن از دیدگاه اساتید
The Importance Of Implementing Clinical Lesson Plans, And Related Obstacles According To The Instructors
539
540
http://ijme.mui.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-695-1&slc_lang=fa&sid=1
2010/06/192010/05/8
1389/2/18
2011/11/72011/08/9
1390/5/18
Asyeh
Mobaraki
آسیه
مبارکی
mobarakiasea@yahoo.com
00319475328460091079
00319475328460091079
No
کارشناس ارشد پرستاری, دانشکده پرستاری و مامایی حضرت فاطمه(س), دانشگاه علوم پزشکی شیراز, شیراز, ایران.
Zinat
Mohebbi Nobandegani
زینت
محبی نوبندگانی
mohebbi04@yahoo.com
00319475328460091080
00319475328460091080
Yes
کارشناس ارشد پرستاری, دانشکده پرستاری و مامایی حضرت فاطمه(س), دانشگاه علوم پزشکی شیراز, شیراز, ایران.
Fatemeh
Mahmoudi
فاطمه
محمودی
aliagha136@yahoo.com
00319475328460091081
00319475328460091081
No
کارشناس ارشد پرستاری, دانشکده پرستاری و مامایی حضرت فاطمه(س), دانشگاه علوم پزشکی شیراز, شیراز, ایران.
Masoomeh
Rambod
معصومه
رامبد
rambodma@gmail.com
00319475328460091082
00319475328460091082
No
کارشناس ارشد پرستاری, دانشکده پرستاری و مامایی حضرت فاطمه(س), دانشگاه علوم پزشکی شیراز, شیراز, ایران.
Sedigheh
Montaseri
صدیقه
منتصری
sedighmontaseri@yahoo.com
00319475328460091083
00319475328460091083
No
کارشناس ارشد پرستاری, دانشکده پرستاری و مامایی حضرت فاطمه(س), دانشگاه علوم پزشکی شیراز, شیراز, ایران.
fa
درک دانشجویان پرستاری از کارآموزی در عرصه پرستاری بهداشت جامعه: یک مطالعه کیفی
Nursing Students' Comprehension Of Community Health Nursing Training In Field: A Qualitative Research
چکیده مقدمه: آموزش بالینی پرستاری بهداشت جامعه یکی از بخشهای اصلی آموزش پرستاری در ایران محسوب میگردد. لیکن تا کنون فرایند ارزشیابی برنامه آموزش بالینی پرستاری بهداشت جامعه کمتر مورد بررسی علمی قرار گرفته است. از این رو این مطالعه به بررسی ادراکات دانشجویان پرستاری از شیوه ارائه کارآموزی در عرصه بهداشت جامعه پرداخته است. روشها: پژوهش حاضر، یک مطالعه کیفی میباشد که با مشارکت 19 نفر از دانشجویان کارشناسی پرستاری انجام شد. دادهها از طریق مصاحبه باز جمعآوری و با استفاده از روش تحلیل محتوا مطابق با رویکرد قراردادی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: دادههای تحقیق در 2 طبقه جنبههای مطلوب یادگیری دانشجو و جنبههای بازدارنده یادگیری در کارآموزی در عرصه پرستاری بهداشت جامعه قرار گرفت. مشارکتکنندگان شرایط ویژه و منحصر به فرد این کارآموزی را بستری مناسب برای رشد شخصی دانشجو، کاربرد آموختهها در موقعیتهای زمانی و مکانی دیگر، یادگیری عمیق، یادگیری از منابع انسانی متعدد و مهارت آموزش به مددجو معرفی کردند. ناکارآمدی مربیان بالینی، ناکارآمدی مدیریت اجرای کارآموزی، و گسست تئوری- عمل به عنوان جنبههای بازدارنده یادگیری توسط مشارکتکنندگان بیان شد. نتیجهگیری: آموزش بالینی دانشجویان پرستاری علاوه بر ایجاد یادگیری فعال و رشد فردی و حرفهای دانشجو، باید متناسب با نیاز جامعه باشد. مشارکتکنندگان در این مطالعه به مواردی اشاره کردند که برنامهریزان آموزش پرستاری و برنامهریزان کارآموزی در دانشکده و مربیان برای بهبود کیفیت ارائه کارآموزی در عرصه بهداشت جامعه میتوانند آنها را مورد توجه قرار دهند.
Introduction: Community health nursing education in filed is one of the main courses of Iranian nursing education curriculum however, little scientific attention has been paid to the evaluation of community health nursing process so far. Therefore, the present study was conducted to explore nursing students' comprehension of community health nursing in field education. Methods: A qualitative study was employed using content analysis approach with 19 bachelor degree nursing students. Data were gathered through unstructured interview technique. Results: The data analysis resulted in emerging 2 main categories as ‘suitable learning aspects for students’and ‘learning inhibitor aspects’. The participants mentioned the education in filed with its specific conditions as a way to personality development, employing theory in practice, in-depth learning, learning from various human resources, and achieving skill to teach patients. Inhibitor aspects were related to ineffective clinical instructors, inefficiency of management of training, and theory-practice gap. Conclusion: Clinical education of nursing students should cover active learning and personal/professional growth.It also should be compatible with community requirements. The study participants pointed out to factors which nursing education policy makers and nursing faculties should pay attention to in order to improve the quality of training community health nursing in filed.
nursing students, in field community health education, qualitative study, content analysis.
دانشجویان پرستاری, کارآموزی در عرصه پرستاری بهداشت جامعه, تحقیق کیفی, تحلیل محتوا
526
538
http://ijme.mui.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-621-1&slc_lang=fa&sid=1
2010/06/192010/05/82010/02/6
1388/11/17
2011/11/72011/08/92011/08/9
1390/5/18
Majideh
Heravi
Shahed University
مجیده
هروی کریموی
heravi@shahed.ac.ir
00319475328460091084
00319475328460091084
Yes
دانشگاه شاهد
Nahid
Rejeh
Shahed University
ناهید
رژه
rejeh@shahed.ac.ir
00319475328460091085
00319475328460091085
No
دانشگاه شاهد
Monireh
Anoosheh
Tarbiat Modares University
منیره
انوشه
anoosheh@modares.ac.ir
00319475328460091086
00319475328460091086
No
دانشگاه تربیت مدرس
Fatemeh
Alhani
Tarbiat Modares University
فاطمه
الحانی
alhani_f@modares.ac.ir
00319475328460091087
00319475328460091087
No
دانشگاه تربیت مدرس
fa
نیازهای آموزشی مدیران و کارشناسان مسؤول حوزه ستادی معاونت بهداشتی دانشگاههای علوم پزشکی کشور
Educational Needs Of Top Administrators And Managers Working At Vice-Chancelleries For Health In Iranian Universities Of Medical Sciences
مقدمه: شناسایی نیازهای آموزشی و اجرای دورههای متناسب با آن یکی از گامهای مهم جهت توانمندسازی مدیران و کارشناسان حوزه سلامت بوده و نقش مهمی در ارتقا و بهبود عملکرد سازمانی دارد. این مطالعه با هدف تعیین نیازهای آموزشی مدیران و کارشناسان مسؤول در معاونت بهداشتی دانشگاههای علوم پزشکی کشور در زمینه مدیریت انجام گرفت. روشها: مطالعه به صورت مقطعی در بهار 1389 انجام گرفت. جامعه پژوهش مدیران و کارشناسان مسؤول حوزه ستادی معاونت بهداشتی دانشگاههای علوم پزشکی کشور بوده که 13 دانشگاه به صورت طبقهای و تصادفی منظم انتخاب شدند. در دانشگاههای منتخب کلیه مدیران و کارشناسان مسؤول به صورت سرشماری مورد مصاحبه و پرسشگری قرار گرفتند. پرسشنامه مورد استفاده شامل متغییرهای فردی و سازمانی و 28 موضوع مدیریتی بود. نتایج: در بین 293 مدیر و کارشناس مسؤول مطالعه شده، میانگین اعلام نیاز به آموزش در خصوص 26 موضوع از بین 28 موضوع (9/92 درصد)، 5/3 و بالاتر (از کل 5 نمره) بوده است. میانگین تعدادی از اعلام نیازهای آموزشی با تیپبندی دانشگاهها، جنس، سن، سابقه خدمت، مقطع تحصیلی، رشته تحصیلی، گذراندن دوره MPH، محل خدمت و سمت فعلی افراد مورد مطالعه رابطه معنادار داشت (05/0>P). نتیجهگیری: با توجه به نسبت بالای عناوینی که نمره نیاز قابل توجهی داشته اند، برگزاری دورههای آموزش مدیریتی کوتاه مدت و بلند مدت برای مدیران و کارشناسان مسؤول معاونتهای بهداشتی پیشنهاد میگردد.
Introduction: Identifying educational needs and implementing appropriate courses is one of the important steps to empower managers and experts. It also has an important role in improving organizational performance. In this study we aimed to determine the educational needs of managers and top administrators of health vice-chancelleries in Iranian universities of medical sciences Methods: This cross- sectional study was conducted in spring 2010. The research sample was selected through systematic and stratified randomization from among the staff working in health vice-chancelleries of 13 medical universities. All available managers and top administrators in the selected universities were interviewed by using census approach. The questionnaire included individual and organizational variables and 28 management topics. Results: Interviews of 293 managers and top administrators revealed that 26 (92.9 %) out of 28 topics had been rated 3.5 and above(out of 5). There were significant correlations between the mean scores of some needs and the type of universities, sex, age, work experience, educational level, passing MPH courses, work place and the current position of the participants (P<0.05). Conclusion: Based on the high rate of topics with considerable mean scores, it is suggested to have short and long term management training courses.
Need Assessment. Management Training. Health Administration, Human Resource Development, Continuing Education
نیازسنجی, آموزش مدیریت, مدیران بهداشت, کارشناسان بهداشت
515
525
http://ijme.mui.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-913-1&slc_lang=fa&sid=1
2010/06/192010/05/82010/02/62010/11/22
1389/9/1
2011/11/72011/08/92011/08/92011/08/9
1390/5/18
Mohammad Esmahil
Motlagh
Jendishapour University of Medical Sciences
محمداسماعیل
مطلق
، motlagh@health.gov.ir
00319475328460091088
00319475328460091088
No
دانشگاه علوم پزشکی اهواز
Davoud
Nasrollahpour Shirvani
Babol University of Medical Sciences
سیدداود
نصرالله پور شیروانی
dnshirvani@gmail.com
00319475328460091089
00319475328460091089
Yes
دانشگاه علوم پزشکی بابل
Mohammad Reza
Maleki
Iran University of Medical Sciences
محمدرضا
ملکی
maleki@momhe.gov.ir
00319475328460091090
00319475328460091090
No
دانشگاه علوم پزشکی ایران
Sharam
Tofighi
Baghiyatollah University
شهرام
توفیقی
shr_ Tofighi@yahoo.com
00319475328460091091
00319475328460091091
No
دانشگاه بقیه الله
Nahid
Jafari
Golestan University of Medical Sciences
ناهید
جعفری
Jafari@health.gov.ir
00319475328460091092
00319475328460091092
No
دانشگاه علوم پزشکی گلستان
Mohammad Javad
Kabir
Golestan University of Medical Sciences
محمدجواد
کبیر
Kabirmj63@yahoo.com
00319475328460091093
00319475328460091093
No
دانشگاه علوم پزشکی گلستان
fa
خودارزیابی دانشجویان ترم آخر پرستاری در مورد میزان دستیابی آنها به مهارتهای بالینی پرستاری داخلی- جراحی در دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز سال 1388
Nursing Students' Self-Assessment Regarding Clinical Skills Achievement In Ahvaz Jundishapur University Of Medical Sciences (2009)
مقدمه: مهارتهای بالینی کسب شده توسط دانشجویان از مسائل مهم آموزش پرستاری است. این مطالعه با هدف تعیین نظرات دانشجویان ترم آخر پرستاری در مورد میزان دستیابی آنها به مهارتهای بالینی پرستاری داخلی- جراحی در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در سال تحصیلی 88-1387 انجام شد.
روشها: در این مطالعه توصیفی - مقطعی 60 دانشجوی ترم آخر پرستاری دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در سال تحصیلی 88-1387 که به شیوه سرشماری انتخاب شدند، شرکت داشتند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهای حاوی 190 گزینه با مقیاس رتبهای در خصوص مهارتهای بالینی پرستاری داخلی - جراحی در حیطههای مراقبت از مددجویان مبتلا به بیماریهای شایع داخلی - جراحی، پروسیجرهای مراقبتی، انجام و تفسیر آزمایشات تشخیصی، مراقبتهای قبل، حین و بعد از رویههای تشخیصی، گزارشنویسی، دارو درمانی و کار با تجهیزات درمانی و نیز اطلاعات فردی دانشجویان بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روشهای آمار توصیفی انجام گرفت.
نتایج: از نظر دانشجویان، مهارتهای بالینی پرستاری داخلی - جراحی در 3/18 درصد موارد عالی، 3/63 خوب و 3/18 درصد متوسط گزارش شد. میانگین کلی نمرات مهارتهای بالینی 08/79 ± 51/365 از کل نمره 570 و در سطح خوب بود. بیشترین مهارت در حیطههای دارودرمانی و پروسیجرهای مراقبتی، و کمترین مهارت در حیطه مراقبتهای قبل، حین و بعد از رویههای تشخیصی گزارش شد.
نتیجهگیری: اکثر دانشجویان پرستاری مهارتهای بالینی پرستاری داخلی - جراحی خود را در سطح خوب و عالی گزارش کردند. در بعضی حیطهها، مهارتهای بالینی متوسط تا ضعیف و در برخی موارد نیز عدم انجام ذکر گردید، لذا لزوم ارزشیابی صحیح عملکرد بالینی دانشجویان قبل از فارغالتحصیلی و بازنگری برنامههای آموزش بالینی با تأکید بر نقاط قوت آن ضروری به نظر میرسد.
Introduction: Acquiring clinical skills is an important issue in nursing education. This study aimed to determine senior nursing students’ opinion toward their achievement level of clinical skills in Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences in 2008-2009 academic years.
Methods: In this descriptive cross-sectional study, sixty students who were selected by census from those who were passing the last semester of the Nursing BSc program. Data collecting tool was a questionnaire on ordinal scale. It included 190 items on clinical skills regarding medical-surgical nursing in areas of caring patients with common medical–surgical diseases, nursing (care) procedures, performing and interpreting diagnostic tests, care before, during, and after diagnostic procedures, recording, medication administration, working with therapeutics equipments, and students' demographic information. Data was analyzed by SPSS software using descriptive statistical analysis.
Results: Most students believed that clinical skills of medical surgical nursing were 18.3%, 63.3%, 18.3% respectively as excellent, good, and average. Total mean score of clinical skills was 365.51±79.08 out of 570 and was reported as good. The best clinical competence reported to be in medication administration and nursing procedures, and the lowest competence reported to be in care before, during and after diagnostic procedures.
Conclusion: Most students reported their own clinical skills of medical surgical nursing as excellent and good. Since in some areas clinical skills reported as moderate to poor, or in some cases as not performed, it seems that an accurate evaluation of students’ clinical performance prior to graduation is highly needed. Clinical training programs also should be revised along with putting emphasis on its strength points.
Clinical skills, nursing students, medical surgical nursing, self-assessment
مهارتهای بالینی, دانشجویان پرستاری, پرستاری داخلی – جراحی, خودارزیابی
506
515
http://ijme.mui.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1350-1&slc_lang=fa&sid=1
2010/06/192010/05/82010/02/62010/11/222011/10/8
1390/7/16
2011/11/72011/08/92011/08/92011/08/92011/10/8
1390/7/16
Fahimeh
Sabeti
Abadan faculty nursing
فهیمه
ثابتی
sabetifa@yahoo.com
00319475328460091094
00319475328460091094
Yes
دانشکده پرستاری آبادان
Neda
Akbari-nassaji
abadan faculty nursing
ندا
اکبری نساجی
neda_akbari@yahoo.com
00319475328460091095
00319475328460091095
No
دانشکده پرستاری آبادان
Mohammad Hosein
Haghighy Zadeh
abadan faculty nursing
محمد حسین
حقیقی زاده
mhhaghighy@yahoo.com
00319475328460091096
00319475328460091096
No
دانشکده پرستاری آبادان
fa
دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مازندران درباره دروس اندیشه اسلامی در سال تحصیلی 88- 1387
The Students’ Opinion About Islamic Thoughts Courses In Mazandaran University Of Medical Sciences In 2008-2009
مقدمه: ارزیابی مداوم از کارکردهای دروس اندیشه اسلامی و بازنگری در روشهای ارائه برای هر چه کارآمدتر کردن آنها در پاسخگویی به نیازهای نسل نو و انتقال ارزشهای اسلامی به آنان ضروری است. لذا در راستای ضرورت ارزشیابی برنامه آموزشی، پژوهش حاضر با هدف تعیین دیدگاه دانشجویان درباره دروس اندیشه اسلامی انجام شد.
روشها: مطالعه از نوع توصیفی بوده و جامعه آماری آن کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مازندران مشغول به تحصیل در نیمسال اول 1388-1387 بودند. نمونهگیری به صورت سرشماری انجام شده و تعداد 549 دانشجو پرسشنامه محققساخته را تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها علاوه بر آمار توصیفی، مقایسه نوع دیدگاه آزمودنیها بر اساس متغیرهای کیفی (اسمی و رتبهای) از جمله جنسیت، رشته تحصیلی و مقطع تحصیلی با استفاده از آزمونهای آماری کای اسکوئر، کروسکال والیس و من ویتنی انجام شد.
نتایج: میانگین سنی شرکتکنندگان 59/2 ± 79/20 سال و اغلب ایشان ( 9/68 درصد) دختر بودند. یافتهها حاکی از آن است که محتوای کتب اندیشه اسلامی، مدرسان این دروس، برنامهریزی آموزشی و تأثیر مثبت این دروس بر ویژگیهای فردی دانشجویان، مورد رضایت 3/87 درصد دانشجویان (479 نفر) است. همچنین بین متغیرهایی مانند جنسیت و رشته تحصیلی دانشجویان با دیدگاههای آنان تفاوت معناداری وجود ندارد.
نتیجهگیری: علیرغم دیدگاههای مثبت دانشجویان نسبت به جنبههای مختلف این دروس، نظرات منفی را نباید نادیده انگاشت و لذا باید درصدد رفع نواقص تلاش نمود، چرا که نیاز جوانان هر روز در حال تغییر است و متناسب با نیاز آنها کتاب و شیوههای آموزشی نیز باید به روز شوند.
Introduction : Continuous evaluation of Islamic Thoughts courses and revising the course delivery methods are necessary to make the courses more efficient to meet the needs of the youth, and to transmit the Islamic values to the students. Due to the necessity of curriculum evaluation, this study aimed at determining the students’ attitude about the Islamic Thought courses.
Methods: In a descriptive study, the population of students studying in Mazandaran University of Medical Sciences in 2008-2009 was involved. Through census sampling, 549 students who had enrolled in Islamic Thoughts courses I and II, took part in the study and filled out a researcher made questionnaire. To analyze the data, in addition to descriptive statistics, chi-square, Kruskal Wallis, and Mann-Whitney U tests were employed to compare subjects’ viewpoints based on qualitative variables (nominative and ordinal).
Results: The mean age of participants was 20.79 ± 2.59, and 68.9% (378) of the subjects were female. Findings indicated that 87.3% (479) of the students were satisfied with the Islamic Thoughts books, the related instructors, their positive effects on the students, and the university educational planning for these courses. Also, there was no significant difference between students’ opinions regarding their gender and study major.
Conclusion : In spite of positive viewpoints of students toward various aspects of these courses, the negative points should also be acknowledged to eliminate the defects. Since students’ needs are changing, the books and educational methods should be also revised accordingly.
Islamic Thought course, educational evaluation, students’ viewpoint, religious education, Theology
دانشجویان علوم پزشکی مازندران, واحد درسی اندیشه اسلامی, ارزشیابی آموزشی, دیدگاه دانشجویان, آموزش مذهبی, الهیات
496
505
http://ijme.mui.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-466-1&slc_lang=fa&sid=1
2010/06/192010/05/82010/02/62010/11/222011/10/82009/08/5
1388/5/14
2011/11/72011/08/92011/08/92011/08/92011/10/82011/08/9
1390/5/18
yadollah
Jannati
یداله
جنتی
jannati_yadollah@yahoo.com
00319475328460091097
00319475328460091097
Yes
Mohammad Ali
Afzali
محمد علی
افضلی
00319475328460091098
00319475328460091098
No
Nasrin
Khaki
نسرین
خاکی
00319475328460091099
00319475328460091099
No
Narges
Amiri Nojedeh
نرگس
امیری نوجده
00319475328460091100
00319475328460091100
No
fa
روایی سازه و پایایی ابزارهای ارزشیابی امتحان پایان دوره تحصیلی دانشجویان مامایی دانشکده پرستاری و مامایی مشهد
Construct Validity And Reliablity Of Evaluation Tools For Midwifery Students At The Final Examination In Mashhad School Of Nursing And Midwifery
مقدمه: عملکرد نامطلوب مراقبین زایمانی یکی از علل مهم مرگ مادران است. فقدان یک ابزار عینی، امکان ارزیابی سیستماتیک و معتبر را در امتحانات بالینی پایان دوره مامایی کاهش میدهد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی روایی و پایایی ابزارهای سنجش و ارزیابی در امتحان جامع پایان دوره تحصیلی دانشجویان مامایی انجام شد. روشها: در این مطالعه همبستگی مهارتهای دانشجویان مامایی در 4 حیطه امتحانی (زایشگاه، درمانگاه زنان، مراقبتهای دوران بارداری، و بهداشت مادر و کودک) مطابق ابزارهای ارزشیابی امتحان جامع پایان دوره موجود در دانشکده پرستاری و مامایی مشهد در تیرماه 89 بررسی شد. 31 دانشجو (22 نفر دانشجوی ترم 8، و 9 نفر دانشجوی ترم 6 مامایی) در طی 5 روز متوالی توسط دو ممتحن ارزیابی گردیدند. روایی محتوی با استفاده از نظرات کارشناسان تعیین شد. جهت بررسی روایی سازه از مقایسه میانگین نمرات کسب شده در هر حیطه امتحانی و میانگین نمره کل دانشجویان در ترمهای بالا و پایین (ترمهای 8 و6) محاسبه شد. برای اندازه گیری شاخص روایی از فرمول لاوشه استفاده شد. همچنین برای بررسی پایایی، ضریب آلفای کرونباخ تعیین شد. نتایج: وجود تفاوت معنادار آماری بین میانگین نمره کل دانشجویان ترم 8 با دانشجویان ترم6 در امتحان جامع پایان دوره تحصیلی به میزان 26 درصد، وجود روایی سازه در فرمهای ارزشیابی دانشجویان مامایی را بر طبق تعریف کالج سلطنتی زنان و مامایی در این آزمون اثبات میکند (01/0p=). ضرایب آلفای کرونباخ متوسط تا بالا (51/0-83/0) در هر حیطه امتحانی بیانگر وجود همسانی درونی در ابزارهای ارزشیابی موجود است. روایی محتوی نیز با شاخص روایی بالا (8/0) محاسبه شد. کمترین و بیشترین پایایی ارزیابان به ترتیب 82/0 و 5/73 درصد با تعریف معیارهای ارزش هر نمره مطابق تعاریف دانشگاه سین سیناتی تعیین شد. نتیجهگیری: ابزارهای ارزشیابی امتحان جامع پایان دوره کارشناسی مامایی در دانشکده پرستاری و مامایی مشهد به عنوان فرمهای معتبر و پایا برای ارزیابی دانشجویان در زمان دانشآموختگی توصیه میشوند.
Introduction: Inappropriate performance of delivery care team is one of the most important causes of maternal mortality. Lack of objective tools, reduces the opportunity for a systematic valid evaluation in clinical examinations. Therefore, this study investigated the reliability and validity of assessment tools in comprehensive final examination of midwifery students at the end of their education (at the time of graduation). Methods: In this correlational study, founded on existing evaluation tools for final comprehensive exam in Mashhad School of Nursing and Midwifery, students’ skills in 4 areas of examination (delivery room, gynecological unit, pregnancy care, and maternal and child’s health) were assessed (July 2010). Thirty one students (22 students of 8th and 9 students of 6th semester of midwifery BSc program) were evaluated within 5 consecutive days by 2 examiners. Content validity was determined by field experts. Mean scores achieved in each area of examination were compared in order to appraise construct validity as well as total mean score of students of senior and junior semesters (8 and 6). Alpha Cronbach coefficient was used for reliability analysis. Results: A significant difference of 26 percent between total mean score of students studying at 8th semester with that of students studying at 6th semester in comprehensive final examination, proved the construct validity in evaluation forms of midwifery students based on Royal College of Gynecology and Midwifery Definition in this examination (p=0.01). There was an average to high Cronbach’s Alpha coefficient (0.83 - 0.51) in each area of examination which reveals an internal consistency within the evaluation tools. Content validity was also high (0.8). The lowest and highest reliability of evaluators determined to be 0.82% and 73.5% respectively, according to definitions characterized by Cincinnati University. Conclusion: The tools used for evaluating midwifery students at the final examination in Mashhad School of Nursing and Midwifery met reliability and construct validity criteria and are recommended to be used for evaluationg midwifery students for graduation.
Validity, reliability, evaluation tools, evaluation, undergraduate, clinical skills.
روایی, پایایی, ابزار ارزشیابی, ارزشیابی, دانشآموختگان, مهارتهای بالینی
485
495
http://ijme.mui.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-904-2&slc_lang=fa&sid=1
2010/06/192010/05/82010/02/62010/11/222011/10/82009/08/52010/11/21
1389/8/30
2011/11/72011/08/92011/08/92011/08/92011/10/82011/08/92011/08/9
1390/5/18
Nahid
Jahani Shoorab
Mashhad University of Medical Sciences. Mashhad, Iran
ناهید
جهانی شوراب
jahanishn@mums.ac.ir
00319475328460091101
00319475328460091101
Yes
، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
Nahid
Golmakani
Mashhad University of Medical Sciences. Mashhad, Iran
ناهید
گلمکانی
golmakanin@mums.ac.ir
00319475328460091102
00319475328460091102
No
، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
Seyed Reza
Mazluom
Mashhad University of Medical Sciences. Mashhad, Iran
سید رضا
مظلوم
mazlomr@mums.ac.ir
00319475328460091103
00319475328460091103
No
، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
Kobra
Mirzakhani
Mashhad University of Medical Sciences. Mashhad, Iran
کبری
میرزاخانی
mirzakhanik@mums.ac.ir
00319475328460091104
00319475328460091104
No
، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
Sedighe
Azhari
Mashhad University of Medical Sciences. Mashhad, Iran
صدیقه
اظهری
azharis@mums.ac.ir
00319475328460091105
00319475328460091105
No
، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
Afsaneh
Navaiyan
Mashhad University of Medical Sciences. Mashhad, Iran
افسانه
نوائیان
navaiyana@mums.ac.ir
00319475328460091106
00319475328460091106
No
، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی مشهد
fa
ارائه عملی درس آناتومی به عنوان پیشسازماندهنده برای تدریس تئوری: اثربخشی در تسهیل یادگیری دانشجویان دندانپزشکی
Practical Anatomy As An Advance Organizer For Anatomy Lectures: Effectiveness In Learning Facilitation For Dental Students
مقدمه: امروزه روشهای متفاوتی جهت تسهیل در یادگیری آناتومی مطرح میشود که یکی از این روشها اجرای کلاس درس عملی قبل از نظری میباشد. در این تحقیق تأثیر تدریس عملی درس آناتومی قبل از تدریس نظری در تسهیل یادگیری و پیشرفت تحصیلی دانشجویان داندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی بابل، در مقایسه با روش سنتی بررسی شده است. روشها: تعداد 38 نفر دانشجوی سال اول دندانپزشکی ورودی 1388 دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی بابل در نیمه اول سال تحصیلی، به منظور تدریس درس آناتومی سر وگردن به آنان، به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند، به طوری که برای یک گروه با روش جدید (تعداد 13 نفر) و دو گروه با روش سنتی (تعداد 13 و 12 نفر) تدریس شد. پس از پایان آزمون میان ترم در هر دو گروه، ادامه درس آناتومی به صورت سنتی تدریس شد. سپس میانگین نمرات آزمون میان ترم دانشجویان گروه تجربی با گروههای شاهد مقایسه شد. در پایان ترم پرسشنامهای شامل سؤالات نگرشی به دانشجویان گروه تجربی داده شد تا نگرش آنها در مورد دو روش سنتی و جدید در ایجاد تسهیل در پیشرفت یادگیری آناتومی بررسی شود. اطلاعات با آمار توصیفی و آزمون آماری t زوج مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: اختلاف آماری معناداری بین میانگین نمرات آزمون میان ترم در دو گروه تجربی و شاهد، مشاهده نشد (05/0P<). بررسی نظرات دانشجویان در مورد دو روش آموزشی، بیانگر این بود که روش آموزش عملی قبل از تئوری باعث ایجاد احساس بهتر (2/69 درصد) نسبت به درس آناتومی و تسهیل در درک عمیقتر (3/92 درصد) و یاد گیری بیشتری میشود (6/84 درصد). نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه کنونی به نظر میرسد علیرغم نبودن اختلاف معنادار در میانگین نمرات دانشجویان آموزش داده شده با دو روش مختلف، دانشجویان نگرش بهتری نسبت به روش آموزش آناتومی عملی قبل از آموزش نظری در مقایسه با روش سنتی داشتهاند. بنابراین میتوان پیشنهاد کرد که کلاس عملی آناتومی قبل از کلاس نظری آن ارائه شود.
Introduction: Several approaches are introduced to facilitate anatomy learning. One of them is to present practical course before the theoretical one. This study compared the effect of presentation of practical class before lecture on enhancement of learning among dental students of Babol University of Medical Sciences. Methods: Thirty eight students of first semester in school of dentistry of Babol University of Medical Sciences, whom were admitted in year 2009, were randomly divided into three groups to pass the course of Head and Neck anatomy. One group (N=13) received new method of education and 2 groups (N=13 & N=12) were taught using traditional method. Having the instruction finished the midterm examination was held for the three groups. After midterm examination, both groups were instructed using traditional method. Midterm examination scores achieved by experiment and control groups were compared. At the end of the semester, students of experiment group were given a questionnaire containing attitude questions in order to assess their attitude toward traditional and new method of education in comparison and considering their role in facilitating learning of anatomy. Data was analyzed using descriptive statistics and paired t test. Results: There was no statistically significant difference between the mean of midterm scores achieved by experiment and control groups (P<0.05). Assessing students’ viewpoints toward the two educational approaches, showed that they believed presentation of practical course before the lecture leads to a better feeling (69.2%) about anatomy course, facilitates and deepens the understanding (92.3%), and results in more learning (84.6%) as well. Conclusion: Based on the results of current study, despite of no significant differences between mean scores of students taught via two different methods, students showed a better attitude toward the presentation of practical course before the lecture compared to traditional method. Therefore it may be suggested to present practical course for anatomy before the lecture.
Anatomy, theoretical teaching, practical teaching, learning, and dental (dentistry) students.
آناتومی, تدریس نظری, تدریس عملی, یادگیری, دانشجویان دندانپزشکی
478
484
http://ijme.mui.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-945-1&slc_lang=fa&sid=1
2010/06/192010/05/82010/02/62010/11/222011/10/82009/08/52010/11/212010/12/22
1389/10/1
2011/11/72011/08/92011/08/92011/08/92011/10/82011/08/92011/08/92011/08/10
1390/5/19
Mohsen
Pourghasem
Babol University of Medical Sciences
محسن
پورقاسم
mpourghasem@hotmail.com
00319475328460091107
00319475328460091107
Yes
دانشگاه علوم پزشکی بابل
shima
Sum
Babol University of Medical Sciences
شیما
سام
sumshima@yahoo.com
00319475328460091108
00319475328460091108
No
دانشگاه علوم پزشکی بابل
fa
استرس ناشی از محیط تحصیلی دندانپزشکی و شخصیت فردی در دانشجویان دانشکده دندانپزشکی رفسنجان
Dental Environment Stress And Students' Personality In Rafsanjan Dentistry School
مقدمه: محیط تحصیلی دندانپزشکی دارای زمینههایی برای ایجاد استرس میباشد، که این موضوع برای نظام آموزشی زیانآور است. این مطالعه با هدف بررسی استرس درک شده از محیط تحصیلی دندانپزشکی و استرس ناشی از شخصیت فردی توسط دانشجویان دانشکده دندانپزشکی رفسنجان انجام شد. روشها: در این مطالعه مقطعی، نمونه مورد مطالعه در سال 1388 به صورت سرشماری از کل دانشجویان دانشکده دندانپزشکی رفسنجان انتخاب شد. برای بررسی سطح استرس درک شده از محیط دندانپزشکی از پرسشنامه تعدیل شده DES (Dental Environment Stress) و برای بررسی استرس ناشی از شخصیت فردی از آزمون چهارم پرسشنامه استرس کودرون استفاده شد. دادهها به وسیله آزمونهای ANOVA, ، T-test و post hoc Tukey و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: میانگین کلی استرس برابر با 54/0±89/1 (بر مبنای حداکثر 4) محاسبه شد. بیشترین و کمترین میانگین استرس درک شده به ترتیب مربوط به دانشجویان سال سوم 25/0±53/2 و سال اول29/0±54/1 بود. در بین حیطههای استرسزا بیشترین و کمترین میانگین به ترتیب مربوط به حیطه کار کلینیکی83/0±39/2 و عوامل شخصی 53/0±06/1 بود. «کامل کردن رکوارمنت بالینی» بیشترین میانگین06/1±95/2 را در بین عوامل استرسزا به خود اختصاص داد. در کل تفاوت معناداری از نظر درک استرس محیطی بین دانشجویان دختر و پسر مشاهده نشد (05/0P<). 8/84 درصد دانشجویان دارای شخصیت استرسی بودند. همچنین همبستگی بین میانگین کل DES و استرس فردی وجود نداشت (17/0, r=54/0p=). نتیجهگیری: استرس در محیط دندانپزشکی، در کل از سطحی متوسط برخوردار است که بیشترین استرس درک شده مربوط به حیطه کار کلینیک است. درصد زیادی از دانشجویان رشته دندانپزشکی از شخصیت استرسی برخوردارند ولی این باعث نمیشود که استرس محیط را نیز بیشتر درک کنند. با توجه به وجود بالاترین سطح استرس در بین دانشجویان سال سوم، توصیه می شود اقدامات خاص برای این دوره حساس از آموزش دندانپزشکی در نظر گرفته شود.
Introduction: Dentistry educational environment loads stress to the students.This can be harmful for educational system. The aim of this study was to investigate the stress perceived by the students in dentistry educational environment and the stress due to students' personality in Rafsanjan Dentistry School. Methods: In this cross- sectional study, the sample was selected from students of Refsanjan Dentistry school by census sampling in 2009. The Dental Environment Stress (DES) questionnaire was employed to assess perceived stress from dentistry environment, and the fourth part of Coudron stress questionnaire was used to investigate the stress due to students’ personality. Data were analyzed by ANOVA, Tukey post Hoc, T-test and Pearson's rank correlation. Results: Mean score of stress was 1.89± 0.54 (out of 4). The highest and the lowest perceived stress means were for the third (2.53± 0.25) and the first year students (1.54± 0.29) respectively. Among stressful domains, clinical work (2.39± 0.83) and personal factors (1.06± 0.53) had the highest and the lowest means, respectively. The highest stress mean was for completing clinical requirements (2.95± 1.06). There was no significant difference in environmental perceived stress between male and female students (P>0.05). Stressful personality was seen in 84.8% of students .There was no association between the means of DES and the students' stressful personality (r = 0.17, P = 0.05). Conclusion: The level of stress in Dentistry school is moderate with the highest level for clinical work. Although majority of dentistry students have stressful personality, it doesn't seem to increase the stress perceived by them due to dentistry environment. According to the highest level of stress in third year students, special interventions are recommended for this critical study year.
Stress, Education, Dentistry student, Personality
استرس, آموزش, دانشجوی دندانپزشکی, شخصیت فردی
467
477
http://ijme.mui.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-686-1&slc_lang=fa&sid=1
2010/06/192010/05/82010/02/62010/11/222011/10/82009/08/52010/11/212010/12/222010/05/20
1389/2/30
2011/11/72011/08/92011/08/92011/08/92011/10/82011/08/92011/08/92011/08/102011/08/9
1390/5/18
Zeinab
Kazemizadeh
Rafsanjan University of Medical Sciences
زینب
کاظمی زاده
z_kazemizadeh@rums.ac.ir
00319475328460091109
00319475328460091109
Yes
دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
Hamid
Bakhshi
Rafsanjan University of Medical Sciences
حمید
بخشی
00319475328460091110
00319475328460091110
No
دانشگاه علوم پزشکی رفسنجان
fa
مقایسه درک واقعی و ترجیحی دانشجویان پرستاری از محیط یادگیری بالینی در دانشگاه علوم پزشکی اراک در سال 1388
Comparison Of Actual And Preferred Nursing Student Perception Of Clinical Learning Environment In Arak University Of Medical Sciences, 2009
مقدمه: پرستاری یک نظام متکی بر عمل است. محیط بالینی یک منبع اساسی و غیر قابل جایگزین در آماده کردن دانشجویان پرستاری برای نقش حرفه ایشان می باشد. علیرغم تغییرات زیادی که در محیط های یادگیری بالینی رخ داده است، این محیط ها هنوز دارای نقش مهمی در تربیت پرستاران دارد. لازم است که ما ویژگی های یک محیط یادگیری بالینی خوب را بشناسیم و برای این کار بایستی درک فراگیران از این محیط ها تعیین گردد تا تجارب یادگیری بقویت گردد. روش: این یک مطالعه تحلیلی مقطعی است که با هدف تعیین و مقایسه درک واقعی و ترجیحی دانشجویان پرستاری از محیط های یادگیری بالینی در دانشگاه علوم پزشکی اراک انجام گرفت. 110 دانشجوی پرستاری پس از اتمام کارآموزی، نسخه های واقعی و ترجیحی پرسشنامه محیط یادگیری بالینی را تکمیل کردند. 340 فرم ترجیحی و 110 فرم واقعی تکمیل گردید. برای تجزیه و تحلیل داده از برنامه SPSS و استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی استفاده گردید. نتایج: 63 نفر (27/57%)مؤنث و 47 نفر (73/43%) مذکر بودند. سن شرکت کنندگان بین 19- 25 سال بود. دانشجویان سال دوم تا چهارم بودند. بین درک واقعی و ترجیحی اختلاف معنی داری وجود داشت. این مطالعه نشان داد که حمایت کردن از دانشجو در محیط های بالینی به عنوان مهمترین عاملی که در یادگیری دانشجو تأثیر دارد باید مورد توجه قرار گیرد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که در مقایسه با درک واقعی، دانشجویان محیطی را ترجیح می دهند که در آن شرح وظایف بخوبی مشخص شده باشد، از قرار گرفتن در آن احساس لذت کنند،اجازه داشته باشند بر اساس توانایی و علائق خودشان کارکنند، و از روش ها و راهبردهای نوبن آموزشی – یادگیری استفاده گردد.
Introduction: Nursing is a practice-based discipline. The clinical field is an essential and irreplaceable resource in preparing student nurse for their professional role. Despite many changes that occur in clinical learning environment (CLE), these environments remains important to nurse training. However, we need to identify the key attributes of a good CLE. It is important we utilize these findings to determine and understand learners’ perception of the clinical area as a learning environment in today’s nursing climate so to enhance the learning experience. Method: The purpose of this cross-sectional analytic study was to determine and analyze the difference in student nurses’ perceptions of their actual and preferred clinical learning environments. One hundred ten students completed the two versions, the Actual and Preferred Forms, of the Clinical Learning Environment Inventory, (CLEI) following the completion of their clinical field placement. Three hundred forty Actual Forms and 110 Preferred Forms returned. SPSS was employed to analyze data with descriptive and inferential statistics. Results: There were 63 (56.27%) female and 47 (43.73%) male, with a total of 110 among the Year 2 to Year 4 nursing students with age ranged between 19 and 25 years. It was found that there were significant differences between students’ perceptions of the actual clinical learning environment and the ideal clinical learning environment they desired. The study highlights the need for a supportive clinical learning environment which is of paramount importance for students in clinical practice. Conclusion: The results demonstrated that in comparison with the actual hospital environment, students would prefer an environment with higher levels of clarification of task orientation, satisfaction, individualization, and innovation in teaching and learning strategies.
Student nurse, Perception, Clinical placements, Clinical Learning environment.
دانشجوی پرستاری؛ درک؛ کارآموزی؛ محیط یادگیری بالینی
457
466
http://ijme.mui.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-648-1&slc_lang=fa&sid=1
2010/06/192010/05/82010/02/62010/11/222011/10/82009/08/52010/11/212010/12/222010/05/202010/02/26
1388/12/7
2011/11/72011/08/92011/08/92011/08/92011/10/82011/08/92011/08/92011/08/102011/08/92011/08/7
1390/5/16
korosh
Rezaei
کورش
رضایی
rezaeikorosh0@gmail.com
00319475328460091112
00319475328460091112
Yes
Hamid Reza
Kohestani
حمید رضا
کوهستانی
hamidnbkb@yahoo.com
00319475328460091113
00319475328460091113
No
Nayereh
Baghchegi
نیره
باغچقی
baghcheghinayereh@yahoo.com
00319475328460091114
00319475328460091114
No
fa
میزان دانش و درک اینترنهای دانشگاه علوم پزشکی تهران از مطالب آمار زیستی
Evaluation Of Knowledge And Perception Of Medical Students Of Tehran University Of Medical Sciences About Biostatistics
با توجه به افزایش روزافزون مقالات در حوزه پزشکی نیاز پزشکان بالینی به کسب دانش در زمینه اپیدمیولوژی و آمار حیاتی افزایش مییابد، هر چند نتایج مطالعات نشان میدهد که تنها 21 درصد از پزشکان میتوانند تفسیر دادهها در مقالات را به طور صحیح درک کنند(1). کارورزان که دانشجویان دوره اینترنی شناخته میشوند، بلافاصله پس از فراغت از تحصیل باید طبابت بالینی خود را آغاز کنند؛ لذا لازم است توانایی لازم برای استفاده از نتایج مطالعات و به کارگیری آنها در طبابت بالینی را داشته باشند. هدف از این مطالعه بررسی دانش و درک اینترنهای دانشگاه علوم پزشکی تهران از مسائل آماری میباشد. یک سوم از اینترنهای دانشگاه علوم پزشکی تهران (هشتاد نفر) در بهار 89 به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. پرسشنامهای بر گرفته از پرسشنامه طراحی شده در مجله JAMA برای گردآوری دادهها به کار گرفته شد(2). پرسشنامه اولیه به روش forward backward ترجمه شد. براساس نظر دو متخصص آمار و دو نفر از دانشجویان آگاه به پژوهش، هفت سؤال حذف شد. سپس پرسشنامه به بیست نفر از اینترنها داده شد و از آنها خواسته شد که مجدداً پس از دو هفته پرسشنامه را تکمیل کنند. روایی پرسشنامه با تست آلفای کرونباخ ارزیابی گردید که برای سؤالات نگرش 73/0، برای سؤالات اطمینان 69/0، و برای سؤالات ارزیابی دانش 74/0 محاسبه شد سؤالاتی که در ارتباط با تمایل بودند از یک تا پنج نمرهدهی شدند. سؤالات مربوط به تمایل و توانایی تفسیر از یک تا پنج و سایر سؤالات به صورت تست چهار گزینهای در اختیار شرکتکنندگان قرار گرفت. اطلاعات شصت پرسشنامه تکمیل وجمعآوری شد. دادهها وارد نرمافزار SPSS-13 شده، از آزمون Independent sample t test جهت مقایسه استفاده شد. سی و هشت شرکتکننده در کارگاههای آمار روش تحقیق نیز شرکت کرده بودند. میانگین توانایی تفسیر 1/3±2/1، تفسیر نتایج روش آماری 5/10±8/2، و تشخیص این که آیا روش آماری درست به کار رفته 1/1±4/2، محاسبه شد. تعیین نوع مطالعه ، علت دوسوکور بودن کارآزمایی بالینی تصادفی، و تشخیص صحیح خطای سیستمیک به ترتیب توسط 31(7/51 درصد) ، 17(3/28 درصد) ، 49(7/81 درصد) از شرکتکنندگان به درستی پاسخ داده شده بود. فراوانی پاسخهای صحیح تفسیر P value ، Confidence Interval)CI) و اعتبار آزمون به ترتیب 19(7/31 درصد) ، 16(7/26 درصد) و 27(45 درصد) بود. دو میانگین تشخیص صحیح روش آماری به طور معناداری بین دو گروهی که در کارگاه شرکت کرده یا نکرده بودند، تفاوت داشت(01/0p=). در مطالعه کنونی اطمینان جهت تفسیر اطلاعات در یک سوم شرکتکنندگان گزارش شده بود. این نتایج با نتایج مطالعه Windish و همکاران که به بررسی دانش آماری دستیاران پرداخته بودند همخوانی داشت. در مطالعه آنها تنها یک چهارم افراد اطمینان در تفسیر اطلاعات را گزارش کرده بودند(2). عدم اطمینان در تفسیر نتایج روشهای آماری با این یافته مطالعه که هیچ یک از سؤالات به درستی توسط تمامی شرکتکنندگان پاسخ داده نشده بود همخوانی داشت. مطالعه ما نشان میدهد هرچند اپیدمیولوژی و آماردر کلیه مقاطع تحصیلی پزشکی تدریس میشود. ولی مفید بودن آنها زیر سؤال است.
455
456
http://ijme.mui.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-923-2&slc_lang=fa&sid=1
2010/06/192010/05/82010/02/62010/11/222011/10/82009/08/52010/11/212010/12/222010/05/202010/02/262010/12/23
1389/10/2
2011/11/72011/08/92011/08/92011/08/92011/10/82011/08/92011/08/92011/08/102011/08/92011/08/72011/08/9
1390/5/18
Mahsa
Ghajarzadeh
مهسا
قجرزاده
mahsa_blue719@yahoo.com
00319475328460091115
00319475328460091115
Yes
Sina
Abdollahzadeh
سینا
عبدالهزاده
sina21@gmail.com
00319475328460091116
00319475328460091116
No
Sima
Rafie
سیما
رفیعی
sima.rafie@gmail.com
00319475328460091117
00319475328460091117
No
fa
دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بیرجند نسبت به عوامل مؤثر بر تحقیق و پژوهش در سال تحصیلی 85-86
Letter To Editor
امروزه اهمیت و ضرورت پژوهش بر هیچکس پوشیده نیست. تحقیقات بستر اصلی توسعه همهجانبه، سازندگی و استقلال هر کشور است. شکاف اصلی بین کشورهای پیشرفته و عقبمانده ریشه در تفاوتهای بسترهای تحقیقاتی آنها دارد(1). تولید علم و دانایی تنها از طریق تحقیق و پژوهش حاصل میشود، و تنها توسعهای که مبتنی بر دانایی و علمگرایی باشد یک توسعه پایدار محسوب میشود. تولید علم باعث افزایش دانایی شده و زمینهساز فناوری و در نتیجه تولید اشتغال و ثروت و در نهایت سبب آسایش توانایی و امنیت اجتماعی میشود(2). بدون مأنوس کردن دانشجویان با پژوهش در زندگی و فعالیتهای روزمره، پرورش استعدادهای خلاق آنها در تولید علم و مشارکت در توسعه کشور ناممکن خواهد بود(3). مطالعات انجام شده در مورد دیدگاه نسبت به پژوهشهای علمی در نظام دانشگاهی ما نشان میدهد که حضوری کوتاه (6 ماه) در محیط دانشگاه کافی است تا به تفاوت تصورات دانشجویان جدیدالورود با واقعیات موجود در این نظام پیبرده شود. کاهش تمایل دانشجویان به حضور در فعالیتهای پژوهشی و تفاوتی که در تصور دانشجو در مورد انجام پژوهش توسط اعضای هیأتعلمی به وجود میآید نشانه این ادعاست. و یکی از اهداف موجود در بیانیه نشست عزم ملی توسعه تحقیقات، اشاعه فرهنگ محققمحوری در دانشگاهها و مراکز پژوهش، و اصلاح نظام آموزش عمومی، متوسطه و عالی کشور مبتنی بر فرهنگ پژوهش و جستجوگری میباشد(4). این مطالعه به منظور تعیین دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بیرجند نسبت به عوامل مؤثر بر تحقیق و پژوهش طراحی و اجرا شد. در این مطالعه توصیفی تعداد 300 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بیرجند مورد بررسی قرار گرفتند. جامعه مورد مطالعه در این بررسی شامل کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل در سال 1386 بودند. نمونه مورد نیاز با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهبندی شده از رشته و مقاطع تحصیلی دانشکدههای مختلف انتخاب گردید. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه ساختاریافته شامل 30 سؤال در 3 حیطه (الف: مشخصات دموگرافیک ب: فعالیتهای پژوهشی ج: دیدگاه نسبت به پژوهش) بود. داده ها با مراجعه به دانشجویان جمعآوری و تکمیل گردید. نتایج به دست آمده در نرمافزار SPSS و به وسیله آمار توصیفی و تحلیلی و با استفاده از آزمون X2 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از 300 نفر نمونه مورد پژوهش 69 درصد زن، 86 درصد مجرد و 80 درصد بومی بودند. 24 درصد در مقطع دکترا، 25 درصد در مقطع کارشناسی و 51 درصد در مقطع کاردانی تحصیل میکردند. نتایج به دست آمده نشان داده که 71 درصد افراد مورد مطالعه در هیچ طرح تحقیقاتی شرکت نداشته،3/69 درصد مایل به انجام و یا شرکت در طرح تحقیقاتی بودند. مهمترین مشخصات طرحهای تحقیقاتی مطلوب از نظر آنان به ترتیب اولویت دار بودن و ارزش علمی (7/57 درصد)، مفید بودن برای جامعه (7/36 درصد) و قابل ارائه بودن در کنگرهها و سمینارها (3/19درصد) بود. همچنین ارتباط معناداری بین شرکت در طرحهای تحقیقاتی با مقطع تحصیلی؛ وضعیت تأهل، سن، جنس، محل سکونت سطح سواد پدر و مادر، معدل و تعداد واحدهای گذرانده شده مشاهده نگردید (05/0p>). نتایج نشان داد که از دیدگاه 83 درصد، 3/87 درصد، 3/56 درصد افراد مورد مطالعه به ترتیب آزمایشگاه و مراکز تحقیقات، مرکز اینترنت و کامپیوتر در فعالیتهای پژوهشی نقش داشته و منابع کتابخانه برآوردکننده نیاز دانشجویان جهت تحقیق بود. نتایج به دست آمده تقریبأ با نتایج مطالعات انجام شده در دانشگاههای علوم پزشکی تبریز، یاسوج، قزوین و کرمان همخوانی داشت(5تا7). با توجه به یافتههای پژوهش و تمایل بسیار بالای دانشجویان به شرکت در طرحهای تحقیقاتی (3/69 درصد)، و شرکت در کارگاههای آموزشی آشنایی با اصول و روش تحقیق (3/63 درصد)، و همچنین تمایل به گذراندن درس روش تحقیق به عنوان درس اجباری دوره تحصیل (3/34 درصد)، بهکارگیری شیوههای نوین آموزشی و برگزاری کارگاههای آشنایی با اصول و روش تحقیق، افزایش انگیزه و ترغیب آنان به امر تحقیق و پژوهش ضرورت دارد. با توجه به تأثیر دیدگاه دانشجویان بر مشارکت آنان توصیه میشود که جایگاه و ارزش تحقیقات دانشجویی در کشور مشخص شود و تحقیقات دانشجویی در سطوح مختلف کشور تشویق و حمایت شود. همچنین با تعیین ضوابط صریح و روشن برای تحقیق و پژوهش و مشخص شدن مراجع تصمیمگیری برای تصویب طرحهای پژوهشی از اعمال سلایق شخصی جلوگیری شود.
453
454
http://ijme.mui.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-1266-1&slc_lang=fa&sid=1
2010/06/192010/05/82010/02/62010/11/222011/10/82009/08/52010/11/212010/12/222010/05/202010/02/262010/12/232011/08/9
1390/5/18
2011/11/72011/08/92011/08/92011/08/92011/10/82011/08/92011/08/92011/08/102011/08/92011/08/72011/08/92011/11/14
1390/8/23
AbasAli
Ramezani
عباسعلی
رمضانی
ramazani_ab@yahoo.com
00319475328460091118
00319475328460091118
Yes
Obeidollah
Faraji
عبیدا...
فرجی
faraji_obaed@yahoo.com
00319475328460091119
00319475328460091119
No
Ali
AliAbadi
علی
علی آبادی
aliabadi.a@gmail.com
00319475328460091120
00319475328460091120
No
امید
نورمحمدیان
00319475328460091121
00319475328460091121
No
fa
سطح آگاهی، نگرش و عملکرد اعضای هیأتعلمی بالینی دانشکده پزشکی مشهد نسبت به آموزش پزشکی جامعهنگر
Knowledge, Attitude And Performance Of Clinical Faculty Members On Community Oriented Medical Education: A Survey In Mashhad School Of Medicine
مقدمه: آموزش پزشکی جامعهنگر بر آموزش پزشکی مبتنی بر نیاز جامعه تأکید دارد و آگاهی اساتید و نگرش مثبت و عملکرد ایشان از این مقوله جهت آموزش دانشجویان لازم است. هدف از این مطالعه تعیین سطح آگاهی و نگرش و عملکرد اعضای هیأتعلمی بالینی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد نسبت به آموزش پزشکی جامعهنگر بود. روشها: یک مطالعه توصیفی- مقطعی با روش نمونهگیری غیر احتمالی آسان طی سال تحصیلی 89-88 در دانشکده پزشکی مشهد انجام شد. با استفاده از پرسشنامهای که براساس نظرات کارشناسان تهیه شده بود، آگاهی و نگرش اعضای هیأتعلمی بالینی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد بررسی شد. دادههای به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی، و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسیون و T-test) با سطح معناداری 05/0>p تجزیه و تحلیل شد. نتایج: از بین 100 پرسشنامه بررسی شده 37 نفر (37 درصد) از اعضای هیأتعلمی آگاهی بسیار زیادی از آموزش پزشکی جامعهنگر داشتند، 60 نفر (60 درصد) از اعضای هیأتعلمی نگرش کاملاً موافق نسبت به آموزش پزشکی جامعهنگر نشان دادند و 53 نفر (53 درصد) از ایشان عملکرد مناسب داشتند. نتایج همچنین ارتباط بین میزان آگاهی، و عملکرد استادان با مرتبه علمی ایشان را نشان داد. نتیجهگیری: بر اساس نتایج به دست آمده در مطالعه حاضر اعضای هیأتعلمی بالینی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، آگاهی، نگرش و عملکرد مناسبی نسبت به آموزش پزشکی جامعهنگر داشتند. در همین راستا ارائه برنامههای آموزشی و مدیریتی در جهت افزایش آگاهی، نگرش تقویت عملکرد اعضای هیأتعلمی دانشکدههای پزشکی در زمینه آموزش پزشکی جامعهنگر پیشنهاد میگردد.
Introduction: Community-Oriented Medical Education (COME) emphasizes on medical education based on community health needs. Medical teachers need to possess good knowledge of COME and also should have a positive attitude toward it and be able to successfully perform it. The aim of this study is investigating knowledge, attitude and performance of professors regarding COME. Methods: It is a cross-sectional study with non-random sampling conducted with a questionnaire after a pilot study in the educational year 2009-2010. We sent the questionnaires to educational hospitals for professors of medical school in Mashhad University of Medical Sciences. After collecting the questionnaires, data were analyzed using Student T and Pearson Correlation tests by SPSS 11.5(p<0.05). Results: Out of 100 academic members, 37 (37%) were highly knowledgeable, 60 (60%) had an absolutely positive attitude and 53 (53%) had very good or good performances in community- oriented medical education. There also was a statistically significant correlation between knowledge, performance, and the academic rank. Conclusion: The attitude, knowledge, and performance of medical faculty members in Mashhad Medical Schools were satisfactory regarding community-oriented medical education. It may be suggested to run educational courses and plan managerial measures to raise knowledge, cultivate a more positive attitude, and improve performance of the academic members.
Community oriented medical education, Knowledge, Attitude, Performance
آموزش پزشکی جامعهنگر, آگاهی, نگرش, عملکرد
445
452
http://ijme.mui.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-115-5&slc_lang=fa&sid=1
2010/06/192010/05/82010/02/62010/11/222011/10/82009/08/52010/11/212010/12/222010/05/202010/02/262010/12/232011/08/92010/12/25
1389/10/4
2011/11/72011/08/92011/08/92011/08/92011/10/82011/08/92011/08/92011/08/102011/08/92011/08/72011/08/92011/11/142011/08/9
1390/5/18
Seyedeh Negar
Assadi
سیده نگار
اسعدی
assadin@mums.ac.ir
00319475328460091122
00319475328460091122
Yes
fa
آگاهی و نگرش اساتید بالینی، پزشکان خانواده و کارورزان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی جهرم در مورد اعلام خبر بد
Knowledge And Attitudes Of Clinical Teachers, Family Physicians, And Medical Interns Towards Giving Bad News, A Study In Jahrom University Of Medical Sciences
مقدمه: انتقال اخبار ناگوار یکی از مشکلترین وظایف پزشکان میباشد. فقدان آموزش کافی در این زمینه میتواند اثرات منفی بر رابطه پزشک با بیمار داشته باشد. در کشور ما این مهارتها به طور مؤثر و گسترده در دانشکدههای پزشکی آموزش داده نمیشوند. این مطالعه به منظور بررسی آگاهی و نگرش اساتید بالینی، پزشکان خانواده و اینترنهای دانشگاه علوم پزشکی جهرم در زمینه انتقال خبر بد انجام گرفته است. روشها: این مطالعه در سال 1387 در دانشگاه علوم پزشکی جهرم بر روی 40 عضو هیأتعلمی بالینی، 22 پزشک خانواده و 30 کارورز انجام گرفت. پرسشنامهای توسط محققساخته شده، سپس روا و پایا شد. اطلاعات با آزمونهای ANOVA و تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: میانگین نمره آگاهی و نگرش در گروه هیأتعلمی به ترتیب 96/15 (در مقیاس 25) و 43/34 (در مقیاس 52)، در گروه پزشکان خانواده 72/16 و 22/35، و در گروه اینترنها 26/15 و 43/33 بود. سطح آگاهی هر سه گروه متوسط و نگرش آنها نسبت به آموزش این مهارتها مثبت ارزیابی شد. بین آگاهی و نگرش سه گروه اختلاف معنادار نبود (به ترتیب 095/0=p و 548/0=p). نتیجهگیری: با توجه به نتایج این مطالعه و این که در شرایط فعلی یادگیری این مهارتها از طریق غیر فعال و به روش آزمون و خطا است، به نظر میرسد تدوین برنامه مدون برای آموزش این مهارتها در سطح دانشگاههای علوم پزشکی ضروری باشد.
Introduction: Pronouncing bad news is one of the most difficult duties of a physician. Lack of education in this field may negatively affect physician-patient relationship. These skills are not taught in our country vastly and effectively. The aim of this study was to assess knowledge and attitude of clinical teachers, family physicians and interns of Jahrom University of Medical Science about giving bad news. Methods: This study was conducted among a census sample of 40 clinical teachers, 22 family physicians, and 30 interns in 2009 in Jahrom University of Medical Sciences. A questionnaire was designed by the researcher, then its validity and reliability was determined. Data was analyzed by SPSS software using ANOVA and independent T test. Results: The average scores of knowledge and attitude were 15.96 (out of 25) and 34.43 (out of 52) among faculty members, 16.72 and 35.22 among family physicians, and 15.26 and 33.43 among interns group. Knowledge level in all 3 groups was medium and their attitudes toward training in these skills were positive. No significant difference was found between knowledge and attitude of these 3 groups (respectively: p=0.095 and p=0.548). Conclusion: According to the result of this study and considering the fact that these skills are currently learnt through inactive methods and via try & error technique, there is a real need for developing planned courses in Iranian medical universities.
Bad news, communication skills, clinical teacher, family physicians, intern, knowledge, and attitude.
خبر بد, مهارتهای ارتباطی, اساتید بالینی, پزشک خانواده, کارورز, آگاهی, نگرش
436
443
http://ijme.mui.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-339-3&slc_lang=fa&sid=1
2010/06/192010/05/82010/02/62010/11/222011/10/82009/08/52010/11/212010/12/222010/05/202010/02/262010/12/232011/08/92010/12/252010/08/23
1389/6/1
2011/11/72011/08/92011/08/92011/08/92011/10/82011/08/92011/08/92011/08/102011/08/92011/08/72011/08/92011/11/142011/08/92011/08/8
1390/5/17
Sayed Esmaeil
Managheb
سید اسماعیل
مناقب
esmanagheb@yahoo.com
00319475328460091123
00319475328460091123
Yes
Maryam
Mohammadi
مریم
محمدی
Dr_maryam_mb@yahoo.com
00319475328460091124
00319475328460091124
No